در حالی که توجه‌ها بر روز ولنتاین متمرکز بود روزنامه گاردین با همکاری قصه‌های ممنوعه از «تیمِ خورخه» پرده برداشت.

خورخه نام مستعار یک شهروند اسرائیل است که با همکاری جمعی از متخصص‌های فن‌آوری، از جمله بازنشسته‌های نظام اطلاعاتی و ارتش اسرائیل، یک شرکت غیررسمی را اداره می‌کنند. هدف آن‌ها یک چیز است: با بهره‌گیری از ارتش سایبری در انتخابات‌های مختلف جهان دخالت کنند، البته بسته به اینکه مشتری با جیب‌های پر از پول چه از آن‌ها درخواست کند.

از نیجریه تا بریتانیا، از آمریکا تا هند، این تیم ادعا می‌کند که ۳۳ کمپین انتخاباتی را با کمک پخش خبرهای جعلی مدیریت کرده و در این میان ۲۷ کمپین موفق داشته است. آنچه فعالیت‌های این تیم را متمایز از بقیه چهره‌های حاضر در بازار جعل خبر می‌کند، بی‌تفاوتی آن‌ها نسبت به خریدار است و آن‌ها وفادار به خواسته‌های یک نظام حکومتی خاص نیستند. عمده مستندات منتشر شده متمرکز بر نشستی است که خورخه با تیمی از خبرنگاران داشته، البته او فکر می‌کرده با نماینده‌های یک سیاستمدار آفریقایی دیدار می‌کند که می‌خواهند زمان یک انتخابات را تغییر دهند.

در این نشست خورجه از دو ویژگی دیگر تیمش پرده برمی‌دارد: آواتار آن‌ها برپایه داده‌های آدم‌های واقعی درست می‌شود. آواتار کلمه‌‌ی معادلی است که او به‌جای بات استفاده می‌کند. بات در اینجا به‌معنای یک حساب کاربری دروغین است که انسانی واقعی در پس آن ننشسته است. تقریبا تمامی این آواتارها، مجموعه‌ای از حساب‌های کاربری شبکه‌های اجتماعی دارند که آن‌ها را واقعی جلوه می‌دهد و اغلب از تصاویر آدم‌های واقعی برای تولید این آواتارها استفاده کرده‌اند.

ویدیوی گاردین (به زبان انگلیسی گاردین) در معرفی تیم خورخه

Ad placeholder

این تیم همچنین می‌توانند به‌راحتی (هرچند مشخص نیست چگونه) حساب‌های مختلف، مشخصا جی‌میل و تلگرام را هک کنند. آن‌ها برای مثال از حساب کاربری تلگرام یک چهره نزدیک به یک سیاستمدار برجسته آفریقایی یک پیام به یک بازرگان می‌فرستند. سپس پیام را برای صاحب اصلی حساب کاربری پاک می‌کنند و خبرنگاران در گذر چند روز می‌توانند آن بازرگان را بیابند و پیام را در تلفن او مشاهده کنند: مدرکی از واقعی بودن ادعاهای خورخه.

بازار پخش خبرهای جعلی چیست؟ یا چگونه می‌توان با ادعای مرگ امانوئل مکرون، دست‌کم هفت میلیون رای دهنده فرانسوی را گمراه کرد و گفت نامزدی که هر روز در تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی خبرهایش را می‌خوانند زنده نیست. چگونه جعل جای واقعیت را می‌گیرد و از زمان یک انتخابات تا نظر رای‌دهندگان را تغییر می‌دهد.

بازار پنهان اما پرفروش خبرهای جعلی

شخصی شیفته قدرت خواهان کنترل جامعه به‌خصوص از طریق مدیریت محتوای رسانه‌هاست. یکی از آسان‌ترین شیوه‌ها برای مدیریت تفکر یک جامعه ابزارهای مدیریت و کنترل در تلفن همراه هستند. دستگاهی که همیشه همراه ماست و از طریق آن خبرهای روزمره را مشاهده می‌کنیم و تقریبا همه‌چیز، از مدل مو تا غذایمان را با داده‌های آن هماهنگ می‌کنیم.

