محیط‌زیست و زیست‌بوم‌های ایران در گذر ۱۴۰۱ به تصویر یک خانواده درهم‌شکسته خلاصه شد: ایران، یوزپلنگ آسیایی توران در استان سمنان و بچه‌هایش. کودکان او یکی پس از دیگری درگذشتند. درنهایت پیروز برای نزدیک به ده ماه زنده ماند اما فرض اول این است که سوءمدیریت جان او را هم گرفت.

از آلودگی هوا تا گسترش دفن زباله، چشم‌های ایران‌دوستان بیشتر از همه نگران ضربه‌هایی بود که فعالیت‌های صنعتی تا سبک‌ زندگی ما به محیط‌زیست می‌زند: پتروشیمی پاموکاله، سوزاندن مازوت، فرسایش خاک، جنگل‌زدایی در کنار شعار درختکاری.

زمین تنها سیاره‌ای است که در جهان می‌شناسیم و در دسترس ماست و زندگی در آن ممکن است. تنها یک ایران دارد و این ایران را در سیاره‌ای دیگر پیدا نخواهیم کرد. یا محیط‌زیست آن را حفظ خواهیم کرد یا آن را از دست خواهیم داد.

سوءمدیریت اینجا هم حاکم است. همان‌طور که فروپاشی اقلیمی هیچ‌چیزی بیشتر از پایه‌های بنا شده بر سوءمدیریت حکومت‌های مختلف جهان نیست. این نگرانی‌ها در کنار اضطراب جهانی دانشمندان قرار می‌گیرد که نگران فروپاشی اقلیمی و آینده زندگی بشر در کره خاکی هستند.

زمین تنها سیاره‌ای است که در جهان می‌شناسیم و در دسترس ماست و زندگی در آن ممکن است. تنها یک ایران دارد و این ایران را در سیاره‌ای دیگر پیدا نخواهیم کرد. یا محیط‌زیست آن را حفظ خواهیم کرد یا آن را از دست خواهیم داد.

سال مرگ یوزپلنگ‌های آسیایی در ایران

پیروز، فرزند ایران، برای بسیاری از مردمان ایران بدل به نمادی از امید شده بود؛ امید به اینکه پایان شب سیه سفید است و می‌توان مانند پیروز بزرگ شد و ایران را دوباره سرزنده کرد. در کمتر از ده ماه اما او جان باخت. تلاش‌های رسانه‌ای بر این است که بگویند چون داروی اشتباه تجویز شده بود، پیروز جان باخته است. قبول که سلامتی پیروز اهمیت داشت و نادیده انگاشته شد، اما او نمادی بزرگ‌تر برای زیست‌بوم‌های به‌خطر‌افتاده سرزمین ما ایران است.

برای یک دلباخته محیط‌زیست و ایران، پیروز نمادی است از اینکه سلامت زیست‌بوم‌های ما در چه وضعیتی است. جانوری مانند یوزپلنگ آسیایی، خرس قطبی یا پاندا، در صدر قدرت یک زیست‌بوم قرار می‌گیرد، رقیبی برایش پیدا نمی‌شود و می‌تواند بقیه موجودات را شکار کند. پس در صدر جدول غذایی یک زیست‌بوم هم ایستاده است.

مرگ پیروز فقط نشان‌مان نمی‌دهد که سوءمدیریت در فضای نظام ولایی ایران حاکم است. بلکه می‌گوید این نظام ولایی، اهمیتی برای زیست‌بوم و محیط‌زیست ایران هم قائل نیست.

وقتی جانوری مانند یوزپلنگ آسیایی در معرض انقراض قرار گرفته باشد، به‌شفافیت تمام نشان ما می‌دهد که سلامت زیست‌بومی که در آن زیست می‌کند، به خطر افتاده است. این زیست‌بوم دیگر شبیه به هزاران سال گذشته‌اش عمل نمی‌کند. در آن شکار کمیاب شده و فضای کافی در محیط‌زیست باقی نمانده تا این یوزپلنگ بتواند آزادانه قلمروش را تعیین کند.

