زاده جغرافیای تحت سرکوب و ستم بود؛ روستای کوچک هیلال در شهر قیلبان شرناخ ترکیه. با چشمان خودش، هنگامی که کودک بود دید که ارتش ترکیه چگونه روستا و محل زندگیاش را به آتش کشید. همان زمان به اجبار زادگاهش را ترک کرد و به همراه خانوادهاش به «زاخو» در اقلیم کردستان عراق رفت و کمی بعدتر هم به کمپ مخمور. در همان دوره هم به حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) پیوست: حزبی که دانشجویان چپ کُرد برای مسأله ملی بنیان نهادند تا در مقابل سرکوب و ستم دولت مرکزی ترکیه مقاومت کنند و جامعه محلی را سازمان بدهند. از او به مانند بسیاری دیگر از اعضای حزب پ.ک.ک اطلاعات زیادی منتشر نشده است. کمتر در رسانهها سخن گفته و بیشتر آنگونه که همرزمانش پس از ترور او در پاریس گفتهاند در میدان نبرد حضور داشته است. از روستاهای ترکیه تا شمال سوریه ـ روژاواـ در نبرد با داعش. در همانجا هم زخمی شد و بعدها برای مداوا عازم فرانسه و آلمان.
ترور او در روز جمعه دوم دیماه ۱۴۰۱ / ۲۳ دسامبر ۲۰۲۲ به همراه دو تن دیگر (میر پرور و عبدالرحمن کیزل) در مرکز هنری احمد کایا در پاریس یادآور ترور سکینه جانسیز و همراهانش بود. از سکینه جانسیز به عنوان یکی از مؤثرترین نیروهای رهبری پ.ک.ک که بر مسأله زن تأکید داشت و در برابر مردسالاری ایستاد، نام برده میشود. همان راهی که به خلق شعار/ ایده «ژن، ژیان، ئازادی» منتهی شد: ایدهای رهایی بخش برای خاورمیانه آلوده به مردسالاری مذهبی و ناسیونالیستی.
آمینه کارا از جمله چهرههایی است که باید منتظر ماند تا نیمه نادیده زندگیاش پس از پایان حیاتش نمایان شود. تنها همین را از او میدانیم که از مبارزان ژن، ژیان، ئازادی بود و در این راه سالها در درون و بیرون حزب برای آن کوشیده بود. زخمی شده بود و سرانجام هم ترور شد.
چند روز پس از ترور او در پاریس روزنامه پولتیکا در سایتش نوشت: «آیا آینهای وجود دارد که زندگی وقف آزادی را منعکس کند؟ آیا فداکاری فراتر از جانی که یک انقلابی برای جامعه خود فدا می کند وجود دارد؟»
امینه کارا یا همان «هەڤاڵ ئهوین/ رفیق اوین» این راه را برگزیده بود. «یک زن انقلابی مصمم، مؤمن به راه خود و آزادیخواه که هیچکس نمیتوانست او را از مسیری که در پیش گرفته بازگرداند. زن فمینیست و مبارزی که بیش از سه دهه در جنبش آزادیخواهی زنان کُردستان مبارزه کرد و هیچ سدی را نمیشناخت. ممکن بود گاهی کند شود یا اینکه در مسیر کمی بلغزد، اما دوباره بلند میشد و راه میافتاد، این دیالکتیک او بود.»
از زندگی او تا به حال جز همان چند خطی که در باره کودکیاش، مبارزه با داعش در سوریه و زخمی شدن و بیپاسخ ماندن درخواست پناهندگیاش در فرانسه اطلاعات بیشتری منتشر نشده است. دوستان همرزماش درباره او گفتهاند یک زن انقلابی مؤمن به راه خود بود که هیچ قدرتی نمیتوانست مسیر او به آزادی را متوقف کند. او را به لحاظ سرسختی به «بوتان» ـ نام قدیمی شهری که در آن زاده شد ـ تشبیه کردهاند و گفتهاند که بیشتر از آنکه حرف بزند، گوش میداد، مگر در مواقعی که لازم بود.
امینه کارا را در روز ۲۳ دسامبر ۲۰۲۲ ترور کردند. دولت فرانسه گفته تروریست یک نژادپرست فرانسوی بود. هنوز هیچکس درباره دست داشتن دولت ترکیه که مخالفانش را در بیرون از مرزهای تحت کنترلش ترور میکند، سخن نگفته است، اما انگشت اشاره همرزمان او به سمت دولت ترکیه است.
