• من تقریبا پنج سال است در بیمارستانی کار می‌کنم که در یکی از مناطق نسبتا فقیرنشین تهران است. طبیعتا مراجعان بیمارستان از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند. معمولا تا یک ماه پیش در بیمارستان ما حداقل هفته‌ای چهار یا پنج نفر به دلیل خودکشی پذیرش می‌شدند اما در طول این چند هفته این تعداد چند برابر شده است.

علی در حالی از وضعیت بیمارستانی که در آن کار می‌کند و افزایش موارد خودکشی می‌گوید که ارائه آمار خودکشی همواره از طرف جمهوری اسلامی با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو بوده است. با وجود این، بر اساس گزارش‌های مختلفی که این روزها در رسانه‌های ایران منتشر می‌شود، می‌توان گفت آمار مربوط به خودکشی شهروندان روندی صعودی داشته است. 

ارتباط مستقیم موارد خودکشی با فشار در زندان

انتشار اخبار خودکشی تعداد زیادی از معترضان بازداشت شده، در زمان بازداشت یا پس از آن در ماه‌های گذشته با واکنش‌های زیادی روبه‌رو بوده است و معترضان همواره انگشت اتهام را به سمت حکومت ایران نشانه رفته‌اند.

یکی از فعالان مدنی داخل ایران که در این زمینه تجربه فعالیت میدانی و تحقیقی دارد و برای رعایت مسائل امنیتی از او در این گزارش با اسم مستعار “ژینا” یاد می‌شود، در این زمینه می‌گوید:

پاسخ دادن به این سوال نیاز به بررسی آماری دقیقی دارد ولی از آنجایی که دست ما برای این مسأله بسته است، تنها می‌توانیم به مشاهدات میدانی خود رجوع کنیم. بخشی از خودکشی‌هایی که در این مدت انجام شده ارتباط مستقیم با اعتراضات سراسری داشته‌اند. به طور مثال چندین نفر از کسانی که مدتی در بازداشت بودند بعد از آزادی از زندان به دلایل مختلفی خودکشی کرده‌اند و می‌شود این موارد را با برخورد حاکمیت با زندانی‌های خیزش مرتبط دانست.

گفته‌های نزدیکان برخی معترضان نیز حاکی از آن است که این معترضان به دلیل فشار در زمان بازداشت خودکشی کرده‌اند.

به عنوان مثال، خبر خودکشی یلدا آقافضلی، دختر ۱۸ ساله‌‌ تهرانی که چند روز پس از آزادی خودکشی کرد، به سرعت در فضای مجازی فارسی‌زبان با بازخورد زیادی همراه شد و خانواده و نزدیکان او دلیل اصلی این خودکشی را فشارهای زمان بازداشت دانستند.

یلدا آقافضلی

چند هفته بعد از آن نیز خبر خودکشی عرشیا امام قلی‌زاده، نوجوان ۱۶ ساله اهل جلفا، تنها دو روز بعد از آزادی در فضای مجازی منتشر شد.

تا زمان نگارش این متن تقریبا هر روز یک خبر در مورد خودکشی افراد پس از بازداشت منتشر شده است.

ژینا در مورد تعداد خودکشی‌های صورت گرفته از سوی افراد بازداشت‌شده و پوشش رسانه‌ای آن معتقد است جامعه ایرانی تنها از بخشی از این خودکشی‌ها مطلع می‌شود.

او می‌گوید:

آمار خودکشی‌هایی از این جنس قطعا بیش از تعدادی است که در رسانه‌ها منتشر می‌شود و بسیاری از خانواده‌ها از ترس یا به دلیل ناآشنا بودن با ساز و کار اطلاع‌رسانی و حتی به دلایل فرهنگی، اخبار خودکشی اعضای خانواده‌شان را منتشر نمی‌کنند.

