وکیلان مدافع (حمید نوری) حتی یک کاما را هم زیر سوال بردند و به جزییات غیر مهم گیر دادند.
یوران یالمارشون، وکیل مشاور
جلسات رسیدگی به اتهامهای حمید نوری ملقب به «حمید عباسی»، دادیار سابق زندان گوهردشت (رجاییشهر) که به دست داشتن در کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ متهم است، بعد از گذشت ۹ ماه و برگزاری ۹۳ جلسه با حضور ۶۰ شاکی و شاهد و ۱۲ کارشناس در حوزه حقوق بینالملل، تاریخ، فقه اسلامی و روانشناسی، در تاریخ چهارم می/ ۱۴ اردیبهشت، در شهر استکهلم به پایان رسید.
از این دادگاه به عنوان یک دستاورد بزرگ در تاریخ جنبش دادخواهیِ ایران یاد میشود زیرا یکی از عوامل اعدام دستهجمعی هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ در حالی بازداشت و محاکمه شد که هنوز حکومت جمهوری اسلامی بر سر کار است و اعدام، همچنان بخشی از سیاست سرکوب و حذف مخالفان سیاسی در این نظام.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هفتم تیر ماه سال جاری در سخنانی گفت که «خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است ….» چراغ سبزی برای سرکوب هر گونه مخالفت در شرایطی که کشور شاهد اعتراضهای گسترده معیشتی، کارگری و صنفی است.
اما هزاران صفحه سند، مدرک، ادله اثباتی، گزارش سازمانهای حقوق بشری، کتاب خاطرات زندانیان سیاسی سابق و خانواده بازماندگان، سخنان و نامههای سران سابق و فعلی جمهوری اسلامی، شهادت ۶۰ شاهد و شاکی تنها بخشی از مدارکی بود که در طول ۹۳ جلسه دادگاه حمید نوری مورد بررسی قرار گرفت.
شش روز پایانی دادگاه به ارائه آخرین دفاعیات و ادله اثباتی دادستانها، وکیلان مشاور شاکیان و شاهدان و نیز آخرین دفاعیات وکیلان مدافع حمید نوری اختصاص داشت. وکیلان نوری اساس دفاعیات خود را بر زیر سوال بردن شهادت شاکیان و شاهدان پرونده و نشان دادن تناقضهای موجود در این شهادتها گذاشته بودند. این در حالی بود که در دل دفاعیات خود آنان نیز تناقضهای فاحشی به چشم میخورد.
مطلب پیش رو به تناقضهای موجود در دفاعیات وکیلان حمید نوری میپردازد.
حمید نوری (عباسی) و زندان قزلحصار
دادگاه استکهلم در رسیدگی به پرونده حمید نوری، به موضوع اعدام زندانیان سیاسی وابسته به گروهها و احزاب چپ و هواداران سازمان مجاهدین خلق در فاصله ماههای مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت (رجاییشهر) رسیدگی کرد. حمید نوری که در تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۱۹/ ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در فرودگاه بینالمللی آرلاندای استکهلم بازداشت شد، به عنوان فردی که در بازه زمانی اعدام زندانیان سیاسی در دادیاری زندان گوهردشت مشغول به کار بوده و در این اعدامها مشارکت فعال داشته است، به دو اتهام «جنایت جنگی – در سطح بینالمللی» و «قتل عمد» متهم شد.
نوری از همان لحظه بازداشت، ۳۴ جلسه بازجویی نزد پلیس سوئد و همچنین هفت روز دفاعیات شخص خودش که در دو نوبت (نوامبر ۲۰۲۱ و مارس ۲۰۲۲) برگزار شد، تماما تاکید داشت که از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۲ در بخش اداری و دادیاری زندان اوین کار میکرده است، نه زندان دیگری.
وکیلان مدافع حمید نوری اما در روزهای سوم و چهارم ماه می که آخرین دفاعیات خود را ارائه دادند، دو بار به نقل از شهادت شادی صدر، از مدیران سازمان عدالت برای ایران، تأکید کردند که حمید نوری علاوه بر زندان اوین، در زندان «قزلحصار» هم کار کرده است. این ادعا از سوی وکلای مدافع در حالی مطرح شد که نه تنها خود حمید نوری تأکید کرده بود هیچگاه جز در زندان اوین، در زندان دیگری کار نکرده است، بلکه در مدارک و مستندات دادگاه و نیز شهادت شاکیان و شهود نیز سندی دال بر اینکه او در زندان قزلحصار کار میکرده، وجود ندارد.
