تعدادی از کنشگران حقوق زنان، روزنامهنگاران، فمینیستها و فعالان ال جی بیتی کیو + در این بیانیه با اشاره به اینکه در طول سه ماه اخیر گزارشهای مشابهی از صدها حمله در دهها مدرسه در شهرهای سراسر ایران منتشر شده و بیش از دو هزار دانشآموز (تا زمان تنظیم متن) بستری شدهاند، نوشتهاند:
تردیدی وجود ندارد که مسمومیتهای شیمیایی تصادفی نیست و یک برنامه هدایتشده ترور و وحشت آفرینی در جریان است؛ برنامهای که تابهحال به جز چند مورد، تنها در مدارس دخترانه اتفاق افتاده است.
نویسندگان بیانیه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی در واکنش به این حملات، ابتدا آن را انکار کرد و سپس اظهار نظرهای ضد و نقیض درباره علت این مسمومسازیها مطرح کرد، این مسمومسازیها را را یادآور سایر نمونههای هراسافکنی هدایتشده در تاریخ جمهوری اسلامی مانند قتلهای زنجیرهای، قتلهای محفلی کرمان و اسیدپاشیهای اصفهان خواندهاند که با توجیه دخالت عوامل خودسر در نهایت نه تنها به پیگرد و مجازات عاملان آنها منجر نشد که سندی شد بر حمایت مستقیم و غیرمستقیم جمهوری اسلامی از این اقدامات.
این فعالان حقوق زنان نوشتهاند:
اقدامات قبلی جمهوری اسلامی بیانگر آن است که حکومت برای پیشبرد جنایتهای خود با عاملیت دادن به نیروهای «آتش به اختیار» شرایطی فراهم میکند تا در ایمنی قضایی دست به خشونت، هراس افکنی و سرکوب بزنند بیآنکه نگران عواقب قضایی اقدامات خود باشند. حکومت اسلامی با به کارگیری نیروهای خودسر و یونیفرمپوش خود، مسئولیت تمامی این عملیات را داراست و بارها را از طریق توجیه ایدئولوژیک این نوع جنایتها در تریبونهای رسمی خود و با ایجاد حاشیه امن برای مرتکبان، سیاستهای سرکوبگرانه خود را برونسپاری کرده است.
آنها حمله به دانشآموزان در مدارس، را در راستای زنستیزی و هدف نهایی آن را حذف زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور از عرصههای مختلف اجتماعی دانستهاند.
امضا کنندگان بیانیه نوشتهاند:
هدف قرار دادن دانشآموزان دختر به شکل عمده در این مسمومسازیها این ظن را تقویت میکند که هدف عاملان این جنایت سازمان یافته، حاکم کردن دیدگاه متحجرانه و طالبانی نسبت به زنان، اعمال شکلهای جدید خشونت علیه زنان، ناامن سازی فضای عمومی اجتماعی، ایجاد مانع بر سر راه تحصیل زنان و به تبع آن خانهنشین کردن آنها و همزمان انتقامجویی از زنان به دلیل نقش پررنگشان در جنبش زن زندگی آزادی و مبارزه با حجاب اجباری است.
امضا کنندگان این بیانیه که شیرین عبادی، آسیه امینی، پروین اردلان، لیلی پورزند، رضوان مقدم، مهناز پراکند و مسیح علینژاد در بین آنها هستند، این هراسافکنیها را زنگ خطری جدی برای نقض حق تحصیل دختران دانستهاند و تاکید کردهاند محدودیت آموزش دختران، آنها را در معرض خطر نقض بیشتر حقوق از جمله ازدواج اجباری، استثمار جنسی و قاچاق، بارداری زودرس و خشونت خانگی قرار میدهد و وضعیت ناگوار اجتماعی دختران را حتی در نسلهای بعدی تقویت میکند و تداوم میبخشد.
این بیانیه با تاکید بر اینکه احتمال عمل کردن به این دستورالعمل از سوی حکومت ایران ضعیف است، خواهان تشکیل یک ستاد بحران فوری با حضور پزشکان و متخصصان مستقل ایرانی، جمعی از اولیاء دانشآموزان، وکلای مستقل و همینطور متخصصانی که از نزدیک پیگیر این فاجعه انسانی بودهاند شده است.
فعالان حقوق زنان نوشتهاند:
این ستاد باید با پشتیبانی و حمایت همه جانبه سازمان بهداشت جهانی، صلیب سرخ، پزشکان بدون مرز تشکیل شود و با توجه به ضرورت زمانی، گستردگی و سیستماتیک بودن فاجعه، برای جلوگیری از قربانیان بیشتر و روشن شدن حقیقت، با صدور مجوز از سوی حاکمیت برای حضور نمایندگان این سازمانها و سایر نهادهای بینالمللی مرتبط، همراه شود تا بتوان برای دسترسی به اطلاعات و انجام اقدامات فوری، با سرعت، دقت و شفافیت وارد عمل شد.
تقاضای عزل وزرای دو وزارتخانه آموزش و پرورش و بهداشت و درمان به خاطر کوتاهی در انجام وظیفهشان و شناخته شدن حمله شیمیایی به مدارس دخترانه به عنوان یک اقدام علیه امنیت ملی از دیگر مطالبات مطرح شده در این بیانیه است.
امضاکنندگان این بیانیه اعلام کردهاند که به پیگیری این خشونت آشکار علیه زنان متعهدند و از تمام ابزارهای موجود برای گزارشدهی، پیگیری و اقدام علیه این حملات شیمیایی استفاده خواهند کرد. آنها اظهار امیدواری کردهاند که مستند ساختن ابعاد مختلف این جنایت، بتواند راه را برای بررسی و پیگیری حقوقی آن را در آینده باز کند.
برای خواندن متن کامل بیانیه و دیدن اسامی امضاکنندگان به تریبون زمانه نگاه کنید.