مرگ پیروز فقط نشان‌مان نمی‌دهد که سوءمدیریت در فضای نظام ولایی ایران حاکم است. بلکه می‌گوید این نظام ولایی، اهمیتی برای زیست‌بوم و محیط‌زیست ایران هم قائل نیست.

آلودگی هوا: فصل پنجم هر ساله ایران با حضور متان

شرکت کنترل کیفیت هوا در بهمن ماه امسال گفت تهران تنها «سه روز هوای پاک» داشته است. در گذر ۱۴۰۱ و به‌خصوص در میانه پاییز، فصل پنجم آلودگی هوا با حضور افتخاری گازهای خطرناک ناشی از سوختن مازوت در مناطق مختلف ایران شروع می‌شود.

https://www.radiozamaneh.com/751872

این همزمان با شروع زمستان است؛ وقتی به‌واسطه سوءمدیریت در صنعت گاز، جمهوری اسلامی نمی‌تواند گاز مورد نیاز کشور را تامین کند، هرچند که ایران صاحب بخش عمده‌ای از گاز جهان است. درنتیجه برای تعطیل نشدن صنایع، از سوزاندن مازوت استفاده می‌کنند.

بی‌بی سی فارسی گزارش داد به اسنادی دست یافته که نشان می‌دهد شورای عالی امنیت ملی اجازه سوزاندن مازوت برای کمبود گاز «در نیروگاه‌ها و صنایع سیمان و فولاد» را تایید کرده است.

خبرآنلاین نوشت که «از ۱۶ نیروگاه بخاری در کشور ۱۴ نیروگاه مانند نیروگاه طوس در مشهد، مفتح در همدان، سهند بناب در تبریز، ایرانشهر در سیستان و بلوچستان، شهید منتظری در اصفهان، شهید منتظر قائم در البرز، شهید رجایی در قزوین و بندرعباس مازوت‌سوزی دارند.»

https://www.radiozamaneh.com/566131/

آبان امسال، مقام‌های سازمان محیط زیست ایران به تصاویر ماهواره‌ای ناسا واکنش نشان دادند که در آن شکل‌گیری توده گاز متان را در جنوب تهران، نزدیک به آراد کوه و به ضخامت نزدیک به پنج کیلومتر نشان می‌دادند. گاز متان یکی از خطرناک‌ترین گازهای گلخانه‌ای است. به‌رغم اینکه این گاز خیلی سریع‌تر از دی‌اکسید کربن از جو زمین محو می‌شود، اما بسته به اینکه چه زمانی در اتمسفر باقی بماند، می‌تواند تا ۸۵ برابر مخرب‌تر از دی‌اکسید کربن باشد.

مقام‌های جمهوری اسلامی بارها در گذر سال گذشته «تحریم‌های بین‌المللی» را «مانع دستیابی ایران به فناوری‌های پاک و کاهش آلودگی هوا» عنوان کرده‌اند، بدون آنکه بر سوءمدیریت نظام حاکم بر ایران اشاره‌ای کنند. مقام‌های ایرانی همچنین تاکید می‌کنند ۶.۵ میلیون خودروی فرسوده عامل اصلی آلودگی هواست نه صنایعی که مازوت می‌سوزانند.

گسترش دفن زباله در زیست‌بوم‌های ایران

اردیبهشت ۱۴۰۱ سراوان گیلان شاهد سرکوب پرخشونت اهالی محلی‌ای بود که نسبت به کوه یک میلیون تنی زباله در جنگل‌های این منطقه اعتراض خودشان را بیان کردند. در بیستمین روز اعتراض‌ها، وقتی معترضان راه رسیدن کامیون‌های پر زباله به جنگل را مسدود کرده بودند، با یورش نیروهای امنیتی روبرو شدند.

