خبرگزاری «حالوش» که به صورت ویژه اخبار و گزارشهای مربوط به نقض حقوق بلوچها در ایران را پوشش میدهد اعلام کرد ماموران اطلاعات سپاه در بازداشتگاه زاهدان به دستکم سه زن دیگر تجاوز جنسی کردهاند. یکی از این سه نفر غیر بلوچ و اهل استان خراسان جنوبی است.
حالوش پیشتر هم در ۲۰ بهمن گزارشی از تجاوز جنسی ماموران دستگاه اطلاعاتی سپاه پاسداران به زنان بازداشتی بلوچ در بازداشتگاهها منتشر کرده بود. شمار دقیق زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند مشخص نیست. به گفته بازداشتشدگان که بیشتر آنها دختران جوان هستند، بازجویی از آنها و در ادامه شکنجه جنسی، با هدف سناریوسازی علیه «کارکنان مجموعه مکی زاهدان» صورت گرفته است. بازجویان اطلاعات سپاه اصرار داشتهاند که این دختران اعلام کنند با افراد مشخصی رابطه جنسی داشته و با گروههای مسلح، مجاهدین خلق و سلطنتطلبان در ارتباط بودهاند.
این دختران جوان پس از واقعه «جمعه خونین» زاهدان در خیابان دانشگاه این شهر بازداشت شدهاند. یکی از این بازماندگان تجاوز جنسی پیشتر در مصاحبهای با حالوش جزئيات دستگیری و بازداشت خود و دستکم سه دختر جوان دیگر را شرح داده و گفته بود ماموران لباس شخصی پس از محاصره آنها و زن جوان دیگری که گفته میشود از شهر دیگری برای گزارش میدانی به زاهدان آمده بوده، آنها را جدا کرده و با ضرب و شتم و گرفتن همه وسایلی که با خود داشتند، در یک ون سیاهرنگ حبس کردند.
او در تشریح رفتار ماموران اطلاعات سپاه زاهدان گفته:
«جای حساس بدن رو با لگد فشار زیادی میدادند و ما رو سگهای ماده … میگفتند؛ الفاظ رکیک استفاده میکردند که چند بار با … رابطه جنسی داشتید.»
«ما رو از همدیگه جدا میکردند هرچه ما و دوستام به هم چسبیده بودیم که ما رو جدا نکنید گفتن نه دیگه شب پاره کردن شماست.»
این زن جوان که هویت او به خاطر مسائل امنیتی و همچنین فشارهای اجتماعی محفوظ مانده توضیح داده بود که بازجوی او با وعده آزادی ابتدا تمام اطلاعات شخصی او را گرفته و او را با خشونت جنسی کلامی به امضای یک تعهدنامه از پیشنوشته شده و قبول اتهامات واهی مجبور کرده است. این زن بلوچ در ادامه روایت میکند که بازجو و احتمالا دو مامور دیگر پس از پایان بازجویی لباسهای او را پاره کرده و به او تجاوز جنسی کردهاند.
بعد از تهدیدها بازجو دو نفر را که انگار دم در منتظر بودند صدا زد اومدند. بعد گفتند: «وقتشه!» لباس هامو پاره کردن. هرچه فریاد زدم التماس کردم خواهش کردم منو بکشید اما این کار رو با من نکنید ولی فایده ای نداشت.
طبق روایت این زن بازداشتی بلوچ، ماموران بازداشتگاه بازداشتشدگان را در یک اتاق کثیف و متعفن نگهداری و از دادن پدهای بهداشتی به زنانی که در دوره خونریزی ماهیانه خود قرار داشتهاند، و هر نوع رسیدگی بهداشتی و پزشکی خودداری کردهاند. این زن بهخاطر تبعات ناشی از تجاوز جنسی، خونریزی و محیط آلوده بازداشتگاه دچار عفونت شدید رحم شده و تحت درمان قرار گرفتهاست.
تبعات تجاوز جنسی ماموران اطلاعات سپاه به زنان بازداشتی در زاهدان تنها به عفونت رحم ختم نمیشود. ماموران جمهوری اسلامی میل به زنده ماندن را از بازداشتشدگان گرفتهاند. به گزارش حالوش بسیاری از بازماندگان با گرایش به خودکشی درگیرند. از سه زن جوانی که حالوش میگوید موفق به تائید هویت آنها شده است، دو تن «با مراجعه به کارشناسان مذهبی، تحقیقاتی درباره حکم فقهی خودکشی برای چنین موقعیتهایی و جواز خودکشی برای خود انجام دادهاند.»
«تا مرز خودکشی رفتم»
زن جوانی که با حالوش مصاحبه کرده گفته: «تا مرز خودکشی رفتم. الان که برات میگم آتش میگیره، تموم بدنم. شبی نبوده کابوس نبینم. طوری افسردگی داشتم که خواستم خودمو راحت کنم. […] بعد گفتم چرا خودمو نابود کنم باید بایستم اینا رو مجبور کنم پاسخگوی جنایات خود باشند.»
فشار بر زنان بهخاطر مسئله حیثیت، آبرو و آنچه ناموس خوانده میشود، حمایت از قربانیان تجاوزهای جنسی را در برخی از مناطق سختتر میکند. بر مبنای گزارش حالوش تجاوز جنسی رابطه زنانی را که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، از جمله تعداد نامشخصی از دختران جوان که در آستانه ازدواج قرار دارند، با اطرافیانشان متأثر کرده و آنها علاوه بر نیاز شدید به مراقبت روانی و پزشکی، حتی به حمایت و توجه مقامهای مذهبی احتیاج دارند تا افکار عمومی غالب را که علیه زنی که مورد تجاوز قرار گرفته عمل میکند، تحت تأثیر قرار دهند و فشار را از روی بازماندگان تجاوز جنسی کم کنند.
طبق گزارش «حالوش» علاوه بر زنانی که قدم جلو گذاشته و خشونت ماموران اطلاعات سپاه را گزارش کردهاند، بسیاری از بازداشتیان معترض اعتراضات اخیر که از بازداشتگاه های اطلاعات سپاه در سیستان و بلوچستان آزاد شدهاند دچار افسردگی شدید شدهاند و ارتباط خود را با اطرافیانشان قطع کردهاند. حتی بسیاری از دختران و پسران دانشجو که در طول اعتراضات سراسری در سیستان و بلوچستان بازداشت شدهاند، پس از آزادی ادامه تحصیل در دانشگاه را رها کردهاند.»