اما چرا وکیلان مدافع حمید نوری به حضور او در زندان قزلحصار در دفاعیات نهایی خود اصرار داشتند؟ پاسخ کوتاه به این سوال میتواند این باشد که این پرونده در دادگاه استکهلم فقط به منظور رسیدگی به وقایع زندان گوهردشت (رجاییشهر) باز شد و در نتیجه وقایع زندانهای دیگر چندان اهمیتی برای دادگاه نداشت. وکیلان نوری هم از موضوع کار کردن او در زندان قزلحصار به عنوان ادلهای استفاده کردند تا نشان دهند «حمید عباسی» (نوری) آن فرد مورد ادعای شاکیان پرونده نیست و او در زندان قزلحصار هم علاوه بر اوین کار کرده است و روایتهایی درباره حضور او در این زندان نیز وجود دارد.
وکیلان نوری حتی سعی داشتند نشان دهند سالی که حمید عباسی (نوری) به گوهردشت منتقل شده، در واقع در زندان قزلحصار بوده و از موضوع کار کردن نوری در قزلحصار به عنوان یک تناقض یا حتی طرح این ادعا که شاهدان و شاکیان در مورد افراد مختلفی شهادت میدهند نه یک فرد مشخص به نام حمید عباسی (نوری) در پرونده استفاده کردند. در حالی که [فعلا] کسی او را در این زندان ندیده است اما از این طریق کوشیدند شهادت افراد حاضر در دادگاه را فاقد ارزش و اعتبار نشان دهند.
اولین بار در جریان جلسه چهلم دادگاه، زمانی که محمود رؤیایی، از هواداران سازمان مجاهدین خلق شهادت میداد، احتمال حضور حمید نوری در زندان قزلحصار مطرح شد. رویایی که مدتی از دوران محکومیت خود در دهه ۶۰ را در زندان قزلحصار گذرانده بود، زمانی که وکیل مدافع حمید نوری از او پرسید آیا در زندان قزلحصار نیز حمید عباسی (نوری) را دیده است، نتوانست این موضوع را تأیید یا رد کند و گفت: «بله دیدهام؛ اما یادم نیست.»
ادامه مکالمه وکیل مدافع حمید نوری و محمود رؤیایی درباره دیدن حمید عباسی (نوری) در زندان قزلحصار به شرح زیر است:
وکیل نوری: حالا یادتان نمیآید اما اگر بنا بوده که او در زندان قزلحصار بوده باشد و شما او را دیده باشید، این اتفاق کی ممکن است افتاده باشد؟
محمود رویایی: من به این دلیل میگویم بله، چون ناصریان را در قزلحصار دیده بودم. بعد از سال ۶۴ من ناصریان را در زندان قزلحصار دیده بودم. شاید این [حمید نوری] هم همراهش بوده اما من توجه نکردهام.
وکیل نوری: پس نظر شما این است که ناصریان و عباسی (حمید نوری) سال ۶۴ از زندان قزلحصار به زندان گوهردشت میآیند؟
محمود رویایی: من این را نگفتم. به احتمال قریب به یقین با هم بودهاند اما من عباسی را در قزلحصار ندیدم یا اگر دیدم یادم نیست. اما او را در گوهردشت دیدم.
وکیل نوری: سوال من این است که آیا ممکن است حمید عباسی (حمید نوری) در قزلحصار بوده باشد؟
محمود رویایی: ممکن است. شاید بوده باشد اما اگر بوده، از سال ۶۴ به بعد بوده نه قبل از آن.
در نهایت با وجود اصرارها و تلاشهای وکیل مدافع حمید نوری، محمود رویایی نتوانست تأیید کند که حمید عباسی (نوری) را در قزلحصار دیده است.
وکیلان مدافع حمید نوری در جریان دور پایانی دفاعیات خود که در ماه می ۲۰۲۲ برگزار شد، با نقل قول از شادی صدر و مرسده قائدی، تلاش کردند نشان دهند که حمید نوری (عباسی) در زندان قزلحصار مشغول به کار بوده و او آنجا دیده شده است.
در جلسه نود و دوم دادگاه، وکیلان نوری به نقل از مرسده قائدی، زندانی سیاسی سابق در دهه ۶۰ و از خانوادههای دادخواه خاوران گفتند که او «عباسی» (حمید نوری) را در زندان قزلحصار دیده است. مرسده قائدی جزو شاکیان و شاهدان دادگاه نبود.