در سراوان همچنان روزی یک هزار تن زباله به ۱۶هزار هکتار مناطق پوشیده از زباله اضافه می‌شود. بلندترین قله زباله در این منطقه ۹۰ متر است.

یک گزارش ایسنا می‌گوید رتبه ایران در تولید زباله، ۱۷مین در دنیاست و هر فرد «به‌ طور متوسط سالانه شش برابر وزن خود زباله تولید می‌کند.» همین گزارش می‌گوید «سرانه تولید زباله در جهان حدود ۱۱۰ کیلوگرم در سال و سرانه روزانه در مقیاس جهانی ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرم است، این رقم در ایران ۶۰۰ گرم و در شمال شهر تهران ۱۲۰۰ گرم است.»

ایران توان بازیافت محدودی برای زباله‌های تر و خشک دارد.

Ad placeholder

میانکاله: یا پتروشیمی یا طبیعت

در استان مازندران، خلیج گرگان از یک سو به بندر ترکمن می‌رسد، منطقه‌ای سنی‌نشین که به‌خاطر مذهب مردمان منطقه در معرض تبعیض قرار دارد. در آن سوی دیگر جزیره آشوراده و شبه‌جزیره میانکاله قرار گرفته‌اند و درنهایت تالاب میانکاله قرار دارد.

۶۸هزار هکتار تالاب میانکاله، منطقه‌ای منحصر به فرد برای مهاجرت پرندگان، همچنین زندگانی گونه‌های مختلف و بعضا نادر است. در نظام سیاسی ایران به آن «تالاب بین‌المللی میانکاله» می‌گویند که در سال ‍۱۳۴۸ منطقه حفاظت شده اعلام شد و در ۱۳۵۵ به فهرست یونسکو اضافه شد.

از زمان حسن روحانی، در منطقه حسین‌آبان شهرستان بهشهر در ۲۰ کیلومتری تالاب میانکاله صحبت از ساخت یک مجتمع پتروشیمی شکل گرفت. در اسفند ۱۳۹۹، دولت روحانی با پیشنهاد وزارت نفت برای ساخت پتروشیمی موافقت کرد.

البته کلنگ این پروژه در زمستان ۱۴۰۰ و در دولت ابراهیم رئیسی زده شد، هرچند اعتراض‌های مردمی به ساخت این پتروشیمی، باعث عقب‌نشینی ظاهری دولت در فرودین ۱۴۰۱ شد، یعنی وقتی ابراهیم رئیسی دستور جلوگیری از احداث این پالایشگاه را داد.

گفته می‌شود به‌رغم این دستور، همچنان ساخت این پالایشگاه برای مدتی شبانه دنبال شده است. عربعلی جباری، امام جمعه بهشهر مخالفان این پتروشیمی را «خائن و مخالف رهبری» خطاب کرده بود. قبل از این سخنان، سیصد و هفت نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های مختلف ایران در نامه‌ای سرگشاده به علی خامنه‌ای، از او خواسته بودند این طرح را متوقف کند.

این طرح پیشتر در زمان سلطنت پهلوی و با مخالفت اسکندر فیروز، رییس وقت سازمان حفاظت محیط‌زیست متوقف شده بود.

کم‌آبی و خشکسالی در کنار سیلاب: فروپاشی اقلیمی در عمل

دکتر سروش کیانی، پژوهشگر به دنیای اقتصاد گفت:

«در زمینه منابع آب در ۴۰ سال گذشته تقریبا هر سال میزان تخلیه از منابع آب زیرزمینی از میزان تغذیه آن‌ها بیشتر بوده و از حجم ذخیره استاتیک آن‌ها مجموعا ۱۲۰ میلیارد متر مکعب کاسته شده است که با توجه به کل ذخایر استاتیک منابع آب زیرزمینی کشور که رقمی در حدود  ۵۰۰میلیارد متر مکعب است، می‌‌‌توان گفت حدود یک‌چهارم ذخایر استاتیک منابع آب زیرزمینی کشور طی این دوره از بین رفته است.»

