موج خیزش سراسری‌ای که پس از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی ایران را در نوردید، در خارج از مرزهای ایران جوش و خروشی بی‌سابقه ایجاد کرده است. در بسیاری از شهرهای جهان، گروه‌ها، کلکتیو‌ها و انجمن‌هایی برای برگزاری آکسیون‌های اعتراضی شکل گرفته است. این گروه‌ها غالباً از یک سو برای بسیج ایرانیان خارج از کشور و از سوی دیگر برای شکل دادن به جبهه‌های همبستگی بین‌المللی تلاش می‌کنند. آنچه پیش رو دارید، گفت‌وگویی است با گروه روژا در پاریس در مورد فعالیت‌ سیاسی‌ آن و  به‌طور کلی، چالش‌های فعالیت سیاسی در خارج از کشور در نسبت با جنبش «زن، زندگی، آزادی».

کلکتیو یا گروه شما چگونه شکل گرفته و در طول چند ماه گذشته چه فعالیت‌هایی انجام داده است؟ 

گروه روژا در پاریس کاملاً خودانگیخته و بر اساس ضرورت و اضطرار زمانه در روزهای آغازین انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» شکل گرفت. قیام ژینا، که برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی افق سرنگونی را در سطح عام پدیدار ساخت،  ما را خودکار به این سمت سوق داد که کار سیاسی را باید به شکل تشکیلاتی جلو ببریم – ضرورتی که بعد از دی‌ماه ۹۶ برای چپ مسلم گشته بود اما به دلایل مختلف عملی نشده بود. گرچه تولد گروه روژا تصادفی بود، اما درواقع بر پایه درک مشترکِ اعضای گروه از ضدیت با ستم‌های ملی- طبقاتی-جنسیتی و هر شکلی از مداخلۀ خارجی (اعم از اقتصادی و نظامی) در امور ملت‌های ساکن در جغرافیای سیاسی ایران شکل گرفت. 

روژا کوشیده چندین آکسیون اعتراضی (تجمع و تظاهرات) در حمایت از انقلاب ایران برگزار کند و نیروهای چپ، فمینیست، کوئیر، و آنتی امپریالیست فعال در فرانسه را برای همبستگی با جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» فعال کند. همچنین با برپایی یک آشپزخانه جمعی برای زندانیان و بالاخص زندانیان سیاسی مسئلۀ سرکوب را برجسته ساخته و برای زندانیان اعانه جمع آوری کردیم. روژا همینطور دست به آکسیون‌های مستقیم و مقعطی زده است، نظیر حکاکی شابلون علیه اعدام بعد از شهادت مجید‌رضا رهنورد و محسن شکاری در خیابان‌های منتهی به سفارت جمهوری کشتار. علاوه بر اینها، روژا تلاش کرده سیاستی انترناسیونالیستی اتخاذ کند و همبستگی خود را با سایر ملل تحت ستم نظیر افغانستان یا کوردستان نشان دهد، ازجمله درقبال ترور اخیر فعالین کورد در پاریس (برای جزئیات بیشتر نگاه کنید به صفحۀ اینستاگرام روژا).

https://www.instagram.com/p/CnMSQJmrELe/?utm_source=ig_web_copy_link

هفتۀ آینده [فردا شنبه در زمان انتشار گفت‌و‌گو] روژا در هماهنگی با بیش از ۱۰ کلکتیو چپ و مستقل در سرتاسر اروپا آکسیون اعتراضی مشترکی را برای ۲۱ ژانویه تحت عنوان «علیه سرکوب و برای مقاومت» سازماندهی کرده است (برای خواندن فراخوان به اینجا مراجعه کنید). جدا از اهداف سیاسی مشخص علیه ماشین کشتار و آری گویی به مبارزات زندانیان و دادخواهان و معترضین، ما این آکسیون مشترک را به مثابه نوعی «قدم اول» برای هم‌افزایی و همیاری (cooperation) گروه‌های چپ یا همان افزایش توان سیاسی و شکل‌بخشیدن به خرد و پراتیک جمعی چپ در نظر می‌گیریم، موضوعی که به زعم ما از ضرورتی مبرم برخوردار است. 

به طور کلی، چه نوع فعالیت‌‌های سیاسی در خارج از کشور ضرورت دارد و نسبت این فعالیت‌ها با کنش‌های اعتراضاتی در ایران چگونه باید باشد؟ 

