صبح پنجشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۱، جمعی از اینترنهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی خود دست به تجمع زدند. این تجمع از ساعت ۱۰ صبح در محوطه دانشگاه آغاز و تا ۱۱:۳۰ ظهر ادامه داشت.
اینترن (/انترن) یا کارورز پزشکی به دانشجوی ۱,۵ سال آخر رشته پزشکی گفته میشود که با هدف آموزش به بیمارستانهای آموزشی دولتی فرستاده میشود. اینترنها موظف به حضور ۶ روز در هفته از ساعت ۷ الی ۱۴ و گذراندن حداقل ۲ کشیک ۲۴ ساعته در بیمارستانها میباشند. به ازای این حضور و خدمت، در ماه مبلغی در حدود ۱,۵ میلیون تومان دریافت میکنند. معترضین تجمع امروز معتقدند این مبلغ ناعادلانه کفاف هزینههایشان را نمیدهد و باید اصلاح شود.
برخی از کارورزان در اجتماع روز ۱۶ تیر پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: «سه خواسته اصلی برای پایان اعتصاب: کمک هزینه شهرپردازان، حق کووید و معوقات سراسری».
کارورزان همچنین نسبت به نبود شرایط مناسب کاری و تحصیلی و همچنین پرداخت نشدن به موقع کمک هزینه تحصیلی معترض هستند. آنان میگویند در بیمارستانها از آنها به عنوان «نیروی کار رایگان» استفاده میشود.
انجام کارهای غیرمرتبط با وظایف کارورزی: استثمار اینترنها
یکی از اینترنها در مورد تجمع صبح ۱۶ تیرماه میگوید:
«وضعیت کارورزان پزشکی چه در دانشگاه علوم پزشکی ایران و چه در سایر دانشگاههای علوم پزشکی کشور مناسب نیست. نحوه برخورد پزشکان، رزیدنتها و پرستاران با اینترنها نسبت به سایر اعضای کادر درمان متفاوت است. برخی از آنان کارورزان پزشکی را جزئی از کادر درمان میدانند و برخی دیگر بر این باورند که اینترنها از اعضای کادر درمان نیستند. چنین شرایطی مشکلات بسیاری را برای دانشجویان پزشکی ایجاد کرده است.»
او ادامه میدهد:
«مشکل اینترنها به صورت ریشهای ناشی از همین نگرش است. برطبق این نگرش، عموماً پزشکان و رزیدنتها (دانشجویان تخصصی) برخوردهای خوبی با اینترنها ندارند. در واقع وظیفه اصلی اینترنها آموختن مهارتهای بالینیست اما در عمل چنین نیست. به عنوان مثال اینترنها حمل پرونده بیماران حین ویزیت و تایپ خلاصه آن، پر کردن در خواست آزمایش بیماران و استخراج جواب آزمایشها از سامانه شفا، دریافت جواب تصویربرداری از رادیولوژی، بردن برگههای مشاوره از بخشی به بخش دیگر و حتی در مواردی حمل بیماران از جمله کارهاییست که به انجام آن به ما اینترنها محول میشود در حالی که مطلقاً از وظایف ما نیست. در واقع ما اینجا مانند بردههایی هستیم که صرفاً باید دستورات را بیچونوچرا اجرا کنیم. در همه جای ایران هم همین است و حقی برای اینترنها قائل نیستند.»
این کارورز با اشاره به هزینه بالای اعتراض به آنچه او «بردهداری نوین» مینامد، بیان میکند:
«اعتراض تکی فایدهای ندارد. وقتی مانند امروز متحدانه اعتصاب کنیم، شاید جواب بدهد. وگرنه قبلتر هم بسیار اتفاق افتاده که رزیدنت فلان بیمارستان با تهدید نمره از بچهها بیگاری میکشد و کارهای خودش را به آنان تحمیل میکند. امروز هم همین رویه غالب است. حالا کارورزی اعتراضی هم بکند، نمرهاش کم میشود یا کشیک اضافه میخورد و میبیند که ارزش ندارد. در نتیجه بسیاری سعی میکنند با این شرایط به نحوی کنار بیایند تا زودتر دوره ۱,۵ سالهشان تمام شود.»