یک گزارش دیگر می‌گوید:

  • تقریبا نیمی از ۶۰۰ آبخوان آب زیرزمینی دشت‌های ایران در آستانه خشکی کامل قرار دارند.
  • شوری آب‌های استحصالی به‌وسیله چاه در سطح کشور، دو برابر شده است.
  • مصرف آب‌های سطحی به بالاترین حد خود رسیده و این باعث شده تقریباً تمام تالاب‌های کشور خشک شوند.

راه درمان کم‌آبی از چشم‌انداز جمهوری اسلامی، سدسازی است. هرچند که سدسازی به‌معنای نابودی زیست‌بوم‌هاست. در مقابل دیگر کشورها مانند هلند، سراغ بازسازی زیست‌بوم‌ها رفته‌اند تا هم بتوانند دی‌اکسید کربن را در مثلا تالاب‌ها و باتلاق‌ها دفن کنند و هم بتوانند منابع آبی کشور را بهبود ببخشند.

هم‌زمان شاهد فروپاشی اقلیمی در قالب خشکسالی بودیم. یعنی نبود باران برای ماه‌ها و سپس باران سنگین در گذر چند ساعت که منتهی به سیلاب‌های مهلک می‌شود.

ایران همچنان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای جهان است و به گرمایش زمین سرعت می‌بخشد.

داروش گل علیزاده، رییس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم گفته است که «رتبه محیط زیست کشور در میان سایر کشورهای جهان ۱۸ است و در حوزه میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز رتبه ۷ را داریم.»

تنها خبر خوب آب برای ایران شاید این بود که کاوه مدنی، به ریاست اندیشکده آب، محیط‌زیست و بهداشت دانشگاه سازمان ملل منصوب شد.

فرسایش خاک در ایران: همچنان پیشتاز در جهان

شمس‌الله ایوبی، استاد گروه علوم مهندسی خاک دانشگاه صنعتی اصفهان به خبرگزاری ایمنا گفت:

آمار منتشر شده توسط محققان داخلی نشان می‌دهد که میزان فرسایش بین دو تا چهار میلیارد تن در سال تخمین زده می‌شود. با فرض حداقلی یک میلیارد تن فرسایش در سال میزان خسارت سالانه فرسایش خاک، عددی حدود ۲۸ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

میزان فرسایش خاک ایران را سه تا هفت برابر میانگین جهانی آن ارزیابی کرده‌اند. این در حالی است که سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد گفته «جهان ممکن است ظرف ۶۰ سال آینده خاک قابل کشت را تمام کند. جهان در حال حاضر نیمی از خاک سطحی خود را در ۱۵۰ سال گذشته از دست داده و تلفات در حال افزایش است. در هر دقیقه، ۲۳ هکتار از زمین‌های زراعی بیابان می‌شوند، این معادل یک زمین فوتبال در هر دو ثانیه است.»

https://www.radiozamaneh.com/712786/

خاک نیز مانند آب شیرین یا هوا، نیازمند مراقبت آدمی است تا برای زندگی ما و نسل‌های آینده، باقی بماند. هر سانتی‌متر خاک نیازمند هشتصد سال زمان است تا شکل بگیرد. خاکی که فرسوده می‌شود و از بین می‌رود، قابل جایگزین شدن در زمانی کوتاه نیست. به گفته محمد درویش، فعال محیط‌زیست، یک دوازدهم کل فرسایش خاک جهان در ایران رخ می‌دهد.

آتش‌ در منابع طبیعی کشور: متمرکز بر جنگل‌های هیرکانی و زاگرس

از جمله مهم‌ترین زیست‌بوم‌های ایران که با آتش‌سوزی در ۱۴۰۱ مواجه شدند می‌توان به آتش‌سوزی‌ها در تالاب انزلی، جنگل‌های هیرکانی، جنگل‌های زاگرس و تالاب هورالعظیم اشاره کرد.