کلکتیو فمینیستی تَوار در ارتباط با ترور پاریس در روز ۲۳ دسامبر، با انتشار بیانیهای، نوشته است:
«از ابتدای قیام ژن، ژیان، ئازادی تاکنون دهها زن در ایران و حداقل چهار زن در روژهلات کردستان (کردستان ایران) به نامهای مینو مجیدی، کبری شیخه، سارینا ساعدی و فرشته احمدی توسط جمهوری اسلامی ایران کشته شدهاند. هنوز دو هفته از قیام ژن، ژیان ئازادی در ایران نگذشته بود که در ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ناگیهان آکارسل، از اعضای آکادمی ژنولوژی (دانش مربوط به زنان که فلسفه آن مبتنی بر شعار ژن، ژیان، ئازادی است) و سردبیر مجله آن با شلیک ۱۳ گلوله توسط دولت ترکیه در سلیمانیه به قتل رسید. (…)»
«کلکتیو تَوار» که نام تَوار، اسم مستعار مستوره شهسواری، یکی از اولین زنان مبارز اعدامی کُرد پس از انقلاب ۵۷ را بر خود گذاشته است، بخشی از وظایف خود را «مبارزه با تفکرات و کنشهای جنسیتزده تنیده در تار و پود زنان کُردستان» عنوان کرده است.
همچنین در بخشی دیگر از بیانیه این گروه فمینیستی زنان کُرد آمده است:
«امینه کارا همچون سکینه جانسز و ناگیهان آکارسل یکی از پایهگذاران شعار ژن، ژیان، ئازادی و سمبل مبارزات زنان کورد در انقلاب زنان و جنبش آزادیخواهی در ترکیه بود. در نتیجه میراث مبارزاتی چنین زنان پیشگامی است که شعار ژن، ژیان، ئازادی به طور وسیعی در روژاوا و باکور و روژهلات طنینانداز شده سپس از خیابانهای آمریکای لاتین و اروپا گذر کرده و در نهایت در ایران، قیامی با آن آغاز شد. جنبش آزادیخواهی زنان کورد که امینه کارا عضوی از آن بود موفق شد هزاران زن را نه فقط در ترکیه بلکه در بخشهای دیگر کردستان نیز فعال کند و در هر پروژه سیاسی که بر مبنای سه گانه اکولوژی، فمینیسم و کمونالیسم تعریف شده نه تنها فضای سیاسی را زنانه کرده، بلکه جامعه را نیز نسبت به مسائل جنسیتی حساس کند. البته هر بار پاسخی که از سوی حکومتها گرفتهاند چیزی جز حشونت، سرکوب و حتی کشتار آنان نبوده است، چرا که این جنبش تهدیدی علیه فاشیسم پدرسالار در منظقه است.»
هەڤاڵ ئەڤین (رفیق اوین) که بود؟
به دنبال قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و همزمان با شروع خیزش «ژن، ژیان، ئازادی» در ایران، جمعی از زنان فمینیست کُرد مقیم پاریس با امینه کارا برای پیشبرد برنامههای مشترک آشنا شدند. آنها، امینه کارا را با نام کد سازمانیاش هەڤاڵ ئەڤین (رفیق اوین) میشناختند.
فاطمه کریمی، فعال و پژوهشگر حقوق زنان در پاریس یکی از آن زنانی است که به مدت حدود سه ماه با امینه کارا از نزدیک در فرانسه فعالیت داشت.
کریمی، به زمانه میگوید که با شروع خیزش سراسری در ایران خصوصاً در کردستان، گروهی از زنان فمینیست کُرد به همراه جمعی از فمینیستهای چپ پاریس جهت ابراز همبستگی و محکومیت سرکوب معترضین شروع به برگزاری تجمعات و تظاهراتهایی در پاریس کردند:
«اولین تجمع ما به عنوان یک گروه چپ و فمنیستی در تاریخ ۱۹ سپتامبر برگزار شد. بعد از این تجمع بود که آشنایی ما با هەڤاڵ ئەڤین شروع شد. چیزی که او را به آشنایی بیشتر با ما ترغیب کرد برگزاری این تجمع در قالب یک گروه فمینیستی، سازماندهی غالباً زنانه و با شعار و برنامههایی با محوریت زنان بود».
