مقتدی صدر دست به قمار خطرناکی زده است. این روحانی شیعه که با گذشت هشت ماه از پیروزیاش در انتخابات پارلمانی عراق همچنان موفق به تشکیل دولت نشده بود، روز یکشنبه ۱۲ ژوئن از ۷۳ نماینده همسو با خود در مجلس عراق خواست از سمت خود استعفا دهند. او در نطقی مقابل نمایندگان هوادارش اعلام کرد:
من تصمیم گرفتم از مشارکت سیاسی کنارهگیری کنم تا هرگز با فاسدان شریک نباشم […] من در انتخابات بعدی نیز با فاسدان شرکت نخواهم کرد.
با این حساب، وظیفه تشکیل دولت مطلقاً بر دوش رقبای جریان صدر افتاده است، یعنی چارچوب هماهنگی شیعیان عراق که بلوکی متشکل از نیروهای وابسته به ایران، ائتلاف فتح، عصائب اهل الحق، ائتلاف دولت قانون نوری مالی، جریان حکمت ملی عمار حکیم و… است. چارچوب هماهنگی شیعیان پیشنهاد تشکیل یک دولت «وفاق ملی» را به صدر داده بود، اما او زیر بار نرفت و در عوض، ضربالاجلی ۴۰ روزه برای بلوک رقیب تعیین کرد که دولت ملی یا دولت اجماعی را تشکیل دهد.
استعفای نمایندگان جریان صدر شرایطی اتفاق افتاده که همه راهکارها را برای تشکیل دولت به بن بست انجامیده است. هم جریان صدر از تشکیل دولت ناتوان ماند و هم ابتکار ضربالاحل ۴۰ روزه به جایی نرسید.
در ماه ژانویه، صدر تلاش کرد با ائتلاف با حزب دموکراتیک کردستانِ مسعود بارزانی و حزب تقدم محمد الحلبوسی، رئیس سنی پارلمان عراق، دولت اکثریت را تشکیل دهد، اما نتوانست حد نصاب لازم را به دست آورد.
جریان صدر در وحدت سهجانبه استراتژیک با احزاب کرد و سنی (موسم به ائتلاف نجات میهن) همچنین سه بار برای انتخاب رئیسجمهور تلاش کرده و در هر سه نوبت شکست خورده است، اقدامی که اولین گام پیش از انتخاب نخستوزیر و تشکیل دولت محسوب میشود.
این اولین بار نیست که این روحانی شیعه نمایندگانش را از پارلمان بیرون میکشد، در واقع چیزی مشابه این اتفاق سه بار دیگر (در سالهای ۲۰۱۰، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸) نیز رخ داده است. با اینکه همه به این تغییر تاکتیکهای ناگهانی مقتدی صدر عادت دارند، اما تصمیم او برای پایان دادن به هشت ماه مذاکره بسیاری افراد را شوکه کرده است. آیا او با بیرون کشیدنِ نمایندگانش از پارلمان، قصد دارد وظیفه تشکیل دولت و پیامدهای احتمالی آن را بر دوش رقبایش بیندازد و به این ترتیب خود در مقام منتقد ظاهر شود؟
جریانی که ذاتاً اپوزیسیون است
گرچه بنا به ادعای خود صدر و هوادارانش، این کنارهگیری «فداکاری» برای خروج کشور از بحران و بنبست سیاسیای است که عراق ماههاست با آن دست و پنجه نرم میکند، اما در حقیقت باید آن را تمهیدی استراتژیک تفسیر کرد برای خروج جریان صدر از جایگاه «قدرت مستقر» و قرار گرفتن در جایگاه «اپوزیسیون».
بنا به تاریخ تحولات سیاسی دو دهه اخیر عراق، جریان صدر بیشتر یک نیروی اپوزیسیون بوده تا جریانی بوروکرات و دولتمرد. در مقام اپوزیسیون، حالا صدر و طرفدارانش میتوانند دوباره به خیابان بیایند و رقیب را به چالش بکشند، البته اگر شیعیان نزدیک به ایران بتوانند دولتی تشکیل دهد.
مقتدی صدر که در اکتبر ۲۰۲۱ با پیروزی در انتخابات حضور خود به نفر اول سپهر سیاسی عراق بدل شد، فرزند روحانی شیعه، محمد صدیق صدر، است که در زمان صدام حسین ترور شد.