آرزویی بر باد: کاشت یک میلیارد درخت در چهار سال

در روز درختکاری، علی خامنه‌ای و ابراهیم رئیسی، دو مقام ارشد جمهوری اسلامی اعلام کردند که می‌خواهند بانی کاشت یک میلیارد درخت باشند. کاشت میلیاردی درخت، جزو شعارهایی است که سیاستمداران در دیگر کشورهای جهان هم مطرح کرده‌اند.

جمهوری اسلامی از درختکاری بیشتر برای ثبت آمار استفاده می‌کند. مانند کاشت ۴۸۰هزار نهال برای محرومان، یا ۲۲ اسفند وقتی ده هزار نفر در ۴۱۸ شهرستان در کمی بیش از ۱۹ دقیقه ۱۰۴هزار نهال کاشتند تا رکورد گینس را بشکنند.

برابر این طرح قرار است از سال ۱۴۰۲، سالی ۲۵۰ میلیون نهال کاشته شود. یعنی انگار هر ساکن ایران در این چهار سال، هر سال سه نهال بکارد. البته مشخص نیست آب مورد نیاز از کجا تامین می‌شود، بر چه زمین‌هایی، چه درخت‌هایی کاشته خواهد شد و چگونه درخت‌ها مراقبت می‌شوند تا بدل به جنگل یا درخت‌زار شوند.

یک جنگل مصنوعی برای خودکفا شدن، نیازمند حدود یکصد سال تلاش آدمی است. جمهوری اسلامی می‌گوید ۱۲ میلیون هکتار جنگل در ایران داریم که بخش بزرگی از آن جنگل‌های هیرکانی در شمال کشور و جنگل‌های زاگرس است. هیرکانی از قدیمی‌ترین جنگل‌های جهان که هر سال از حجم آن کاسته می‌شود تا به‌جایش ویلا ساخته شود، شهرها و روستاها گسترش پیدا کنند، یا زمین‌های کشاورزی برای کاشت پیاز و سیر از دل جنگل‌ها جدا شوند.

البته جمهوری اسلامی از درختکاری بیشتر برای ثبت آمار استفاده می‌کند. مانند کاشت ۴۸۰هزار نهال برای محرومان، یا ۲۲ اسفند وقتی ده هزار نفر در ۴۱۸ شهرستان در کمی بیش از ۱۹ دقیقه ۱۰۴هزار نهال کاشتند تا رکورد گینس را بشکنند.

تمامی این‌ها درحالی است که فرزاد علیزاده، فعال محیط‌زیست در ایران به خبرگزاری آناتولی گفت: «در ۷۰ سال گذشته هفت میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس از بین رفته و در حال حاضر تنها هفت میلیون هکتار جنگل در زاگرس باقی مانده است، اینچنین که به نابودی جنگل‌ها و مراتع کشور کمر همت بسته‌ایم متاسفانه تا ۵۰ سال آینده تمامی جنگل‌ها و در ۸۰ سال آینده تمامی مراتع را از دست می‌دهیم.»

احتمال بازگشایی به‌یک‌باره پنج هزار معدن

وزارت صمت ایران در تلاش است تا پنج هزار معدن دولتی را به صورت مزایده واگذار کند. عمده این معادن فعلا متروک شده‌اند. دولت از مهر ۱۴۰۰ این برنامه را شروع کرده و امیدوار است تا پایان ۱۴۰۳ آن را به سرانجام برساند.

همشهری آنلاین نوشت «۸۰ درصد از مجوز معادن مربوط به برداشت سنگ، شن و ماسه از کوهستان‌ها و بستر رودخانه‌های کشور است.» از جمله در دره هراز و چالوس که مناطق توریستی است یا کوهستان کرکس که تامین‌کننده منابع آبی دشت اصفهان است.