قلپ تپنده و سوژه‌های اصلی جنبش «زن، زندگی، آزادی» در داخل اند. ضربان‌های این قلب از داخل به خارج می‌تپد و هرشکلی از معکوس ساختن این رابطه معنایی ندارد جز سوژه‌زدایی از طبقات تحت ستم و دستکاری امپریالیستی درجهت منافع نیرو‌های پروغرب و ارتجاعی. ضرورت فعالیت‌های خارج از کشور در وهلۀ نخست چیزی نیست جز همبستگی انتقادی با مبارزات داخل، یعنی تکثیر و تقویت سویه‌های رادیکال و ارائۀ یک ضدروایت از انقلاب اجتماعی‌ای که در رسانه‌های غربی صرفاً به‌مثابۀ یک انقلاب بورژوایی بازنمایی شده است (دست‌پیدا کردن به حق‌وحقوقی که غرب ا زپیش بدان دست پیدا کرده!). در وهلۀ بعدی، فعالین خارج می‌توانند با فعالین داخل ارتباطی ارگانیک برقرار سازد و دست‌کم به بخشی از ملزومات لوجیستیکی-امنیتی آنان پاسخ دهند. تجارب تاریخی کنفدراسیون دانشجویی پیش از انقلاب ۵۷ در این زمینه می‌تواند راهگشا باشد. دیاسپورا همچنین می‌تواند صدها هزار مهاجر، پناهنده، دانشجو و تبعیدی رانده شده از جمهوری اسلامی را بسیج کند. اتحاد با نیروهای چپ در منطقه (در جاهایی مثل لبنان و عراق و افغانستان و فلسطین)، درکنار ضدیت با دولت‌های غربی و شرقی و منطقه‌ای که مستقیم و غیرمستقیم یا از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند یا با مداخلات خود (اعم از اقتصادی و نظامی و لوجستیک، ازجمله ادوات سرکوب) استقلال و خودآئینی جنبش جاری را به خطر می‌اندازند، می‌تواند مجدانه پیگری شود. 

مهمترین چالش پیش روی فعالیت سیاسی خارج از مرزهای ایران برای گروه‌هایی که به شکل محلی و از پایین شکل گرفته‌اند چیست؟ 

نیروهای چپ با انواع و اقسام چالش‌های عملی و فکری روبرو اند، بالاخص که بسیاری از آنان در کار تشیکلاتی یا کار سیاسی جمعی تجربۀ چندانی ندارند. این را از جایگاه «بیرون از گود» نمی‌گوییم و شامل روژا هم می‌شود. وانگهی مهم‌ترین چالش شاید فراتررفتن از همبستگی نمادین با داخل است، به‌نحوی که فعالیت سیاسی در فضای سیاسی و همینطور فکری مداخله‌ای مادی داشته باشد. تحت شرایطی که صنعت رسانه‌های جریان اصلی فارسی و بین‌المللی به شکل هرروزه انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به «رفتن ملاها» و سیاست را به فعالیت‌های فردگرایانۀ سلبریتی-اکتیویست‌ها تقلیل می‌دهند، تقویت خرده رسانه‌های چپ و به هم پیوستن‌ این رسانه‌های مستقل به یکدیگر برای تقویت و تکثیر گفتار مترقی و رادیکال از اهمیت مضاعفی برخوردار است.

بخش دیگری از چالش‌ها عملی است و به سازماندهی مستقل و خودآئین گروه‌های چپ برمی‌گردد. به‌دلیل فقدان سازماندهی عملی چپ در خارج از کشور (جدا از فعالیت گروه‌های قدیمی و سنتی)، بسیاری از افراد مجبور شده‌اند خودآئینی خود را قربانی سازند و زیر چتر گروه‌هایی بروند که یا با آنها همدلی سیاسی چندانی ندارند. ایجاد کلکتیو‌های مستقل لوکال [محلی] از یک سو و اتحاد این گروه‌های لوکال در سطح کلان‌تر و فرامحلی از مهم‌ترین چالش‌ها برای فعالیت سیاسی خارج از کشور است. 

 در شرایطی که به نظر اعتراضات خیابانی در ایران با افول نسبی روبرو شده، برنامه‌ و افق فعالیت‌های گروه شما در خارج از کشور چیست؟

ما افول نسبی کنونی را موقتی قلمداد می‌کنیم، بخشی از زمان‌مندی بلند‌مدت جنبش انقلابی که با فراز و فرود همراه است. ستیز‌های عمیق اجتماعی و عینی اجازه نمی‌دهد قیام ژینا بمیرد. درست همانطور که نیروهای انقلابی اکنون افول را به فرصتی برای بازسازی و بازاندیشی انتقادی حول سازماندهی و گفتار سیاسی بدل ساختند، ما هم این فرصت را به‌عنوان تمرین سازمان‌دهی و تأمل در خود درنظر می‌گیریم. از سوی دیگر، روژا با جدیت به دنبال ایجاد یک اتحاد فراگیر بین نیروهای چپ و آزادی‌خواه خارج از مرزهای ایران است. معیار همکاری و ایجاد اتحاد برای ما در یک خط خلاصه می‌شود: ضدیت با همۀ اشکال ستم و سلطه. آگاهیم که این عبارت ممکن است «انتزاعی» (به معنای بد کلمه) به نظر رسد اما اگر نیروهای چپ و آزادی‌خواه بناست در سرنوشت این انقلاب و مهم‌تر از آن در فردای بعد از انقلاب واجد یک اثرگذاری سیاسی حداقلی باشد، باید قادر باشند ورای سکتاریسم و هویت‌طلبی و اختلاف نظرها پروژه‌های سیاسی مشترک را درجهت تحقق خرد و پراتیک جمعی جلو ببرند. روژا در نظر دارد فعالیت‌هایی خود را در محل لوکال خود (پاریس) و همینطور فعالیت‌های فرامحلی نظیر آکسیون اعتراضی مشترک در ۲۱ ژانویه را هرچه بیشتر گسترش دهد.