«جسدی در کار نیست، ما خودمان دفن کردیم…»
به او امان نامه دادند، به ایران بازگشت و «اعدام» شد. این نتیجه اعتماد یک زندانی سیاسی به وعده مقامهای امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی است.
تقریبا روزی نیست که خبر اعدام یک نفر در ایران منتشر نشود. از اینرو ایران در صدر جدول آمار اعدام در سراسر جهان قرار دارد. اما برخی موارد اعدام با بقیه متفاوت است. اعدام فیروز موسیلو، زندانی سیاسی کُرد در زندان ارومیه یکی از این موارد است.
چیزی که این اعدام را از متمایز میکند سو استفاده مقامهای امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی از اعتماد موسیلو است. مسئولان جمهوری اسلامی مدعی شده بودند که آقای موسیلو در قتل دو مرزبان ایرانی نقش داشته است، ادعایی که هیچگاه اثبات نشد. اما اتهامی که بر اساس آن فیروز موسیلو را اعدام کردند «محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام» عنوان شده است. فارغ از اینکه آیا عضویت در یک گروه سیاسی میتواند منجر به اعدام فردی شود یا خیر و با اتهامی که پیشتر گفته شده بود متناقض است، موضوعی که جلب نظر میکند نحوه دستگیری و اعدام است.
فیروز موسیلو پس از اینکه متوجه شد چه اتهاماتی به او وارد است، برای اثبات بیگناهی در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۸ ابتدا به سفارت ایران در عراق مراجعه و اماننامه دریافت میکند. او با اطمینان از اینکه اماننامه دارد و خطری جاناش را تهدید نمیکند به ایران باز میگردد و بلافاصله توسط نیروهای مرزی شهرستان سردشت دستگیر میشود.
موسیلو در دوران بازجویی و تفهیم اتهام از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق زندانی محروم بود. در نهایت روز ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۰، شعبه ۲ دادگاه انقلاب ارومیه او را به اعدام محکوم کرد. در واقع برخلاف وعدهای که سفارت جمهوری اسلامی در عراق به او داده بود و جاناش را تضمین کرده بود، اعتماد موسیلو به ثمر ننشست و نتیجه عکس داد.
باید اشاره کرده افرادی که با دریافت امانامانه به ایران بازگشتهاند و سپس اعدام یا به زندانهای طولانی مدت محکوم شدهاند، کم نیستند و این روش توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی تماما مسبوق به سابقه است. برای در حال حاضر شاکر بهروز، شهروند کُرد اهل ارومیه در پاییز ۱۳۹۷ پس از دریافت «اماننامه» از اقلیم کردستان عراق به ایران بازگشت و خود را به اداره اطلاعات ارومیه معرفی کرد. او توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران به اتهام «قتل یکی از اعضای سپاه پاسداران» بازداشت و به مدت یک سال و ۱۸ روز در بازداشتگاه این نهاد امنیتی واقع در پادگان المهدی سپاه پاسداران ارومیه تحت بازجویی و شکنجههای شدید جسمی و روحی برای انجام اعتراف اجباری قرار گرفت و نهایتا سه بار بار تغییر حکم در پروندهاش به اعدام محکوم شده است.
اعدام مخفیانه فیروز موسیلو
علاوه بر عدم رعایت مفاد اماننامهای که به فیروز موسیلو اعطا شد، نحوه اجرای حکم اعدام او نیز نشان میدهد که هیچ یک از حقوق اولیه متهم رعایت نشده است. به گفته یک منبع آگاه رئیس زندان ارومیه موسیلو را به بهانه «صحبت در مورد پروندهاش» از بند خارج میکند و به سلول انفرادی میبرد. ناگهان پس از مدتی خبر اعدام او منتشر میشود. این اقدام در حالی صورت میگیرد که فیروز موسیلو نه فرصت صحبت با خانوادهاش را داشته و نه اینکه وکیلی به او معرفی شده تا از جریان پرونده با خبر باشد. بر اساس قانون اطلاع از روند اعدام حق طبیعی متهم است که در مورد فیروز موسیلو رعایت نشده است.
در همین زمینه، سعید دهقان وکیل و حقوقدان به زمانه میگوید: «این نخستین بار نیست که در زندانهای ایران حقوق زندانی رعایت نمیشود و بدون اطلاع فرد و خانوادهاش، به طور مخفیانه حکم اعدام را اجرا میکنند.»
این وکیل در ادامه در رابطه با بحث اماننامه چینین میافزاید:
«ما در قانون چیزی در قالب “امان نامه” نداریم. اما در برخی استانها به منظور “پیشگیری از وقوع جرم” دادگستریها امکان صدور اماننامه را ایجاد کردهاند. در این موارد به کسانی که متواری هستند و پشیمان شدهاند، این فرصت داده میشود تا با معرفی خود از تخفیف در حکم برخوردار شوند. البته شرط برخورداری از این تخفیف آن است که نخست فرد خودش تسلیم شود و شاکی خصوصی نیز نداشته باشد.»
