علی غنینژاد، با نام مستعار «جی-دال» متولد بهمن ۱۳۷۰ در تهران است. او با سابقهی ۱۴ سال فعالیت در ژانر هیپ هاپ یکی از موثرترین خوانندگان رپ فارسیست.
جی-دال از خانوادهای فرهنگی میآید و علاقهی پدرش به احمد شاملو و تعلق خاطر مادرش به آواز، او را از کودکی با شعر نوی فارسی و موسیقی ایرانی آشنا کرد.
از اولین آثاری که جی-دال با آنها شناخته شد میتوان به ریمیکس آهنگ «واقعیتر از مستند» اشاره کرد، اصل آهنگ متعلق به گروه ملتفت بود اما ریمیکس آن از جی-دال به سرعت میان مخاطبان دست به دست شد و نام او را سر زبانها انداخت.
روحیهی آزادی خواه این هنرمند بیش از هر ویژگی دیگرش باعث موفقیت او شده است چرا که این روحیه به او جرات آن را داده که درجا نزند و بتواند هر آنچه در سر دارد را مطرح کند. رد این روحیهی آزادیخواه از ابتدا در آثار او دیده میشود، برای مثال در همان آهنگ «واقعیتر از مستند»، جی دال قدرت حاکمیت را به چالش میکشد و به یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی ایران هم اشاره میکند: مهاجرت نخبگان و تحصیلکردگان ایرانی به خاطر بحرانهای معیشتی و فقدان آزادیهای مدنی.
جی-دال ابتدا دانشجوی رشتهی هنرهای صحنه در «رن» فرانسه بود و سپس پس از بازگشت به ایران و خروج دوبارهاش در رشتهی موسیقی دیجیتال به تحصیل پرداخته است.
جی-دال «آلبوم ۷۰» را نقطه عطفی در کارنامهی خود میداند، او از ۲۲ تا ۲۴ سالگیاش به عنوان دورهای تاریک در زندگی شخصی خود یاد میکند و میگوید آلبوم ۷۰ باعث شد دوباره هویت هنری خود را پیدا کند.
«ققنوس»، «زمستان» و «ابرهای نقرهای» از سایر آلبومهای فردی منتشر شده این هنرمند است. جی دال همچنین آلبوم «آیه الترپ» را به همراه عرفان و گروه پایدار و آلبوم «بنفش» را به همراهی مدگل منتشر کرده است.
در «لیلا رُ بردن» اما از جی-دال رویکردی انقلابی دارد و تحت تأثیر جنبش زن، زندگیف آزادی با قیام مردم ایران همسو و هم صدا می شود.
لیلا رُ بردن
نام آهنگ اشاره به آهنگ دیگری از کوروش یغمایی دارد که در این آهنگ قسمتی از آن به عنوان نمونه استفاده شده است.
آهنگ با ضربی جنوبی و سازی که یادآور موسیقی نواحی ایران است شروع میشود و از همان ابتدا جی-دال به شرح اوضاع کشور ایران میپردازد:
سنگینترن قلبا
بوی خون گرفته شهرم
دارن فریدون میسازن از ما
بشیم کابوس ضحاک هر شب
در ادامه جی دال با اشاره به قاتل بودن حکومت جمهوری اسلامی به کشتگان کودک و نوجوان در جریان اعتراضات اشاره میکند و از مبارزهی مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی با عنوان پیکار حق با باطل یاد میکند.
جی دال میگوید چارهای جز آگاهی و مبارزه نیست زیرا اگر جمهوری اسلامی برقرار باشد دیگر فلات ایران باقی نمیماند. او به کشته شدن کیان پیرفلک هم اشاره میکند.
جی-دال در قسمت اول این آهنگ به خوبی خشم و غم مردم ایران را در هم آمیخته و صدای جوش و خروش مردم ایران از میان خط به خط شعرش به گوش میرسد.
قسمت اول آهنگ با کنایه به سرنگونی نظام با خشم و طغیان مردم به پایان میرسد:
دلمون انگار گرمه حق با باطل پیکار رفته
آه مردم نظامُ میترکونه دماغ بیرانونده
قسمت دوم آهنگ اما فضای متفاوتی دارد و کمتر به توصیف شرایط دردناک ایران و جنایتهای جمهوری اسلامی میپردازد و قسمتی از آهنگ کوروش یغمایی و ریتم استانداردتر جایگزین ریتم ضد ضرب Drill و صدای پر سوز ساز جنوبی بخش اول میشوند.
جی-دال در این قسمت از آزادی خواهان تمجید میکند و به ستایش مبارزان راه آزادی میپردازد. همچنین از شاعران زندانی یاد میکند و آنها را به خورشیدی بی فروغ تشبیه میکند:
سلامتی شاعری که بود تو بند
سلامتی توماج غفوری برومند
سینههایی که سپر گلولن
جاودانن، خورشید بی فروغن
در آخر جی-دال با این جمله شعر خود را به پایان میرساند: «قسم به گلهای پر پر وطن ما تا خود روز پیروزی وایسادیم.»
آهنگ با همان صدای نمونه از کوروش یغمایی به پایان میرسد، صدا دستکاری شده است که مشکل کپیرایت اثر پیش نیاید؛ این قسمت از آهنگ به دستگیری زنان و دستگیریهای پیاپی حکومت مستبد جمهوری اسلامی اشاره دارد، حکومتی که دشمن زیباییهاست:
لیلا، لیلا، لیلا، لیلا رُ بردن
لیلا، لیلا، لیلا، لیلا رُ بردن
سیاه چشمون بلند بالا رُ بردن