پس از شدت گرفتن اعتراضها به قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و سرایت آنها به چهارگوشهی ایران، جمعی از فعالان اجتماعی در ایران مردم را به اعتصاب فراخواندند. این گروه در اطلاعیه خود نوشته بودند: «از دوشنبه چهارم مهر در کنار اعتراضات خیابانی اعتصاب میکنیم تا همراه با هم چرخهای اقتصادی نظام سرکوبگر را فلج کنیم و قدرت ستمدیدگان را به رخ قدرتمندان فاسد و ظالم و زنستیز و دیگریستیز بکشیم.»
آنها در پاسخ به پرسشهای «زمانه» درباره تعمیق ایدهشان در گفتوگویی توضیح دادند که «حال بیش از هر وقت اهمیت دارد که از مطالبات خود عقبنشینی نکنیم، زیرا خونهای زیادی ریخته شده است و اگر ناامید شویم خونهای دیگری ریخته خواهد شد. باید نیروهای سرکوب را فرسوده کنیم و ماشین سرکوب را مختل کنیم. تعطیلی گسترده مشاغل و صنایع امکان حضور در خیابان را میسر و ادامهی سرکوب را دشوار میکند.»
پس از فراخوان آنها، گروههای دیگری نیز به طور مستقل فراخوان اعتصاب دادند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از نخستین گروهها بود. پس از آن کارگران پروژهای صنعت نفت و نیز کارگران رسمی تهدید به اعتصاب کردند. کارگران پروژهای از چندی پیش در بخشهایی از جمله در عسلویه و آبادان در اعتصاب بودند. کارگران نیشکر هفتتپه و لولهسازی ماهشهر هم به اعتصاب پیوستند. این در کنار اعتصاب دانشجویان و دانشآموزان و استادان و معلمان است. این اعتصابها هنوز فراگیر یا پیوسته نشده اند.
فعالان اجتماعی داخل ایران از زمان فراخوان اعتصاب دست به تعمیق این ایده زده اند. آنها اکنون حول گروهی متشکل شده اند و نام خود را «گروه ژیان» نهاده اند، و چنین به معرفی خودشان میپردازند:
ما جمعی هستیم که رنجها و رویاهایمان را با یکدیگر شریک شده، به یکدیگر اعتماد کرده و به نیروی هم تکیه کردهایم. ما به قدرت جمعی مردم باور داریم و باور داریم که ستمدیگان با دستان توانای خویش، دستانی که دنیا را ساخته است، میتوانند آیندهای روشن را رقم زنند. ما در ایران سالیان بسیاری را به مبارزه با انواع ستم و تبعیض و استثمار گذراندهایم و امروز امیدوارتر از پیشیم و همصدایی مردم روحی تازه در جمع ما دمیده است. اکنون تصمیم گرفتهایم کودکی را که دیرزمانی است پروردهایم نامی نهیم، «ژیان» یعنی زندگی و ما به نام زن، زندگی و آزادی برخاستهایم.
در ادامه، ویدئوهای سهگانهی آنها در مورد ایدهی اعتصاب و مبارزه را میبینیم:
قسمت اول: صندوق اعتصاب
اعتصاب سراسری بدون همدلی جمعی ممکن نیست. اعتصابی موفق می شود که از اعتصاب کنندگان آن حمایت مالی شود. اعتصاب نباید زندگی اعتصاب کنندگان را به خطر بیاندازد بلکه باید با فراهم کردن امکان مالی، به آن تداوم بخشید. حال که اعتصابات آغاز شده است، بخشی از معلمان، دانش آموزان، بسیاری از دانشجویان، بازاریان، بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی در اعتصاب هستند و زمزمههای از اعتصابات کارگری به گوش میرسد، باید به فکر تشکیل صندوقهای اعتصاب افتاد. پیروزی به خلاقیت ما در چنین حمایتهایی بستگی دارد.
قسمت دوم: کمیته اعتصاب
اعتصاب در یک مجموعه اقتصادی نیازمند هماهنگی و سازماندهی است. نمیتوان بدون هماهنگی انتظار اعتصاب داشت. شکلگیری اعتصاب در یک مجموعه نیازمند گفتگوهای فراوان و راضی کردن همکارانمان برای مشارکت است. کار کمیته اعتصاب همین است. گروهی که در یک مجموعه کار می کنند و با اعتصابات همدل هستند برای شکلگیری اعتصاب در مجموعه خودشان با هماهنگی یکدیگر اقدام به گفتگوهای هدفمند و راضی کردن همکاران نزدیکتر به خود و همچنین اطلاع رسانی از طرق مختلف نظیر تراکت و … برای اعتصاب می کنند و این اقدام تا شروع و حتی پس از آغاز اعتصاب برای گسترش آن نیز ادامه پیدا می کند. تشکیل کمیته های اعتصاب و پیدا کردن همفکرانمان اولین گام شکل گیری اعتصاب است.
