در روزهایی که کارگران و معلمان و فعالان مدنی چپ تحت فشارند، آقای مصطفی تاجزاده چهارشنبه یکم ژوئن / ۱۱ خرداد به اتاقی در کلابهاوس آمد، آنجا در برابر پرسشهایی در نقد انقلاب ۱۳۵۷ قرار گرفت که برآمده از گفتار راستگرایان سلطنتطلب بودند، و بدونِ هیچ معطلی، چپها و مارکسیستها را به استبداد و نخواستن آزادی در دوران انقلاب متهم کرد. حتی شاخدارتر، چنین جلوه داد که خاستگاه استبداد برآمده پس از تثبیت حکومت “جمهوری اسلامی” هم، خشونتطلبی و عدم وجود مطالبه آزادی در میان گروههای چپ و مارکسیستی بوده است. این کلیت تحریف تاریخی آقای تاجزاده است. او آینهای خمیده جلوی تاریخ گرفت و هم حقیقت آن را واژگون کرد و هم فکتهای تاریخی مسلماش را معوّج.
آقای تاجزاده در تحلیل فقدان آزادی در سطحی از انقلاب ۵۷ این طور روایت کرد: فضا پیش از این انقلاب چنان مارکسیستی بود که حتی مسلمانها (سازمان مجاهدین، “حتی بنیانگذاران آنها”) را مرعوب کرده بود و همه داشتند از مارکسیسم میآموختند. اما در مارکسیسم آزادی معنایی نداشت. و پس از انقلاب هم، چپها و مجاهدین خلق دنبال برگزار نشدن انتخابات و نداشتن قانون اساسی برای ده سال بودند. آقای تاجزاده سپس در ادامه چنین جلوه داد که این خمینی بود که سوار بر هواپیمای آزادی در فرودگاه نشست، گفت انتخابات برگزار شود و قانون اساسی نوشته شود.
همه جای این روایت تحریف تاریخ است.
اولاً، او در طی این روایت البته هیچ اشارهای به فتوای بنیانگذار برای قتل عام مارکسیستها و مجاهدین خلق نمیکند. و جز آن، روایت او گفتار خواهان جمهوری شورایی و اعطای خودمختاری به خلقهای مختلف ایران ــ که همگی دست بر قضا در انقلاب برای آزادی علیه دیکتاتوری شاه مبارزه کرده بودند ــ را در میان جریان چپ نادیده میگذارد. و اشاره نمیکند که چریکها میگفتند «زندهباد مبارزه مسلحانه که تنها راه رسيدن به آزادی است».
و احتمالا تا بهحال نگاهی هم به تصویرهای منتشرشده از اعتراضهای جنبش دانشجویی چپ یا حتی توئیتهای حمایت از زندانیان این جنبش نینداخته تا شعار «نان، کار، آزادی» را ببیند. آقای تاجزاده خودش میگوید: «شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود و نمیتوان آزادی را حذف کرد».
و در حالیکه آقای خمینی را بنیانگذار جمهوریت و آزادی در میان ملت ایران جلوه میدهد، پاسخی برای این پرسشها ندارد: چه کسی دستور سرکوب شوراهای مردمی، سرکوب کردها، عربها، ترکمنها، … را داد؟ بر نقاب آن نقابداران مسلحای که در کشتار نهم خرداد در خرمشهر (محمره) دست به کشتار زدند، عکس چه کسی چاپ شده بود؟
دستور روحالله خمینی بود و عکس او. خمینی نماد چه بود؟ دولت / حکومت، نمادِ نظام که قرار است خود را تثبیت کند و در این راه هیچ از خشونت کم نمیگذارد و کشتار به راه میاندازد.