او در ادامه میگوید:
«حالا با همه این صحبتها، و انجام خدمات مرتبط و غیرمرتبط و بعضاً توهینآمیز، آیا این انصاف است که حقوق کارورزان ۱,۵ میلیون تومان باشد؟ والا ۱,۵ میلیون تومان فقط هزینه رفتوآمد ماهیانه کارورزان به بیمارستان میشود! با این قیمتهای نجومی و تورم افسارگسیخته، کدام صنف و مشاغلی را میشناسید که در ازای این کار سنگین، دستمزدی به این کمی دریافت کند؟»
یک کارورز دیگر هم از شرایط نامساعد کاری خود و همکارانش میگوید و بیان میکند:
«هر کارورز باید دورهای دو ماهه را در یک بخش مشخص و در یکی از بیمارستان دولتی بگذراند. بعد از پایان این دو ماه بخش و بیمارستان عوض میشود و باز باید در بخشی دیگر و در بیمارستانی دیگر کار کند. متأسفانه در چند سال اخیر وضعیت بیمارستانها و مراکز درمانی برای کار اینترنها مناسب نبوده و نیست. برای اینترنهای کشیک تخت استراحت به اندازه کافی موجود نیست. [اینترنهایی که کشیک ۲۴ ساعته دارند میتوانند ۲ تا ۳ ساعت استراحت کنند.] محیط بیمارستانها آلوده و کثیف است، غذاخوری وضعیت مطلوبی ندارد. در اغلب موارد هم برخورد پرسنل بیمارستانها از پزشک و رزیدنت تا پرستار با ما خوب نیست. بیگاری کشیدن از ما تبدیل به یک رویه ثابت شده است. مثلاً چند روز پیش در بخش جراحی یکی از بیمارستانهای دولتی کار میکردم، تغییر “بگ کلستومی” [کیسهای که به منظور خارج کردن مدفوع بیمار استفاده میشود] به جز بخش پیوند اعضا، بطور کلی وظیفه بهیارهاست اما چون اینترنها پول کمتری میگیرند و صدایشان هم در نمیآید، این کار به آنها محول میشود.»
کارورز دیگری هم تجربه مشابهی از انجام امور غیرمرتبط با وظایف کارورزی دارد و میگوید: «انجام پرِآپ [اقدامات مراقبتی جراحی و بیهوشی] شامل چک کردن مهر آبی، شِیو محل عمل، چک کردن برگه بیهوشی و از این قبیل وظایف در هر ییمارستان کار رزیدنت و پرستار است. اما این کار غیرمرتبط را هم به ما میسپارند. وقتی هم اعتراض میکنیم که این کار ما نیست با زبان تحقیرآمیز و بیادبانه ما را به تجدید دوره، یا کشیک اضافه و کسر نمره تهدید میکنند که گویی ما در پادگان مشغول خدمتیم! یا مثلاً چندی قبل از یکی از دوستانم که همکار هستیم شنیدم استادشان به بچههایی که کووید ۱۹ گرفته بودند مرخصی نمیداد! حتی حال و وضعیت خانواده یکی از همین اینترنها هم در اثر ابتلا به ویروس کرونا بسیار وخیم بود تا جایی که آن اینترن میخواست درس مربوطه را حذف کند و برای مراقبت از خانوادهاش به شهرستان برگردد اما همان استاد با گفتن این جمله که شما سرباز هستید و باید در خط مقدم بمانید، با این کار مخالفت کرد! یا مثلاً فلان پزشک در دوران پیک کرونا اینترنها را مجبور میکرد تا در بخش مسمومین کشیک دهند. بخش مسمومین از آن جهت که دوران اوج گیری کووید ۱۹ بود و خطر ابتلا به ویروس کرونا هم بسیار