«وضع مذاکرات چطور است؟ اخبار را دنبال میکنید یا نه؟ توافق میشود یا مذاکرات بینتیجه میماند؟ اگر توافق شود، اوضاع بهتر میشود؟»
این پرسشها را از مردمی میپرسیم که در چهار سال گذشته و با بازگشت تحریمها، شرایطی شبیه جنگ را تجربه کردهاند، جنگ با تورم و سفرههای خالی، جنگ با کرونا و جنگ با حاکمیت.
- جامعهای که سالها اخبار تحریمها و مذاکرات را شنیده است، حالا درباره توافق بر مسئله هستهای چه فکر میکند؟
- آیا مذاکره، توافق یا شکست آن برای مردم مهم است؟
- آیا توافق میتواند زندگی مردم را تغییر دهد؟
- آیا برای مردم توافق به مثابه گشایش و شکست مذاکرات به منزله انسداد سیاسی و اقتصادی است؟
- آیا مردم برای اخبار مذاکرات هستهای هیجانی دارند؟
«زمانه» در گزارش پیشِ رو تلاش کرده تا به این پرسشها پاسخ دهد.
برای پاسخ به این پرسشها در گفتوگو با خود مردم از آنها درباره مذاکرات پرسیده شد. از همینرو با چند شماره تلفن تصادفی در نقاط مختلف تهران تماس گرفته شد (برای یافتن شمارههای تماس تصادفی از این مسیر استفاده شده است). سه سؤال واحد از همه مشارکتکنندهها پرسیدیم:
یک − آیا اخبار مذاکرات را دنبال میکنید یا خیر؟ اگر بله یا خیر، چرا؟
دو − آیا اکنون که چهار سال از بازگشت تحریمها علیه ایران میگذرد، چقدر حاکمیت را مقصر میدانید؟
سه − آیا منتظر توافق هستهای هستید یا نه؟ اگر بله یا خیر، چرا؟
هرچند تعداد نمونههای بررسیشده، (پنج شماره که حاضر به پاسخگویی شدند) و سطح جغرافیایی تحت پوشش (یعنی تهران)، کمتر از آن است که بتوان براساس آن قضاوت مطمئنی کرد، اما این پرسش و پاسخ، تصویری حدودی از نوع نگاه مردم به مذاکرات هستهای بهدست میدهد.
گزارش میدانی «زمانه» نشان داد که مردم ایران «خسته»تر و «بیرمق»تر از آن هستند که اخبار مذاکرات را لحظه به لحظه دنبال کنند، مردمی که تنها چند روز مانده به نوروز بیش از هر چیز درگیر اخبار حمله نظامی روسیه به اوکراین هستند تا موفقیت یا شکست توافق هستهای، جامعهای که پس از حدود دو سال تحمل استرس بیماری کرونا در حال بازگشت به روند عادی زندگیست و زیر بار مشکلات اقتصادی کمر خم کرده است اما نسبت به موضوعی که سرنوشت همه را متاثر میکند، بیتفاوتی نشان میدهد.
شفاف نبودن روند مذاکرات و آنچه جمهوری اسلامی میخواهد هم از دیگر دلایل بیتفاوتی اعضای جامعه است. مخاطبان در بیش از ۶ سال گذشته بارها و بارها به شکل فشرده، اخباری با واژههای برجام، مذاکرات، توافق یا تحریم شنیدهاند و گوششان برابر این نوع اخبار واکسینه شده است.
مشارکتکنندهها در نظرپرسی ما گفتند که حصول یک توافق جدید، آنها را امیدوارتر نمیکند اما شکست مذاکرات آنها را ناامیدتر میکند. همینطور آنها گفتند که اخبار مربوط به مذاکرات را نمیشنود یا با دقت کمتری میشنوند و این اتفاق غیر ارادی رخ میدهد. هیجانی برای بررسی اخبار ندارند و حاکمیت را در بازگشت تحریمها مقصر میدانند. «خسته» و «بیتفاوت»؛ این دو واژه به روشنی حال و هوای مردم ایران را در واپسین روزهای دور هشتم مذاکرات برجام نشان میدهند.
