کیهان، چاپ تهران با انتشار خبری، به تغییر دیوارنگاره معروف به «شمر و اوباما» در میدان ولیعصر اعتراض کرده است. در آستانه انتخابات میخواهند این دیوارنگاره بزرگ چند ده متری را که مدتها توجه هر بینندهای را به خود جلب میکرد، بردارند و به جایش دیوارنگاره دیگری بگذارند.
از آنجا که این دیوارنگاره بسیار بزرگ، معنی و پیام سیاسی خاصی داشته، برداشتناش سؤالبرانگیز شده است. به خصوص به این دلیل که جناحهای محافظهکار و اصولگرایان و تندروهایی مانند کیهان تهران به برداشتن این دیوارنگاره اعتراض کردهاند، از همین یک نمونه میتوان تا حدی به پشت پرده سیاستورزی در جمهوری اسلامی راه پیدا کرد.
به گفته مدیر «خانه طراحان انقلاب اسلامی» طرحی با موضوع بیداری اسلامی، رخدادهای سوریه و خیانتهای حکام کشورهای منطقه جایگزین این طرح خواهد شد.
چرا؟ مگر این طرح اولویت سیاسیاش را از دست داده؟ یا اینکه از اساس طرح آن غلط بوده؟ کسی از مسئولان به این پرسشها جواب نمیدهد.
به نوشته کیهان طرح معروف «شمر و اوباما» در ایام اربعین حسینی و سالگرد حماسه ۹ دی در سال ۹۱ بر دیوار ساختمان ۱۲ طبقه واقع در میدان ولیعصر نصب شد و قرار گرفتن آن در یکی از پرترددترین میادین تهران، واکنش رسانههای مختلف را به دنبال داشت. از جمله این واکنشها تفسیر روزنامه گاردین بود که با اشاره به اینکه تاکنون تقریباً هیچگاه تصویر یک سیاستمدار خارجی، روی یک بیلبورد در ایران به نمایش درنیامده است، آن را یک مشابهتسازی ظریف دانسته و افزوده بود استفاده از جاذبههای بصری سطح شهر برای نشان دادن میزان نفرت از اوباما، چشمانداز از سرگیری روابط بین تهران و واشنگتن را مبهمتر میکند.
کیهان با لحنی گلایهآمیز میپرسد «حال میبایست به مدیر خانه طراحان گفت چه تفاوتی بین شمر و اوباما وجود دارد. آیا بهتر نیست این طرح حذف نشده و دیوارنگاره بیداری اسلامی را در محل مناسب دیگری طراحی کرد؟»
چرا اینهمه پول خرج طراحی و نصب یک دیوارنگاره بزرگ میکنند و چرا یکباره آن را برمیدارند؟ یعنی هم پولشان را دور میریزند، هم پیامشان را؟
وقتی صدای کیهان از کاری در میآید که کار خودیهاست، یعنی خبری هست و نیمکاسهای زیر کاسه است.
بحث بر سر این است که چرا اینهمه پول خرج طراحی و نصب یک دیوارنگاره بزرگ میکنند و چرا یکباره آن را برمیدارند؟ یعنی هم پولشان را دور میریزند، هم پیامشان را؟
این تابلوها را هنرمندان خانه طراحان انقلاب اسلامی وابسته به «سازمان هنری رسانهای اوج» طراحی کردهاند. این سازمان از سازمانهای خودی و کاملاً مورد اعتماد حکومت است و قبلاً طرحهای تبلیغی – سیاسی از جمله موجهای تبلیغات شهری با موضوع «جنگ کار تا پیروزی» و «شهید طهرانیمقدم» در سطح شهر تهران اجرا کرده بود.
تردید نیست که پشت «سازمان هنری اوج» سیاستی نهفته و گردانندگان آن به بالا بالاها وصلاند. وگرنه در جمهوری اسلامی به این آسانیها به کسی اجازه نمیدهند در و دیوارهای شهر به ویژه دیواری به این بلندی در مرکز تهران را که پیش چشم همه هم قرار دارد، با تابلویی به این بزرگی بپوشاند.
