پنجمین گردهمایی سراسری جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران، روز جمعه ۱۷ماه مه در هانوفر آلمان با حضور حدود صدتن از فعالان سیاسی برگزار شد.
در روز نخست این گردهمایی که به مدت سه روز ادامه داشت، سیزده سخنران در دو میزگرد به بحث و گفتوگو با یکدیگر پرداختند.
ناهید جعفرپور، از اعضای جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران در ابتدای برنامه گفت: “تشدد نظری و پراکندگی جمهوریخواهان و دشواریهای فعالیت سیاسی در تبعید، آن هم در نبود جنبشهای تودهای قدرتمند در کشور، چالشهای جدیای را پیش روی فعالیتهای سیاسی ما قرار داده است. چراکه در شرایط دشوار کنونی، نیاز به روز کردن نظرات و جستوجوی رویکردی موثرتر برای گسترش گفتمانهای دمکراسی و لائیسیته در شرایط امروز دوچندان شده است.”
فعالان سیاسی برونمرز و انتخابات ریاست جمهوری ایران
نخستین میزگرد پنجمین گردهمایی سراسری جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران، با موضوع انتخابات ریاست جمهوری، وضعیت سیاسی- اجتماعی در ایران و راهکارهای گذر از جمهوری اسلامی با حضور رضا علیجانی، اکبر سیف، عبدالرضا کریمی، نادرعصاره، محمد مصری و علی پورنقوی برگزار شد.
رضا علیجانی، فعال ملی – مذهبی، با تاکید بر اینکه باید به دنبال برنامه بود و نه در پی اثبات ضرورتها افزود: “ما ملی- مذهبیها با ولایت فقیه مشکل داریم. در انتخابات ۷۶هم شعار مهندس سحابی این بود که دین نمیتواند در سیاست دخالت کند. ما به دنبال این نیستیم که اثبات کنیم مثلاً بنز بهتر از پراید است. این را که همه میدانیم. ما معتقدیم تا به مردم آگاهی ندهیم نمیتوانیم جامعه را از استبداد روحانیت رها کنیم. پس به راه حلهای ترکیبی معتقدم؛ به آگاهیبخشی، سازماندهی و بها دادن به نیروهایی از بالا برای رسیدن به همین مسئله. بنابراین اگر یک کاندیدا به این مشی آگاهیبخش و به روند دمکراتیک شدن جامعه کمک کند، من از او حمایت خواهم کرد.”
اکبر سیف، از اعضای جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران در واکنش به سخنان علیجانی، انتخابات ایران را یک پدیده منحصر به فرد دانست که هیچ شباهتی با انتخابات در جوامع “غیر دینی و غیر مسلکی” ندارد.
او با تاکید بر اینکه نمیتوان چنین انتخاباتی را فرمایشی نامید، بلکه میتوان آن را کشاکشی در سطح قدرت و جامعه قلمداد کرد گفت: “برای من قابل فهم است که بخشی از مردم ما به دلیل گرفتاریهایی که در زندگی معیشتی و تامین حداقلهای زندگی شرافتمندانه دارند فرصت اندیشیدن ندارند. آنها از سر ناگزیری میروند پای اینکه بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنند، اما من از موضع اپوزیسیون حرف میزنم. اپوزیسیونی که به دمکراسی و حقوق بشر معتقد است و اینها را فقط کلمه نمیداند، در یک انتخاباتی که به آن ترتیب برگزار می شود و دست کم چهار نفر از کاندیداهای آنها تحت تعقیب بینالمللی هستند، نمیتواند شرکت کند.”
نادر عصاره، عضو اتحاد فدائیان خلق ایران در ادامه این میزگرد با تاکید بر اینکه نمیتوان مسائل معیشتی، تحریمها و مسائل امنیتی در ایران، در این بررسی نادیده گرفته شود توضیح داد: “کشاکش درون رژیم در چنین وضعیتی روزبهروز حادتر میشود. به این ترتیب شکافهای درونی حاکمیت به طرفی میرود که شاید استبداد دینی و نظامی انتهای این قضیه باشد. اگر تا الان استبداد دینی بر ایران حاکم بوده است، این استبداد به استبداد دینی و نظامی توامان تبدیل میشود.”
