کشته شدن ژینا دختر کُرد بیست و دو ساله در زمان دستگیری توسط گشت ارشاد در تهران، آتش خشم مردم را در شهر محل تولد او سقز و سایر شهرهای کُردستان و سپس در سایر شهرهای ایران روشن کرد.

شعار کُردی “ژن ژیان ئازادی” و معادل فارسی آن “زن، زندگی، آزادی” که پیش از این توسط جنبش‌های پیشرو کُرد به کار رفته بود شعار اصلی این حرکت انقلابی شده است.

پس از گذشت چند روز از آغاز اعتراضات، شروین حاجی‌پور ترانه “برای آزادی” را براساس توئیت‌های متعددی از معترضان نوشت. ترانه که مواردی از نقض حقوق شهروندان را به عنوان دلیلی برای پیوستن به اعتراضات بیان می‌کرد، بسیار مورد توجه مخاطبان در داخل و خارج قرار گرفت. تا جایی که نسخه انگلیسی ترانه و بعد نسخه پارودی ترانه هم ساخته شد.

محتوای ترانه چیست؟

  • ترانه به این شکل آغاز می‌شود: «برای توی کوچه رقصیدن! برای ترسیدن به وقت رقصیدن.» در این دو بخش مسئله آزادی‌های مدنی و ارعاب پلیس و کمیته‌ها مطرح می‌شود.
  • سپس او می‌خواند: «برای مادرم خواهرم خواهرت خواهرامون.» این بخش به طور مشخص به مسئله تبعیض جنسیتی در ایران توجه دارد.
  • «برای تغییر مغزهایی که پوسیدن» به موضوع کهنه پرستی، خرافه پرستی و مخالفت با ارزش‌های لیبرال و مدرن اشاره دارد.
  • «برای شرمندگی، برای بی پولی» و «برای کودک زباله گرد و آرزوهاش» به موضوع گسترش فقر و مشکلات معیشتی شهروندان اشاره دارند.
  • شروین حتی به «این هوای آلوده و پیروز یوز پلنگ در حال انقراض و سگ‌های بی‌گناه ممنوعه» می‌پردازد. به «علی یونسی » و «امیرحسین مرادی» دو دانشجوی نخبه که هر یک به ۱۶ سال زندان محکوم شدند، هم اشاره می‌کند.
  • سپس از کودکان افغانستانی نام می‌برد.
  • برای شعارهای – حکومتی تو خالی- و
  • در انتهای برای زن، زندگی، آزادی.

پس شروین تبعیض جنسیتی، آزادی‌های مدنی، فقر و بی عدالتی، محیط زیست و انقراض گونه‌های جانوری، دانش آموزان و آینده آنها و نبود تعلیمات سکولار و احساس آرامش برای آن‌ها را به عنوان دلیل نارضایتی مطرح می‌کند.

اعتراضات سراسری با کشته شدن یک زن کُرد آغاز شد، سپس کشتار بی‌رحمانه شهروندان در بلوچستان و شهرهای کردنشین به معترضان یادآوری کرد که حکومت مرکزی با شدت بیشتری مناطق پیرامونی را سرکوب می‌کند.

اما به سرعت مسئله ستم اتنیکی و وضعیت خلق کرد و سایر خلق‌های غیر فارس از تخیل جمعی حذف شد.

Ad placeholder

ترانه بۆ (برای) به زبان کردی

چیا مدنی، خواننده کُرد، با تشکر از شروین حاجی‌پور برای ساختن این ترانه زیبا به ترانه‌ی او پاسخ داده است. او درد‌هایی را که شروین حاجی‌پور در ترانه عنوان کرده است تأیید می‌کند. او می‌گوید ترانه شروین بحث برانگیز است، زیرا به درد و ستمی که به بسیاری از گروه‌ها شده بی توجه است. چیا می‌گوید شروین در تهران روایتی دیگری از دردها و رنج‌ها دارد و با روایت من در کردستان متفاوت است. او با پوزش می‌گوید دردهای من عمیق‌تر است و ابراز امیدواری می‌کند که نسیم آزادی برای او نیز روزهای بهتری را خلق کند.

چیا مدنی ترانه خود را با اشاره به نام ژینا آغاز می‌کند، نامی کردی که توسط ثبت احوال پذیرفته نشده و به جای آن نام مهسا در شناسنامه‌‌ی او ثبت شده است. نپذیرفتن نام‌های کُردی یک تصمیم استعماری از سوی مرکز است تا هویت اتنیک‌های غیر فارس تغییر بیابد. چیا می‌گوید ژینا چه در زمان حیات و چه در زمان مرگ نتوانست نام خود را داشته باشد. مسئله‌ای که رسانه‌های خارج از ایران به سادگی از کنار آن گذشتند و نام تحمیلی ژینا یعنی مهسا را به کار بردند.

