میرحسین موسوی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ که از بهمن ۱۳۸۹ در خانه محصورش کردهاند، از مداخله جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه انتقاد کرده و آن را «ننگین» خوانده است. او از رهبر جمهوری اسلامی خواسته چنانچه «بحث رهبری موروثی» در باره فرزند او صحت ندارد، آن را تکذیب کند.
به گزارش”کلمه” او در مقدمهای که بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش سبز نگاشته، با اشاره به «سخنانی در باره اینکه پس از مرگ رهبری، فرزندش رهبری شیعیان را به دست میگیرد»، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است: «زبانشان لال! مگر سلسلههای ۲۵۰۰ ساله بازگشتهاند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد؟»
هشدار درباره سلطنت ولایی
او با خطاب غیرمستقیم به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نوشته است: ««سیزده سال است که اخبار این توطئه شنیده میشود. اگر به راستی در پی آن نیستند چرا یک بار چنین نیتی را تکذیب نمیکنند؟».
بحث تدارک علی خامنهای برای انتصاب فرزندش مجتبی به عنوان رهبر بعدی جمهوری اسلامی را نخستین بار مهدی کروبی مطرح کرد. در سالهای اخیر نیز بارها در رسانههای داخلی و خارجی از مجتبی خامنهای به عنوان یکی از محتملترین گزینهها برای جانشینی پدرش نام برده شده است. او نفوذ گستردهای در سپاه پاسداران و شبکه «روحانیون جوان» دارد و یکی از شرکای اقتصادی بنیادهای نظامی و مذهبی است.
انتقاد از مداخلهگری نظام
موسوی در بخشی دیگر از این نوشتار سیاستهای مداخلهگرایانه جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه و به ویژه سوریه را «جرائم ننگین» خوانده و گفته است گناه بزرگ حکومت جمهوری اسلامی «دست بردن در حقیقت معانی است».
این بخش از نامه او به سخنان رهبر جمهوری اسلامی در باره بهار عربی اشاره دارد که خامنهای آن را «بیداری اسلامی» نامید.
آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را نپذیرفت، نوشته است: «حاکمیت، نام بهار عربى را به بیدارى اسلامى تغییر داد، تا حرکت معطوف به آزادى و عدالت ملتهاى به ستوه آمده از دیکتاتورى و گرسنگى و فقر و بىعدالتى و مجالس قلابى را از حقیقتش خالى کند».
موسوی در ادامه رژیم بشار اسد در سوریه را «کودککش» خوانده و گفته است از نگاه حکومت ایران «دفاع از حرم که به معنای حراست از قلب مومن در مقابل کمترین گرایش به ستمگران است، به خون ریختن در سرزمینهای بیگانه برای تحکیم پایههای رژیمی کودککش اطلاق میشود».
جمهوری اسلامی ایران در جریان اعتراضات در سوریه که از درعا آغاز شد، به بشار اسد برای سرکوب معترضان کمک و پس از آن نیز تحت پوشش مبارزه با داعش نیروهای نظامی خود را در قالب «مدافعان حرم» به این کشور اعزام کرد. نظامیان ایران پس از خاتمه جنگ در سوریه و تثبیت بشار اسد در قدرت، همچنان در سوریه حضور دارند.
او همچنین بدون اینکه نامی از فرماندهان سپاهی کشته شده در سوریه ببرد یکی از آنان را «سردار بیافتخاری» خواند که «به استخدام اوباش بدسیرت برای قمهکش کردن جوانان» در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ «مباهات و افتخار» کرده بود اما به گفته موسوی «سزای او» این بود که «جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود».
این بخش از نامه او به نظر میرسد به سخنان حسین همدانی، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران که در سوریه کشته شد، اشاره دارد. همدانی مهر ۱۳۹۴ گفته بود:
«در تهران ۵ هزار هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جريانات سياسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسايی کرديم و در منزلشان کنترلشان می کرديم. روزی که فراخوان میزدند اينها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بيرون بيايند. بعد اينها را عضو گردان کردم. بعداً اين سه گردان نشان دادند که اگر بخواهيم مجاهد تربيت کنيم بايد چنين افرادی که با تيغ و قمه سروکار دارند را پای کار بياوريم.»
موسوی سرنوشت او را «عبرتی برای بازماندگان» دانسته تا به گفته او «دریابند که خودکامه در ازای طعمهای که پیشپایشان میاندازد همه چیز آنان را مطالبه میکند».
موسوی در بخش دیگری از این نوشتار که قرار است متن کامل آن منتشر شود، «میلیونها مهاجر و صدها هزار کشته در سوریه»، «بدنامى حزبالله لبنان»، «پیدایش داعش»، «جنگهاى قومى و قبیلهاى در یمن» و «گرایش کشورهاى عربى به پیوند با اسرائیل و شعار هلال شیعى» را «شاهد شوم بودن نیات» کجروى جمهوری اسلامی دانسته و نوشته است «مصیبت های ناشی از اقدامهای ایران» از «خطای بزرگ دست بردن در مضمون حقیقی خواست ملتها» ریشه گرفته است.
او گفته است: «مردم تشنه آناند که آزاد باشند و خود بر گزینند، و این انتخاب آنان قطعا به نفع بشریت به طور عموم، با هر ایده و ایمانى، و به سود منافع ملى و حاکمیت مردم خواهد بود».
میرحسین موسوی آخرین بار همزمان با اعتراضات در تونس و مصر که به سقوط بنعلی و حسنی مبارک منتهی شد، از وزارت کشور درخواست مجوز راهپیمایی کرده بودند. درخواست آنها از سوی حکومت پذیرفته نشد و حکومت به تصمیم شورای عالی امنیت ملی او را به همراه مهدی کروبی، دیگر نامزد معترض به نتیجه انتخابات و زهرا رهنورد حصر خانگی کرد.
«آنجا فرمانده کل قوا شاه بود و اینجا ولیفقیه»
در سالهای گذشته محدودیتهای ایجاد شده برای مهدی کروبی کاهش یافته و او با برخی از فعالین سیاسی به صورت کنترل شده دیدار میکند. میرحسین موسوی و زهرا رهنورد اما همچنان در حصر هستند و تنها با بستگان نزدیک خود ملاقات کردهاند.
موسوی سال ۱۳۹۸ نیز در واکنش به سرکوب معترضان به گرانی بنزین در آبان همان سال، سرکوب معترضان را با کشتار معترضان در شهریور ۱۳۵۷ مقایسه کرده و گفته بود: «آدمکشان سال ۵۷ نمایندگان یک رژیم غیر دینی بودند، و ماموران و تیراندازان آبان ۹۸ نمایندگان یک حکومت دینی. آنجا فرمانده کل قوا شاه بود و اینجا ولیفقیه با اختیارات مطلقه».