به گفته عصاره، این انتخابات، انتخاباتی نیست که در پیوند با حق حاکمیت مردم باشد، بلکه بیشتر به عنوان یک مسئله تبلیغاتی از آن بهرهبرداری سیاسی میشود. او افزود: “بخشی از جامعه ما اگر هاشمی رفسنجانی در انتخابات شرکت کند، در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد و به او رای خواهند داد، چون به هر جهت فکر میکنند شاید مفری باشد و به واسطه آن از این مخمصه بیرون بروند. در این دوره از انتخابات تعدادی بسیار زیاد هم آن را تحریم خواهند کرد؛ چون در خاطره آنها صندوقهای خونآلود دوره گذشته هنوز زنده است. اگر قرار باشد در این وضعیت، اپوزیسیونی که در خارج از کشور هست موضع بگیرد، باید ابتدا سر این مسئله بحث کنیم که حکومت ایران حق این اپوزیسیون را گرفته است. بنابراین اپوزیسیون باید در کنار اعتراض به مسائل دیگر در این وضعیت نسبت به حذف شدن از جامعه اعتراض کند.”
علی پورنقوی، از اعضای اتحاد فداییان خلق ایران – اکثریت هم در صحبتهای خود بر ممانعت از ایجاد شکاف بین نیروهای جمهوریخواه تاکید کرد و گفت: “چرخ انتخابات ایران بازیچههای مختلفی با خود دارد. من در جریان آنچه در یک ماه آینده اتفاق خواهد افتاد حرفم این است پیشاپیش نه شرکت در انتخابات را تبلیغ کنیم و نه تحریم آن را. بلکه مناسباتی را که جامعه با کاندیداها اتخاد میکند به صورت دقیق رصد کنیم.”
عبدالرضا کریمی، عضو حزب دمکرات کردستان ایران نیز تاکید کرد موضع او و حزب مطلوبش عدم شرکت در انتخابات ریاست جمهوری است. او در این زمینه گفت: “ما به جای اینکه رژیم را آنالیز کنیم ابتدا باید خودمان را آنالیز کنیم و ببینیم چه نیرویی میتوانیم برای تغییر وضعیت فعلی ایجاد کنیم. یکبار به مردم نگفتیم که این دمکراسی که ما میگوییم چه هست و چه چیزی آن را تضمین میکند. ما این را باید بررسی کنیم که چرا همه دمکراتها و همه لیبرالها یا اعضای دیگر اپوزیسیون بر سر یکی دو مسئله با هم توافق نمیکنند؟”
او ادامه داد: “وجود چه مقدماتی در ذهنهای ما باعث شده است به چنین استنتاجی برسیم که با شرکت در انتخابات میتوان به نتیجهای رسید؟ چرا میگوییم هاشمی ممکن است بهتر باشد؟ یک دلیلی باید داشته باشیم که چرا خوب است؟ چه تغییری ایجاد میکند؟”
محمد مصری، عضو حزب کومله کردستان ایران ضمن اینکه احتمال تحریم انتخابات را از سوی این حزب مطرح کرد، تاکید کرد که حزب کومله هیچوقت بر تحریم یا بر اینکه حتماً اعضایش در انتخابات شرکت کنند اصراری نداشته است. وی گفت: “تغییری در وضعیت سیاسی ایجاد نشده است که امیدوار باشیم میتوانیم با شرکت خود در جامعه تغییر بیشتری ایجاد کنیم. وقتی اپوزیسیون بگوید در انتخابات شرکت کنیم، یعنی به هاشمی رفسنجانی رای بدهیم. چون این تصور وجود دارد که ممکن است او مسئله اتمی را با خارج به سازش برساند یا کمی مدیریت اقتصادی جامعه را سامان بدهد. بهترین چیزی که در نظر گرفته شده همین است. در زمان او اما بیشترین کشتارها به خصوص در کردستان صورت گرفت. مردم کرد چطور به او رای بدهند؟”
میزگرد دوم: زمینهها و موانع همگرایی جمهوریخواهان ایران
میزگرد دوم این گردهمایی با حضور کمال ارس، بیژن حکمت، مهرداد درویشپور، مجید زربخش، علی صدارت، مسعود فتحی و پرویز مختاری با موضوع بررسی زمینهها و موانع همگرایی جمهوریخواهان ایران برگزار شد.