قسمت سوم: تظاهرات موضعی
در کنار اعتصاب، تظاهرات خیابانی باید زنده بماند. باید به همدیگر نشان بدهیم که ما همچنان در خیابان هستیم. نباید از خیابان عقب نشینی کنیم. یکی از راههای زنده نگه داشتن خیابان، تظاهرات موضعی است. در تظاهرات موضعی، گروهی که از پیش همدیگر را می شناسند، در هر ساعت شبانه روز و در هر مکانی که فکر می کنند خطرات کمتری دارد، سریعا دور هم جمع می شوند، شعار می دهند، اگر لازم بدانند تراکت پخش می کنند، اگر شرایطش باشد حتی ویدیویی از آن تهیه می کنند و به فاصله کوتاهی پراکنده می شوند. بگذارید رهگذاران، مردم محله و دیگران در شبکه های اجتماعی بدانند ما هنوز در خیابانیم و عقب نمینشینیم.
قسمت چهارم: اعتصابات صنفی
شکلگیری اعتصابات با خواستهای مشخص سیاسی به گونهای که همگان فکر میکنند، با توجه به سطح بالای سرکوب کاری دشوار است. اما در این شرایط انقلابی، کمیتههای اعتصاب میتوانند برای اقناع همکاران خود و کاهش هزینههای سرکوب، به سراغ خواستهای صنفی بروند و همکاران خود را حول این خواستههای صنفی جهت شروع و گسترش اعتصابات، بسیج کنند. مشخص است که با توجه به ترس حاکمیت، احتمال موفقیت خواستههای صنفی در شرایط انقلابی بسیار بیش از گذشته است. اما نباید فراموش کرد که ما پیشتر آموختهایم که “صنفی، سیاسی است” و هیچ دوگانهی خواستههای صنفی و سیاسی وجود ندارد. هر اعتصابی با هر خواستی نه تنها سیاسی که گامی بلند جهت پیروزی است.
قسمت پنجم: تشکیل کمیته محلات
اعتصاب در محیط کار و اعتراض در خیابان باید به وسیله سازماندهی برای تشکیل کمیته محلات تکمیل شود. یک اتقلاب اجتماعی بدون بدست گرفتن کنترل محل زندگی و اختیار اداره آن به شیوهای که اعضای یک محل خود تشخیص میدهند ممکن نیست و تشکیل کمیته محلات گامی بلند در جهت آن است. کمیته محلات متشکل از افراد معتمد یک محل است که با شناخت دقیق از موقعیت مکانی محله و همسایههای خود اقدام به سازماندهی اعتراضات محله محور می کنند. این کمیتهها زمینه ساز مقاومت بیشتر اعتراضات در محلهها و همچنین گسترش آن خواهند بود و سعی می کنند به مرور در جهت کنترل محله خود نیز گام بردارند. این کمیتهها به مرور امکان مشارکت افراد کمتر فعال محله خود را نیز چه در فرآیند اعتراضات و یا پشتیبانی از آن فراهم میکنند. تشکیل کمیتهی محلات گام بعدی جهت پیروزی است.
قسمت ششم: اعتصاب در کسبوکارهای آنلاین
حفظ اعتصاب در کسب و کارهای آنلاین (به عنوان یکی از کسب و کارهای شروع کننده اعتصاب)، هر چند شاید ضربه مهلکی بر چرخهای اقتصادی رژیم وارد نکند، اما چه به لحاظ سیاسی و چه زنده نگه داشتن اعتصاب در فضای جامعه ضروری است و میتواند تمرینی برای شکل گیری و تداوم اعتصاب باشد. حفظ اعتصاب نیازمند تشکیل صندوقهای اعتصاب است. تشکیل این صندوقها برای کسب و کارهای آنلاین بسیار راحت است. به طور مثال کافی است یک کسب و کار آنلاین برای حفظ خود در شرایط اعتصاب، هزینه های ضروری خود را به شیوه های ایمن به مخاطبان اعلام کند و مخاطبان حامی اعتصاب کمکهای خرد خود را به حساب بانکی این کسب و کارها پرداخت کنند. حتی این کمکها در فردای پیروزی می تواند به عنوان کوپن و یا تخفیف خرید برای حامیان در نظر گرفته شود. پیروزی به خلاقیت ما در حمایت از تداوم اعتصاب بستگی دارد.
قسمت هفتم: تحمیل اعتصاب
در شرایطی که امکان اعتصاب یا اعتراض علنی را نداریم می توانیم با جمع کوچکی از همکاران مورد اعتماد خود با ایجاد اخلال در خط تولید، مانند خراب کردن یک دستگاه و یا کند کار کردن، روال معمول کار را متوقف کنیم. در سطح شهر نیز ایجاد اخلال در خدمات عمومی مانند حمل و نقل، از طریق خرابکاری یا هر ابتکار دیگری، توسط خود کارگران آن واحد یا افراد دیگر، میتواند زمینه ساز قدم های بعدی باشد و فرصت شکلدهی به اعتراضات خیابانی و یا گسترش اعتصابات در سطح شهر را فراهم کند. زندگی پیش از انقلاب ژینا نه یک زندگی عادی بلکه جنگی علیه زندگی بود. نباید زندگی به وضعیت قبل برگردد. هر چیزی که روزمرگی زندگی قبل را مختل کند گامی به سوی پیروزی است.