من با کارگری و زحمت کشیدن پسرم را بزرگ کردم، به او نان حلال دادم که اکنون اینگونه او را گرفتار کردهاند. ۳۷ روز است از فرزندم بیخبرم… مادرش دارد دیوانه میشود، چون هیچگاه از ما دور نشده بود، شب و روز با ما بود…
پوریا جواهری، شهروند اهل کامیاران، یکی از پرشمار بازداشت شدگان اعتراضات سراسری «زن، زندگی، آزادی» است. او با اتهام «محاربه» روبهرو شده است، اتهامی که این روزها دادگاههای انقلاب به مثابه اتهامی انتقامجویانه برای ایجاد و رعب علیه معترضان صادر و به دنبال آنها حکم اعدام را صادر میکند.
پوریا متولد ۴ مرداد ۱۳۷۱ و ساکن شهرستان کامیاران در استان کردستان است. اتهام او «محاربه و قتل یک بسیجی» است. او در حالی با این اتهام روبهرو شده است که شهادت بسیاری در روز کشته شدن آن فرد بسیجی در شهر کامیاران حضور نداشته است.
به گفته حسن جواهری، پدر پوریا جواهری او در تاریخ هشتم آذر ۱۴۰۱ زمانی شخصا به اداره اطلاعات سپاه کامیاران مراجعه کرده و بازداشت شد. از زمان بازداشت تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری پوریا در دسترس نیست و تنها دو بار با خانواده تماس گرفته است.
به گفته پدر این شهروند کامیارانی، روزهای ششم، هفتم و هشتم آذر چندین بار از طرف نهادهای امنیتی با پوریا تماس گرفته شد:
«روز هشت آذر شش بار با او تماس گرفته بودند. آخرین بار تهدید کرده بودند بهتر است خودش با پای خودش برود وگرنه میآییم و بازداشت میکنیم. بعدا به خانه آمد و گفت باید به اطلاعات (سپاه) بروم، منم گفتم اگر در تظاهرات شرکت کردی بگو ولی گفت نه هیچ کاری نکردهام. حتی به مادرش گفت از سر کار آمادهام خستهام چایی آماده کن که وقتی برگشتم چایی بخورم. به قدری مطمئن بود کاری نکرده و هیچ چیز علیه او نیست که فکر میکرد زود کارش تمام میشود و برمیگردد.»
پوریا جواهری هشتم آذر به همراه پدرش به اطلاعات سپاه کامیاران مراجعه میکند، اما به پدر پوریا اجازه داخل شدن داده نشد. پوریا به محض اینکه وارد اداره اطلاعات سپاه میشود، چشمهایش را میبندند و به دستاش از پشت دستبند میزنند و رو به دیوار او را نگه میدارند:
«من اعتراض کردم که چرا چنین میکنید و مشکل پسرم چیست؟ گفتند چیزی نیست تا دو ساعت دیگر به خانه برمیگردد. بعد از گذشت یکی دو ساعت زنگ زدند گفتند موبایلش را بیاورید، گفتیم موبایلش همانی است که همراهاش است.»
شب همان روز سهشنبه هشتم آذر ساعت هست نیروهای امنیتی به بهانه پیدا کردن تلفن همراه پوریا جواهری به منزل پدری او مراجعه میکنند و همه خانه را مورد تفتیش قرار دادند:
«هنگام تفتیش پرسیدند شما اسلحه دارید، گفتیم چه اسلحهای؟ گفتند اسلحه شکاری. گفتم بله جوازدار است و به آنها تحویل دادیم. کسی که اسلحه را گرفت زمانی که داشت از خانه خارج میشد گفت “حاجی این اسلحه همان نیست، این پنج تیر است، آن اسلحه تک تیری که ما دنبالش میگردیم نیست”.»
خانواده از «حاجی» میپرسند اتهام پوریا چیست که بازداشت شده است و «حاجی» در پاسخ به آنها میگوید اتهام او «تیراندازی و قتل» است:
«به حاجی گفتیم همکارت میگوید اسلحه اشتباه است به ما پس بدهید، گفت نه باید با خودمان اسلحه را ببریم. باز گفتیم مگر نمیگویید این اسلحه همان نیست؟ در پاسخ گفت بروید اسلحه تک تیر را بیاورید. گفتم ما همین اسلحه را داریم و شما همه خانه را گشتید چیزی دیگری نیست.»