در میزگرد نخست، مهرداد درویشپور، عضو شورای هماهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران، اختلاف نظر جمهوریخواهان پیرامون همکاری با گروههای اتنیکی را یکی از مسائلی عنوان کرد که مانع از همگرایی گروههای مختلف جمهوریخواه شده است.
درویشپور در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح تفاوت بین سه استراتژی تحولطلبی، اصلاحطلبی و سرنگونطلبی پرداخت و گفت: “تحولطلبی یک سنتز دیگر است. یعنی نیرویی که خواستار تغییر نظام است، اما بر تحول مسالمتآمیز انگشت میگذارد و به جنبشهای اجتماعی در جامعه مدنی هم توجه میکند و میکوشد خود را از نگاه کلاسیک و انقلاب قهری دور کند.”
او با تاکید بر اینکه در نیروهای جمهوریخواه هم ما این تحولطلبی را میبینیم ادامه داد: “در میان جمهوریخواهان لائیک و دمکرات من شخصا هم گرایش تحولطلبی را میبینم هم برخورد سرنگونیطلب را. چنین اما نیست که کل اتحاد جمهوریخواهان تحولطلب هستند.”
بیژن حکمت، از مسئولان سازمان جمهوریخواهان ایران، از چند گرایش موجود در میان جمهوریخواهان سخن گفت و تاکید کرد که هویت همه این گرایشها جمهوریخواهی است.
او با مقایسه سازمانهای تودهای داخل کشور و گروههای سیاسی خارج از کشور گفت: “سازمانهای تودهای در داخل کشور متکی به مردمی هستند که در روند همکاری و مبارزه سیاسی روزمرهشان به احزاب سیاسی میپیوندند، اما در خارج از کشور اینطور نیست و اعضای احزاب بخشی از جامعه را نمایندگی نمیکنند، در نتیجه نمیتوانند سیاستورزی کنند. سیاستورزی در خارج از کشور مخصوص سازمانهای کادر است. کادرهایی که از حد معینی از تجربه و علم سیاسی برخوردارند، اما نمیتوانند سازمان گستردهای درست کنند و سیاستهایشان را به افرادی محدود کنند که احتمالاً فقط میتوانند هوادار باشند. از این رو من فکر میکنم ما تا سطح دفاع از جنبشهای اعتراضی و اعتراض به سرکوب حقوق بشر میتوانستیم همیشه با هم توافق کنیم، اما از این سطح که فراتر میرفتیم اختلاف نظرها مانع از همگرایی میشدند.”
علی صدارت، عضو مجامع اسلامی ایرانیان و از دیگر سخنرانان این میزگرد عدم اعتقاد در کردار و رفتار و گفتار به لائیسیته را یک مانع بزرگ در مسیر همگرایی جمهوریخواهان عنوان کرد و افزود: “اگر کسی اعتقاد به لائیسیته نداشته باشد، یکی از پیشزمینههای همکاری با جمهوریخواهان را دارا نیست و این مسئله همگرایی را با مشکل مواجه میسازد.”