واگذاری معادن به این شکل می‌تواند تبعات محیط‌زیستی گسترده‌ای بر جای بگذارد.

Ad placeholder

سدسازی‌های مشکل‌ساز: این مرتبه سد چم‌شیر و خرسان ۳

آب به مخزن سد چم‌شیر رسید یا که نه؟ اگر رسید چه مقدار؟ این سوالی بود که دوست‌داران محیط‌زیست ایران بارها در گذر یک سال گذشته پرسیدند و جواب‌های گیج‌کننده از مقام‌های ایرانی دریافت کردند. این سد می‌تواند مانند سد گتوند عمل کند. گتوند سدی است که به‌رغم قول‌های نظام ولایت فقیه، درنهایت به یکی از بزرگ‌ترین دریاچه آب‌شوری مصنوعی ساخت بشر تبدیل شد و خروج آب از آن می‌تواند به زمین‌های کشاورزی و زیست‌بوم‌های منطقه آسیبی جدی بزند.

سد چم‌شیر در تنگ چم‌شیر بر رودخانه زهره در حال تکمیل است. به‌رغم هشدارهای فزاینده که آب این سد می‌تواند با ترکیب املاح بستر پشت سد تبدیل به آبی غیرقابل‌مصرف شود، مقام‌های جمهوری اسلامی به تکمیل آن تاکید می‌کنند و می‌گویند پیش‌شرط‌های لازم مد نظر قرار داشته است.

سد چم‌شیر می‌تواند منطقه‌ای تاریخی، شامل بر ۱۴۳ اثر و محوطه را غرق کند. در این منطقه، فسیل‌های ۷۰ تا ۱۵۰ میلیون ساله نیز یافت شده‌اند. هنوز کاوش این مناطق باستانی کامل نشده است. این به جز خطر زلزله، خطر بسترهای نمکی یا گچی است که می‌توانند آب شیرین این رودخانه را تلخ کنند.

از دیگر سدهای سوال‌برانگیز سد خرسان ۳، یکی از ۲۵ سدی است که در سرشاخه‌های رودخانه کارون ساخته می‌شوند. با تکمیل این سد ۲۴ روستا در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و همچنین چهارمحال و بختیاری به زیر آب خواهند رفت. مخزن این سد در حدود ۱۲ هزار هکتار از جنگل‌های این منطقه، یعنی جنگل‌های بلوط و مرتع‌زارهای زاگرس هم غرق خواهند کرد. این سد با خلق یک دریاچه مصنوعی دیگر زیست‌بوم‌های منطقه دنا را تحت‌تاثیر خود قرار خواهد داد.

چه خبر از دریاچه ارومیه، از گاوخونی؟

ستاد احیای دریاچه ارومیه می‌گوید امسال این دریاچه به وضعیت هفت سال پیش بازگشته است. گستره‌ای از ده‌ها سد، کشت محصولات کشاورزی مانند سیب یا چغندر، مصارف صنعتی و شهری، بزرگ‌ترین موانع احیای این دریاچه است. هرچند تنها دریاچه بزرگ این منطقه زمین که در معرض خطر قرار گرفته در ایران قرار دارد.

به‌رغم استثنایی بودن مقدار بارندگی امسال ۱۵ درصد تالاب گاوخونی آبگیری شده است. صنایع، شهرها و روستاها و کشاورزی عمده آب رودخانه‌ها را پیش از رسیدن آن‌ها به این تالاب را مصرف می‌کنند.

گردوغبار: بسترهای خشک مستعد توفان‌

هشدار نارنجی، نامی که برای ایرانیان آشنا شده است. عدم تلاش مدیران جامعه برای حفظ زیست‌بوم‌ها در کنار امتداد خشکیدگی (امتداد چند ساله خشکسالی بیشتر ناشی از فروپاشی اقلیمی) نتیجه‌ای به جز این نداده که رودخانه‌ها و دریاچه‌های سابق حالا خشک شده‌اند.