در سال ۲۰۰۳ و پس از تشکیل جیش المهدی برای مقابله با اشغالگران آمریکایی بود که نام مقتدی صدر روی زبانها آمد. در زمانی که اکثر گروهها و احزاب شیعه با آمریکاییها همکاری میکردند، این روحانی بانفوذ شیعه بیرون قدرت باقی ماند. بیرون قدرت ماندن و مخالف و ناراضی بودن سرشت و سرنوشت صدر از آن زمان تا امروز بوده است.
رابطه پرفراز و نشیب با ایران را به همین ترتیب میتوان تفسیر کرد، رابطهای که که در سالهای اخیر رو به سردی رفته است. با تثبیت ایران در عراق پس از صدام، اپوزیسیون آمریکا به اپوزیسیون ایران بدل شد. این رهبر ۴۷ ساله حالا در مقابل رقبایش، یعنی شبهنظامیان شیعه نزدیک به تهران، به قهرمان ملیگرایی عراقی تبدیل شده است. شعار او در سالهای اخیر همواره «نه شرقی، نه غربی، دولت ملی» بوده است.
صدر که بهرغم پیروزی در انتخابات نتوانست اکثریت مطلق کرسیهای پارلمان را به دست آورد، خواستار برچیدهشدن نظام محاصصه (نظام تخصیص فرقهای مناصب سیاسی) است؛ سنتی که براساس آن همه احزاب شیعه باید در تشکیل «دولت اجماعی» نقش داشته باشند. این افق و هدف سیاسی را از بیرون دولت بهتر میتوان دنبال کرد تا از درون آن.
دولتی بیرون دولت؟
تا ازسرگیری جلسات پارلمان و جایگزینی نمایندگان مستعفی در پایان ماه ژوئیه، وقفه زمانیای وجود دارد که چندین سناریو برای آن میتوان متصور شد. و چه بسا مقتدی صدر و رقبایش دوباره برای تشکیل دولت بر سر میز مذاکره بنشینند. به هر روی چیزی که مسلم است آن است که تشکیل دولتی که جریان صدر بیرون از آن قرار بگیرد به بیثباتی و بحران سیاسی عراق دامن خواهد زد. صدر از همین حالا دولتی بیرون دولت است.
این در حالی است که نارضایتی عمومی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و عراق اسیر مشکلاتی چون کمبود آب، برق، افزایش قیمت مواد غذایی و خشکسالی است. انبار باروتی در انتظار جرقه. مقتدی صدر پیشتر نیز در برهههای گوناگون هواداران خود را به خیایانها آورده است و هیچ بعید نیست در صورت تشکیل دولت باز هم از این تاکتیک و نارضایتی عمومی استفاده کند.
در اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ عراق، جنبش طرفداران مقتدی صدر برای اولین در عراق پس از صدام نتوانست نقش اصلی را در هدایت اعتراضات به عهده بگیرد و معترضان بدون هیچ ابهامی نشان داند که کوچکترین اقدام شخصیتهایی مذهبی یا سیاسی فرقهگرا در جهت بهرهبرداری از اعتراضات را برنمیتابند. حالا که مرد دولت شدن برای مقتدی صدر آب و نانی نداشته او دوباره میتواند تلاش کند قهرمان ضد دولت باشد.
ضیاء الاسدی، یکی از اعضای جریان صدر، طی اظهار نظر مبهم و دوپهلویی میگوید:
ما فعلاً فراخوان تظاهرات نمیدهیم، گرچه چندین سناریو و گزینه داریم. منتظریم ببینیم دیگران چه میکنند. باید دید که مردم خودشان فراخوان تظاهرات را خواهند داد یا رهبری جریان صدر.
همین حالا نیز مجموعهای از ترورهای هدفمند در استان میسان هوادارن مقتدی صدر را در مقابل عصائب اهل حق (حزب شبهنظامی تحت حمایت ایران) قرار داده و انشعابات و اختلافات بین گروههای مختلف شیعیان به برخورد و درگیریهای خشونتآمیز تبدیل شده است. تظاهرات خیابانی مطمئناً این اختلافات بین شیعیان را وارد مرحله جدید وخیمتری خواهد کرد.