ایلان ماسک اخیراً یکی دیگر از «کنفرانس‌های مطبوعاتی کلاسیکِ» تِسلا را برگزار کرده است تا پیشرفت بعدی شرکتش را اعلام کند: «تسلا بات». به گفته ماسک، رُبات‌های کاملاً خودکار و انسان‌نما، توانایی انجام کارهای خسته‌کننده، تکراری و خطرناک را خواهند داشت و به طور بالقوه کمبود نیروی کار را از بین می‌برند.

البته، هیچ رباتی واقعی وجود نداشت که بتواند جایگزین انسان برای ایلان ماسک شود تا از آن رونمایی کند. هیچ کس در جهان، از جمله کسی در تسلا، چیزی شبیه توانایی تولید چنین چیزی را تا اکنون نشان نداده است. درعوض، تماشاگران در معرض نمایش فردی قرار گرفتند که لباس ربات پوشیده بود و به مدت بیست ثانیه به طرز دردناکی در حال رقصیدن بود. با وجود این، نمایش این سؤال را مطرح کرد:

آیا این امکان وجود دارد که ماسک، ربات‌ها را جایگزین طبقه کارگر کند؟

پاسخ منفی است. حتی پیشرفته‌ترین ربات‌ها، مانند ربات‌هایی که توسط «بوستون دینامیک» در طول یک دهه توسعه یافته‌اند، به سطح عظیمی از نظارت انسانی نیاز دارند و به هیچ وجه قادر به پیش بردن مجموعه وسیعی از وظایف پیچیده‌ای نیستند که انسان‌ها انجام می‌دهند. تسلا هنوز نمونه اولیه ربات خود را نساخته است.

و خود ربات‌ها، درست مانند سایر اشکال فناوری، موفقیت خود را به مقدار زیادی نیروی انسانی وابسته هستند. همین رونق فناوری که تسلا برای شکستن رکوردها در بازار سهام بر آن سوار است، نمونه‌ای از آن است.

واقعیت دنیای مجازی

دنیای دیجیتال در اکثر مواقع به صورت «غیرمادی» به تصویر کشیده می‌شود که عمدتاً از ذهن نابغه‌های میلیاردر مانند «استیو جابز» و «مارک زاکربرگ» نشأت می‌گیرد. باور عمومی بر این است که «اینترنت» بر روی صفحه‌های کامپیوتری وجود دارد و به نظر می‌رسد ارتباطی با واقعیت فیزیکی ندارند. این باور مبتنی بر انتقال تقریباً آنی اطلاعات در فواصل طولانی است که تقریباً همه افراد روی کره زمین را از طریق وسیله نقلیه به ظاهر «غیرفیزیکی» اینترنت به هم متصل می‌کند.

حتی پیشرفته‌ترین ربات‌ها به سطح عظیمی از نظارت انسانی نیاز دارند و به هیچ وجه قادر به پیش بردن مجموعه وسیعی از وظایف پیچیده‌ای نیستند که انسان‌ها انجام می‌دهند.

اما اینترنت چیست؟ اینترنت شبکه‌ای از رایانه‌ها و دستگاه‌های تولیدشده در کارخانه‌ها در سراسر زنجیره‌های تامین جهانی است. این کارخانه‌ها توسط کارگران و مهندسان ساختمانی ساخته شده‌اند و در هنگام کار به کارگران آزمایشگاه و تکنسین‌های کارخانه نیاز دارند. تراشه‌های کامپیوتری از «سیلیکون»، «لیتیوم» و سایر مواد معدنی استخراج شده توسط کارگران در معادن در سراسر جهان ساخته می‌شوند. کارگران کشتی‌ها، بنادر، جاده‌ها، ریل‌ها و انبارها، مواد خام و محصولات میانی و نهایی مورد نیاز برای تولید رایانه‌ها و گوشی‌های هوشمند را در زنجیره‌های تامین عظیم جهانی حمل می‌کنند. برقی که سوخت همه اینها را تامین می‌کند از زغال سنگ حفر شده از معادن، باد مهار شده توسط توربین‌ها و نور خورشید برداشت شده توسط پنل‌های خورشیدی تامین می‌شود. سپس این الکتریسیته روی هادی‌های مسی منتقل می‌شود و اطلاعات دیجیتالی در امتداد فیبرهای نوری که هر دو در امتداد میلیون‌ها کیلومتر کابل نصب است منتقل می‌شود.

نمونه آمازون

صنایع با فناوری پیشرفته، کامپیوتری شدن و «اتوماسیون» در واقع به مقدار زیادی نیروی انسانی نیاز دارند. دیگر نمی‌توان خودکار کردن صنایع را جایگزین طبقه کارگر در کلیت خود کرد همانطور که ایلان ماسک در کنفرانس مطبوعاتی‌اش لباس یک یک ربات را بر تن یک فرد زنده کرد.

