با توجه به رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی و هاشمی رفسنجانی احتمال می‌رود که یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران با اقبال مردمی کمتری مواجه شود. در این میان نقش فیلم‌های انتخاباتی و تأثیرگذاری این نوع فیلم‌ها را نباید ندیده گرفت.

فیلم‌های انتخاباتی آیا می‌توانند انتخاب بین بد و بدتر را انتخاب بین خوب و خوب‌تر جلوه دهند؟
فیلم‌های انتخاباتی آیا می‌توانند انتخاب بین بد و بدتر را انتخاب بین خوب و خوب‌تر جلوه دهند؟

تا پیش از آن‌که شورای نگهبان اسامی نامزدها را به‌طور رسمی اعلام کند، علاوه بر خبرهای ضد و نقیض درباره رد یا تأئید صلاحیت نامزدها، خبرهای مختلفی هم از اعلام آمادگی برخی از کارگردانان سینما برای ساختن فیلم‌های تبلیغاتی نامزدها منتشر شد که در آن میان نام برخی از هنرمندان مطرح هم به چشم می‌خورد.

این امر نشان می‌دهد که سیاست‌بازان و سیاستمداران جمهوری اسلامی از تأثیر و اهمیت فیلم‎های تبلیغاتی و هم‌نشینی نام‌شان با نام کارگردانان و هنرمندان سینما به‌خوبی آگاهی دارند. اما با این حال سابقه فیلم‌های تبلیغاتی در گیر و دار انتخابات و فرا‎گیر‌ شدن این نوع فیلم‌ها در ایران شاید به کمتر از دو دهه می‌رسد.

فیلم‌های انتخاباتی در جمهوری اسلامی

پایان یافتن دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و انتخابات هفتم را شاید بتوان سرآغاز ساخت فیلم‌های تبلیغاتی برای نامزدهای ریاست جمهوری دانست. فیلم‌های انتخاباتی آن دوره، به علت پایین بودن کیفیت ساخت‌شان چندان تأثیرگذار نبودند و طبعاً خاطره زیادی هم از آن‌ها در ذهن‌ها نمانده است.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۰ فیلم تبلیغاتی محمد خاتمی به نام «استاده‌ام چو شمع» به کارگردانی بهروز افخمی تولید شد و ظاهراً تأثیر زیادی هم بر نتیجه انتخابات و اقبال خاتمی در آن دوره داشت.

انتخابات سال ۱۳۸۰ در فضای پرالتهاب پس از سال ۱۳۷۶ و در سایه بحران‌هایی چون قتل‌های زنجیره‌ای، حادثه کوی دانشگاه و ترور سعید حجاریان انجام شد.

فیلم تبلیغاتی خاتمی در سال ۱۳۸۰

خاتمی در آن زمان هنگام ثبت نام، در برابر خبرنگاران با «چشمانی گریان» ظاهر شد و اطمینان داد که بر عهدش با مردم پا برجاست. او در پایان سخنانش این شعر را خواند:

«در عاشقی گریز نباشد ز سوز و ساز
استاده‌ام چو شمع، مترسان ز آتشم»

بر اساس همین موتیو بود که فیلم تبلیغاتی و اثرگذار او ساخته شد.

سیاست‌بازان و سیاستمداران جمهوری اسلامی از تأثیر و اهمیت فیلم‎های تبلیغاتی و هم‌نشینی نام‌شان با نام کارگردانان و هنرمندان سینما به‌خوبی آگاهی دارند.

اما در سال ۱۳۸۴، اهمیت ساخت فیلم‌های تبلیغاتی هم برای نامزدها، هم برای کارگردانان و همچنین نزد مردم روشن‌تر شد. در این دوره، همه متوجه شدند که چگونه یک فیلم انتخاباتی می‌تواند بخت یک فرد ناشناس را در انتخابات ریاست جمهوری افزایش دهد.