بازار پخش خبرهای جعلی چیست؟ یا چگونه می‌توان با ادعای مرگ یک سیاستمدار معروف، میلیون‌ها رای دهنده را گمراه کرد و گفت نامزد انتخاباتی که هر روز در تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی خبرهایش را می‌خوانند زنده نیست. چگونه جعل جای واقعیت را می‌گیرد و از زمان یک انتخابات تا نظر رای‌دهندگان را تغییر می‌دهد؟

رسانه‌هایی که دست بر تیمِ خورخه گذاشته‌اند، پیش‌تر پگاسوس را به ما معرفی کرده بودند. نرم‌افزاری اسرائیلی که دولت‌ها می‌توانند آن را خریداری کنند و اجازه استفاده از آن را دولت اسرائیل تعیین می‌کند. با کمک پگاسوس و با استفاده از ضعف‌های تلفن‌های همراه، امکان این وجود دارد که بدون نیاز به اینکه شما بر لینکی کلیک کنید یا آنکه بخواهید حتی پیامکی مشاهده کنید تلفن همراه شما را هک کرد. سپس از دوربین و میکروفن تا آنچه بر تلفن همراه می‌بینید در اختیار یک دولت یا سازمان‌های اطلاعاتی آن گذاشت.

پگاسوس توانسته بود به تلفن‌های امانوئل مکرون، رییس‌جمهور فرانسه و یا جمال خاشقچی، خبرنگار واشینگتن‌پست وارد شود. این نرم‌افزار را در تلفن همراه ده‌ها خبرنگار پیدا کردند که بعضی مانند خاشقچی به قتل رسیده‌اند. دست‌کم ۵۰ هزار تلفن همراه به کمک این نرم‌افزار هک شده‌اند.

همین رسانه‌ها ما را با کمبریج آنالاتیکا آشنا کرده بودند. شرکتی بریتانیایی که دست‌کم هفتاد میلیون حساب کاربری فیسبوک را زیرنظر گرفته بود و با کمک داده‌های آن‌ها بر انتخابات‌های بریتانیا و آمریکا تاثیر گذاشت.

بازار خبرهای جعلی و هک تلفن‌های همراه ارزشی صدها میلیون دلاری دارد. این درحالی است که این بازار تاثیری صدها میلیارد دلاری بر جوامع بشری می‌گذارد: چه با تغییر نتیجه انتخابات‌ها و چه با تاثیر مستقیمی که بر بازار سهام وارد می‌کند.

خبرنگارانی که بر تیم خورخه تحقیق می‌کردند در تلاش برای یافتن نام واقعی او سراغ خبرنگاران مشابه‌ رفتند. بعد که خورخه فریب خبرنگاران را خورد و برای یک جلسه شش ساعته سراغ آن‌ها رفت، آن‌ها تصویرش را مخفیانه ضبط کردند و سپس نام واقعی او را یافتند: خورخه، لقب مستعار تال حنان (Tal Hanan) شهروند ۵۰ ساله اسرائیل و مامور سابق نیروهای ویژه ارتش آن کشور است.

Ad placeholder

چگونه انتخابات را تغییر دهیم

حنان در جلسه‌ای که فکر می‌کرد با نمایندگان یک سیاستمدار آفریقایی برگزار کرده اما درواقعیت رودرروی خبرنگاران حرفه‌ای از فرانسه و اسرائیل نشسته بود گفت که خدمات تیمش یا آنچه بقیه «عملیات‌های سیاه» (black ops) می‌خوانند در اختیار سازمان‌های اطلاعاتی، کمپین‌های سیاسی و شرکت‌های خصوصی قرار می‌گیرد. یعنی هر خریداری که بخواهد افکار عمومی را دستکاری کند. او همچنین گفته تاکنون عملیات‌های سیاهی را در آفریقا، آمریکای جنوبی و مرکزی، آمریکا و اروپا به انجام رسانده است.

مهم‌ترین ابزار آن‌ها ارتش سایبری است که در آن هر آواتار یا بات مجموعه‌ای از حساب‌های کاربری شبکه‌های اجتماعی دارد. عمده این آواتارها در شبکه‌های اجتماعی تویتتر، لینکد‌این، فیسبوک، تلگرام، جی‌میل، اینستاگرام و یوتیوب صاحب حساب کاربری هستند. بعضی از آن‌ها علاوه بر این حساب کاربری آمازون و ایربی‌ان‌بی هم دارند و حتی کارت‌های اعتباری و اکانت بیتکوینی هم به نام‌شان ثبت شده است.