در ادامه این میزگرد، کمال ارس، از اعضای جبهه ملی ایران در اروپا با اشاره به تجربه نافرجام همکاری 9 سازمان جمهوریخواه گفت: “اینکه جمهوریخواهان میخواهند همگرایی کنند یک ایده کلی است. از طرف دیگر جمهوریخواهانی هم هستند که در مرز سیال بین اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی و اپوزیسیون در نظام جمهوری اسلامی قرار دارند. این مرز باید روشن باشد. البته اینگونه نیست که هر فردی که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی با استبداد مبارزه میکند، قبول نداشته باشیم. اتفاقاً ما فردی را که در این راه مبارزه کند تائید هم میکنیم، اما مسئله همگرایی با آن بخش از اپوزیسیون جمهوری اسلامی برای ما مطرح نیست. سازمانهایی که چنین تمایلاتی در اعضای آنها وجود دارد باید یک روز تکلیف خودشان را روشن کنند. این سازمانها نمیتوانند خود را در این بخش سیال قرار بدهند.”
پرویز مختاری، از اعضای اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران علت پراکندگی در جنبش جمهوریخواهی ایران را اینگونه توضیح داد: “تشکیل دو سازمان جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران و اتحاد جمهوریخواهان ایران در شرایط موجود نوعی بدعت به شمار میآمد. تشکلهای سیاسی در ایران عمدتاً یا شخصیت محور بودند یا ایدئولوژی محور. همه ما میتوانیم نقش ایدئولوژی را در تشکیل سازمانهایی مثل فدائیان اسلام و مجاهدین خلق درک کنیم، اما این دو سازمان نه شخصیت محور بودند نه ایدئولوژی محور. از این رو تشکیل آنها یک گام به پیش بود، اما این گام دیگر به سمت جلو برداشته نشد. تنها طرح مسئله جمهوریخواهی نمیتوانست به سازمانگرایی عملی منجر شود. نکته دیگر اینکه هر دو سازمان توانایی این را نداشتند که گفتمانهای دمکراتیک را حول مسائل مورد نظرشان شکل بدهند. در نتیجه اینها تبدیل شدند به سازمانهایی که فقط بیانیه صادر میکردند.”
مسعود فتحی، از مسئولان اتحاد جمهوری خواهان ایران نیز تاکید کرد: “وقتی از همگرایی حرف میزنیم باید از همگرایی نیروها بر اساس موجودیت آنها سخن بگوییم.”
وی یادآوری کرد که اتحاد جمهوریخواهان وقتی تشکیل شد دو هدف داشت: “نخست، استقرار جمهوری عرفی که گاه از آن به عنوان سکولار و گاه لائیک دمکرات تعبیر شده است. دوم، درباره همکاریاش با نیروهای دیگر اینگونه مطرح شد که سیاست ما اتحاد نیروهای جمهوریخواه است و همکاری و همسویی با نیروهایی که از عناصری از جمهوریخواهی دفاع میکنند. بنابراین گروهی از جمهوریخواهان بر این دومی تاکید دارند و گروهی بر هدف اول. به نظر من استراتژی ما بخش اول است. بنابراین اتحاد جمهوریخواهان ایران هدفش را تغییر بنیادین ساختار سیاسی در ایران قرار داده است. همه ما بر گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی تاکید داریم. این استراتژی در جمهوریخواهان تغییر نکرده است و افراد دیگری که این را دنبال نمیکنند نمیتوانند این استراتژی را زیر سئوال ببرند.”
مجید زربخش، از اعضای شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران، دلیل پراکندگی گروههای جمهوریخواه ایران را ازجمله مسئله قومی و ملی در ایران دانست.
به عقیده وی، این گروهها به دلیل این مشکل بزرگ، حتی نتوانستهاند با گروههای دمکرات کردستان و کومله به توافقهای لازم برسند. این فعال سیاسی، بر وجود اختلاف نظرهای جدی در سازمانهای مختلف جمهوریخواه اشاره کرد و گفت: “این اختلافها شامل مواردی همچون چگونگی برخورد با جمهوری اسلامی، چگونگی گذار از جمهوری اسلامی و چگونگی برخورد با مداخله خارجی میشوند، اما به هیچ وجه نباید عامل جدایی سازمانهای مختلف باشند. ذهنیت ما در نحوه برخورد با اختلافها یک سد غیر قابل عبور در مسائل کوچک و بزرگ ایجاد کرده است.”