نیروهای امنیتی ضمن تفتیش از خانه پدر پوریا جواهری هم فیلمبرداری میکنند. حاجی به خانواده گفته بود پوریا به «قتل» اعتراف کرده است:
«گفتیم حاجی اگر اعترافی در کار باشد اجباری است، احتمال شکنجه شده… حاجی گفت نه ما شکنجه و اینها نداریم. گفتم شما خودت در نظر بگیر اگر کسی قتل کرده باشد میآید خودش را تحویل بدهد؟ یا سعی میکند فرار کند؟ پوریا به قدری خیالاش راحت بود که هیچ کاری نکرده به مادرش گفت غذا را آماده کن زود بر میگردم.»
بعد از بازداشت پوریا جواهری، خانواده تا ۱۷ روز هیچ اطلاعی از سرنوشت او نداشتند و هیچ تماسی با خانواده نداشت تا اینکه در دادگاه به پدر پوریا گفته بود اتهام «محاربه» به دلیل «تیراندازی» برای او صادر شده است. پدر پوریا جواهری میگوید در حالی پسرش را متهم به تیراندازی و قتل یک عضو سپاه پاسدران کردهاند که همه میدانند این کار توسط یک «زن» در داخل یک «خودروی پژو» صورت گرفته است.
رسانههای حکومتی ۲۴ آبان از کشته شدن یک عضو سپاه پاسداران به نام «رضا آذربار» در کامیاران خبر دادند و آنها نوشتند این فرد توسط «افراد ناشناس» کشته شده است. از اینرو مشخص نیست بر چه اساسی پوریا جواهری را به عنوان متهم به قتل این فرد سپاهی بازداشت کردهاند.
به گفته خانواده پوریا جواهری میگویند در روز کشته شدن این فرد سپاهی او در شهر کامیاران حضور نداشته است. در روز ۲۴ آبان که همزمان با سومین سالگرد اعتراضات آبان ۹۸ بود، در شهرهای مختلف از جمله کامیاران اعتراضات گستردهای جریان داشت.
پوریا جواهری کارگر راهسازی است و به گفته پدر پوریا در روزهای ۲۱، ۲۲ و ۲۳ آبان او در برای پروژه کار شهرداری در روستای «تیلکو» حضور داشته است و پوریا روز ۲۴ و ۲۵ آبان نیز در همان روستا و در منزل پدر همسرش مانده است. طبق استشهادیهای که خانواده پوریا جواهری تهیه کردهاند بین ۵۰ تا ۷۰ نفر از اهالی روستا تایید کردهاند که در آن روز پوریا در روستای تیلکو حضور داشته است.
با وجود همه این تلاشها و پیگیریهای خانواده، نهایتا بعد از گذشت ۲۸ روز به آنها اطلاع داد شد که پوریا به اتهام «محاربه» و «افساد فیالارض» به اعدام محکوم شده است. به خانواده پوریا جواهری گفته شده حکم او فعلا به اجرای احکام ارجاع نشده است.
به گفته حسن جواهری آنها دو وکیل گرفتند تا پرونده پوریا را دنبال کنند، اما به هیچ کدام از این وکلا اجازه ورود به پرونده داده نشد و هیچ جزئیاتی از پرونده نیز به اطلاع خانواده نرسیده است.
پوریا جواهری طی دو تماسی که با خانواده داشته گفته که به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، به گونهای که دندان و دست او شکسته است. پوریا طی دو تماسی که با خانواده داشته گفته از محل نگهداری خود اطلاع نداشته و تنها گفته شده که در سنندج است و نمیتواند بیشتر از این چیزی بگوید، خانواده گمان میبرند که او در بازداشتگاه قرارگاه سپاه پاسداران شهرامفر در سنندج نگهداری میشود.
به خانواده پوریا جواهری از طریق برخی منابع خبر رسیده است که او وادار به اعتراف اجباری شده است و تحت فشار به ناچار پذیرفته که «اسلحه داشته و تیراندازی» کرده است.
حسن جواهری میگوید هیچ مدرک و سندی علیه پوریا وجود ندارد و پسرش بیگناه است. او از سازمانهای حقوق بشری تقاضا دارد که صدای دادخواهی فرزندش باشند، زیرا حکم اعدام علیه فرزندش «ناعادلانه» است.
پدر و مادر پوریا جواهری روز سهشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ با انتشار ویدئویی خواستار آزادی فرزندشان شدند.
حسن جواهری در پایان صحبتهایش از خانم سویم آیدین، نماینده حزب سوسیال دموکرات آلمان و فرانسو بوچوا، دبیر ملی جنبش مترقی و معاون شهردار پاریس که کفالت سیاسی پوریا جواهری را به عهده گرفتهاند و همچنین ملت و مردم که از آنها حمایت کردهاند تشکر میکند.