به گفته ژینا، این همان مساله‌ای است که در این زمینه بسیار نگران کننده است:

آمار ممکن است بسیار فراتر از دانسته‌های ما باشد. متاسفانه به علت نبود آمار دقیق و مشخص و برخورد امنیتی با هر گونه فعالیت تحقیقی در این مورد نمی‌توان این موارد را به شکل علمی بررسی کرد اما چیزی که مشخص است و حتی می‌توان آن را از اخبار جسته گریخته رسانه‌ها دریافت کرد، این است که این خودکشی‌ها عکس‌العملی نسبت به وقایع امروز ایران از سوی مردم است.

او تأکید می‌کند بعضی از جوانان ایرانی به جایی رسیده‌‌اند که حتی اگر مثل محمد مرادی در لیون فرانسه هم باشند بهترین راه را در خودکشی می‌بینند.

محمد مرادی، متولد سال ۱۳۶۳، دانشجوی ایرانی ساکن لیون فرانسه بود که در روز پنجم دی ماه ۱۴۰۱، در اعتراض به سرکوب گسترده خیزش مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، با هدف جلب توجه جهانی به رفتار خشونت‌بار حکومت با معترضان، خود را به رود رون انداخت و خودکشی کرد.

آمار دقیقی از موارد خودکشی در ایران وجود ندارد اما این روزها بر اساس گفته‌های فعالان داخل کشور، کارکنان برخی بیمارستان‌ها و اخبار منتشر شده، می‌توان گفت آمار خودکشی در هفته‌های گذشته جهش چشمگیری یافته است. افزایش این آمار به شکل مستقیم و غیرمستقیم به اعتراضات سراسری مرتبط است

ارتباط غیرمستقیم موارد خودکشی با وضعیت موجود 

علی که در بیمارستان کار می‌کند، می‌گوید بر اساس تجربه‌اش به شکل دقیق نمی‌تواند بگوید انگیزه اصلی افراد از خودکشی‌(های اخیر) «به صورت مستقیم» به اعتراضات ایران مربوط است.

او عنوان می‌کند افرادی که در طول شیفت او در بیمارستان پذیرفته شده‌اند هم از زنان و هم از مردان هستند و از سنین مختلف.

به گفته علی، تنها شباهت آن‌ها تعلق این افراد به قشر کم‌درآمد جامعه است.

ژینا در این رابطه می‌گوید:

شواهد نشان می‌دهند سرکوب و افزایش موج ناامیدی در سطح جامعه باعث شده افراد دست به خودکشی بزنند. در کنار آن اقدامات دولت در طول این چند ماه اخیر مانند محدودیت بی‌سابقه اینترنت بین‌المللی یا به طور کلی سیاست‌های اقتصادی دولت، موجب شده که موجی از فقر، گرانی، تورم و بیکاری گسترده در کشور به وجود بیاید که این مساله را می‌توان به عنوان یکی از عوامل اصلی خودکشی در افرادی دانست که به واسطه این شرایط زندگیشان وارد بحران شده و امیدی هم به بهبود اوضاع ندارند.

یک روایت دیگر

سارا که در اورژانس یکی از بیمارستان‌های شرق تهران به عنوان پرستار مشغول به کار است، با تایید افزایش تعداد مراجعان اورژانسی با مورد خودکشی به بیمارستان می‌گوید به طور کلی در کنار خودکشی، «خودزنی» و همچنین مراجعات ناشی از «خشونت خانگی» در طول این مدت نیز افزایش پیدا کرده‌اند.

او عنوان می‌کند که «اکثر خودکشی‌ها منجر به فوت بیماران نمی‌شوند».

در خصوص علت این خودکشی‌ها هم می‌گوید که علت را نمی‌داند اما تایید می‌کند مشکلات این افراد «بی‌ربط به اعتراضات این چند ماه و همچنین گرانی‌های اخیر نیست».

