مهران مصطفوی فعال سیاسی، استاد دانشگاه و پژوهشگر در موسسۀ فیزیک و شیمی دانشگاه پاریس جنوبی و مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسوی، در پاسخ به پرسشهای زمانه، انگیزه سیاسی جمهوری اسلامی از ماجراجویی هستهای اخیرش را «تشدید بحران» برای بازیابی نظام استبدادی میداند. او تصمیم جمهوری اسلامی مبنی بر غنی سازی اورانیوم در سطح ۶۰ درصد در فردو نشانه تمایل خامنهای به حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران تفسیر میکند.به نظر مصطفوی، «تقویت جنبش سراسری میتواند راه حل بحران اتمی باشد. با تقویت جنبش مردم ایران نه خامنهای توان استفاده ابزاری از بحران اتمی را خواهد داشت و نه غرب خواهد توانست به کشوری که ملتش علیه دولت قیام کرده حمله نظامی کند.»
■ در واکنش به قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جمهوری اسلامی دست به اقداماتی ماجراجویانه زده است که مهمترین آنها آغاز تولید اورانیوم تا غنای ۶۰ درصد در تأسیسات هستهای فردو است. گفته میشود با غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم، جمهوری اسلامی فاصله کمی برای ساخت حداقل یک بمب اتم دارد. آیا باید اقدامات را نوعی خیز جمهوری اسلامی برای تبدیل شدن به حکومتی نظامی-هستهای تعبیر کرد؟
مهران مصطفوی: جمهوری اسلامی هم اکنون اورانیوم غنی شده کافی در حد ۶۰ درصد در نطنز دارد که اگر ادامه دهد میتواند اورانیوم لازم برای ساختن یک بمب را داشته باشد. زمان لازم برای این کار هم چند هفته بیشتر نیست. اما غنی کردن اورانیوم در سطح ۶۰ درصد در فردو پیام سیاسی دیگری دارد. دسترسی به سایت فردو در مقایسه با سایت نطنز چه برای خرابکاری و چه به لحاظ حمله نظامی بسیار مشکلتر است.
معنای این حرکت جدید آقای خامنهای است که او میخواهد حد بحران را بالا ببرد و زمینه را برای حمله نظامی اسرائیل و آمریکا فراهم آورد. برای اسراییل توجیه حمله نزد افکار جهانی بسیار راحتتر است اگر نشان دهد ایران در کوههای فردو می خواهد بمب بسازد. اما چرا خامنهای چنین زمینهای را فراهم میکند؟ چون در نگاه خامنهای حمله نظامی احتمالی به تاسیسات هستهای ایران میتواند باعث تقویت نظام استبدادی او شود. همه رژیمهای استبدادی به دنبال این است که به بهانه “تامین امنیت و دفاع از منافع ملی” بحران را تشدید کنند تا از این طریق بتوانند به عمر خود ادامه دهند. پس غنیسازی در سطح ۶۰ درصد در فردو توسط رژیم ایران را باید ابتکار جدید آقای خامنهای برای تشدید بحران خواند. خامنهای اگر برای منافع ملی نگران بود غنیسازی را که کوچکترین نیازی به آن نداریم راه نمیانداخت. به همین ترتیب، چون او نگران منافع ملی نیست، تخریب زیرساختها و تاسیسات هسته ای برای او محلی از اعراب ندارد.
■ آلمان، فرانسه و بریتانیا ۲۲ نوامبر در بیانهای تلاش جمهوری اسلامی برای تولید اورانیوم غنیشده در فردو و نطنز را محکوم کردند و آن را اقدامی نگران کننده در جهت تهی کردن برجام دانستند. تفسیر شما از واکنش قدرتهای اروپایی به اقدام ایران چیست؟ آیا برجام پردهای دیگری خواهد داشت یا داستان آن به پایان رسیده است؟
اروپا و آمریکای بایدن هنوز بهدنبال این هستند که با فشار آوردن روی ایران، جمهوری اسلامی را وادار به قبول برجام و یا توافقی جدیدی کنند که به ذخیره کردن اورانیوم غنی شده در ایران پایان دهد. هر چند دیگر خود برجام مهم نیست و با واقعیات روز همخوانی ندارد توافق میتواند در قالب دیگری صورت گیرد. اما از آنجا که فعلا آلترناتیو دیگری برای برجام ندارند هنوز بر برجام تایید میکنند و منتظر واکنش ایران هستند.