زمانه به منظور راستیآزمایی ادعای مطرح شده از سوی وکیلان مدافع نوری با مرسده قائدی تماس گرفت و او در پاسخ به زمانه گفت هیچگاه و در هیچ مصاحبهای نگفته که حمید عباسی (نوری) را در زندان قزلحصار دیده است و اطلاع ندارد وکیلان حمید نوری بر چه اساسی این «ادعای کذب را از جانب او» مطرح کردهاند:
«من چنین چیزی نگفتم. اتفاقا خودم هم در دادگاه بودم و برایم عجیب بود که داشت تناقض در میآورد. من اصلا نوری را ندیدم و درست نیست. من در هیچ مصاحبهای چنین چیزی نگفتم و همهاش مکتوب وجود دارد. آنها هیچ سندی ندارند. برای من هم روشن نبود که چرا وکیل مدافع حمید نوری چنین چیزی گفت. امکان هم دارد مترجم اشتباه کرده باشد چون موارد دیگری را هم به اشتباه ترجمه کرد. اما اگر مشکل ترجمه نباشد، من هیچگاه نوری را در قزلحصار ندیدم. شاید زندانیان زن در گوهردشت نوری را دیدند ولی من شخصا نه …. من تا سال ۶۵ قزلحصار بودم. برخی از مقامها به آنجا میآمدند و آنها را دیدم ولی نه تنها من بلکه دخترهایی که آن زمان در بند مجردها بودند هم من نشنیدم که نوری را دیده باشند. اینها [مسئولان] رفت و آمد داشتند به همه زندانها اما اینکه آنجا کار کند خیر، من ندیدم.»
وکیلان مدافع حمید نوری در هر دو روز ارائه دفاعیات پایانی خود، دو بار نیز به شهادت شادی صدر، از مدیران سازمان عدالت برای ایران ارجاع دادند که گفته بود حمید عباسی (نوری) بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ -درباره سال ۶۶ گفته بود مطمئن نیست- در زندان قزلحصار کار کرده است.
شادی صدر در جریان جلسه هفتادوهفتم دادگاه به تاریخ ۲۳ مارس ۲۰۲۲/سوم فروردین ۱۴۰۱، در پاسخ به سوالات وکیلان مدافع حمید نوری که به بخشی از بازجوییهای او نزد پلیس نیز رجوع کرده بودند، گفت:
«ما برای کارمان یک تایملاین از زندگی حرفهای حمید عباسی تهیه کردیم که درست با تایملاین زندگی حرفهای ناصریان یا [همان] محمد مقیسه همخوانی دارد. بر این اساس ما میدانیم که حمید عباسی تا سال ۶۴ در زندان اوین بوده؛ به عنوان دستیار ناصریان که دادیار زندان اوین بوده. بین سالهای ۶۴ تا ۶۶ (در مورد ۶۶ مطمئن نیستم) دورهای در قزلحصار خدمت میکرده و بعد به گوهردشت منتقل شده. بنابراین زندانیانی هستند که در زندان قزلحصار او را دیدهاند.»
زمانه از شادی صدر درخواست کرد در صورت امکان نام زندانیانی که در زندان قزلحصار حمید نوری را دیدهاند و نیز تایملاینی که از او تهیه شده، ارائه کنند.
شادی صدر در پاسخ به زمانه گفت که خدیجه فتحعلی آشتیانی و عذرا خدری، دو زندانی سیاسی زن -و هوادار سازمان مجاهدین خلق- هستند که در مصاحبه با سازمان عدالت برای ایران اظهار داشتهاند حمید عباسی (نوری) را در قزلحصار دیدهاند.
این روایتها فعلا به صورت عمومی منتشر نشدهاند و زمانه مستقلا قادر به تأیید آنها نیست.
تایملاین زندگی حمید نوری که از سوی عدالت برای ایران تهیه شد نیز هنوز در دسترس نیست. به همین دلیل زمانه نتوانست به اطلاعات این تایملاین دسترسی داشته باشد.
اما در طرف مقابل مستندات متعددی وجود دارد که نشان میدهد حمید عباسی (نوری) از سال ۱۳۶۵ از زندان اوین به زندان گوهردشت (رجاییشهر) منتقل شده است. علاوه بر شهادت بسیاری از شاکیان و شاهدان و کتب و خاطرات زندانیان سیاسی که در دادگاه مورد استناد قرار گرفت، در ایران نیز «دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان»، نزدیک به بیت رهبر جمهوری اسلامی، سال ۱۳۸۷ کتابی به نام «رهایی از توهم» که خاطرات یک عضو سابق سازمان مجاهدین خلق است را منتشر کرده و در این کتاب اشاره شده سال ۱۳۶۵ ناصریان (قاضی مقیسه) به عنوان دادیار به زندان گوهردشت منتقل شده و دستیاری به نام «عباسی» داشته است.