بیکاری و فقر یکی از عوامل اصلی خودکشی در ایران و حتی جهان محسوب می‌شوند اما آمار خودکشی در ایران محرمانه است و این نشان‌دهنده آن است که این معضل تا چه اندازه سیاسی است

ژینا اما معتقد است همواره در ایران یکی از عوامل افزایش آمار خودکشی معضلات اقتصادی بوده‌اند:

زمانی که تورم بالای ۵۰ درصد است و موجی از گرانی و فقر در جامعه گسترده شده و به واسطه سیاست‌های دولت هر روز روزنه امید پیش روی مردم تنگ‌تر می‌شود، ‌طبیعی است که یکی از نشانه‌های چنین بحرانی به شکل خودکشی جلوه کند.

البته بیکاری و فقر یکی از عوامل اصلی خودکشی در ایران و حتی جهان محسوب می‌شوند اما آمار خودکشی در ایران محرمانه است و این نشان‌دهنده آن است که این معضل تا چه اندازه سیاسی است. برخورد امنیتی با این موضوع خود باعث تعمیق بحران شده و به شکل غیرمستقیم باعث افزایش میزان خودکشی شده است.

در همین رابطه، مردی ۳۸ ساله، ساکن یکی از شهرهای استان اصفهان که یک ماه پیش خودکشی ناموفقی داشته، می‌گوید سال‌ها بوده که به خودکشی فکر می‌کرده و چند بار به دلیل مصرف مواد مخدر «تا مرز اوردوز» نیز رفته است اما:

این بار به قدری ناامید بودم که خودم را از پنجره به بیرون پرت کردم. در حال حاضر دوران نقاهتم را می‌گذرانم و حال روحی‌ام نسبت به قبل از اقدام به خودکشی بهتر است.

او درباره ارتباط خودکشی‌اش با اعتراضات اخیر هم می‌گوید:

اعتراضات را فقط از طریق اخبار پیگیری می‌کردم و حضوری در آن نداشتم ولی شاید ناامیدی‌ام تحت تاثیر همین اخبار بود.

تاثیر منفی اخبار سرکوب معترضان

تاثیر اخبار سرکوب، بازداشت، زندان، شکنجه و کشته‌ شدن معترضان می‌تواند یکی از عوامل افزایش آمار خودکشی در میان ایرانیان باشد.

بر اساس آمار منتشر شده تا امروز در اعتراضات ایران نزدیک به ۵۳۰ نفر به دست نیروهای امنیتی کشته شده‌اند و دست‌کم ۲۰ هزار نفر تجربه بازداشت را در این مدت کوتاه تجربه کرده‌اند.

می‌توان حدس زد اخبار منتشر شده در مورد این معترضان تأثیر زیادی بر سلامت مخاطبان ایرانی داشته است.

از سوی دیگر افراد زیادی نیز وجود دارند که کشته‌شد‌گان یا بازداشتی‌ها جزو دایره فامیل، دوستان و اطرافیان آن‌ها بوده‌اند و این اخبار فشار روانی بیشتری بر آن‌ها تحمیل کرده است.

 کیمیا که در آمل زندگی می‌کند در مورد تأثیر این اخبار بر ذهن خود می‌گوید:‌

من همیشه پیگیر اخبار اعتراضات ایران بودم و در حد توانم در اعتراضات شرکت می‌کردم. شب‌های زیادی برای کشته‌شدگان اعتراضات گریه کردم. پس از خواندن اخبار و گزارش‌های منتشر شده در مورد تجاوز و تعرض جنسی به زنان در زندان و بازداشت احساس می‌کردم زمان برایم متوقف شده است. بازداشت شدن دوست نزدیکم و بی‌خبری از او من را بیشتر متأثر کرد. کم‌کم متوجه شدم در طول روز ناخودآگاه به خودکشی فکر می‌کنم. بارها تصور کردم چطور خود را از لوسر خانه آویزان می‌کنم یا چطور از بالای پل عابر پیاده به وسط خیابان می‌پرم. شب‌های زیادی خواب خودکشی می‌دیدیم. در نهایت با کمک مشاور به این نتیجه رسیدم که باید بعضی از اکانت‌هایم در شبکه‌های اجتماعی را ببندم و اخبار اعتراضات را کمتر دنبال کنم.

