خشونتهای شگفتآوری که ۱۰ سال پیش نیروهای دولتی سوریه علیه غیرنظامیان در شهر داریا مرتکب شدند در اولین تحقیقات دقیق درباره این کشتار آشکار شد.
داریا در ریف دمشق واقع در جنوب غربی سوریه، در دوران جنگ در این کشور شاهد نبردهای سنگینی بوده است. این شهر از کانونهای اولیه اعتراضات ضد دولتی در سوریه بود. در اوت ۲۰۱۲، شورشیان ادعا کردند که نیروهای ارتش سوریه دست به کشتار جمعی زدهاند که بعدها بهعنوان کشتار داریا شناخته شد. بهگفته مخالفان، دومین کشتار در ۴ ژانویه ۲۰۱۳ رخ داد. با ادامه جنگ کنترل این شهر در سال ۲۰۱۳ به دست شورشیان افتاد و در اوت سال ۲۰۱۶ ارتش سوریه بار دیگر این شهر را به تصرف خود در آورد.
بهمناسبت دهمین سالگرد جنایت داریا، تیمی از بازرسان سوری تبار با حمایت گروه «کنسرسیوم بریتانیایی سوری» (SBC)، بازماندگان و شاهدان پراکنده در سراسر جهان را برای ضبط وقایع و بررسی شهادتهایشان ردیابی کردند.
این تیم امیدوار است نهادهای سازمان ملل و سایر نهادهای قانونی از گزارشی که روز پنجشنبه ۳ شهریور / ۲۵ اوت منتشر شد برای پیگرد قضایی برخی از مسئولان سوری استفاده کنند.
در این گزارش آمده است:
«این گزارش جنایتهای مرتکبشده در داریا را بر اساس شهادت شاهدان و قربانیان ثبت کرده است و از این طریق گزارشهای آنها را برای آیندگان حفظ میکند.»
براساس این گزارش، دستکم ۷۰۰ نفر در حمله نیروهای وفادار بشار اسد به این شهر در روزهای ۲۴ تا ۲۶ اوت ۲۰۱۲ (۳ تا ۵ شهریور ۱۳۹۱) کشته شدند. سربازان خانه به خانه شهر را گشتند و مردان، زنان و کودکان را بازداشت کردند. مردم وحشتزده در زیرزمینها پناه گرفتند.
شاهدان، که بسیاری از آنها برای اولین بار در مورد رویدادهای داریا مصاحبه میکردند، گفتند دولت اسد و متحدانش بهطور بیرویه محلههای داریا را گلولهباران و غیرنظامیان را کشته و زخمی کردند.
در این گزارش آمده است که بازرسان توانستند نیروهای دولتی و شبهنظامیان ایرانی و حزبالله لبنان را که در این حملات دخیل بودند با لباسها، نشانها و سلاحهایشان شناسایی کنند. این تیم همچنین برخی از افراد مسئول را نیز شناسایی کرده است.
یکی از شاهدان در این گزارش گفته است صحنه بیمارستان پس از حمله به داریا «مانند روز قیامت» بود. این شاهد گفت:
«همه بهدنبال عزیزان مجروح خود بودند و تلاش میکردند آنها را درمان کنند. مردم میدویدند و فریاد میزدند “این شخص را نجات دهید وگرنه خواهد مرد”. ورود به بیمارستان به معنای دیدن مردم در حال مرگ بود. من فقط به برادرم فکر میکردم… [و اینکه آیا او] زنده است یا نه. وحشتناک بود. هنوز فریادهای مردم را به یاد دارم. همه نام عزیزشان را صدا میکردند.»
این تحقیقات همچنین جزئیاتی را برملا میکند که براساس گفتههای شاهدان، در پی این کشتار گزارشگران تلویزیون دولتی به غیرنظامیانی که بهشدت مجروح شده بودند فشار میآوردند تا روایت دولتی مبنی بر اینکه نیروهای شورشی مسئول کشتار هستند را بازگو کنند.
احمد سعید، بازپرسی که در داریا بزرگ شده است گفت تلاشها برای محو حقایق «تقریباً بدتر از خود کشتار بود».
این گزارش همچنین نشان میدهد که با وجود گذشت ۱۰ سال از این واقعه و جمعآوری شواهد قابل توجه، عدالت همچنان برای مردم داریا دور از دسترس است.
شاهدان این گزارش تفصیلی بهرغم ناامیدی از نهادهای بینالمللی، شهادتهای خود را ارائه و جنایتهای فجیع حکومت حاکم بر کشور خود در داریا را بازگو کردند.