مواردی که البته به نظر می رسد در مورد فیروز موسی لو صادق بوده است. به گفته دهقان اگرچه بحث اماننامه پایه قانونی ندارد، اما در قانون موضوع اعمال تخفیف در حکم و حتی تبرئه پس از تسلیم داوطلبانه ذکر شده است. به این صورت که اگر فرد خودش داوطلبانه خودش را معرفی کند، می تواند مشمول تخفیف در حکم شود.
بر اساس ماده ۷ ماده ۲۹۳ قانون آيين دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب انقلاب، ۴۸ ساعت پیش از اجرای حکم اعدام موظفاند مراتب را به مقامات ذیربط و خانواده فرد و وکیل او اطلاع میدهند و همچنین این فرصت را برای فرد فراهم میکنند تا وصیتنامه خودش را بنویسد. موضوعی که در رابطه با فیروز موسیلو اجرا نشده است.
در ماده ۵۴۳ آیین دادرسی کیفری آمده است: «هرگاه اجرای حكم در محوطه زندان صورت گيرد، رئيس زندان يا نماينده وی نيز حضور میيابد. وكيل محكوم عليه نيز میتواند برای اجرای حكم حاضر شود.»
مسئله بعدی اجرای اعدام ناگهانی و بدون اطلاع قبلی است. چیزی که ما در پرونده نوید افکاری هم به خوبی آن را به خاطر میآوریم. حسن یونسی، وکیل خانواده افکاری پس از اعدام ناگهانی نوید افکاری در توییتر خود نوشت: «بر اساس آییننامه اجرای احکام قصاص، محکوم علیه حق دارد قبل از اجرای حکم با خانواده خود دیدار داشته باشد. برای اجرای حکم آنقدر عجله داشتید که نوید را از آخرین دیدار هم محروم کردید؟»
در فایل صوتی که از نوید افکاری منتشر شده بود، به وضوح مشخص است که او از برنامه اجرای اعدام خود اطلاعی ندارد و خانواده او نیز از این موضوع بیاطلاع بودند. گفته شد که دلیل اجرای حکم اعدام او نمایش «اقتدار نظام» بوده است. در واقع نظام قضایی جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن حقوق اولیه متهم تنها برای اثبات قدرت خود در موارد متعددی قوانین مصوب خودش را نیز نقض میکند.
ماجرای فیروز موسیلو یادآور وعدهای است که غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه روز ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ در جلسه شورای عالی قضایی به ایرانیان خارج از کشور داد. او گفت: «اگر [به ایران] بیایند قطعا به نفعشان است حتی اگر به پرونده آنها رسیدگی شود و حتی اگر رسیدگی قضایی، به محکومیت آنها ختم شود.»
محسنی اژهای در بخشی دیگر از سخناناش گفت افرادی که نگرانی دارند به محض ورود به مرز دستگیر و راهی زندان شوند و به اتهامات آنها رسیدگی نشود، میتوانند با هماهنگی با سیستم قضایی و بدون آن که بازداشت شوند، به کشور بازگردند.
اکنون تمامی این موارد برای فیروز موسیلو رخ داده است. موضوعی که به وضوح نشان میدهد نمیتوان حتی به وعده رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی هم اعتماد کرد.
فیروز موسیلو: قربانی ناپدیدسازی قهری
نحوه زندانی کردن فیروز موسیلو، بیاطلاعی خانواده او از محل نگهداریاش و اعدام ناگهانی و مخفیانه، آن هم بدون دسترسی به وکیل و حقوق اولیه از جمله مواردی است که پرونده موسیلو را زیر مجموعه «ناپدیدسازی قهری» قرار میدهد.
بر اساس تعریف سازمان عفو بینالملل، وقتی محل نگهداری متهم مخفی باشد و از وضعیت و سرنوشت او اطلاعی در دست نباشد، این فرد دچار «ناپدیدسازی قهری» شده است.
بسیاری از کسانی که در مواجهه با قوه قضائیه جمهوری اسلامی از طریق «ناپدیدسازی قهری» آسیب دیدهاند، هیچ حکم قضایی نداشتند. در واقع تحت لوای جمهوری اسلامی افراد بدون آنکه حتی از دلیل بازداشت خود مطلع باشند، تا مدتها در حبس موقت به سر میبرند.
سازمان عفو بینالملل در توضیح این موضوع میگوید: «افراد ناپدید شده اغلب هیچگاه آزاد نمیشوند و کسی از سرنوشتشان اطلاع نمییابد. قربانیان به طور مستمر زیر شکنجه قرار میگیرند و بسیاری از آنها کشته میشوند یا این که زیر سایه ترسناک قتل روز و شبشان را سپری میکنند. آنها میدانند که خانوادههایشان از محل نگهداریشان هیچ اطلاعی ندارند و احتمال این که کسی به یاری آنها بیاید بسیار ضعیف است.»
البته پرونده فیروز موسیلو نخستین موردی نیست که در جمهوری اسلامی رخ میدهد. این موضوع از اوایل انقلاب در جریان بود که شاید معروفترین آن اعدام و دفن بینام و نشان زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در گورستان خاوران است.