مرتضی در اصفهان زندگی می‌کند. او به گفته خودش به دلیل مشغله کاری، کمتر در اعتراضات بوده اما در تمام اعتصاب‌های سراسری کار خود را تعطیل و با آن همراهی کرده است.

او درباره تأثیر اخبار اعتراضات بر ذهن خود و اطرافیانش می‌گوید:

قدرت افراد برای برخورد با اخبار و هضم آن‌ متفاوت است. از ابتدای اعتراضات اخبار کشته‌ها و بازداشتی‌ها من را خیلی اذیت نمی‌کرد. قطعا ناراحت می‌شدم و دوست نداشتم هم‌وطنانم آزار ببینند اما معتقد بودم و هستم که ما هر روز فجایع زیادی را تجربه می‎‌کردیم و اعتراضات فقط باعث شد مردم بیشتر این خبرها را بشنوند. بسیاری از این اخبار را هر روز با دیگران به اشتراک می‌گذاشتم و ساعت‌ها در موردشان با آن‌ها حرف می‌زدم. از ماه سوم بود که متوجه شدم دوستانم از خواندن این اخبار اذیت می‌شوند و حتی افراد نزدیک به من به دلیل مثلا کشته‌شدن کیان پیرفلک یا خبر تجاوز به آرمیتا عباسی به مرز فروپاشی روانی رسیدند. آنجا بود که تصمیم گرفتم این اخبار را کمتر با دیگران به اشتراک بگذارم.

به نظر می‌رسد در میان عواملی که باعث افزایش آمار خودکشی در ایران شده‌اند، چند عامل به شکل مستقیم و غیرمستقیم با اعتراضات سراسری ارتباط داشته‌اند.

اقدام به خودکشی افراد بازداشت شده اما تنها نوک کوه یخی است که مستقیم می‌توان آن را به اعتراضات ایران مرتبط دانست. از سوی دیگر ادامه فضای پلیسی برای کنترل اعتراضات نه تنها باعث افزایش موج ناامیدی در میان شهروندان شده بلکه به گسترش دامنه بحران‌های اقتصادی و اجتماعی انجامیده که از آن‌ها به عنوان عامل اصلی موج خودکشی جدید یاد می‌شود.

همچنین گسترش اخبار فجایع نه تنها بر معترضان و افراد همدل با اعتراضات بلکه بر بخش بزرگی از مردم ایران تأثیر منفی روانی خود را داشته و این نیز بر افزایش آمار خودکشی تأثیرگذار بوده است. 

محدودیت در ارائه آمار، تحقیق نهادهای مسئول و مستقل در این مورد و اطلاع‌رسانی مناسب به افراد جامعه خود نیز به تشدید وضعیت موجود منجر شده است.

سارا معتقد است با ادامه شرایط موجود و سیاست‌های جمهوری اسلامی در مورد مسائل کلان اجتماعی قرار است در بر همان پاشنه سابق بچرخد.

او پیش‌بینی روشنی در مورد آینده دارد و می‌گوید:

هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم می‌دانم با رسیدن به بیمارستان متوجه می‌شوم شب گذشته موارد بیشتری از خودکشی ثبت شده و قرار است در ساعات پیش رو هم موارد بیشتری را ثبت کنیم. آیا وضعیت فقر تغییر کرده یا مردم وضعیتشان بهتر شده؟‌ دولت تصمیم جدیدی گرفته؟ وقتی هنوز واقعیت خیابان‌های ایران همان واقعیت قبلی است پس قرار است باز هم هر روز بر تعداد آدم‌هایی که دیگر نمی‌خواهند در این جامعه زندگی کنند اضافه شود.

Ad placeholder