نامزدها در انتخابات دو دوره‌ای سال ۸۴ برای ساخت فیلم‌های تبلیغاتی‌شان از فیلمسازان شناخته‌شده‌ای استفاده کردند. این فیلم‌ها بر آرای رأی‌دهندگان هم بی‌تأثیر نبود.

تأثیرگذارترین فیلم آن دوران، فیلم انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد ساخته جواد شمقدری بود که موجب شد نام سازنده‌اش که تا آن زمان، تنها به عنوان کارگردان و فیلمنامه‌نویس حوزه «دفاع مقدس» مطرح می‌شد، به یک نام آشنا بدل شود و زمینه‌ها را برای ترقی او در عرصه سیاست فراهم آورد. شمقدری همراه احمدی‌نژاد به دولت رفت، ابتدا مشاور فرهنگی او شد و سپس به عنوان معاونت سینمایی وزارت ارشاد منصوب گشت.

گزیده‌ای از فیلم‌های تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری در فاصله سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴

در این فیلم، احمدی‌نژاد فردی ساده‌زیست و «مردمی» نشان داده می‌شد که در خانه‌ای محقر در محله نارمک تهران زندگی می‌کرد. بینندگان این فیلم که آن زمان هنوز با احمدی‌نژاد آشنایی نداشتند، می‌بایست با دیدن ملاقات‌های به ظاهر مردمی او ، به شیوه مدیریت‌اش که در آن زمان شهردار تهران بود پی ببرند.

در سال ۸۴، بقیه نامزدها برای ساخت فیلم‌های‌شان از هنرمندان صاحب‌نام و شناخته‌شده سینمای ایران استفاده کردند.

فیلم تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی را کمال تبریزی ساخت و فیلم انتخاباتی مصطفی معین کار رخشان بنی‌اعتماد بود. پس از پخش دومین قسمت این فیلم، ستاد تبلیغاتی معین خبر داد که صدا و سیما این فیلم را ناقص و با سانسور پخش کرده است.

شمقدری که کارگردان شناخته‌شده‌ای نبود، با ساختن فیلم تبلیغاتی احمدی‌نژاد به مقام و منصب دست یافت.

در آن دوره از انتخابات ریاست جمهوری، محسن رضایی از رسول ملاقلی‌پور و علی لاریجانی از مهدی فخیم‌زاده برای ساخت فیلم‌های انتخاباتی‌شان یاری جسته بودند. محسن مهرعلیزاده هم سراغ محرم زینال‌زاده رفته بود که برایش فیلم بسازد.

پس از دو دوره پربار فیلم‌سازی در عرصه انتخابات، در سال ۱۳۸۸ هم نام کارگردان‌های مطرح سینما در کنار نام نامزدهای انتخابات قرار گرفت: مجید مجیدی و احمدرضا درویش فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی را ساختند؛ علی معلم، ضیاالدین دری و بهروز افخمی برای مهدی کروبی فیلم ساختند؛ محمدعلی فارسی برای محسن رضایی، و در نهایت، باز هم جواد شمقدری برای محمود احمدی‌نژاد دست به کار ساختن فیلم‌های انتخاباتی شدند.

شمقدری در فیلمی که برای احمدی‌نژاد ساخت، بار دیگر بر «مردمی» بودن او تأکید کرد و همچنین «دستاورهای» دولت نهم به ویژه در عرصه انرژی هسته‌ای را چاشنی کارش کرد.

فیلم تبلیغاتی محسن رضایی بر سوابق دوران جنگ او تأکید داشت، اما فیلم‌های تبلیغاتی مهدی کروبی و میرحسین موسوی، با حاشیه‌هایی همراه بود.