برای آقای تاجزاده ــ آن طور که در مقدمات سخناناش گفت ــ شورش گرسنگان “خشونت” دارد و او از آنها به همین دلیل درست و حسابی دفاع نمیکند. به همین سیاق، باز به باور او، خشونت تثبیتگر نظام در سالهای ابتدایی انقلاب “کار مارکسیستها” است. اما برعکس، گروههایی انقلابی نیز بودند که همان ابتدا خطر تشکلیابی حول «رهبر روحانی انقلاب» را گوشزد کردند و با جمهوری اسلامی و رهبری آن دست به مبارزه زدند و نسبت به «فاشیسم» هشدار دادند.
آقای تاجزاده در ادامه برای دفاع از استراتژی خودش ــ «برویم همه از آقای خامنهای بخواهیم که دموکراسی برقرار کند» ــ شروع میکند به ساختن دوتاییهای تحریفشده دیگر. مثلا میگوید: «یک رهبر راه کره شمالی را میرود و یک رهبر راه کره جنوبی را». راه کره جنوبی؟ کره جنوبی کشوری بود در اشغال نظامی ایالات متحده و تحت حکومت یک دیکتاتوری نظامی ستمگر تا اواخر دهه ۸۰ میلادی اداره میشد. رهبران کره جنوبی این کشور را دموکراتیزه نکردند. اعتراضهای مردمی کرد. و البته آقای تاجزاده برای اینکه حفرهای را خالی نگذارد، تأکید میکند که مدافع اعتراض مردم است و مردم در حال فتح خیابان هستند.
استراتژی آقای تاجزاده چیست؟ سلطنتطلبها تاریخ را تحریف کردند و با ساختن ترکیبهای تقلیلگرایانهای مثل «ارتجاع سرخ و سیاه»، پوششی بر استبداد سلطنت پهلوی انداختند. حالا نوبت استراتژیست اصلاحطلب است که از این سرمایهی تأسفبرانگیز کیسهای برای خود بدوزد و در اعوجاج انداختهشده در گفتار سلطنتطلبانه، تحریف خودش را به نفع اصلاحطلبی و استبداد پس از جمهوری اسلامی وارد کند.
او چندین بار میگوید نباید گذشته را تحریف کرد. بله، باید آینه دیگری را در برابر خود آقای تاجزاده قرار داد.
بیشتر بخوانید:
یکی از ویژگی های جنبش چپ انتقاد پذیری آن است. در گروه کوه و دانشجویان پیشگام سنت خوبی وجود داشت به نام انتقاد و انتقاد از خود.
من با تکیه بر این سنت انتقاد تاجزاده را میپذیرم و تائید می کنم. به نظر من نویسنده چند مساله را با هم در آمیخته است و تحلیلی که ارائه داده است به این نتیجه رسیده است که تاجزاده تاریخ را تحریف میکند. چشم اسفندیار نیروهای چپ عدم باور به حاکمیت مردم بود. برداشتی که چپ از آزادی داشت هیچ ربطی به جامعه حقوقی و مدنی نداشت. برای همین زمانی که افسران رژیم سلطنتی را در دادگاه های فرمایشی اعدام کردند از حق برگزاری دادگاهی عادلانه دفاع نکرد.چپ خواهان بر قراری دیکتاتوری پرولتاریا بود. چپ از حق ازادی حجاب دفاع نکرد چرا که مبارزه با امپریالیسم برایش مهم تر از حقوق مدنی بود. اصولا دفاع از حقوق شهروندی برای چپ یک امر لیبرالی بود که به کار طبقه کارگر نمی آمد. چپ آزادی خواه نبود و به پارلمان و چند حزبی بودن اعتقادی نداشت. چپ خواهان برقراری حکومت شورا ها بود. در این مورد تاجزاده درست می گوید. در مورد خمینی باید گفت که او از اراده معطوف به قدرت عمل می کرد و برای رسیدن به قدرت پایبندی به اخلاق برایش بی معنی بود. او به خوبی میدانست چگونه توده مردم را فریب دهد و در این کار موفق شد. در اغاز از ازادی دفاع کرد و بعدا گفت مصلحت این بود. اینکه خمینی آزادی خواه نبود به این معنی نیست که چپ شیفته آزادی و حقوق مدنی بود.
