در روزهایی که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران سرگرم رایزنی برای راهاندازی ستادهای انتخاباتی و دلنگران رد یا تائید صلاحیت خود بودند، سعید جلیلی در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد پرونده هستهای ایران راهی استانبول شد تا با کاترین اشتون گفتوگو کند. اگر چه آنگونه که رسانههای بین المللی گزارش دادهاند این گفتوگوها بدون دستاورد به پایان رسیده است، اما برای سعید جلیلی و حامیان انتخاباتی او میتواند یک برگ برنده به شمار آید.
دیدار و گفتوگوی او با کاترین اشتون در آستانه انتخابات میتواند حامل پیام ویژه برای جریانهای سیاسی داخل ایران و جامعه جهانی باشد. جلیلی پس از دیدار با اشتون گفته است که با او برای گفتوگوهای بعدی به توافق رسیدیم. به او گفتم که درهر زمان و مکانی میتوانیم به گفتوگوها ادامه بدهیم. گفتههای او نشان میدهد که چنانچه در انتخابات ریاست جمهوری هم پیروز نشود، همچنان مسئول تیم مذاکره کننده ایران خواهد بود و در حل و فصل پرونده هستهای ایران نقش بازی خواهد کرد. از سوی دیگر او به دنبال این است که در رقابت با سایر نامزدهای نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ایران، خود را نزدیکترین و مورد اعتمادترین فرد به آیتالله خامنهای نشان دهد.
گفتههای سعید جلیلی پس از مذاکره اتمی اخیر نشان میدهد که او چنانچه در انتخابات ریاست جمهوری هم پیروز نشود، همچنان مسئول تیم مذاکره کننده ایران خواهد بود و در حل و فصل پرونده هستهای ایران نقش بازی خواهد کرد. از سوی دیگر او به دنبال این است که در رقابت با سایر نامزدهای نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ایران، خود را نزدیکترین و مورد اعتمادترین فرد به آیتالله خامنهای نشان دهد.
سایه پرونده هستهای ایران و تحریمهای اقتصادی بر انتخابات ریاست جمهوری سنگینی میکند. وضعیت نامطلوب اقتصادی و افزایش بحرانها سرانجام عالیترین مقام جمهوری اسلامی ایران را نیز بر آن داشت تا به اثرگذاری تحریمها اعتراف کند. با این حال مقامهای ایرانی همچنان بر مقاومت در برابر خواستههای جامعه جهانی اصرار دارند و جهان غرب را به زیادهخواهی و فشار بر ایران برای تسلیم متهم میکنند. از سوی دیگر نیروهای میانهرو در ایران راه برون رفت از وضعیت فعلی را تعامل با جامعه جهانی میدانند و بر این باورند که ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند.
در چنین شرایطی، عباس عراقچی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در یک کنفرانس خبری گفته است که انتخابات و نتیجه آن تاثیری در رویکرد هستهای ایران نخواهد داشت. مقامهای نظامی و رسانههای نزدیک به آنها در ایران، طرفداران مصالحه با غرب را به سازش و عقب نشینی از اصول سیاست خارجی و انقلاب اسلامی متهم میکنند.
دو دیدگاه
دو دیدگاه عمده در خصوص پرونده هستهای ایران در میان نامزدهای انتخابات وجود دارد. دیدگاه نخست که همسو با دیدگاه رسمی جمهوری اسلامی ایران است و معتقد به مقاومت در برابر خواستههای جامعه جهانی و تحریمها تا تحقق کامل برنامههای هستهای است. نامزدهای مورد حمایت جریانهای موسوم به اصولگرا به این دیدگاه باور دارند و به نظر میرسد که حداقل حاضر به موضعگیری علنی در این خصوص نیستند.
محسن رضایی از معدود نامزدهای وابسته به جبهه اصولگرایان به شمار میآید که تحریمها را در وضعیت فعلی اقتصاد ایران موثر دانسته است. اگر چه او اثرگذاری تحریمها را تنها سی درصد ارزیابی کرده اما معتقد است که برای مقابله با تحریمها باید به دنبال راهکار داخلی بود. او گفته است: «در این شرایط ادامه مذاکرات طولانی به نفع ما نیست، بلکه باید مذاکرات کارآمد باشیم.» محمد باقر قالیباف هم راهکار مقابله با تحریمها را مدیریت جهادی دانسته و از ضرورت بازسازی روابط خارجی ایران سخنی نگفته است.
علی اکبر ولایتی و غلامعلی حداد عادل هم که از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی ایران به شمار میآیند تا به حال در این باره اظهار نظر رسمی نکردهاند. با توجه به اینکه ولایتی مشاور امور بین الملل رهبر جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید، به نظر میرسد که نقش پررنگی در جهتگیری سیاست خارجی نظام داشته باشد و دیدگاهش با دیدگاه رسمی آیتالله خامنهای همسو باشد.او گفته است: « مناقشه بر سر فعالیتهای انرژی هستهای ایران میتواند به گونهای حل و فصل شود که کشور بدون تحریمها از انرژی صلح آمیز هستهای بهرهمند شود.» اما در باره چگونگی حل و فصل آن توضیحی نداده است. حداد عادل نیز وضعیتی همسان با ولایتی دارد. همچنین سعید جلیلی نیز در حال حاضر پیشبرنده سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی در مسئله هستهای است. برای همین او نیز نمیتواند مخالفتی با وضعیت موجود داشته باشد.