همین سند نشان میدهد که حمید نوری در این سال به زندان گوهردشت منتقل شده و نوشتههای این کتاب نیز با خاطرات زندانیان و شهادت بسیاری از شاکیان دادگاه همخوانی دارد.
اما باید اضافه کرد که حمید نوری اعتراف کرده چند بار محدود به زندانهای گوهردشت (رجاییشهر) و قزلحصار برای انجام مأموریت رفت و آمد داشته است، گرچه همزمان تأکید کرده در این زندانها کار نکرده است.
نوری در روز دوم دفاعیاتش به تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱/چهارم آذر ۱۴۰۰ زمانی که دادستان در مورد دادیاری گوهردشت (رجاییشهر) از او سوال کرد، گفت او به زندان قزلحصار هم رفته و با کنایه گفت «کاش درباره قزلحصار که مظلوم واقع شده» از او سوال بپرسند.
حمید نوری با وجود اینکه پرونده دادگاه استکهلم مربوط به زندان گوهردشت بود و نه قزلحصار، هیچگاه نگفت در این زندان کار میکرده و حتی در توضیح دستیارهای ناصریان (قاضی مقیسه) زمانی که دادیار زندان قزلحصار بود -بدون اشاره به خودش- گفت که او دو کارمند داشته است.
این متهم کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ حتی در جریان ۳۴ جلسه بازجویی پلیس نیز بارها تأکید کرده است که تنها در زندان اوین مشغول به کار بوده و چندین مرتبه، زمانی که پلیس در مورد انتقال زندانیان از اوین به گوهردشت و موضوعات مشابه از او سوال میپرسد، در پاسخ میگوید در تهران و کرج چهار زندان وجود داشته و او تنها در اوین کار میکرده است.
حمید نوری در یکی دیگر از جلسات بازجوییاش به تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۲۰/ ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ضمن اینکه توضیح میدهد به زندانهای گوهردشت، قزلحصار و قصر رفته است، تأکید کرده که تنها در زندان اوین «کار» کرده است.
نوری در ادامه همین جلسه بازجویی توضیح داده است در سالهایی که در «دادیاری» کار میکرده، حدود ۱۰ تا ۱۵ مرتبه به دو زندان گوهردشت و قزلحصار رفت و آمد داشته است.
یکی از مواردی که در دادگاه بارها به آن رجوع شد، لیست شماره تلفنها و پیامهای حمید نوری بود که در میان آنها تعداد زیادی از کارمندان و دادیارهای زندانهای اوین و رجاییشهر (گوهردشت) به چشم میخوردند اما در لیست شمارههای تلفن حمید نوری که به دست پلیس سوئد بازیابی شده و به رؤیت زمانه هم رسیده است، هیچ شمارهای مربوط به زندان قزلحصار وجود ندارد، جز یک مورد که نوشته شده «گ… قزل» و مشخص نیست آیا منظور از «قزل» همان زندان قزلحصار است یا اسم فامیل است. زیرا در موارد دیگر، اسامی به گونهای در تلفن همراه حمید نوری ذخیره شدهاند که اسم فامیل فرد و زندانی که در آن کار میکرده مشخص شده است.
حمید نوری حتی در جریان دومین دور از دفاعیاتش که در تاریخ هشتم مارس ۲۰۲۲/ ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ برگزار شد، وقتی در مورد شماره تلفنهایی که در تلفن همراهش بود از او سوال شد، چنین پاسخ داد:
«زندان رجاییشهر و اوین خیلی به هم مرتبط بودند چون یک حوزه دادگستری هستند و اسامیای که در تلفن من هست، سه چهار نفرشان مربوط به همان چند باری است که به رجاییشهر رفتم. من بعد از اینکه بازنشسته شدم باز هم چند باری به رجاییشهر رفتم .…»
مضاف بر همه این موارد، حمید نوری برای مثال در نخستین جلسه از دفاعیاتش که در تاریخ سهشنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۲۱/ دوم آذر ۱۴۰۰ برگزار شد، ضمن «نمایشنامه خواندن اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷»، صحبتهایش را با تأکید بر این موضوع آغاز کرد که «حمید نوری، معروف به حمید عباسی از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۲ در زندان اوین» کار کرده است.