بدین‌شکل حذف این آواتارها برای هوش مصنوعی (الگوریتم‌های) شبکه‌های اجتماعی امری سخت می‌شود. چون حتی آدم واقعی هم فریب آن‌ها را می‌خورد.

این ارتش سایبری متمرکز بر پخش خبرهای جعلی است که به‌کمک تیم خوزه بعضا حتی در رسانه‌های جریان اصلی منتشر شده‌اند. آن‌ها همچنین از داده‌هایی سود می‌برند که هکرهای وابسته به تیم خورخه، متمرکز بر جی‌میل و تلگرام، از حساب چهره‌های نام‌آشنا جوامع مختلف دزدیده‌اند.

فعالیت این تیم محدود به فضای مجازی نمی‌شود. به‌عنوان مثال خوزه می‌گوید یک مرتبه آن‌ها با استفاده یکی از این آواتارها یک عروسک جنسی با پیام «مرسی عزیزم برای دیشب» برای یک سیاستمدار ارسال کرده‌اند با این امید که مانند همیشه بسته‌های پست را همسر او باز کند و بدین‌شکل هم یک سیاستمدار حاضر در یک کمپین انتخاباتی را تحت‌تاثیر عملیات روانی خود قرار دهند و هم اینکه بتوانند یک جنجال رسانه‌ای خلق کنند.

تیم خورخه ادعا می‌کنند در شش دفتر در کشورهای گوناگون فعالیت می‌کنند. آن‌ها هزینه فعالیت‌هایشان را نقد یا با کمک ارزهای مجازی مانند بیتکوین دریافت می‌کنند. آن‌ها برای یک کمپین به تیم خبرنگاران بین شش تا ۱۵ میلیون یورو هزینه کار پیشنهاد کرده‌اند. ایمیل‌های این گروه البته نشان می‌دهد رقم‌های خیلی کمتر هم برای عملیات‌هایشان دریافت کرده‌اند.

از خورخه تا پگاسوس، چه خطری متوجه ماست؟

آیا شما شاهد هیجان یک آشنا و یا عضوی از فامیل و خانواده برای کشف یک خبر خارق‌العاده بوده‌اید؟ این خطری است که ما را تهدید می‌کند. اینکه به‌جای توجه به حقایق، آنچه در شبکه‌های اجتماعی را می‌خوانیم چشم‌بسته قبول کنیم. چون در جوامع امروز همیشه افراد شیفته قدرت هستند که می‌خواهند آنچه ما به آن فکر می‌کنیم و واقعیت مشترک ما را به نفع خودشان تغییر بدهند. اگر روز به ضررشان باشد، می‌خواهند ما را وادار به قبول این کنند که نوری را که می‌بینی مهم نیست و اکنون شب است.

در کنار آن این سوال هم وجود دارد: اگر اسرائیل فن‌آوری این را دارد که با کمک پگاسوس تلفن همراه هک کند و می‌تواند با تیم خورخه بات غیرانسانی را به جای آدم واقعی جا بزند، چرا نباید فکر کنیم دیگر حکومت‌ها هم چنین فن‌آوری را نداشته باشند؟

می‌توان تصور کرد چین، روسیه، کره شمالی، جمهوری اسلامی ایران و… هرکدام به سراغ این رفته باشند تا فن‌آوری‌های مشابه‌ای را تولید و سپس در اختیار هم‌پیمان‌های خود بگذارند. چه انتخابات ریاست‌جمهوری نیجریه باشد چه انقلاب ژینا و جنبش زن، زندگی، آزادی جعل واقعیت می‌تواند تاثیرگذار باشد.

جای امیدواری است که درنهایت، فن‌آوری هرچه باشد این ما هستیم که تشخیص می‌دهیم چقدر از ذهن منتقد (critical thinking) خودمان استفاده کنیم تا تفاوت بین آگهی و خبر، بین حقیقت و خبر جعلی را تشخیص بدهیم. زندگی امروز و فردای ما، وابسته به استفاده از همین قدرت درونی‌مان است تا اجازه ندهیم فن‌آوری‌های موجود به شیفتگان قدرت اجازه دهد حق و حقوق ما را به آسانی به یغما برند.

Ad placeholder