تصویری که اکثر ما در خارج از آفریقا از سودان داریم احتمالا برگرفته از تیترهای روزنامهها و خبرهای کوتاه سی ثانیهای در برنامههای خبری است که تداعیکنندهی اعتراضات خیابانی، کشتار و آشوب است.
در هر حال سودان مانند هر کشور دیگری در جهان فراتر از تصویریست که رسانهها ارائه میدهند. «نیروی البجا» اثر نوری و گروه روستاییاش شاید نتواند دیدگاه مردم نسبت به سودان را تغییر دهد ولی دست کم آنها را از اینکه کل کشور آنگونه که آنها فکر میکنند نیست، آگاه میکند. صدای نوری و گروهش از بندر سودان شهر بندری کنارهی دریای سرخ توجهها را جلب میکند. مهمتر آنکه آنها اعضای جامعهی البجا هستند، اقلیتی که فرهنگشان سالها به دست دولتهای گوناگون سودان سرکوب شده است.
البجا
از زمان تشکیل دولت مدرن سودان در سال ۱۹۵۶،اقلیت قومی «البجا» علیرغم برخورداری از بزرگترین ذخایر طلای کشور، که بیشتر آنها به شرکتهای خارجی فروخته شده است، محرومیتهای سیاسی و اقتصادی را تحمل کردهاند.
عمر البشیر، دیکتاتور مخلوع سودان که پس از کودتای نظامی در سال ۱۹۸۹ به قدرت رسید، یک کارزار عربیسازی را به راه انداخت که به دنبال محو فرهنگ البجاها و انکار حقوق آنها بود تا بدان حد که زبان مادری البجاها و تولید موسیقی و فیلم جرمانگاری شد.
با سقوط البشیر اما تحول بزرگی اتفاق افتاد و اقلیتها در سودان از جمله البجاها توانستند آثاری به زبان مادری خود بیافرینند.
گروه نوری اکنون ریتمهای سنتی البجا را در موسیقی خود با فاصلهگذاری از موسیقی عربی به کار گرفته است.
سرزمین مردم البجا در قسمت شرقی سودان واقع شده که محل معادن طلای زیادیست که به صورت گستردهای به شرکتهای خارجی فروخته شدهاند. مانند بسیاری از جوامع بومی در گوشه و کنار جهان، درخواست مردم البجا مبنی بر سهمی از سود و فواید این معادن نه تنها رد شده است بلکه فرهنگ آنان را نیز به حاشیه راندهاند. بنابراین جای تعجب ندارد اگر بدانیم که اکثر اوقات این مردم البجا بودهاند که برای تغییرات اجتماعی و سیاسی در سودان فریاد بلند سردادهاند.
البجا اقلیت سرکوب شده
تلاش برای نابود کردن یک فرهنگ آن هم فرهنگی که قدمت آن به هزار سال میرسد خوشبختانه کاملا موفقیتآمیز نبوده است و اثر موسیقایی «نیروی البجا» ساخته نوری و گروه روستاییاش از همین عدم موفقیت در نابودی فرهنگ مردم البجا حکایت دارد. البجایی که به زعم برخی تاریخدانان کهنترین نوادگان به جای مانده از مصر باستان و پادشاهی کوش هستند.
در دورانی که سودان همچنان در اغتشاش به سر میبَرَد و کودتای نظامی باعث قیام مردمی شده است، این باور نوری که زمان پخش موسیقی البجا در جامعه و میان مردم فرا رسیده، ما را متعجب نخواهد کرد. زیرا این موسیقی نه تنها به مردم یادآور میشود که فرهنگشان هنوز زنده است بلکه نشانگر مقاومت شهروندی و مقابله با سرکوب است.
در حقیقت این اثر بیش از این حائز اهمیت نیز هست چرا که بسیار نمونههای ضبط شدهی کمی از موسیقی البجا وجود دارد و این مجموعه نه تنها اولین اثر ضبط شدهی معاصر است بلکه این اولین بارست که موسیقی البجا به مخاطبان در سراسر جهان ارائه میشود. به عبارت دیگر کسی بیرون از آن منطقهی کوچکی در سودان که البجاها زندگی میکنند اثر موسیقیای مانند آنچه در آلبوم «نیروی البجا» وجود دارد را تا به حال نشنیده است.