بخشی از فیلم انتخاباتی کروبی در سال ۱۳۸۴

در فیلم کروبی به صراحت از موضوعاتی چون زندانیان سیاسی، روشنفکران مخالف حکومت، دانشجویان ستاره‌دار، حجاب اجباری، شأن از دست‌ رفته ایرانیان، اقتصاد نابسامان کشور، سانسور کتاب و سینما و حق دسترسی به اینترنت آزاد و حتی اصلاح قانون اساسی صحبت شد و بسیاری از روشنفکران و هنرمندان ایرانی در این فیلم حمایت خود را از مهدی کروبی اعلام کردند.

پخش این فیلم با اعتراضاتی همراه شد، اما دو سال بعد، عزت‌الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با هفته‌نامه پنجره اعلام کرد که با وجود شکسته شدن «تمام خط قرمزها» در فیلم کروبی، آیت‌الله خامنه‌ای، اجازه پخش بدون دخل و تصرف آن را صادر کرده و خطاب به مسئولان صدا و سیما گفته بود: «سختگیری نکنید، انتخابات است، بگذارید آزادی حاکم باشد.»

از سوی دیگر فیلم انتخاباتی کروبی با اعتراض علی مطهری هم مواجه شد. مطهری با نوشتن نامه‌ای سرگشاده به کروبی به طرح پیشنهاد برقراری روابط سیاسی ایران با آمریکا، مخالفت با حجاب اجباری و تعدد زوجات در این فیلم اعتراض کرد.

در فیلم انتخاباتی موسوی نیز، اندکی پس از پخش رسمی آن از تلویزیون، یکی از سایت‌های وابسته به محافظه‌کاران اعلام کرد زنی که در این فیلم در یکی از شهرستان‌ها، سر راه میرحسین موسوی قرار می‌گیرد و از وضعیت اقتصادی دوره احمدی‌نژاد به او شکایت می‌کند، بازیگر بوده و از شاگردان سینمایی مجید مجیدی است.

مجید مجیدی این موضوع را تکذیب کرد و اندکی بعد همان زن نیز در مصاحبه‌ای نام واقعی‌اش را اعلام کرد و به این ترتیب معلوم شد بازیگر نیست.

بخشی از فیلم انتخاباتی محسن رضایی در سال ۱۳۸۸

همچنین پس از پخش این فیلم، خبرگزاری ایرنا و صدا و سیما اعلام کردند که تعدادی از مراجع تقلید نسبت به پخش تصاویر دیدارشان با میرحسین موسوی اعتراض کرده‌اند، اما دفاتر این مراجع این خبر را دروغ‌پردازی و جعل اخبار مرجعیت شیعه خواندند و عده‌ای از طلاب حوزه علمیه قم هم نسبت به این موضوع اعتراض کردند.

اما علی‌رغم نزدیکی مجید مجیدی به میرحسین موسوی در انتخابات آن سال، این کارگردان پس از اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات، همراه چند تن از بازیگران و هنرمندان به دیدار سید علی خامنه‌ای رفت و اعلام کرد که با وجود آن‌که از میرحسین حمایت کرده و برای او فیلم هم ساخته، اما «بعد از آشکار شدن چهره واقعی موسوی» می‌خواهد از او اعلام برائت کند و در دیداری دیگری هم که در همان سال با رهبری جمهوری اسلامی داشت، اعلام کرد که تابع رهبری است.

فیلم‌های انتخاباتی دوره یازدهم

اما امسال عرصه فیلم‌های انتخاباتی با گمانه‌زنی و بازار داغ شایعه در این‌باره آغاز شده است. مهم‌ترین این شایعه‌ها، خبری بود مبنی بر اینکه اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی برنده اسکار، که این روزها برای نمایش تازه‌ترین فیلم خود، «گذشته» در جشنواره کن به سر می‌برد، قرار است فیلم انتخاباتی هاشمی رفسنجانی را به همراه پیمان معادی و مانی حقیقی بسازد.