حمید نوری در دومین روز ارائه دفاعیاتش به تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱/چهارم آذر ۱۴۰۰، در پاسخ به سوال دادستان که از او پرسید در زندان معمولا چه لباسی میپوشیده، گفت:
«در آن هشت سال زندان اوین فقط کت و شلوار و لباس اسپورت میپوشیدم.»
یعنی نوری کاملا آگاهانه به روی این مسأله تمرکز داشت که تنها در زندان اوین کار میکرده است و همچنان صحبت از اینکه در زندان دیگری غیر از اوین -مانند قزلحصار- کار میکرد در میان نیست و حتی با توجه به شیوهای که وکیلانش برای دفاع انتخاب کرده بودند و نیز محدود شدن پرونده به زندان گوهردشت، اگر اظهار میکرد در زندان قزلحصار هم کار کرده، اتهامی بابت آن متوجه او نبود.
نوری اما در همین دومین روز دفاعیاتش به نکته مهمی اشاره کرد. او در پاسخ به دادستان وقتی در مورد روسای زندان اوین سوال پرسید، گفت «حسین مرتضوی» بین سالهای ۶۶ و ۶۷ مسئول زندان اوین بود و با حفظ سمت رئیس زندان رجاییشهر هم بود:
«او در نامهنگاریها اینطور امضا میکرد که رئیس زندان اوین/رجاییشهر، سید حسین مرتضوی ….»
این موضوع نشان میدهد که دستکم ریاست و حوزه قضایی دو زندان اوین و گوهردشت (رجاییشهر) در یک بازه زمانی خاص یکی بوده و احتمال اینکه نوری در یک مقطع به هر دوی این زندانها رفت و آمد مکرر داشته و کار میکرده، بیشتر از دیگر زندانهاست. با وجود این، هنوز هیچ سندی دال بر اینکه او حتی در یک بازه زمانی کوتاه در زندان قزلحصار کار کرده باشد، در دسترس نیست.
در بخش دیگری از جلسه دوم دفاعیات حمید نوری، دادستان تصویری از قاضی مقیسه (ناصریان) را به نمایش گذاشت و از حمید نوری پرسید او قبل از زندان اوین کجا کار میکرد؟
پاسخ نوری چنین بود:
«زندان قزلحصار و رجاییشهر. به زندان اوین رفت و آمد میکرد و وقتی آقای حداد نبود او میآمد به جایش. آقای حداد یک ماه سال ۶۷ رفت حج و ناصریان به جایش آمد. دادیار بود.»
«دادیار سابق زندان گوهردشت» بارها در جریان هر دو دور دفاعیاتش به شیوههای گوناگون تأکید کرد که تنها در زندان اوین مشغول به کار بوده است.
برای بررسی این بخش تنها به یک مورد دیگر بسنده میشود: او در جریان ششمین روز دور اول دفاعیات خود، زمانی که یکی از وکیلان مشاور در مورد چشمبند زندانیان از او سوال پرسید، در پاسخ گفت:
«من ۱۰ سال در زندان اوین کار کردهام و چندبار به زندان قزلحصار و چند بار به زندان رجاییشهر رفتهام. حتی یک مورد چشمبند به جز چشمبندهای تولید کارگاه اوین ندیدم ….»
نهایتا حمید نوری هرگز انکار نکرد که به زندان قزلحصار -چند بار- رفت و آمد داشته است. البته زندانیان دیگری هم وجود دارند که در زندان قزلحصار زندانی بودهاند اما هیچکدام حمید نوری را در این زندان ندیدهاند. زندانیانی مانند روم افشم، ایرج مصداقی، رضا شمیرانی، محمود خلیلی، مهرزاد دشتبانی، علیرضا اکبری سپهر، حمید اشتری، محمد خدابندهلو، مهدی اسحاقی، مهدی اصلانی و بسیاری دیگر که همگی جزو شاکیان و شاهدان پرونده حمید نوری در دادگاه استکهلم بودند.
وکیلان حمید نوری اما بر خلاف ادعاهای موکل خود، در شرایطی که هر شهادتی را با جزییترین بررسی، برچسب تناقض زدند و فاقد اعتبار نشان دادند، برای تبرئه نوری و تأکید بر عدم حضور او در زندان گوهردشت، در جریان دفاعیات پایانی خود به روایتهایی که دستکم تا اکنون قابل اثبات و راستیآزمایی نیستند، استناد کردند.