این پژوهشگر و فعال حقوق زنان، در ادامه صحبتهایش با اشاره به اینکه برنامههای دیگری نیز در ارتباط با خیزش ژن، ژیان، ئازادی در ایران برگزار شد، میگوید:
«ما فمینیست های کُرد در حد توان در پیشبرد و اجرای این برنامهها مشارکت داشتیم. در یکی از برنامهها که جزو یکی از برنامههای موفق این دوره هم بود، برنامهای غیرمختلط و کاملاً زنانه بود در آستانه ۲۵ نوامبر، روز جهانی ضد خشونت علیه زنان. مراسمی که به همت زنان فمینیست کُرد بخشهای مختلف کردستان ساکن فرانسه خصوصاً فمینیست های کُرد ایران و ترکیه برگزار شد. برنامه اصلی این روز، امسال در ۱۹ نوامبر در پاریس اجرا شد و در آن همراه با دیگر گروههای زنان پاریس راهپیمایی عظیمی با شرکت حدود ۸۰ هزار نفر برگزار شد. در این روز بلوک اول این راهپیمایی عظیم و باشکوه به زنان کُرد اختصاص پیدا کرد».
کریمی میگوید، در این برنامه اگرچه بیشتر شرکتکنندگان در بلوک آنها (بلوک ژن، ژیان، ئازادی) زنان کُرد ایران و ترکیه بودند، اما دیگر دوستان فمینیست بهویژه هەڤاڵ ئەڤین اصرار داشتند در ابراز همبستگی با زنان ایرانی و خیزش ژن، ژیان، ئازادی در ایران حتما شعارها و آهنگهای مهم سیاسی و فمینیستی روز ایران هم پخش شود:
«برای هەڤاڵ ئەڤین خیزش ژن، ژیان، ئازادی در ایران به طور عام و کردستان به طور خاص اهمیت ویژهای داشت. از این که این خیزش با نام زنان و با تاکید ویژه بر مسایل زنان آغاز شده و علیرغم سرکوب همچنان ادامه دارد، خوشحال بود. از کمک کردن به ما در رساندن صدای این خیزش از هیچ چیز دریغ نمیکرد و بارها از ما خواست که درخواستها و نیازهایمان را عنوان کنیم».
کریمی، در توصیف شخصیت مبارزاتی امینه کارا میگوید که احساس دین هەڤاڵ ئەڤین به خیزش ژن، ژیان، ئازادی و ابراز همبستگیاش به آن تنها به برگزاری برنامه، تجمع و اکسیون سیاسی محدود نبود و در اغلب برنامههای مرتبط با این خیزش شرکت میکرد حتی اگر در شرایط جسمی مناسبی قرار نداشت:
«در تجمعی که در تاریخ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۲ مقابل سفارت ایران برگزار شد، در حالی که به شدت از درد کلیه رنج میبرد، اما باز هم در این برنامه شرکت کرد».
جنبش زنان کُرد نیز در اروپا (TJK-E) در ارتباط با ترور امینه کارا بیانیهای با عنوان «هیچ حملهای جلوی پیشرفت انقلاب زنان را نخواهد گرفت، خشم ما قاتلان را رسوا خواهر کرد» منتشر کرد.
در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:
«رفیق ما، ئەوین زنی بسیار قوی بود که در بوتان بزرگ شد. زنی با شهامت که در هر نقطه از کردستان برای زنان و کشورش جنگید. او با قلب و هوشیاری خود استعمارگران را به چالش کشید. قتل این زن دلاور کورد تصادفی نیست. نظامهای مردسالار فکر میکنند که با کشتن زنان، مبارزه زنان برای آزادی را متوقف خواهند کرد. برای زنان کُرد مبارزه از نان و آب ارزشمندتر است. زنان کُرد مانند ۱۰ سال پیش در پاریس مبارزه خواهند کرد تا قاتلان را بازخواست کرده تا حقیقت را روشن کنند. ما تا اجرای عدالت دست از مبارزه برنمیداریم.»
تمایلاش بیشتر شنیدن از ما بود
فاطمه کریمی همچنین میگوید به همراه تعدادی دیگر از زنان فمینیست کُرد در مدت کمی که هەڤاڵ ئەڤین (امینه کارا) را شناختهاند بدون آنکه خودش حرفی از گذشته و تجربیات سیاسیاش بزند از دیگران شنیده بودند که یکی از زنان فعال در حزب کارگران کردستان بوده و طی چند دهه مبارزهاش نقش مهمی در پیشبرد وضعیت زنان این حزب و همچنین محوری کردن شعار ژن، ژیان، ئازادی داشته است:
«خودش کمتر از سابقه سیاسیاش حرف میزد و بیشتر از آنکه او حرف بزند و متکلم وحده باشد، تمایلش بیشتر شنیدن از ما بود. مثل بسیاری دیگر از مبارزان این حزب تنها بعد از کشته شدنش در پاریس در ۲۳ سپتامبر بود که به تدریج در نوشتههای پراکنده با سابقه سیاسی طولانی و پر از فراز و نشیب او آشنا شدیم. سیاسی شدنی که مستقیماً با زندگیاش گره خورده بود».