وجود داشت، بخش خطرناکی بود که آموزش در آن اجباری نیست. اما پزشک مربوطه قلدرمآبانه میگفت اگر نمیخواهید به بخش مسمومین بروید، بروید درس را کلاً حذف کنید! تقریباً شرایط اینترنها در کل کشور به این شکل است. بین اینترنها اصطلاح بردهداری بسیار رایج شده، چون عملاً کاری که ما میکنیم بردگی برای سیستم بهداشت و درمان کشور است و این موضوع متأسفانه آنقدر برای ما اینترنها عادی شده که وقتی میگوییم اعتصاب کنیم کمتر کسی با ما همراه میشود و بسیاریشان هم میگویند اعتراض فایدهای ندارد و باید سوخت و ساخت. حتی در تجمع امروز هم بحث اصلاح آییننامه کارورزی جزو اولویتها نیست. بحث سر این است که ما خودمان هم قبول داریم که در این سیستم بردگی میکنیم و اعتراضی هم نداریم، اما حداقل دستمزد ما را منصفانهتر بدهید!»
یکی دیگر از کارورزان از تجربه تلخ کارورزی در بخش زنان یکی از بیمارستانهای دولتی میگوید: «تقریباً همه اینترنهایی که در بیمارستان […] آموزش دیدند، از شدت جو بد و به شدت بیمارگونه بیمارستان، رزیدنتها و اساتید، ترومای روحی داشتند. کارهای بدون هدف و بیخودی به آنان سپرده شده بود که صرفاً مثل یک ربات فقط برای گذراندن آن دو ماه مزخرف انجام میدادند. چندی پیش به یکی از پزشکان که استاد ماست گفتیم ما عملاً وقت استراحت نداریم پس حداقل به رزیدنتها بگویید اجازه دهند تایم نهار و شام بیشتری داشته باشیم. با عصبانیت جواب داد شما سرباز ما هستید و ۲۴ ساعته در اختیار مایید و حق ندارید به این چیزها فکر کنید! ایشان حتی میآمد و پاویون را چک میکرد تا مبادا اینترنی برای چند دقیقه خواب باشد!»
بسیاری از اینترنها نسبت به آییننامه شرح وظایف خود معترض بوده و خواهان اصلاح آن هستند. دبیرخانه آموزش پزشکی عمومی وعدههایی در راستای اصلاح این آییننامه داده است. این مصوبه مربوط به سال ۱۳۸۱ میباشد و تقریباً ۲۰ سال ویرایش نشده است. اینترنها میگویند با توجه به الکترونیک شدن بسیاری از امور و تغییر مسئولیتها ضرورت دارد این آییننامه بر اساس شرایط کنونی بیمارستانها مورد بازنگری قرار گیرد و اصلاح شود.
دستمزدهای ناعادلانه، کمک هزینههای ناکافی
دستمزد کارورزان در همهجا یکسان نیست. یکی از کارورزان در اینباره میگوید:
«در دانشگاه علوم پزشکی ایران و بطور کلی دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران، اینترنها بیشتر از ۱,۵ میلیون تومان نمیگیرند. در شهرستانها اما دستمزدها کمتر است. مثلاً در شیراز و یا یزد اینترنها ماهیانه ۱,۲ میلیون تومان دریافت میکنند. حتی من شنیدم که در برخی نقاط دریافتی اینترنها ۱ میلیون تومان است. اما در هیچ جا بیشتر از ۱,۵ میلیون تومان نیست. امسال وزارت بهداشت مصوب کرد تا ۲۰ درصد به دستمزد اینترنها افزوده شود اما با گذشت ۴ ماه، همین مقدار ناچیز هم فعلاً اجرایی نشده است.»
