سفید میپوشم… سیاه باید بر تن کسانی باشد که قلبشان سنگ و ظلمشان جاریست…
جواد حیدری، یکی دیگر از جانباختههای اعتراض به قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی است. او روز پنجشنبه ۳۱ شهریور در نزدیکی پارک ملت قزوین، خیابان حکمآباد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بعد از چند ساعت به دلیل شدت جراحات و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت.
یک منبع آگاه به زمانه میگوید خانواده جواد حیدری هنوز گزارشی رسمی و مشخص از چگونگی کشته شدن فرزندشان دریافت نکردهاند، اما طیق صورتجلسههایی که اطلاعات آنها را به خانواده دادهاند، او حدود ساعت پنج دقیقه مانده به هشت شب در نزدیک باسن مورد اصابت گلوله قرار میگیرد:
«یعنی تیر خیلی از فاصله نزدیک و از پشت به او برخورد کرده، بهطوری که از طرف دیگر بدنش خارج شده است.»
به گفته این منبع آگاه بعد از اینکه جواد حیدری زخمی میشود، خانواده اطلاع ندارد تا چند ساعت بعد که او را به بیمارستان منتقل میکنند، چه اتفاقی افتاده است:
«جواد بر اثر خونریزی فوت کرده است. گزارشی به خانواده دادهاند که گویا ساعت ۱۱ به بیمارستان منتقل شده، یعنی سه ساعت بعد از زخمی شدن. یک روایت این است که جواد را بعد از اینکه زخمی میشود به ستاد فرماندهی میبرند و یک مدت طولانی او را همانجا گذاشتهاند تا آمبولانس میآید. تا جایی که من میدانم از پشت به جواد تیراندازی شده چون خانواده پیکر او را قبل از دفن دیده بودند و زخم بزرگی روی بدنش بود که نشان میدهد از فاصله نزدیک هم گلوله به او زدند.»
به گفته منبع آگاه زمانه آنچه که مشخص است، امکان نجات جواد حیدری از مرگ وجود داشته است، زیرا اورژانس با محل زخمی شدن او حدود پنج دقیقه فاصله داشت، اما تعلل در انتقال به بیمارستان و خونریزی شدید در نهایت باعث به مرگ جواد حیدری شده است.
جواد حیدری را بعد از حدود سه ساعت به بیمارستان «شهید رجایی» قزوین منتقل میکنند. حدود ساعت ۱۲ شب همسر جواد حیدری با خانواده او تماس میگیرد و اطلاع میدهد که او هنوز به خانه بازنگشته است:
«خانواده سپس سعی کردند با مراجعه به کلانتری و اینها پیگیر وضعیت جواد شوند، ولی تا روز بعد، یعنی جمعه (یکم مهر) حدود ساعت ۶ یا ۷ خبری از جواد پیدا نکردند تا اینکه یکی از آشنایان به آنها خبر داد که دیگر دنبال جواد نگردد، زیرا او کشته شده.»
منبع آگاه زمانه میگوید وقتی جواد حیدری به بیمارستان منتقل میشود، احیا با موفقیت انجام نمیشود و نهایتا او را به عنوان «مجهولالهویه» به گورستان «بهشت فاطمه» قزوین منتقل میکنند. خانواده هم پیکر جواد حیدری را از سردخانه بهشت فاطمه تحویل میگیرند.
جواد حیدری روز یکشنبه سوم مهر ماه در آرامستان روستای «رحمتآباد بزرگ» از توابع قزوین به خاک سپرده شد. از خانواده خواسته بودند مراسم خاکسپاری را سریع و بیسروصدا انجام دهند:
«گفته بودند یا همین الان میبرید خاک میکنید یا خودمان هر کجا بخواهیم دفناش میکنیم. به آنها زمان نمیدادند، حتی با واسطه پیام داده بودند که باید بگویند جواد بر اثر تصادف یا اتفاق فوت کرده است، ولی خانواده روی موضع خودشان ایستادند و گفتند یکی رفته از رفتن بقیه هم ابایی ندارند. باید بگویم حضور و همراهی مردم در کم کردن فشارها راهگشا بود. مراسم باشکوهی بود با حضور گسترده مردم….»
به گفته منبع آگاه زمانه، خانواده جواد حیدری هیچگاه حاضر نشدند بپذیرد که فرزندشان بر اثر تصادف فوت کرده و در همه مراسمها اعلام کردند که او در اعتراضهای مردمی و با «گلوله جنگی جاویدان شده» است.