مجید زربخش، اختلاف نظر اساسی بین جمهوریخواهان را مسئله جدایی دین از دولت عنوان کرد و افزود: “کسانی که آمیختگی دین و دولت را به اشکال مختلف توجیه میکنند، طبعاً امکان همکاری در چهارچوب یک سازمان با آنها ناممکن است. همچنین کسانی که توجیهگر دخالت خارجی به اشکال مختلف هستند، طبعاً با کسانی که در اندیشه استقلال ایران هستند نمیتوانند همگرایی داشته باشند.”
تصویب دو طرح: “تحریم انتخابات” و “همگرایی جمهوریخواهان”
روز شنبه گردهمایی پنجم جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران بهطور رسمی آغاز به کار کرد.
در این روز پس از انتخاب هئیت رئیسه و تصویب دستور کار روزهای شنبه و یکشنبه، چند سند سیاسی ارائه شده به گردهمایی به بحث گذاشته و پیام همبستگی سازمانهای جمهوریخواه به گردهمایی قرائت شد. میهمانان ازجمله بیژن حکمت از سازمان جمهوریخواهان ایران، مهدی فتاپور، مریم سطوت و مسعود فتحی از اتحادجمهوریخواهان ایران، محمد مصری از حزب کومله، علی صدارت از مجامع اسلامی ایرانیان در خارج از کشور، علی پورنقوی و مجید عبدالرحیمپور از سازمان فدائیان اکثریت، کمال ارس از جبهه ملی، نادر عصاره از سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و مجید زربخش از شورای موقت سوسیالیستهای چپ، در بحثها شرکت داشتند.
در این گردهمایی، طرح “همگرایی و اتحاد عمل جمهوریخواهان” تصویب شد. در این سند ضمن اشاره به وضعیت فلاکتبار و مخاطرهآمیز ایران و ازجمله تشدید سرکوب پلیسی و تهدیدهای نظامی و تحریمهای اقتصادی، به “ضرورت ایجاد بلوک نیرومندی از گروههای متنوع اپوزیسیون جمهوریخواه با پیشینه و افقهای فکری و سیاسی گوناگون” اشاره شد تا “در تقویت راه حل دمکراتیک که خواستار گذار مسالمتآمیز از استبداد دینی حاکم به نظامی جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت است” ایفای نقش کند.
در روز یکشنبه نیز در یک بیانیه سیاسی، بر تحریم انتخابات پیش روی ریاست جمهوری تاکید شد. علاوه بر آن به ستم اتنیکی در ایران و ضرورت تلاش برای زدودن ستمها، نابرابریها و تبعیضهای قومی، فرهنگی و زبانی پرداخته شد. در زمینه زنان نیز از تلاش در راه دستیابی به برابری زنان و مردان در همه عرصههای گوناگون، به ویژه در نهادهای سیاسی، اجرایی و قانونگذاری با خلق فرصتهای ویژه ازجمله سهمیهبندی تاکید شد.
متاسفانه ما در جهان امروز، با معضل تمامیتخواهی و حق مطلق انگاری روبرو هستیم!
لائیکها پیشاپیش بر رد دین در اموری که غیر دینی انگاشته اند تاکید میکنند و حتا حاضر نیستند در شرایط برابر، مردم میان حکومتهای مختلف اعم دینی یا غیر دینی حق انتخاب داشته باشند!
این هم نوعی دیکتاتوری و ضد دمکراتیک است!
راه نجات بشریت از ظلم و جهل و بیعدالتی و نزاع میان کشورها و فرهنگها:
خرد و اخلاق جهانشمول است
mehray.blogsky.com
مهرای ساغشکی / 20 May 2013