او در ادامه میافزاید:
«کمک هزینه دانشجویان دوره کارورزی برای دانشجویان مجرد ۱,۹ میلیون تومان و برای دانشجویان متأهل ۲,۱ میلیون تومان تعیین شده است. خندهدار است ولی همین را هم نمیدهند. ۴ ماه از سال گذشته اما یک ریال به کسی پرداخت نکردهاند. اعتراض ما هم به این مسئله است.»
کارورز دیگری هم بیان میکند:
«هر روز ارزش ریال پایینتر میآید و گرانی بیشتر میشود. رشته پزشکی هم رشتهایست که خرج زیادی دارد و چون اینترنها تقریباً به صورت کامل درگیر درس و کشیک هستند، عملاً نمیتوانند مانند بسیاری از دانشجویان بیرون از اینجا کار کنند تا خرج زندگی خود را بدهند. دستمزدمان بسیار کم است و فقط خرج رفتوآمد ده روزمان میشود. همین دستمزد را هم به موقع پرداخت نمیکنند. تا حالا سابقه نداشته که دستمزد اینترنها را سر موعد مقرر پرداخت کنند. من شنیدهام که اینترنهای دانشگاه شیراز ۹ ماه و اینترنهای دانشگاه شهرکرد هم ۱۴ ماه دستمزد معوقه دارند. خود ما هم از ابتدای امسال دستمزدی نگرفتهایم. یعنی اگر کسی وضع مالی خوبی نداشته باشد به هیچ عنوان نمیتواند در رشته پزشکی درس بخواند زیرا هزینهها بالاست و دستمزدها بسیار پایین.»
یک کارورز دیگر هم که فعالیت صنفی دارد میگوید:
«ما مشکلات اینترنها را بارها از طرق مختلف پیگیری کردیم. از طریق شورای صنفی جلساتی را با اینترنها گذاشتیم، نامه نوشتیم و امضا جمع کردیم منتها حوزه ریاست تاکنون پاسخ روشنی به مطالبات ما نداده است. فقط در تجمع قبلی که ۲۰ روز پیش برگزار شد به کارورزان معترضی که در تجمع حضور داشتند پیامک تهدیدآمیزی ارسال کردند که معوقات شما طی هفته آینده پرداخت خواهد شد، بدیهیست هرگونه ترک محل خدمت خلاف مقررات میباشد و با آن برخورد خواهد شد. یک هفته که هیچ، سه هفته هم گذشت اما هنوز خبری از پرداخت معوقات نیست.»
مسئولین دانشگاه چه میگویند؟
تلاش ما برای گفتوگو با مسئولین دانشگاه یه جایی نرسید. اساتید نیز با گفتن جملاتی کوتاه از قبیل «سلسله مراتب باید رعایت شود» و «اینترنها در مورد مشکلات آموزشیشان اغراق میکنند» از پاسخگویی طفره رفتند. اما شورای نمایندگان دانشگاه علوم پزشکی ایران در اطلاعیهای که بعد از پایان تجمع امروز منتشر شد اعلام کرد: «طبق مصوبه هیأت رئیسه افزایش کمک هزینه کارورزان پزشکی اعمال و معوقات آنها از این ماه واریز خواهد شد. افزایش مجدد حقوق کارورزان در دست پیگیری است و به محض کسب مجوز اعمال خواهد شد.»
کارورزان میگویند پیشتر مشابه این اطلاعیهها صادر شده اما در عمل نتیجه خاصی نداشته است.
گویا کسی عزم تغییر وضعیت موجود و اصلاح بنیادین آن را ندارد. کارورزان پزشکی عقیده دارند که مشکلاتشان با واریز ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان بیشتر حل نمیشود، بلکه مشکلات ریشهایتر از این مسائل است و باید به طور جدی حل شود. بسیاری از آنان در حل مشکلاتشان در قالب سبک و ترکیب مدیریت فعلی تردید دارند.