اپلیکیشن «آخرین در»، تازهترین تولید ایران کوباتور ۲ از سازمان اتحاد برای ایران است. این بازی برای تلفنهای همراه اندرویدی طراحی شده و متمرکز نوجوانان یا پسران دگرجنسگرایی است که در آستانه ورود به جامعه بزرگسال مردسالار و زنستیز هستند، آن هم در جامعهای که حمایت قانونی یا فرهنگی یکسانی را برای دختران و زنان ارائه نمیدهد.
این اپ سراغ ریشه آزارها و سوءاستفادههای جنسی بین پسران و دختران میرود، از جمله اینکه زنان کمتر از مردان نیستند. همچنین انگشت بر یک ضعف پایهای جامعه ما میگذارد: پسران نمیدانند و آموزش ندیدهاند تا چگونه با جنس مخالف صحبت را شروع کنند یا با هم در شیوهای امن، ارتباط برقرار کنند.
در سالهای اخیر کلیشههای جنسیتی به عنوان یکی از مخربترین عوامل تاثیرگذار بر روابط «بینافردی» شناخته شده است. اما این کلیشهها چگونه در جامعه نهادینه میشود و به زبان دیگر چه عواملی در درونی شدن مردسالاری موثر است؟
آخرین در به روایت سحر شمس
بازیها و سرگرمیهای رایانهای زیادی در بازار محصولات مجازی با یکدیگر در رقابت هستند و از آنجایی که این محصولات هماهنگی زیادی با ذائقه و سبک زندگی نوجوانان امروز دارند، بازار پر رونقی را به خود اختصاص دادهاند. نکته مهم در مورد بازیهای رایانهای این است که در فرایند آموزش روزمره این گروه سنی تاثیر ویژهای دارند. اگر شما از جمله والدینی باشید که به وجود گزارههای صحیح برابری جنسی و جنسیتی در محصولات تفریحی آموزشی فرزندان حساس است، حتما با مشکل انتخاب بازی رایانهای به ویژه برای پسران نوجوان برخوردهاید.
بازی «آخرین در» یکی از معدود محصولات رایانهای به زبان فارسی است که گروه پسران نوجوان را به عنوان مصرفکننده هدف قرار داده است. این بازی توسط سحر شمس طراحی شد تا به صورت ویژه ذهنیت پسران را در سنین نوجوانی با مفهوم کلیشههای جنسی جنسیتی و ضرورت دوری از به کاربردن آنها آشنا کند.
امید برخی از سازندگان بازیهای ویدیویی، مانند سحر شمس این است که از طریق بازی و سرگرمی به عنوان موثرترین ابزار آموزش کودکان، امکان گسترش مسیر آموزشی برای نسل آینده فراهم شود که در آن به فرایند درونی شدن انگارههای مردسالارانه توجه شده و در جهت تغییر کلیشهها کوشش شود.
سحر شمس میگوید:
انتظار داشتنِ درک و احترام به وجود و احساسات یک آدم دیگر در یک جامعه مردسالار، مثل این میماند که از یک بوته خشکیده، بخواهیم به درختان اطرافش آب برساند. اولین قربانیهای یک جامعه مردسالار، مردان آن جامعه هستند. تعریف تحریفشدهای از مردانگی و مرد بودن وجود دارد که اجازه هرگونه احساس کردن را از سنین بسیار کم از مردان آن جامعه میگیرد. به نظر من، جنایتی مثل این نیست که به پسربچهای از سن خیلی کوچکی بگویند اگر قرار است مسخره و تحقیر نشود، هرگز نباید گریه کند، نباید بترسد و نباید حساس و لطیف باشد، نباید به نیازش برای دوست داشته شدن و دوست داشتن اهمیت بدهد.