■ به طور کلی، آینده هستهای جمهوری را نظر به عوامل تعیین کننده سیاسی داخلی و بینالمللی چگونه میبینید؟ به طور خاص، خیزش سراسریای که ایران را در بر گرفته است، چه پیامدی روی مسائل هستهای خواهد داشت؟ برخی از کارشناسان سیاسی ابراز نگرانی کردهاند شرایط خاص داخلی و خارجی کنونی، جمهوری اسلامی را به خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) سوق دهد و باعث شود حاکمان ایران در یک حرکت انتحاری، همه هستیشان را روی بمب هستهای قمار کنند؟
خروج جمهوری اسلامی از ان پی تی یعنی چراغ سبز دادن نشان برای حمله به تاسیسات هستهای ایران. این گام آخری است که خامنهای می تواند برای تشدید بحران بردارد.
در داخل حاکمیت دو دستگی شدید وجود دارد، برخی از آنها خواستار پایان مذاکرات و خروج از ان پی تی هستند و بر این نظر هستند که با غرب امکان مصالحه وجود ندارد و باید روابط با روسیه و چین را تقویت کرد. آنها مدعی هستند بههرحال ایران توان صادرات نفت در حدود یک میلیون بشکه در روز را علیرغم تحریمها دارد و به این میزان می توان اکتفا کرد. اما دسته دیگر در وزارت خارجه به دنبال توافق هستند. البته در این بین تصمیمگیرنده شخص خامنهای است و تاکتیک او آزاد گذاشتن دو دسته در ابراز نظر است و او تا زمانی که لازم به انتخاب باشد سخنی نمیگوید.
جنبش سراسری داخل کشور فعلا خامنهای را بسیار منزوی کرده است و تقویت این جنبش میتواند حتی راه حل بحران اتمی نیز باشد. با تقویت جنبش مردم ایران نه خامنهای توان استفاده ابزاری از بحران اتمی را خواهد داشت و نه غرب خواهد توانست به کشوری که ملتش علیه دولت قیام کرده حمله نظامی کند.
دقیقا بنده هم نظرم همینه،چرا حکومت باید با دانستن اینکه فشار بر اقشار جامعه تظاهرات علیه خود را ب جان بخرد!؟علتش همین است!تا بتواند در سایه تظاهرات به سلاح اتمی دست پیدا کند!اما یک کار میتواند معادله را عوض کند!حمله نظامی از خارج و مسلح کردن ملت پر داخل!!!حکومت نمیتواند همزمان در دو جبهه بجنگد و سرنگونی آن حنمی خواهد بود!!!
آرش / 26 November 2022
«با تقویت جنبش مردم ایران نه خامنهای توان استفاده ابزاری از بحران اتمی را خواهد داشت و نه غرب خواهد توانست به کشوری که ملتش علیه دولت قیام کرده حمله نظامی کند.»
اتفاقا فکر میکنم حمله نظامی غرب به مردمی که علیه دولت حاکم قیام کرده آمد، محتمل تر باشد. غرب همواره برای خاموش سازی هر شور ضدسرمایه داری کارگران در میانهی هر قیام ترفندهایی به کار میگیرد. یکی از این ترفندها حمله نظامی است. برای جلوگیری از وقوع این جنایت باید کارگران کشورهای غرب همراه با کارگران ایران، یکصدا و همراه، علیه هر دولت سرمایه، علیه هر شکل استثمار و سبعیت این نظم و نظام برخیزند.
ناشناس / 26 November 2022
سران جمهوری اسلامی دوست دارند اگر قرار بر سقوط شان باشد با حمله نظامی آمریکا بروند نه با انقلاب مردمی چون بعد از پیروزی انقلاب مردمی آنها را هر جای دنیا که باشند مورد پیگرد قرار میدهند و هر کشوری که آنها را تحویل ندهند.روابط با آن کشور سرد و در حد کنسولگری خواهد بود. به طور خلاصه میخواهند ایران را مثل عراق کنند.
میلاد / 27 November 2022