در نوشتهای که در سایت «روژنویس» منتشر شده، آمده است که او در سال ۱۹۷۴ در روستای «هیلال» از توابع شهر شرناخ به دنیا آمده است. او که سابقه ۳۴ سال مبارزه سیاسی را در کارنامهاش ثبت کرده است در سن ۱۴ سالگی پس از آن که شاهد تخریب روستای زادگاهش به دست ارتش ترکیه و شکنجه افراد این روستا بوده در سال ۱۹۸۸ به فعالیتهای سیاسی در صفوف حزب کارگران کردستان پیوسته است. در بیش از سه دهه عمر مبارزاتیاش در کوهستانهای هرکولی واقع در کردستان ترکیه، در شهرهای شنگال (کردستان عراق) رقه (کردستان سوریه) حضور داشته است. در حین این مبارزات٬ در یکی از عملیاتهای نظامی علیه داعش در کردستان سوریه (روژاوا) زخمی و برای درمان به شهر پاریس فرانسه منتقل میشود. بعد از بهبود تدریجی وضعیت جسمیاش دوباره فعالیتهای سیاسی خود را در این شهر از سر میگیرد. بعد از ۳۴ سال مبارزه بیامان و خستگیناپذیر اما هەڤاڵ ئەڤین سرانجام در ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۲ در شهر پاریس در پی یک حمله تروریستی به همراه دو تن دیگر جانش را به دنبال یک حمله تروریستی از دست داد.
به گفته این پژوهشگر و فعال حقوق زنان، رفتار و طرز برخورد هەڤاڵ ئەڤین نشانگر سالها تجربه و حرفهای بودن او در کار و مبارزه سیاسی بود:
«حزب کارگران کردستان طیف و نسلهای مختلفی از زنان و مردان را با گرایشهای سیاسی مختلفی از ناسیونالیست، چپ، فمینیسم، آنارشیسم و… را در برمی گیرد. حزبی یک دست و هموژن نیست. اگرچه مسأله برابری حقوق زن و مرد برای بسیاری از زنان و مردان این حزب مهم است و یکی از ارکان مهم ایدیولوژیک این حزب محسوب میشود، اما شاید در عمل برای برخی از آنها دیگر مسایل از جمله مسأله ملی کُرد بر مسأیل زنان ارجحیت پیدا کند، اما برای هەڤاڵ ئەڤین این طور نبود».
کریمی، در توضح بیشتر این موضوع نیز میگوید که برای هەڤاڵ ئەڤین مسأله زنان، مسئله محوری بود و پیشبرد این مسأله به هیچ عنوان نمیبایست در حاشیه دیگر مسأیل مهم قرار می گرفت:
«هەڤاڵ ئەڤین جزو آن دسته از زنانی بود که بیشتر گرایش فمینیستی در او برجسته بود، و بر ضرورت پیشاهنگی مبارزات زنان و خودسازماندهی زنان در این مبارزات تأکید داشت».
کریمی میگوید که این ویٰژگیها را در چندین بار ملاقات با او در جلسات مختلف متوجه شدهاند:
«ما گروهی از فمینیستهای کُرد ایران ساکن پاریس بر برجسته بودن گرایشات فمینیستی در او اتفاق نظر داشتیم. تأکید او بر خودسازماندهی زنان و برگزاری برنامهها از انتخاب شعار گرفته تا متن بیانیهها با محوریت زنان از اهم تأکیدات او بود. با به حاشیه رفتن مسأیل زنان تحت بهانههای مختلف به شدت مخالف بود. کشته شدن کسانی چون هەڤاڵ ئەڤین خسران بزرگی نه تنها برای جنبش زنان کُرد بلکه برای جنبش زنان منطقه است. هەڤاڵ ئەڤین جزو آن دسته از زنانی بود که زندگیاش تماماً مبارزه بود و نقش مهمی در پیشبرد وضعیت زنان و برجسته کردن شعار ژ،٬ ژیان، ئازادی داشت؛ شعاری که امروزه به شعار اصلی خیزش اخیر در ایران تبدیل شده است.»
پیکر امینه کارا سرانجام روز چهارشنبه ۱۴ دیماه/ چهارم ژانویه، با همراهی جمعی از دوستان و آشنایان خود به اقلیم کردستان عراق منتقل شد و روز بعد با حضور صدها نفر در قندیل به خاک سپرده شد.