شهروند / 02 June 2022
این مسئله باعث شگفتی است که هیچیک از منتقدین تاجزاده و حتی همین مقاله به سرکوب آزادی های فردی که حتی پیش از برامدن جنبش توده ای ایدئولوژیک شیعی سال ۵۷ شروع شده بود اشاره نمی کنند. سرکوب آزادی های فردی با تحمیل حجاب منع آواز خوانی زنان و موسیقی و شلاق زدن بخاطر خورون مشروب و رقص حتی در میهمانی های خانوادگی شروع شد .
حکومت تمامیت خواه اسلامی پشتیبانی انبوه توده ای را در اختیار داشت اما طلیعه سرکوب های بعد در تحدید آزادی های فردی اشکار بود
با عدم مطرح کردن دخالت تام و تمام حکومت اسلامی در آغاز بر آمدن به قدرت و با توجه به هواداری گسترده توده ای از خمینی منتقدین تاجزاده پیشاپیش در مقابل استدلال او شکست خود را تضمین می کنند چون تاجزاده هرگونه مخالفت با اراده جمعی توده ها را که در رهبری کریزماتیک خمینی تجلی می یافت به خشونت منتسب می کند و هوادار می یابد و شنوا می نماید
شاهد / 03 June 2022
اقای شهروند شما از سنت پیشگام و چریک فدایی سخن میگوییدکه شدیدا تحت نفوذ خط ارتجایی حزب توده و شوروی قرار داشت. شما عملکرد گروهتان را به انقلابیون چپ و مارکسیست تعمیم ندهید. تمام نیروها و سازمانهای انقلابی مارکسیست شیوه و عملکرد خمینی را که حکومت را از مردم و کارگران ربوده بود در ربطه با اعدام سران رژیم بدون دادگاه علنی و مرذمی و دیگر حرکات ارتجایی او شدیدا محکوم میکردند. شما چپ انقلابی را از دید جریان راست و توده ای چریکهای فدایی خلق میبینید. امروز هم دو جریان راست و ارتجایی مجاهدین انقلابی اسلامی تاجزاده و چریکهای پیشگام در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
فرهاد / 04 June 2022
در ابتدا باید بگویم تحلیل آقای ستایش کاملا صحیح است. من در تعجبم که چگونه سایت راست*** دیدگاه نیوز آن را منتشر کرد.
فرهاد / 04 June 2022
دوست گرامی فرهاد، من از یک سنت صحبت کردم نه از یک سیاست. این سنت قبل از انقلاب در گروه کوه جاری بود. من قبل از انقلاب دانشجو بودم و با گروه کوه همکاری میکردم. به قله که می رسیدیم جلسه انتقاد و انتقاد از خود داشتیم. این که بعدا در مسیر تحولات سیاسی انشعاب های سیاسی صورت گرفت مساله دیگری است که اصل سنت انتقاد پذیری را از بین نمی برد. در محیط باز و آزاد دانشگاه ها در سال اول سقوط سلطنت تقریبا تمام تشکلهای چپ در دانشگاه حضور داشتند و ما همگی با تفاوتهای سیاسی خود دوست بودیم و تبادل نظر می کردیم. وجه مشترک همه گروه های چپ باور به برقراری دیکتاتوری پرولتاریا بود. هیچ یک از آنها به برقراری جامعه مدنی و پارلمانتاریسم باور نداشتند. عدم باور به حاکمیت مردم و آزادی در انتخاب چشم اسفندیار جنبش چپ بود. شاید تنها کسی که با دیدگاه چپ به اهمیت تلاش برای حاکمیت دموکراتیک پی برد شکر الله پاک نژاد بود که متاسفانه اعدام شد و جنبش یکی از بهترین یاران خود را از دست داد.
شهروند / 04 June 2022