چیا مدنی همینطور از مادرانی نام می‌برد که قلبشان در سوگ فرزندانی که کشته‌شده‌اند سوخته و از جسد‌هایی که با اشک مادران غسل داده شده است. این فرزندان چه شهروندان عادی بوده باشند و یا مبارزان سیاسی، تردیدی نیست که مادران کرد سال‌ها در سوگ عزیزانشان که اعدام شده‌اند سوخته‌اند. گزارش‌های سازمان‌های مدافع حقوق بشر نشان می‌دهد که در سال‌های گذشته فعالان سیاسی کُرد بیش از سایر نقاط زندانی و یا اعدام شده‌اند.

چیا برای معلمان و دانش آموزان می‌خواند. احتمالا منظور او معلمانی همچون فرزاد کمانگر و زارا محمدی معلم زبان کُردی است که به پنج سال زندان تعزیری محکوم شده است. حکومت ایران سیاست بسیار سختگیرانه‌ای علیه آموزش زبان مادری به کودکان غیر فارس اعمال کرده است.

چیا همینطور می‌گوید برای پدرانی که از آنها پول فشنگی را که با آن فرزندشان را کشتند را گرفتند تا جنازه را تحویل بگیرند.

او همچنین برای ترانه‌هایی می‌خواند که به غم تبدیل شده‌اند. احتمالا منظور او این است که غم و مشکلات جامعه کُرد زیر حاکمیت جمهوری اسلامی منجر به این شده که ترانه‌های کُردی غمناک شوند.

همچنین او برای فرزندانی می‌خواند که در تبعید متولد و بزرگ شده‌اند، دور از سرزمین مادری. اشاره چیا به فرزندان مبارزان کُرد و یا شهروندان عادی است که مجبور به ترک سرزمین خود شدند و هرگز فرصت بازگشت را نداشتند. خود چیا هم یکی از همین کودکانی است که در تبعید بزرگ شده.

Ad placeholder

گروه‌های مورد ستم گروه حاکم پرسپکتیو متفاوتی دارند. گروهی حاکم است و یک گروه محکوم، و گروه محکومان درک بهتری از وضعیت یکدیگر دارند. مثلاً کُرد‌ها و بلوچ‌ها درک بهتری از وضعیت یکدیگر دارند. گروه اتنیکی حاکم یعنی فارس‌ها در بسیاری از موارد نمی‌توانند موضوع را از نگاه دیگری ببینند. به این دلیل که نژادپرستی و تبعیضی را که به دیگری شده است هرگز تجربه نکرده‌اند. چیا در این ترانه قصد دارد تا حمایت خود را از گروه‌های مورد ستم قرار گرفته نشان دهد.

نازنین بنیادی هنرپیشه هالیوودی و فعال حقوق بشر در یک ویدئو می‌گوید:

ایرانیان تنها با حجاب اجباری و گشت ارشاد مبارزه نمی‌کنند بلکه آنها با آپارتاید جنسی، اعترافات اجباری، دادگاه‌های بدون قانون، قتل‌های فراقانونی، تهیه کردن منابع مالی تروریسم و در انتها حکومت مذهبی مبارزه می‌کنند.

در اینجا هم می‌بینیم که خواسته‌های اتنیک‌های به حاشیه رانده شده در گفتار مخالفان حکومتی جایی ندارد.

ممکن است شعار از زاهدان تا تهران این امید را ایجاد کند که حاشیه در شعارها مطرح می‌شود اما در لحظاتی دیگر خواسته‌ها و صدای گروه‌های اتنیکی فراموش می‌شود.

احمد محمدپور استاد مردم‌شناسی در دانشگاه ماساچوست می‌گوید:

با شعارهای کنونی پوزیسیون غالب یا اپوزیسیون حاکم، که زبان او زبان رسمی است، به دنبال جایگزین کردن حکومت دینی حاضر با یک دولت ناسیونالیستی تقریبا تسامح گرا (نە الزاما سکولار) نسبت بە حق انتخاب پوشش اما با تأکید و تمرکز بیشتر بر عناصر زبانی و هویتی پان ایرانیسم است. البتە این بە معنای پایان مقاومت و مبارزە اتنیکهای اقلیتی شدە نیست، بلکە بە این معناست کە هدف مبارزات اتنیکی برچیدن ایرانشهر گرایی، مرکزگرایی و پان فارسیسم است و هدف مبارزات مرکز جایگزینی رژیم با حفظ نظم و گفتمان اتنیکی حاکم است؛ در واقع علیرغم برخی تشابهات شکلی، هیچ وجە مشترک محتوایی و گفتمانی بین این دو مبارزە وجود ندارد.

Ad placeholder