وقتی وکیلان نوری شهادتهای مشابه را «هماهنگشده» خواندند
در حالی که وکیلان مدافع حمید نوری بخش اعظم آخرین دفاعیات خود را بر پایه تناقضهای موجود در شهادتهای شاکیان و شاهدان پرونده بنا کرده بودند، در مواردی که صحبتهای شاکیان و شاهدان همخوانی داشت، آنها را متهم به تبانی کردند.
وکیلان مدافع نوری همچنین ادعا کردند افرادی که در دادگاه شهادت دادند، تحت تأثیر یکدیگر قرار گرفتهاند و وقایع سال ۶۷ به مرور زمان گستردهتر شده است.
آنان این موضوع را در حالی مطرح کردند که قصد داشتند نشان دهند شهادت افرادی که در دادگاه حاضر شدهاند درباره شناسایی «حمید عباسی» (نوری) فاقد اعتبار است زیرا در جلسات دادگاه از همه شاهدانی که حمید عباسی را دیده بودند، درباره چهره، شکل ظاهری و لباسهای او سوال شد.
وکیلان مدافع نوری در حالی که برخی موضوعات مهم مانند اعدامها را نادیده گرفتند، بر روی این مورد تأکید زیادی داشتند و اغلب از شاهدان در مورد چهره، شکل ظاهری و نحوه لباس پوشیدن حمید عباسی و تُن صدایش، رنگ لباس پاسدارها و زندانبانها سوالات متعددی کردند و تلاش داشتند از دل روایتها تناقض بیرون بکشند.
وکلای مدافع حمید نوری در آخرین روز دادگاه چنین گفتند:
«ما ادعا میکنیم توصیفهایی که در مورد لباس و چهره این عباسی شده، با هم فرق دارند و هر کدام (از شاهدها) از اینطرف و آنطرف گفتهاند ….»
اغلب شاهدان در دادگاه -جز یکی دو مورد- تأکید داشتند که رنگ موهای حمید عباسی (نوری) «سیاه» بوده اما وکیلان او اظهار داشتند که «در ایران افراد عمدتا مویشان سیاه است!» و با این استدلال تلاش کردند نشان دهند شهادت افرادی که در پیشگاه دادگاه حاضر شدهاند چندان قابل قبول نیست.
در مواردی که بین شهادتها اتفاق نظر وجود داشت، وکیلان نوری یا سعی داشتند آن را متأثر از هم جلوه دهند و در مواردی نیز به صورت تلویحی آن را تبانی میخواندند.
آنان با وجود اینکه اظهار داشتند از شاهدان «انتظار ندارند با سانتیمتر و دقیق همه چیز را بازگو کنند» اما موارد محدودی را که خلاف دیگر شهادتها بودند، بسیار پررنگ و متناقض نشان دادند و نه تنها روی سانتیمتر حساسیت داشتند و تکتک آنها را بازگو کردند، بلکه تأکید کردند که شاهدان درباره افراد متفاوتی صحبت کردهاند، نه یک فرد مشخص.
با این حال آنها روی اظهارات شاهدان درباره قد حمید عباسی (نوری) بسیار تأکید داشتند و این نکته را مورد توجه قرار نمیدادند که شاهدان اغلب در شرایط بسیار پر استرس، یا در راهروی مرگ یا در مواقعی که آنان را صدا کرده بودند تا برای مقاصد مختلف از بند بیرون ببرند، فردی مانند حمید نوری را دیدهاند و طبیعی است در چنین شرایطی که سایه مرگ بر سر زندانی سنگینی میکرده، آخرین چیزی که به آن فکر کرده باشند، قد حمید نوری یا ناصریان (مقیسه) بوده باشد.
گویی وکیلان انتظار داشتند زندانیان در آن زمان متر همراه خودشان داشته باشند تا قد نوری را دقیق محاسبه کنند اما نتیجتا آنها بر اساس آنچه در حافظه تصویریشان مانده، کوشیدند شکل ظاهری نوری از جمله قد او را بیان کنند.
در راستای همین شیوهای که وکیلان نوری برای دفاع پایانی خود انتخاب کردند، جایی که شهادت (شهادتها) در مورد ظاهر و چهره حمید نوری با هم فرق داشت، ادعا کردند که شاهدان درباره چند فرد متفاوت صحبت میکنند و زمانی که شهادتها مشابه بود، بدون ارائه هیچ سندی شاهدان را متهم به تبانی کردند.
