گلنار شهیار موسیقیدان و خواننده‌ی ایرانی کانادایی است که در دانشگاه موسیقی هنر‌های اجرایی شهر وین تحصیل کرده است. زنان و مبارزه‌ مدنی آنان برای دستیابی به آزادی‌های مدنی و برابری حقوقی و اجتماعی در آثار گلنار شهیار حضور پیوسته‌ای داشته است و با این‌حال او در مصاحبه‌ای گفته است که هرچند سیاست برای او مهم است، اما به اثری نظر دارد که بی‌زمان باشد.  

هم‌از این‌روی رویکرد او در ترانه‌هایش به موضوعات سیاسی، کیفیت موسیقایی آثار را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد و موسیقی فارغ از موضوعاتی که ترانه ارائه می‌دهد دارای استقلال و اصالتی است که باعث می‌شود آثار این هنرمند را بتوان بار‌ها شنید و لذت برد.

گلنار شهیار از تلفیق خوانندگی ایرانی و تکنیک‌های غربی خوانندگی با تکنیک‌های شرقی ترسی ندارد و همین نکته باعث شده است که او به عنوان خواننده‌ای توانا در صحنه شناخته شود.

در مسیر موسیقی جز

«به مادرم بگویید دیگر دختر ندارد» از تازه‌ترین اجراهای گلنار شهریار در حمایت از جنبش زن زندگی آزادی و زنان ایرانی است و به لحاظ کیفیت موسیقایی از جایگاه ویژه‌ای در بین آثار مربوط به قیام ژینا برخوردار است.

«به مادرم بگویید دیگر دختر ندارد» با صدای باس و گلنار شهیار شروع می‌شود و سپس با صدای ویلون و ساکسیفون و ریتم جزی درام پیش می‌رود. موسیقی کاملا رگ و ریشه‌ای در سبک جَز دارد و فضایی تاریک و روشن ارائه می‌دهد.

موسیقی جز به همراه سایر مظاهر زندگی غربی در سال‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی از طریق کلوپ‌های متخصصان بریتانیایی و آمریکایی که در صنعت نفت در خوزستان مشغول کار بودند به ایران وارد شد و با ورود به رادیو ایران تا حدی نزد جوانان محبوبیت پیدا کرد اما این روند با وقوع انقلاب ۵۷ متوقف شد. در ایران هیچ مدرسه‌ای برای آموزش موسیقی جز وجود ندارد و فعالان موسیقی جز به تنهایی آن را آموخته‌اند. با این‌حال گروه‌هایی مانند گروه ایجاز و بمرانی و پالت در ده سال گذشته آثاری را در این سبک ارائه دادند و محبوبیت‌هایی هم به دست آوردند. گلنار شهیار ادامه‌دهنده این مسیر است.

در قطعه «به مادرم بگویید دیگر دختر ندارد» ویلون با نُت‌های کشیده در فضاسازی بسیار موثر واقع می‌شود اما این ساکسیفونست است که در لحظات اوج موسیقی با تکنوازی‌های دیوانه وار خود مخاطب را جادو می‌کند.

در ترانه «به مادرم بگویید دیگر دختر ندارد»  فریاد آزادی زن ایرانی به سبب توانایی شگرف گلنار شهیار در خوانندگی به زیبایی در اوج پرواز می‌کند و بر نوک قله‌ی صدا فرودی دلچسب را تجربه می‌کند.

حق بوسه را پس بگیر

ترانه‌ی این آهنگ با جملات بسیار زیبایی شروع می‌شود که با همان جملات نیز به پایان می‌رسد:

حق بوسه را پس بگیر
این نوای چند هزار ساله است
که از گلوی زن و مرد
که از گلوی تو و من
فریاد می‌زند: آزادی

پیانو و گیتار هم در موسیقی نقشی هارمونیک را بیشتر ایفا می‌کنند و گه‌گاه به موسیقی حالتی رقصان می‌دهد و باعث می‌شوند حفره‌های خالی میان صداها پر شوند.

ترانه بسیار زیبایی در این موسیقی به کار رفته است و اجرای محکم و بدون ضعف گلنار شهیار به زیبایی این ترانه می‌افزاید. وقتی در قسمت پایانی اجرا دوباره به فریاد آزادی می‌رسیم این دفعه اجرای این موتیف آزادی‌خواهانه کاملا با دفعه‌ی اول متفاوت است و این بار ما فریاد آزادی را می‌شنویم، فریادی که به سبب توانایی شگرف گلنار شهیار در خوانندگی نه تنها گوشخراش نیست بلکه به زیبایی در اوج پرواز می‌کند و بر نوک قله‌ی صدا فرودی دلچسب را تجربه می‌کند.

تلفیق با موسیقی نواحی

این ترانه‌ی اعتراضی حالتی شکوه‌آمیز و مبارز دارد؛ ترانه‌ای که وقتی در آن به جوانان پر پر وطن اشاره می‌شود موسیقی با غمی به خاموشی می‌گراید و سپس با طنین صدای خواننده که می‌گوید: «جوانه‌های پر پرمان را پس می‌گیریم» از حالتی در هم شکسته خارج می‌شود و دوباره سرپا می‌شود.

در این ترانه نفرت‌پراکنی حکومت به دیواری تشبیه شده است که در پشت آن دختران و پسرانی در دلشان بذر محبت می‌کارند و عشق می‌شناسند. این تصویر بسیار زیبایی از مقاومت مدنی جوانان ایرانی است در مقابل استبداد حکومت.

در میانه اجرای وکالیست، ترانه سوزناک می‌ شود و می‌توان گفت مرثیه‌خوانی را تداعی می‌کند. همچنین صدای خواننده و نُت‌هایی که اجرا می‌کند از موسیقی نواحی ایران را نیز نشان دارد و بی‌شک توانایی گلنار شهیار در خوانندگی و شناخت او از موسیقی ایرانی در کنار موسیقی غربی در به وجود آمدن این اجرای فوق العاده بی تاثیر نبوده است.

 این ترانه در پایان نوید همبستگی ایرانیان با یکدیگر را می‌دهد و با آرزوی مقاومت و بازپس‌گیری ایران با این جمله که ترس در دل ما جایی ندارد و راز زندگی رویش جوانه‌ها است به پایان می‌رسد.