این بسترهای خشک بانی توفان‌های ریزگرد هستند. ریزگردهایی که می‌توانند بی‌اندازه خطرناک باشند. چون در آب‌های خشک شده در این بسترها سرریزهای صنایع، شهرها و روستاها دفن شده‌اند و حالا دوباره با این امواج ریزگرد به بدن ما برمی‌گردند.

عراق، پیش‌بینی کرده که سالانه ۲۷۲ روز را با امواج ریزگرد بگذراند.

زندانی‌های محیط‌زیستی «عفو» هم نشدند

امیرحسین خالقی، هومن جوکار، طاهر قدیریان، سپیده کاشانی، سام رجبی، عبدالرضاه کوهپایه و نیلوفر بیانی نام‌‌های آشنا از «پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی» بودند که توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به‌عنوان جاسوس بازداشت شدند.

کاووس سیدامامی، از موسسه مردم‌نهاد «میراث پارسیان» از جمله افرادی بود که بازداشت شد اما به‌طرز مشکوکی در زندان درگذشت.

سام رجبی از جمله زندانیان محیط زیستی است که در ۱۴۰۱ توانست بالاخره برای مرخصی از زندان خارج شود. در بهمن ماه سپیده کاشانی از شکنجه‌هایش پرده برداشت. او پس از پنج سال در یک نامه از شیوه شکنجه‌هایش توسط اطلاعات سپاه گفت. از جمله اعدام نمایشی همسرش هومن جوکار، پخش ویدیوی جسد کاووس سیدامامی و بازجویی در اتاق‌های تاریک و خونی گفت.

او در نامه‌اش گفت: «من همانقدر جاسوس هستم که جوانان عزیز وطن قاتل و آشوبگر».

محیط‌بان، شکارچی، قتل و بخشش

عیسی کلانتری رئیس وقت سازمان محیط زیست در سال ۹۹ عنوان کرده بود:

«۴ درصد محیط‌‌بانان شهید شدند و ۷ درصد آنها جانباز شده‌اند. این رقم با توجه به نسبت جمعیتی محیط‌‌بانان، از نیروهای مسلح چه در زمان جنگ و چه پس از آن بیشتر است.»

از محیط‌بان‌هایی که امسال مکرر در رسانه‌ها نامش ذکر شد، برومند نجفی است که در تیراندازی پدر شکارچی مقتول، جلوی دادگاه در کرمانشاه کشته شد. خانواده او امسال از خون قاتل گذشتند و نگذاشتند تا او را اعدام کنند.

مشکلات محیط‌بانان محدود به شکارچی‌ها و احتمال کشته شدن یا به زندان افتادن نیست. سلامت روان آن‌ها نیز مانند دیگر اقشار جامعه ایران در گذر یک سال اخیر ضربه خورده است. مثال بارز آن، خودکشی یک محیط‌بان در شهرستان آستارا است.

بودجه ناچیز برای محیط‌زیست در ایران

بودجه محیط‌زیست برای ۱۴۰۲ برابر با ۱.۶ درصد کل بودجه ایران است. حتی خبرگزاری‌های وابسته به جمهوری اسلامی هم می‌گویند «این مقدار برای سازمانی که وظیفه حفاظت از ۱۱ درصد کل مساحت کشور را برعهده دارد، کافی نیست».

البته تضمینی هم وجود ندارد تا این بودجه کامل به دست این سازمان برسد. همان‌طور که در سال ۱۴۰۰ هفتاد درصد بودجه دولتی تحقق یافت. البته بخشی از این بودجه همیشه هزینه برنامه‌های دیگر نظام ولایت فقیه می‌شود. مانند این مثال:

معاون حقوق سازمان محیط‌زیست تاکید کرد «استفاده از همه ظرفیت‌های سازمان محیط زیست برای اجرای قانون جوانی جمعیت» یا فرزندآوری برابر رویاهای علی خامنه‌ای از آینده ایران.