اکنون که با حذف رفسنجانی و مشایی قرار است انتخابات در یک فضای هدایت‌شده و طبعاً بدون هیچگونه هیجانی انجام شود، باید دید آیا برخی سینماگران می‌توانند مردم را برای شرکت در انتخابات پیش‌ روی برانگیزانند و چهره‌های تأیید صلاحیت‌شده را موجه جلوه دهند؟

بلافاصله این خبر از سوی اصغر فرهادی تکذیب شد و پیمان معادی هم در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کرد: «من و مانی حقیقی، روح‌مان هم از ساخت فیلم انتخاباتی بی‌خبر است.»

در این میان نامزدهایی که شورای نگهبان صلاحیت‌شان را تأیید کرده است، دست به کار ساختن فیلم‌های تبلیغاتی‌شان شده‌اند: محمدحسین لطیفی برای علی‌اکبر ولایتی، و بهروز شعیبی برای محمدباقر قالیباف فیلم‌ تبلیغاتی می‌سازند.

همچنین حداد عادل که قبلاً اعلام کرده بود هزینه چندانی برای ساخت فیلم تبلیغاتی صرف نمی‌کند و ترجیح می‌دهد مستندسازان مردمی و دانشجویان رشته هنر فیلم انتخاباتی او را بسازند، گویا احمدرضا معتمدی کارگردان فیلم آلزایمر را مسئول ساخت فیلم تبلیغاتی خود کرده است.

حسن روحانی و محمدرضا عارف هم تا قبل از اعلام نظر شورای نگهبان گفته بودند که منتظر اعلام نظر این شورای می‌مانند. گرچه با حضور فریدون جیرانی در همایش اعلام کاندیداتوری حسن روحانی در بیست و دوم فروردین‌ماه، گمانه‌‌زنی‌هایی درباره همکاری آنان در آینده مطرح شده است.

از سوی دیگر سعید ابوطالب، مستندساز هم اعلام کرده که با اینکه تاکنون دو نفر از نامزدها به او پیشنهاد کار داده‌اند، اما مایل نیست برای کسی فیلم بسازد.

قرار بود اکبر نبوی، برای علیرضا زاکانی فیلم بسازد. گفته می‌شد علی معلم یا احمد نجفی هم احتمالاً فیلم تبلیغاتی اسفندیار رحیم مشایی را خواهند ساخت.

همچنین قرار بود فیلم فاضل لنکرانی را نادر طالب‌زاده و ابوالقاسم طالبی بسازند و بنا بود سامان سالور هم برای محمدحسن ابوترابی‌فرد فیلم‌ تبلیغاتی بسازد.

پیش از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است ضیاءالدین دری فیلم تبلیغاتی هاشمی را بسازد. اما دری اعلام کرد که همچنان مشغول ساخت سریال « کلاه پهلوی» است و هنوز در این مورد تصمیم نگرفته است.

در این میان پیش از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، کیومرث پوراحمد اعلام کرده بود که قرار است با همکاری چند نفر از فیلمسازان به صورت گروهی فیلم تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی را بسازد. او گفته بود: «به آقای هاشمی رفسنجانی اعتقاد دارم و از او حمایت می کنم.»

اکنون که با حذف رفسنجانی و مشایی قرار است انتخابات در یک فضای هدایت‌شده و طبعاً بدون هیچگونه هیجانی انجام شود، باید دید آیا برخی سینماگران می‌توانند مردم را برای شرکت در انتخابات پیش‌ روی برانگیزانند و چهره‌های تأیید صلاحیت‌شده را موجه جلوه دهند؟ به راستی اینگونه فیلم‌ها تا چه حد اثرگذارند و آیا واقعاً می‌توانند انتخاب بین بد و بدتر را انتخاب بین خوب و خوب‌تر جلوه دهند؟

با توجه به تجربه‌ای که مردم ایران در طی دو دهه به‌دست آوردند، بعید به‌نظر می‌رسد که فقط با فیلم‌های انتخاباتی بتوان آن‌ها را تهییج کرد.