برای مثال، جلسات دادگاه حمید نوری در روزهای دهم تا هجدهم نوامبر ۲۰۲۱ در شهر دورسِ واقع در آلبانی برگزار شد و شهادتهای هفت نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نامهای محمد زند، مجید صاحبجمع، اصغر مهدیزاده، اکبر صمدی، محمود رؤیایی، حسین فارسی و حسن اشرفیان در این روزها ارائه شد.
شش نفر از این هفت نفر در زمان شهادتشان برای توصیف فُرم بینی حمید نوری از اصطلاح «دماغ عقابی» استفاده کردند و وکیلان حمید نوری مدعی شدند «این موضوع واضح و آشکار نشان میدهد همه اعضای مجاهدین با هم حرف زدهاند و تحت تأثیر هم قرار گرفتهاند».
در واقع وکیلان مدافع حمید نوری بدون ارائه هر گونه سند و مدرکی، به صورت غیرمستقیم این اتهام را متوجه تعدادی از شاهدان میکنند که «تبانی» کردهاند یا تحت تأثیر دیگران هستند. ادعایی که بدون پشتوانه محکم، تنها به منظور مخدوش کردن شهادتها از آن بهره گرفته میشود.
دلیلهای متفاوت حمید نوری و وکیلانش برای حذف برخی شمارهها در موبایل نوری
پلیس سوئد پس از ماهها موفق شد بخشی از پیامها و شماره تلفنهای حذف شده در تلفن همراه حمید نوری را بازیابی کند. حمید نوری جمعا هفت هزار و ۲۹۱ شماره روی تلفن همراهش ذخیره داشته که یک شب قبل از سفر به سوئد، ۲۵۲ شماره را حذف کرده بود اما قبل از اینکه آنها را کامل حذف کند، از شمارهها اسکرینشات (نماگرفت) گرفته و برای دخترش ارسال کرده بود تا بتواند بعدا دوباره به آنها دسترسی پیدا کند.
بر اساس اسناد دادگاه که به دست زمانه هم رسیده است، او اسامی خاصی مانند «مقیسه»، «نیری»، «حاجی» و «زندان» را جستوجو و حذف کرده است. در میان شمارههای حذف شده از تلفن همراه حمید نوری، اسامی افرادی چون محمد مقیسه، حسینعلی نیری، حاکم شرع و عضو «هیأت مرگ» در زمان اعدامهای سال ۶۷، قاسم مزینانی، مشاور قضایی و امنیتی سازمان بازرسی کل کشور، مجید قدوسی، دادیار زندان اوین در دهه ۶۰، محسن حاجیلو، مجری صداوسیما و علیاصغر حاجزمانی، مالک مجتمع نگین کیش دیده میشود.
حمید نوری در دادگاه تایید کرد شماره «نیری» که حذف کرده بود، شماره حسینعلی نیری، حاکم شرع و از اعضای هیأت مرگ بوده است.
در جریان هشتادوششمین جلسه دادگاه، دادستان پیامهای رد و بدل شده دختر و همسر حمید نوری به تاریخ هشتم نوامبر ۲۰۱۹/ ۱۷ آبان ۱۳۹۸، یعنی یک روز قبل از سفر او به سوئد را نمایش داد که دخترش در این مکالمه به مادرش توضیح میدهد پدرش (نوری) و همسرش (داماد نوری) مشغول پاک کردن اطلاعات تلفن همراه حمید نوری هستند.
نهایتا زمانی که دادستان از حمید نوری پرسید چرا شماره تلفن افراد مشخصی را یک شب قبل از سفر به سوئد از موبایلش حذف کرده و آنها را برای موبایل دخترش ارسال کرده است، نوری در پاسخ چنین گفت:
«شمارهها را پاک کردم چون مهمان آقای هیرش صادق ایوبی (همسر دخترخوانده نوری) بودم. من تأیید میکنم این کار را کردهام چون مهمانِ ایشان بودم و او قبلا شمارههای من را درآورده بود و مزاحمت برای دوستان و همکاران من ایجاد کرده بود. سال ۲۰۱۸ هم که آمده بودم همه شمارههایی را که احتمال میدادم بردارد و مزاحمت ایجاد کند، پاک کرده بودم. بعد که برگشتم دوباره همه را نوشتم. این سری هم که آمدم دوباره احتمال این کار را میدادم و برای همین شبی که داشتم میآمدم، شمارههایی را که احتمال میدادم باز ایشان در بیاورد و مزاحمت ایجاد کند، حذف کردم. بعد فرستادم برای دخترم که بعد از برگشتن از مسافرت دوباره “سیو” (ذخیره)شان کنم. کلش همین بود.»