هیچ مثالی بهتر از آمازون در این مورد وجود ندارد. این شرکت از روبات‌ها و الگوریتم‌های رایانه‌ای برای پیشروی در خودکارسازی «مراکز موفقیت» عظیم خود (انبارها) استفاده کرد. برخلاف تصورات مبنی بر اینکه اتوماسیون منجر به اخراج گسترده کارکنان می‌شود، آمازون در دو سال گذشته صدها هزار کارگر را استخدام کرده و ده‌ها مرکز جدید را ساخته است. در حال حاضر ۱میلیون و سیصدهزارنفر را استخدام کرده که به این ترتیب دومین کارفرمای بزرگ در ایالات متحده است.

آمازون به جای جایگزینی کارگران با فناوری، کارایی و بهره‌وری کارگران خود را با توسعه فیزیکی «خطوط مونتاژ رباتیک» و «الگوریتم‌های کامپیوتری» افزایش می‌دهد. از اتوماسیون برای «مهارت‌زدایی» از فرآیند تولید و در نتیجه افزایش بهره وری استفاده می‌شود. با این روش تمام ابتکارات و کنترل کارگران بر فعالیت خود حین کار را از آن‌ها سلب می‌شود.

 یکی از کارگران سابق آمازون در«مجله تایم» [درباره وضعیت کاری‌شان] می‌نویسد: «کارگران ممکن ست تا ۲۴کیلومتر در هر شیفت راه بروند. رایانه‌ها سرعت کار را تحمیل می‌کنند و ناکارآمدی‌هایی مانند “زمان مرخصی” را که توسط انسان به عنوان استراحت شناخته می‌شود، از بین می‌برند. اگر کارگران بیش از حد از این زمان داشته باشند، به مدیران هشدار داده می‌شود و این مسئله می‌تواند ساعات استراحت کارگران را به کمتر از ۱۸ دقیقه در یک شیفت یازده و نیم ساعته برساند. فن‌آوری نظارت و صدای مداوم “بیپ بیپ” آن باعث ایجاد مقداری ترس در کارگران می‌شود، در حالی که “انزوا و یکنواختی” کار باعث می‌شود کارگران احساس کنند که دارند مشاعرشان را از دست می‌دهند.»

اتوماسیون می‌تواند زندگی کارگران را بدتر کند. اتوماسیون می‌تواند کل صنایع را به هدر دهد و منجر به تعدیل نیرو شود، حتی در حالی که مشاغل مختلف در جاهای دیگر ایجاد می‌کند. و می‌تواند برای تشدید کار و افزایش توانایی مدیریت برای نظارت بر هر حرکت کارگران به منظور افزایش بهره وری استفاده شود.

در گزارش بلومبرگ که با چندین کارگر در مرکز اصلی آمازون در سیاتل مصاحبه کرده آمده است که «کارگران احساس می‌کنند مانند چرخ‌دنده‌ای در یک دستگاه غول‌پیکر هستند که آمازون با یک ایمیل می‌تواند آن‌ها را اخراج کند».

کارل مارکس بیش از ۱۵۰ سال پیش در مانیفست کمونیست درباره این روند نوشت: «به دلیل استفاده گسترده از ماشین‌آلات و تقسیم کار، کار پرولتاریا تمام ویژگی‌های فردی و مستقل خود را از دست داده و در نتیجه تمام جذابیت‌های کار برای کارگر از بین رفته و او تبدیل به زائده‌ای از ماشین می‌شود. و از او کاری را می‌خواهند که به ساده‌ترین و یکنواخت‌ترین شیوه ممکن انجام می‌شود و به راحتی هم یاد گرفته می‌شود.»

اگر آمازون نسخه‌ای از کارگرانی که به ماشین تبدیل شده‌اند را، آنگونه که مارکس مشاهده کرده بود، در عصر دیجیتال ایجاد کند، ما می‌توانیم نمونه‌هایی از کارگرانی را ببینیم که برای ماشینی شدن آموزش می‌بینند به گونه‌ای که آن‌ها به سمت انواع کار عصر بربریت بازگردانده شده‌اند.

گردش “خودکار”

اتوماسیون و یادگیری ماشینی شرکت‌های بزرگ فناوری به داده‌های تمیز و مشروح نیاز دارد. این با دسته بندی و برچسب گذاری مقادیر عظیمی از داده‌های خام تولید می‌شود. ممکن است تصور کنید که غول‌های فناوری مانند آمازون، تسلا، گوگل و فیس‌بوک از انبارهای پر از ابر رایانه‌ها برای انجام این کار استفاده می‌کنند، اما اشتباه می‌کنید. این کار توسط هزاران نفر در کمپ‌های پناهندگان و محله‌های فقیر نشین در جنوب جهانی اتفاق می‌افتد.