در مقابل اما نامزدهای میانهرو در ایران خواستار تعامل بیشتر با جامعه جهانی و کاهش فشار تحریمها هستند. هاشمی رفسنجانی که به نظر میرسد گزینه نهایی جریانهای سیاسی میانهرو در ایران باشد، گفته است: « نیازمند اتخاذ سیاستهای صحیح و تغییر شیوههای اجرایی کشور از یک سو و تعامل و همکاری با سایر کشورها در جهت کاهش تحریمها و خصومتها هستیم. سیاست خارجی یک کشور پشتوانه پویایی و رشد داخلی یک کشور و بالعکس به حساب میآید و اگر میخواهیم اقتصاد کشور سامان مناسب بیابد و چشم به بازارهای جهانی داشته باشد، باید سیاست خارجی به دور از تنش و همراه با دوستی با سایر کشورها پیشه کنیم تا بتوانیم از امکانات دوستان واقعیمان در خارج و ایرانیان خارج از کشور کمال استفاده را ببریم. »
دخالت مستقیم آیتالله خامنهای در پرونده هستهای امکان گردش در رویکرد هستهای ایران بدون موافقت رهبر جمهوری اسلامی را به مسئلهای غیر ممکن تبدیل کرده است. با این حال برخی از کارشناسان مسائل ایران معتقد هستند که شکلگیری یک دولت توانمند در سیاست خارجی میتواند دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی را نیز تغییر دهد.
حسن روحانی و محمد رضا عارف دیگر نامزدهای نزدیک به میانهروها دیدگاهی شبیه به هاشمی رفسنجانی دارند. روحانی که در دولت خاتمی، مسئولیت گفتوگوهای هستهای را عهدهدار بوده، معتقد است: « با تقویت و بهبود دیپلماسی خارجی، میتوان شرایط بهتری برای توسعه اقتصادی کشور فراهم کرد. وظیفه نهادهای دیپلماتیک آن است که نسبت به همه حقوق ملی در کنار حق هستهای در سطح بینالمللی تلاش کنند و حمایتهای جهانی را جلب کنند.»
آیا میتوان امیدوار بود؟
عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی گفته است: «حرف آخر در مسئله هستهای را رهبر جمهوری اسلامی میزند و کلیه مذاکرات و برنامهها زیر نظر ایشان پیش میرود.» رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سالهای گذشته سیاست خارجی دولت خاتمی را مورد نکوهش قرار داده و گفته است: « در آن دوره به واسطه همراهی با غربیها و عقب نشینیهایی که انجام گرفت، آنها آنقدر جلو آمدند که من مجبور شدم شخصا وارد میدان شوم.»
دخالت مستقیم آیتالله خامنهای در پرونده هستهای امکان گردش در رویکرد هستهای ایران بدون موافقت رهبر جمهوری اسلامی را به مسئلهای غیر ممکن تبدیل کرده است. با این حال برخی از کارشناسان مسائل ایران معتقد هستند که شکلگیری یک دولت توانمند در سیاست خارجی میتواند دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی را نیز تغییر دهد. این گروه از ناظران چرخش مواضع آیت الله خامنهای در سالهای گذشته را نشانهای برای ادعای خود میدانند. او که پیش از این گفته بود: هیچکس برای او هاشمی نمیشود، در سال ۸۸ مواضع احمدینژاد را به خود نزدیکتر دانست. همچنین او زمانی که در مقام رئیس جمهور ایران قرار داشت، مخالف ولایت مطلقه فقیه بود اما در در سالهای گذشته نه تنها با اختیارات ولایت مطلقه فقیه مخالفتی نداشته بلکه بر دایره اختیارات آن افزوده است.
تغییر موضع او در خصوص سیاستهای کنترل جمعیت و اعتراف به اشتباه بودن این سیاست نیز از دیگر چرخشهای آیتالله خامنهای است. برای همین، جامعه جهانی و کارشناسان مسائل ایران امیدوارند که او چنانچه سیاست خارجی دولت جدید متفاوت با دیدگاههای هشت سال گذشتهاش باشد، تن به تغییر دیدگاه بدهد. همچنین افزایش فشار تحریمها و تشدید بحرانهای اقتصادی در ایران، این امیدواری را به وجود آورده است که عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی ایران، سرانجام راه مصالحه با غرب را در پیش بگیرد و آنگونه که در سخنرانی ابتدای سال خود در مشهد عنوان کرد، مخالفتی با مذاکره با امریکا نداشته باشد.