شمس در ادامه میگوید:
اپلیکیشن آخرین در، میخواهد در را برای پسرهای نوجوان باز کند تا نیازهای اولیه احساسی و ریشه افکار ناخودآگاه شان را ببینند. به عقیده من، پسری که بالاخره از قالب خشک و متجرد مرد بودن رها شود، رفتار مراقب و درک متقابل در رابطه با جنس مخالف را به شکل اجتنابناپذیری میآموزد. مردی که با باید و نباید سعی کند که رفتار درست را نشان بدهد و این رفتار درست از مهربانی و شفقت درونیاش نشأت نگیرد، دیر یا زود به الگوی دیرینه مردسالاریای که از کودکی بر اساس آن تعلیم دیده برخواهد گشت اما زمانی که همان مرد با خودش و احساسات خودش آشتی کند، به تنها راهی دست مییابد که از طریقش به طور طبیعی، رفتار انسانی و متفاوتی را از خود نشان دهد.
مهمترین پیام اپلیکیشن آخرین در این است که هیچ مردی نمیتواند مراقب احساسات و انسانهای دیگر، شامل دوست، دوست دختر و یا زن و بچهاش باشد، مگر اینکه در قدم اول یاد بگیرد که چطور میتواند از طریق روشهای سالم با احساسات خودش مواجه شود و بتواند آنها را تحلیل کند.
عقب راندن کلیشههای جنسی و جنسیتی
سازندگان این بازی شکلگیری ساختار روابط بر اساس کلیشههای جنسی و جنسیتی را عامل اصلی خشونتهایی مانند خشونت خانگی، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی میدانند.
رفتارهای محدودکننده یا کنترلکننده عاطفی مردان نسبت به زنان، فشار بر زنان برای انطباق با نقشها و انتظارات جنسیتی سنتی (که میتواند استقلال و بیان آنها را محدود کند)، فقدان برابری و احترام متقابل در روابط، به طوری که یکی از طرفین احساس میکند قدرت یا کنترل بیشتری نسبت به دیگری دارد، از جمله نتایج این ناکارآمدی آموزشی بر اساس این کلیشههاست.
مردان نیز در این ساز و کار تبعیضآمیز آسیب میبینند. ناتوانی مردان در بیان احساسات خود به شیوهای سالم، یکی از بارزترین آسیبهای نظام آموزشی مبتنی بر کلیشههای جنسیتی است که میتواند منجر به احساس انزوا و خشم شود. مردان در این نظام آموزشی همیشه در معرض این آسیب هستند که اگر به اندازه کافی در کلیشه جنسیتی مرد بودن جا نگیرند تحقیرآمیزند و فشار جا گرفتن در این قالب غیرواقعی مرد بودن هم یکی دیگر از عوامل تربیت مردانی است خشونتگر که میتوانند خشونت خود را بر زنان و کودکان اعمال کنند.
در ماههای تلخ پس از قتل مهسا امینی توسط جمهوری اسلامی ایران و اعتراض مردمی به آن، باید یادمان باشد که اگرچه قوانین حجاب اجباری و نقض حقوق زنان دهههاست که در کشور جریان دارد اما در پی آموزش و آگاهیرسانی مستمر است که امروز شهروندان یک صدا برای ظلمی که به مهسا و دیگر زنان شده وارد خیابانها شدهاند، بدون تردید ادامه این مسیر آموزش مهم است، چه اکنون و چه در آینده پس از جمهوری اسلامی ایران باید برای کاهش خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان تلاش کنیم.
در حالی که جامعه ایران نگاه به فردای پس از آزادی دارد، شاید جای این سوالها خالی باشد که چگونه بخشی از جامعه ایران، مشخصا مردان، میتوانند به خود این اجازه را بدهند تا مالکیت و کنترل بر زنان را به عنوان امری عادی بپذیرند و ما چگونه میتوانیم در آینده پس از جمهوری اسلامی ایران، خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان را متوقف کنیم؟
«آخرین در»، پاسخی به این سوالهاست. سازندگان این بازی امید دارند با تمرکز بر نوجوان، بخصوص پسران، به آنها فضایی امن برای تفکر انتقادی و خلاق بدهند تا جایگزینهای مترقی را به جای فرهنگ مردسالاری پیدا کنند و بتوانند انتخابهای فردی خودشان را داشته باشند. درعینحال، بقیه افراد از جمله زنان و دختران را انسانهایی برابر با خود ببینند.