مانند دیگر موارد در جریان مراسم خاکسپاری جواد حیدری نیز نیروهای امنیتی حضور چشمگیری داشتند:
«در ابتدا وقتی خانواده رفت جنازه را تحویل بگیرد حضور نیروهای امنیتی پر رنگ بود و جنازه را در آمبولانس خودشان گذاشته بودند و نمیخواستند به خانواده مرحوم اجازه بدهند تا پیکر او را ببینند. با شلوغ شدن فضا و افزایش جمعیت و مواضعی که خانواده جواد داشتند، آنها ناچار به عقبنشینی شدند. ولی قصد نیروهای امنیتی این بود که مردم جمع نشوند.»
به گفته منبع آگاه زمانه، یکی از فشارهایی که توسط نیروهای امنیتی به خانواده جواد حیدری وارد میشد، بنری بود که آنها مقابل خانه نصب کرده بودند و بر روی آن نوشته شده بود: «جواد جان شهادتت مبارک»، و نیروهای امنیتی مدام از خانواده میخواستند این بنر را بردارند.
بر اساس ویدیویی که از مراسم خاکسپاری جواد حیدری در شبکههای اجتماعی منتشر شد، خواهر او بر سر مزارش به نشانه اعتراض موهایش را میچیند. بعد از کشته شدن مهسا امینی بسیاری از زنان به نشانه اعتراض به مرگ او و حجاب اجباری موهای خود را چیدند که به «گیس بران» معروف شد.
جواد حیدری متولد ۹ آبان ۱۳۶۱ بود هنگام مرگ ۳۹ سال داشت. او متاهل بود و در رشته مهندسی کشاورزی گرایش علوم دامی تحصیل کرده بود. جواد حیدری فرزندم پنجم خانواده بود و پنج خواهر و پنج برادر داشت.
منبع آگاه زمانه شخصیت جواد حیدری را اینگونه توصیف میکند:
«بسیار پر تلاش، اهل گفتوگو و مدارا و دلسوز بود. دغدغههای اجتماعی از مسائل بود که به آنها اهمیت میداد، آزادی و ظلمستیزی از ویژگیهای بارزش بود، حتی در خانواده میگفت همه چیز را به بچههایتان بگویید همه راهها و خطراتش را، ولی در نهایت اجازه بدهید خودشان راه را انتخاب کنند، شاید شرایط سختی تحمل میکرد ولی حرف زور را به هیج عنوان بر نمیتابید…»
جواد حیدری تا این لحظه بر اساس اطلاعات زمانه اولین و تنها جان باخته اعتراضها به کشته شدن مهسا امینی در شهر قزوین است.
خواهر این جانباخته عکسی با لباس سفید در صفحه شخصی اینستاگرامش منتشر کرده و نوشته است:
«سفید میپوشم… سیاه باید بر تن کسانی باشد که قلبشان سنگ و ظلمشان جاریست…»
در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد جانباختهها و افراد بازداشت شده در دست نیست.
سازمان عفو بینالملل جمعه یکم مهر / ۲۳ سپتامبر در گزارشی درباره اعتراضها به مرگ مهسا امینی اعلام کرد دستکم ۳۰ شهروند معترض در شهرهای مختلف ایران که شامل کودکان نیز میشود، به دلیل استفاده نیروهای امنیتی از خشونت و سلاحهای مرگبار کشته شدهاند.
آیا درباره جانباختگان «قیام ژینا» اطلاعات بیشتری دارید یا میخواهید تجربه خود را به اشتراک بگذارید؟ با روزنامهنگاران ما در اینجا تماس بگیرید.
زمانه بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع مختلف تاکنون جان باختن دستکم ۹نفر به نامهای فواد قدیمی در دیواندره، رضا لطفی در دهگان، فرجاد درویش در ارومیه، حنانه و حسینعلی کیا در نوشهر، مهدی عسگری در گرمسار، میلان حقیقی، محسن محمدی در قائم شهر و حدیث نجفی را به صورت مستقل تایید میکند.
◼️ در نقشه اینتراکیتو زیر، اسامی همه جانباختهها با تفکیک شهرها گردآوری شده است، اما همه این اسامی مستقلا توسط زمانه قابل تایید نیست.
با وجود فشارها، سرکوب گسترده و خشونتآمیز نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف ایران، تا شامگاه یکشنبه سوم مهرماه ۱۴۰۱ اعتراضها به قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی در بیش از ۱۰۰ شهر ادامه داشته است و در تصاویر و ویدئوهای منتشر شده به وضوح دیده میشود که نیروهای سرکوب به سمت معترضان با سلاحهای کشنده تیراندازی میکنند.