لذت تلفیق
در این اثر ریتمها و ملودیهای موسیقی سنتی بومیان البجا که برخی تا ۶۰۰۰ سال قدمت دارند با سازبندی امروزی اجرا میشوند. از گیتار الکتریک، ساکسیفون، گیتار باس و دو نوع پرکاشن در اجرای آثار استفاده شده است و در آثار همچون دیگر آثار موسیقایی بومیان آفریقا تاثیرات دوران معاصر مشهود است.
نوری در گروهش اما از این قاعده مستثنی است. سازی که او مینوازد سازی ویژه و مختص به خود اوست. او با ترکیب کردن تنبور سنتی چهار سیمی که از پدر خود به ارث برده بود با دستهی گیتار الکتریکی که در زبالههای بازیافتی پیدا کرد، تنها گیتار الکتریک – تنبور دورگهی شناخته شده را به وجود آورده است؛ سازی با صدایی ویژه.
مانند سَبک *desert blues که در مالی اجرا میشود، موسیقی البجا خاصیت هیپنوتیزم کنندهای دارد. تمامی سازها از ساکسیفون گرفته تا پرکاشنها، با تکرار ریتم اصلی اثر شنونده را به دل اثر میکشانند و ناگهان تکنوازی یکی از سازها به نرمی مسیر موسیقی را تغییر میدهد. همین تکنوازیها و سکوتها لهجه و لحنی ویژه را به وجود میآورند که چاشنی این قطعات است.
قطعهی اول مجموعه، saagama، با گیتار الکتریکی شروع میشود که ملودی را میسازد. پیشتر به این ملودی پرکاشن و ساکسیفون هم ملحق میشوند که به آن لایه هایی از ریتم و ملودی را اضافه میکنند.
در ادامه سازها در همکاری با یکدیگر به ملودی اصلی قطعه اضافه یا از آن عقبنشینی میکنند. گیتار بسیار نقش پررنگی دارد و با اثر درهم تنیده و درگیر است و از یک ملودی ساده به چیزی بسیار استادانه تر و جذاب تر میرسد.
روند اصیل
میزانهای ابتدایی قطعهی سوم این مجموعه، «الامل» (به فارسی “امید”)، یادآور موسیقی soul کلاسیک آمریکای شمالیست. آهنگ با جدا شدن از ریتم ضد ضرب فانکی تکاملی روان و سیال دارد. میتوان فهمید و حس کرد که موسیقی به سمت سبک jazz حرکت میکند. این تغییر سبک در آهنگ نه تنها آزاردهنده و بی جا نیست بلکه طی کردن روندی اصیل و تکاملی طبیعیست. این آهنگ نمونهای از اثری است که بزرگتر از آن است که در یک ژانر موسیقی خلاصه شود و به راحتی با تعاریف پیش پا افتاده از موسیقی همخوان نمیشود.
شاید منظور از موسیقی ماندگار همین است؛ موسیقی که به راحتی در هیچ یک از دستهبندی هایی که ما برای خودمان تعریف کردهایم جایی ندارد. اما نمیتوان ویژگیهای سبک jazz را که در برخی از آهنگهای این مجموعه موج میزند را نادیده گرفت.
برای مثال آهنگ چهارم این مجموعه، jabana، به خوبی جای خود را در jazz clubهای نیویورک یا پاریس میتواند پیدا کند. اجرای ملایم ساکسیفون و اجرای ظریف گیتارها نه تنها ریتمی گیرا به وجود میآورند بلکه با در هم آمیختن با تکنوازیها در طی آهنگ، به آن حس و حال و عمق میبخشند.
این آلبوم، برای شنوندگان مشتاق با گلچینی قابل توجه از نواها نویدبخش دنیاهای دست نخوردهی موسیقی خواهد بود. شاید سودان کشوری غرق در آشوب باشد اما این به همریختگی تاکنون مانع سودانیها در تولید آثار زیبای موسیقی نبوده است.
________________________________________
*: desert blues، سبکی از موسیقی که ریشه در صحرای بزرگ آفریقا، ناحیه شمالی و غرب آفریقا دارد. این نوع موسیقی ترکیبی از سبکهای bluesو rock با سبکهای بومی آفریقاییست.
**: organic transition