سرکوب گسترده معترضان به قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی از جمله، برخورد خشونتآمیز با دانشآموزان و بازداشت دانشجویان که به صف معترضان در شهرهای مختلف پیوستند، به اشکال گوناگونی از سوی دستگاههای امنیتی ادامه دارد.
در جریان برخورد و سرکوب خشن معترضان، شهرهای بیشتری شاهد اعتراضات دانشآموزان دختر بوده که با شعار «زن، زندگی، آزادی» در داخل مدارس و خیابانهای شهر به این خیزش سراسری پیوستند.
در روزهای گذشته دانشآموزان دختر در مدارس تصاویر خامنهای را از دیوار کلاس پایین کشیدند، بسیاری از دختران دانش آموز مقنعهشان را از سر برداشته و در راهپیمایی خیابانی در حالی که بدون حجاب اجباری راهپیمایی میکردند، علیه حکومت شعار دادند.
دوشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۱، دانشآموزان دختر گوهردشت به صورت دستهجمعی در حالی که بدون حجاب بودند، در اقدامی بیسابقه مدیر کل آموزش و پرورش را از مدرسه بیرون کردند.
اعتراض دانشآموزان تا روز پنجشنبه ۱۴ مهر به صورت پراکنده در برخی شهرها نیز ادامه یافت.
در روز پنجشبه ۱۴ مهر ، دانشآموزان دختر با برداشتن مقنعههایشان در اراک به خیابان آمدند و همزمان با شعارنویسی بر روی دیوار، شعار «زن، زندگی، آزادی» سر میدادند.
در این میان، کشته شدن نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده، پارسا رضادوست، و چند دانشآموز دیگر در جریان خیزش «ز،ز،آ»، واکنش معلمان را به همراه داشته و به همبستگی و حمایت بیشتر دانشآموزان از اعتراضات مردمی و حضورشان در خیابانها منجر شده است.
تداوم اعتراض دانشآموزان در روزهای اخیر به تعطیلی برخی مدارس کشیده شده است.
در همین ارتباط، حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، با استفاده از تکرار عنوان حکومتی و پُر کاربرد «دشمنان» و اینکه «تعطیلی مدارس و دانشگاهها به نفع دشمنان» است، از والدین دانشآموزان و دانشجویان خواست از فرزندانشان بخواهند کلاسهای درس را تعطیل نکنند.
بیانیە انجمن صنفی معلمان کردستان
پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱، انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد، دیواندره، سنندج و کلاترزان، سقز و زیویه، بیجار) در رابطه با سرکوب دانشجویان و دانشآموزان بیانیهای منتشر کرد و نوشت:
«مهسا (ژینا) امینی، دانشآموز دیروز و نماد زن امروز، و رمز آزادیخواهی شهروندان ایران، آنچنان مظلومانه و به ناحق به قتل رسید کە وجدان هر انسانی را بر پهنە گیتی بە درد آورد و خاطرە تلخ داعش را نزد جهانیان زندە کرد».
در بخش دیگری از این بیانیه چنین آمده است:
«شرم آن است قاضیالقضات مملکت در جایگاه سخنگوی نهاد قاتل، چنان قاتل را مبرا میکند که هیچ قاضی عادلی با وجدانی بیدار جرأت حکم حق را نداشته باشد».
به نوشته انجمن صنفی معلمان کردستان، «برآیند این جنایت وقیح» نزد افکار عمومی باعث شد دانشآموزی که چنین سرنوشتی را برای آینده خود متصور است، تاب نیاورد و به اعتراض دست بزند، اما حاکمیت بە جای دلجویی از دانشآموزان و شهروندان ایران، «شدیدترین و خونبارترین» روش سرکوب را در پیش گرفت بە نحوی کە محتمل بود، اگر امروز بمب اتمی داشت دانشگاه شریف و هر مدرسەای را با طیب خاطر با آن در مینوردید تا ثابت کند ژینا و نیکا را نکشتە است.
همچنین انجمن صنفی معلمان کردستان به حاکمیت هشدار داده تا با دانشآموزان «امروز و دیروز» مدارا کند و خشونت به کار نبرد:
«اگر نیروهای امنیتی در جان ستاندن از دانشآموزان و دانشجویان ایران لحظەای درنگ ندارند، برای ما معلمان جان و آیندە دانشآموزانمان همە چیز است و کمترین بها برای حفظ آن جانِ ماست. آگاە باشید اگر حتی یک موی از سر دانشآموزی کم بشود و یا دانشآموزی را بازداشت کنید ما معلمان با دانشآموزان خود به خیابان میآییم و در خیابان و در انظار عموم درس آزادیخواهی با موضوع ژن – ژیان – ئازادی (زن، زندگی، آزادی) را برگزار خواهیم کرد».
انجمن صنفی معلمان کردستان با یادآوری این موضوع که بارها هشدار داده شده که به «کار بردن خشونت و سپردن امور به جریانات تندرو و ارتجاعی» خصوصاٌ در دستگاه آموزش و پرورش «تباهی به بار خواهد آورد و چنان هم شد، تأکید کرد:
«هشدار میدهیم در صورت تشدید فشار و ادامە جان ستاندن از شهروندان ایران در سیستان و بلوچستان، کردستان، مازندران، تهران و… ما معلمان با دانشآموزان خود به خیابان خواهیم آمد و تا حصول پیروزی قطعی در خیابان خواهیم ماند».
این انجمن در پایان، خواهان آزادی همه دانشآموزان و دانشجویان و معلمان بازداشتی شده و نوشته است:
«همچنین ما خواهان زندگی آبرومندانه و لحاظ کردن خواستەهای ملت بە ویژە نسل نو هستیم و برای حصول آن با دست خالی و با شعار نفی خشونت به خیابان خواهیم آمد. آگاە باشید کە زود دیر میشود پس صلاح در آن است کە تفنگها را زمین بگذارید و بیش از این آیندە ایران را قربانی جهالت و تندروی خود نکنید.»