حتی زمانی که دادستان پرسید چرا شماره زندانها را حذف کرده، چون این موارد شماره افراد نبودهاند که «هیرش صادقایوبی» بتواند مزاحم آنها شود، نوری در پاسخ گفت رجاییشهر (گوهردشت) و اوین را حذف کردم چون «زندانهای حساسی» هستند.
حمید نوری با تأکید چند باره اشاره کرد تنها دلیل حذف کردن شماره تلفنها عدم اعتماد به هیرش صادقایوبی بوده و جلوگیری از مزاحمتهای او، برای آشنایانی که دارد.
در دفاعیات پایانی، وکیلان نوری اما با استناد به این موضوع که ایرج مصداقی تعدادی از عکسهای حمید نوری را منتشر کرده است، چنین ادعا کردند که نوری به دلیل نگرانی از این موضوع که «همسر دخترخواندهاش» عکسهای او را برای دیگران از جمله مصداقی ارسال میکند، اقدام به پاک کردن برخی اطلاعات در تلفن همراهش کرده است. حمید نوری اما در دفاعیاتش هیچ اشارهای به ارسال عکس از سوی هیرش (آرین) صادقایوبی به کس دیگری نکرد.
این تناقض بزرگ در صحبتهای وکیلان حمید نوری در حالی است که موضوع عکس و ارسال آن برای فرد دیگر، در میان نبوده است.
وکیل مدافع حمید نوری گفت دلایل نوری برای پاک کردن شماره تلفنها کاملا درست بوده و اثبات میشود و آن را به موضوع عکسهایی که هیرش صادقایوبی در اختیار ایرج مصداقی قرار داده مرتبط کرد و ادعا کرد به این دلیل نوری نگران بوده است در حالی که حمید نوری اطلاع نداشته هیرش صادقایوبی ممکن است این عکسها را در اختیار شخص دیگری بگذارد -عکسها و فیلمهایی که نوری خودش برای هیرش صادقایوبی ارسال کرده بود-، ضمن اینکه موضوع اساسا عکس نبوده، بلکه شماره تلفنها بوده است.
دادگاه «صلاحیت ندارد»!
وکیلان مدافع حمید نوری در پایان دادگاه و ارائه دفاعیات خود خواستار ابطال کیفرخواست و لغو غرامت شدند. آنها با این استدلال که «برگزاری دادگاه حمید نوری هیچ نفعی برای دولت سوئد ندارد و جرم در این کشور صورت نگرفته است»، چنین خواستهای را مطرح کردند.
آنان در دور پایانی دفاعیات خود نیز با استناد به دو نظریه حقوقی کوشیدند نشان دهند دادگاه استکهلم صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد زیرا معتقد بودند جنگ بین جمهوری اسلامی و مجاهدین زیرمجموعه یک نزاع بینالمللی نبوده و دوم، زمان زیادی از وقوع جرم گذشته که سوئد امکان ورود به آن را ندارد.
این در حالیست که نه تنها دستکم چهار کارشناس حقوق بینالملل در این دادگاه حاضر شدند و با ارجاع مشخص و دقیق به کنوانسیون ژنو شهادت دادند که حتی در نزاعهای محلی هم باید حداقل محافظت از جان شهروندان و زندانیان و گروگانهای جنگی صورت بگیرد بلکه دادستان در پایان جلسه دادگاه گفت هیچ محدودیتی برای دادگاههای سوئدی برای رسیدگی به چنین پروندههایی وجود ندارد و بر اساس حقوق ملتها این دادگاه صلاحیت دارد.
دادستان همچنین تأکید کرد که در تاریخ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۰/ دوم دی ۱۳۹۹، دولت سوئد اجازه صدور کیفرخواست را داده است.
همه ی مطلب را خواندم، ولی متأسفانه وقتم را تلف کردم. ناگفته های بسیار مهم و جالبی در رابطه با دادگاه نوری بود، ولی نمی دانم چرا نویسنده ی محترم این همه دقت و موشکافی روی موضوعات بی اهمیت کرده؟
موشکاف / 13 July 2022
مقاله تحقیقی جالبی که کار زیادی بر روی آن انجام شده است. سپاس
کاوه / 14 July 2022