رای ممتنع ایران به حق برخورداری از محیط‌زیست سالم و پایدار

جمهوری اسلامی ایران یکی از هشت کشوری بود که به قطعنامه سازمان ملل با عنوان «حق برخورداری از محیط‌زیست سالم و پایدار» رای ممتنع داد. ۱۶۰ کشور دیگر جهان اما این قطعنامه را تصویب کردند.

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: «در واقع یکی از دلایل مهم اجماعی نبودن این قطعنامه و رای ممتنع تعدادی از کشورها به آن، نواقص متعدد، نادیده انگاشتن تکالیف و وظایف قدرت های بزرگ استعماری به ویژه دولت‌های غربی تخریب کننده محیط‌زیست و ایجاد کننده بحران و ناامنی در جهان در این قطعنامه است.»

اجلاس اقلیمی این مرتبه در مصر

رییس سازمان محیط‌زیست ایران یکی از اعضای تیم ایران در اجلاس اقلیمی مصر معروف به کاپ ۲۷ است. این بیست‌وهفتمین سال پیاپی است که سیاستمداران جهان در کنار فعالان حقوق بشر، محیط‌زیست و دانشمندان قرار می‌گیرند تا در موضوع فروپاشی اقلیمی صحبت کنند.

به‌رغم اینکه در اجلاس پاریس، پایتخت فرانسه در ۲۰۱۵ میلادی، کشورهای جهان تصویب کردند تا گرمایش زمین را در محدود ۱.۵ درجه سانتی‌گراد نگهدارند، تاکنون اقدام جهانی جدی‌ای در این زمینه انجام نشده است و پیش‌بینی‌ها می‌گویند تا پیش از ۲۰۴۰ میلادی، زمین از این آستانه گرمایش ناشی از فعالیت صنعتی و سبک زندگی آدمی، گذر خواهد کرد.

درنهایت، آینده: محیط‌زیست در انقلاب ژینا

آینده محیط‌زیست ایران، شاید دیگر در دستان جمهوری اسلامی ایران نباشد. جنبش زن، زندگی، آزادی خواستار کنار رفتن شیوه کنونی حکومت در ایران و جایگزینی آن با شیوه‌ای مناسب‌تر است. برای رسیدن به این آینده، گروه‌های مختلف، آرزوهایشان را در شکل بیانیه، منشور و مانیفست و مانند آن منتشر می‌کنند تا بتوان یکپارچه برای مطالبات مشترک تلاش کرد.

از جمله این مطالبات مشترک، حفظ و بازسازی محیط‌زیست ایران است. یک مثال آن بندهای ۹ و ۱۰ «منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و مدنی ایران»:

بند ۹: «مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروت‌های اجتماعی مردم ایران را به یغما برده‌‌اند. ثروت حاصل از این مصادره‌ها، باید به فوریت صرف مدرن‌سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوق‌های بازنشستگی، محیط‌زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی محروم و از امکانات کم‌تری برخوردار بوده‌اند.»

بند ۱۰: «پایان دادن به تخریب‌های زیست محیطی، اجرای سیاست‌های بنیادین برای احیای زیرساخت‌های زیست محیطی که در طول یکصد سال گذشته تخریب شده‌اند و مشاع و عمومی کردن آن بخش‌هایی از طبیعت، (همچون مراتع، سواحل، جنگل‌ها و کوهپایه‌ها) که در قالب خصوصی‌سازی حق عمومی مردم نسبت به آن‌ها سلب شده است.»

در «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی» که با امضای شش چهره اپوزیسون خارج از ایران منتشر شد، در اصل «پایدار محیط‌زیستی» نوشته شده است:

«التزام به اصول پایه توسعه پایدار و حقوق محیط زیستی بشر و پیوستن و عمل به قطعنامه‌های سازمان ملل در ارتباط با مدیریت محیط‌زیست ایران آورده شده ‌است.»

Ad placeholder