عجیب بودن تغییر این دیوارنمایی که صدای کیهان را درآورده، بیشتر به این جهت است که در کوران انتخابات ریاست جمهوری اتفاق میافتد. با توجه به فشار سنگین تحریمهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی و نقش ویژه آمریکا در تحمیل این تحریمها، و همچنین موش و گربهبازی نظام با آمریکا و معاملات آشکار و پنهان و لابیگریهای مربوطه، کارهایی از قبیل تغییر این دیوارنگاری معنای دیگری پیدا میکنند.
روزنامه گاردین تصاویر این دیوارنگاری را از چند زاویه همراه با مقالهای درباره معنای سیاسی آن چاپ کرده که بخشهایی از آن با کمی دستکاری در رسانههای حکومتی منتشر شده است.
گاردین ضمن اشاره به معنی تحتاللفظی نام اوباما به زبان فارسی، و شایعه مسلمان بودن او، به نقاسیهای تبلیغی – سیاسی بر دیوارهای تهران از جمله تصاویر ضد آمریکایی بر دیوارهای سفارت سابق آمریکا میپردازد و بر پیام سیاسی آنها تأکید میکند. تصویر بزرگی از نگاره «شمر و اوباما» نیز در این مقاله منتشر شده است.
علت طراحی و نصب تابلو
دیوارنگاره «شمر و اوباما» معنی خاص سیاسی داشته و به یک مناسبت ویژه نصب شده است. به گزارش «فرهنگ نیوز» سازمان هنری رسانهای «اوج» به انگیزه پاسداشت سالگرد «حماسه ۹ دی» و در آستانه ایام دهه فجر، سال گذشته دو تابلوی بزرگ نماآگهی، یعنی همین «شمر و اوباما» را در میدان ولیعصر و خیابان کریمخان زند تهران نصب کرد.
حالا چرا این کار را کرد و اصلاً «حماسه ۹ دی» چه بود؟
هواداران جمهوری اسلامی در ایران در روز ۹ دی ۱۳۸۸ در واکنش به اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در تاسوعا و عاشورای ۱۳۸۸ که آنها، آن را «هتک حرمت» دانستند، با استفاده از امکانات گسترده دولتی تظاهرات کردند.
در رسانههای طرفدار نظام در ایران از این روز با نام «حماسه ۹ دی» یاد میشود. شورای فرهنگ عمومی جمهوری اسلامی روز ۹ دی را روز «بصیرت و میثاق امت با ولایت» نامگذاری کرده است. حکومت برای کشاندن مردم به صحنه تظاهرات و قدرتنمایی، به کارمندان مرخصی داد، دانشآموزان و سایرین را با هزاران اتوبوس به محل تظاهرات آورد، بلیط مترو را مجانی کرد و به توزیع غذای رایگان در میان راهپیمایان پرداخت. به همین دلیل مخالفان آن را «حماسه ساندیس» نامیدند.
این حماسه را حماسهسازانش چنین میخوانند: «جشن بلوغ فکری و شخصیتی نظام اسلامی»، «روز عزتسازی که پایههای کاخ سفید در مکان و کاخ سبز معاویه در زمان را لرزاند و ایران، بدون خواست سفیر حسین، بیعت مجدد کرد و بر سر بیعتش ماند.»
دعوا سر همین بیعت است و پیام تابلو هم همین است:
در یکی از این تابلوها، تصویری از شمر و اوباما دیده میشود که در زیرنویس آن آمده: «با ما باش، در امان باش». برای کشاندن پای انگلیس به ماجرا، این نوشته به سبک زیرنویس شبکه بیبی سی فارسی و «سرخط خبرها»ی آن نوشته شده.
بنا به نوشته سایتهای حکومتی «در این تصویر اوباما و شمر و مواضع مشابهشان در سالهای ۶۸۰ میلادی و ۲۰۱۳ میلادی با هم مقایسه شدهاند و در زیر تصویر ضمن بازی با نام اوباما که اگر مجزا از هم خوانده شود، «او با ما» معنی میدهد این شعار آمده است: «با ما باش، در امان باش.»