فیل جونز، نویسنده کتاب «کار بدون کارگر: کار در عصر سرمایه‌داری پلتفرم»، این اثر را «کار خرد» می‌نامد. او استدلال می‌کند: «کار خرد بدون هیچ حقوق، امنیت یا روال معمولی است و هزینه‌های آن ناچیز است – فقط به اندازه‌ای که یک فرد را زنده نگه دارد و در عین حال از نظر اجتماعی فلج شود». کارگرانی که در اردوگاه‌ها، محله‌های فقیر نشین یا تحت اشغال استعماری گیر افتاده‌اند، مجبورند صرفاً برای گذران زندگی در شرایطی عریان کار کنند.»

اتوماسیون به معنای پایان طبقه کارگر نخواهد بود. نوآوری تکنولوژیکی یکی از ویژگی‌های ثابت سرمایه‌داری از روزهای اولیه نظام بوده است. با دیجیتالی شدن افزایش بهره‌وری کار و افزایش نرخ استثمار کارگر امکان پذیر است، اما نمی‌تواند کار را به طور کامل از بین ببرد.

بنابراین، هوش مصنوعی، این «افتخار صنعت فناوری مدرن»، بر اساس بدبختی مردم ساخته شده است که در وهله اول آن را ممکن می‌سازد. جونز، کار آوارگان سوری ساکن در اردوگاه آوارگان شتیلا لبنان را اینگونه توصیف می‌کند: «شب‌ها آنها با به ردپای مناطق شهری “خانه”، “فروشگاه”، “ماشین” – برچسب‌هایی می‌گذرانند که در یک پیچ و تاب تلخی از زندگی‌شان، از خیابان‌هایی که زمانی در آن زندگی می‌کردند، نقشه تهیه کنند. شاید برای سامانه‌های پهپاد خودکار که بعداً محموله‌های خود را در همان خیابان‌ها رها می‌کنند.»

نه، اتوماسیون به معنای پایان طبقه کارگر نخواهد بود. نوآوری تکنولوژیکی یکی از ویژگی‌های ثابت سرمایه‌داری از روزهای اولیه نظام بوده است. و این فقط این نیست که فناوری با چه سرعتی می‌تواند پیشرفت کند یا تکرار کار انسانی چقدر دشوار است. با دیجیتالی شدن افزایش بهره‌وری کار، افزایش نرخ استثمار کارگر امکان پذیر است، اما نمی‌توان کار را به طور کامل از بین بُرد، ولی اشکال پیچیده زندگی می‌توانند کربن موجود در سلول‌های خود را از بین ببرند.

با این حال، اتوماسیون می‌تواند زندگی کارگران را بدتر کند. اتوماسیون می‌تواند کل صنایع را به هدر دهد و منجر به تعدیل نیرو شود، حتی در حالی که مشاغل مختلف در جاهای دیگر ایجاد می‌کند. و می‌تواند برای تشدید کار و افزایش توانایی مدیریت برای نظارت بر هر حرکت کارگران به منظور افزایش بهره وری استفاده شود.

برای کارگران، اتوماسیون دغدغه‌ای فراتر از دغدغه‌هایی که همیشه داشتند به وجود نمی‌آورد و آن‌ها به مسائل و مشکلاتی که با آن رو به رو هستند، اهمیت بیشتری می‌دهند. به عنوان مثال، نیاز به کسب شغل مطمئن با حقوق مازاد بر کار و بازنشستگی برای کارگران صنایع قدیمی، و دستمزدها، شرایط و حقوق اتحادیه خوب برای کارگران در صنایع جدید. اینها را می‌توان با مبارزه برای محدود کردن سرعت کار و عقب راندن مدیریت اقتدارگرا، همانطور که کارگران در طول تاریخ جنبش اتحادیه انجام داده اند، به دست آورد.

در نهایت، مشکلاتی که اتوماسیون برای طبقه کارگر ایجاد می‌کند، ذاتی خود توسعه فناوری نیست. در یک جامعهٴ دارای نظمی عقلانی فناوری صرفه جویی در نیروی کار چیز خوبی خواهد بود. انسان‌ها از عذاب انجام کارهای خطرناک و تکراری خلاص می‌شوند و چه نیکوست که این کارها را ماشینی را برای آنها انجام دهد، به این شرط که این جایگزین‌سازی به معنای از بین بردن امکان معیشت بسیاری از کارگران نباشد.

در یک جامعه عقلانی و سوسیالیستی، ما تکنولوژی را برای انسان‌ها به کار می‌گیریم و نه برعکس. تا آن زمان، این فناوری پیشرفته‌ای که داریم، تنها جست‌وخیز ما روبات‌های انسانی برای شرکت‌هایی مانند آمازون را سودآورتر خواهد کرد.

منبع: Left Voice