این حرف اشاره به وقایع صدها سال پیش تاریخ اسلام دارد و آن وقایع را قیاس میکند با وقایع امروز. یعنی همانگونه که شمر به هواداران امام حسین اماننامهای ارائه کرد، اوباما نیز ظاهراً مشابه همانکار را با ایرانیان انجام داده است و همه اینها به تلاش وی برای توقف فعالیت هسته ایران اشاره دارد.
شمر و اماننامهاش
مطابق نوشتههای منابع شیعی، غروب روز پنجشنبه نهم ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری که حضرت ابوالفضل با افراد خود به سخن گفتن مشغول بود، شمر به طرف آنها حرکت کرد و وقتی نزدیک اردوگاه شد با فریاد گفت: «ای خواهرزادگان من کجائید؟»
[در عرب مرسوم بود که مردان قبیله زنان آن قبیله را خواهر خود خطاب میکردند و چون شمر با حضرت امالبنین، مادر حضرت عباس همقبیله بود فرزندان ایشان را خواهرزاده خوانده است]
ابی عبدالله به حضرت عباس گفت:« جواب او را بدهید.»
پس قمر بنیهاشم نزدیک شمر رفت و گفت: «چه میگویی مرد نفرینشده؟»
شمر هم در حالیکه تبسم بر لب داشت، در پاسخ گفت: «بیهوده مرا مورد شماتت قرار ندهید، من از ابنزیاد برای شما چند برادر، اماننامه گرفتهام. چرا خود را در معرض خطر و کشته شدن قرار میدهید؟ بیایید به اتفاق هم برویم.»
حضرت ابوالفضل با خشم از ادامه سخن او جلوگیری کرد و گفت: «خدا تو و امانات را لعنت کند. آیا ما را امان میدهی و فرزند رسول خدا را امان نباشد. ما شخصی چون حسین بن علی را رها کنیم و طاعت ملعون و ملعونزادهها را گردن نهیم؟ لعنت خدا بر تو و ابن زیاد باد. »
حالا پرسش اینجاست که اوباما را چرا با شمر مقایسه کردهاند و او کی و کجا اماننامه به ایران داده؟
واقعیتهای سیاسی و تشدید تحریمها و بخشی از اسراری که تاکنون در مورد مناقشه هستهای در جریان به اصطلاح مناظرههای ریاست جمهوری برملا شده، نشان میدهند که اصلاً موضوع بر سر چیز دیگری بوده و هست و قیاس شمر و اوباما چقدر ابلهانه و سادهلوحانه است. شاید به همین دلیل هم قصد دارند این دیوارنگاره را از میدان ولی عصر تهران بردارند.
این دیوارنگاره که توجه رسانههای غربی را به خود جلب نموده ظاهراً خار چشم بعضی لابیگرهای حکومت بوده که پنهانی میکوشند روابط با آمریکا را برقرار کنند تا از این طریق دستکم از فشار تحریمها کاسته شود. بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری نیز که از تحریمها و گرانی شکایت میکنند احتمالاً طرحهایی در همین زمینه در سر میپرورانند.
برداشتن این دیوارنگاره در کوران انتخابات که توجه رسانههای جهانی به ایران جلب شده، شاید نخستین قدم یا دستکم نشانی از حسن نیت تلقی شود.
ممنون از نکته سنجی. به نظر من هم عجیب می اد که این دیوارنگاره رو بر می بردارن. حتما می خان با این کارشون به شیطان بزرگ چشمک و چراغ بزنن.
farhad / 10 June 2013
از این حکومت آخوندی حقه بازتر هیچ جای دنیا وجود نداره.
porrahimi / 13 June 2013
این دیوارنگاره رو ور داشتن ، حالا دارن نگارههای مرگ ٔبر آمریکا رو هم پاک میکنن از خیابونا !!!
heshami / 01 November 2013
بنازم به این تیز هوشی . روند حوادث و نزدیکی ایران و آمریکا درستی این تحلیل رو به خوبی نشون داد.
کامران / 19 August 2014