چند گفتوگو
***۲۲۸۵۲: روشن است که شمارهای از شمال تهران است. محمدعلی ۵۷ ساله است و در تجریش مغازه لوازم خانگی دارد. گوشش به اخبار اقتصادی و سیاسی آشناست. از او میپرسم:
خبرهای مربوط به مذاکرات را دنبال میکنید؟ چطور پیش میرود؟
-کموبیش. تلویزیون روشن است دیگر. صدای اخبار میآید. در چند گروه تلگرامی هم عضو هستم که خبرها را میفرستند. خبری بشود، بازار علامت میدهد. انگار توافق میشود. اما خب راستش را بخواهید، دلار منتظر مانده که بجهد یا نه. هرچند بازار گوش به زنگ است اما خیلی هم قیمتها هیجانی نیست، رکود و بیحال شده است. مردم پول خرید ندارند خانم. بازار هم اگر راکد است به خاطر انتظار توافق نیست، دست مردم خالی شده. خسته شدیم آنقدر خبرهای مذاکرات را شنیدیم. حالا شما فرض کن توافق بشود، وضع از اینی که هست بهتر میشود؟ مشکل جای دیگریست.
مشکل کجاست؟
-اینها درگیر بخور بخور خودشان شدهاند خانم. اصلا به فکر مردم نیستند. رانت و فساد آنقدر زیاد شده که توافق بشود هم فایدهای ندارد. از اینها گذشته، فکر میکنید تحریمها برداشته شود، چقدر طول میکشد تا گشایشی در زندگی و کار مردم حاصل شود؟ تا بیاید درست شود، بایدن رفتنیست و ترامپ دوباره میآید. هرچند کاش ترامپ نمیرفت که تکلیف ما با اینها یکسره شود.
***۴۴۳۱۶: رامین ۱۹ ساله است و دانشجو. در توییتر و شبکههای اجتماعی فعال است و میگوید که نمیداند حسش نسبت به مذاکرات چیست؟ از یک طرف دلش میخواهد که توافق شود، قیمت دلار کمی پایین بیاید تا بتواند راحتتر کارهای پذیرش تحصیلیاش را انجام دهد و از ایران برود؛ از سوی دیگر دلش میخواهد مذاکرات شکست بخورد تا کار برای جمهوری اسلامی سختتر شود. میگوید برایم مهم نیست که چقدر سختی بکشم؛ چون ایران را از خودم بیشتر دوست دارم اما کاری از دستم برنمیآید. میگوید اگر خبرهای مربوط به مذاکرات مهم باشد، در تایملاین توییترش میبیند و اگر نبیند یعنی مهم نبودهاند که او ندیده است.
***۸۸۷۹۱: ملیحه ۳۳ ساله است؛ خانهدار است و همسرش در بازار کار میکند. اخبار را از او میشنود و خودش نه قبلا و نه حالا خبرها را دنبال نمیکرده است.
شما مذاکرات هستهای را دنبال میکنید؟
-راستش من خانهدار هستم؛ بیشتر همسرم اینجور اخبار را میبیند. میگوید توافق میشود اما وضع ما تغییر نمیکند.
***۷۷۷۹۲: علی از سن پایین درس را رها کرده و چسبیده به کار. حالا که ۴۲ ساله است، از وضع زندگیاش ناراضیست. میگوید: معلوم است که اخبار را دنبال نمیکنم، برای چه دنبال کنم؟ هر کاری بخواهند میکنند. ما گوشت عروسی و عزا هستیم. دور قبل مذاکرات را دنبال کردیم، توافق که شد، خوشحال شدیم، نتیجهاش چه شد؟ حالا هم که هر روز مذاکرات توافق مذاکرات توافق. خسته شدیم دیگر. گاهی به خودم میآیم و متوجه میشوم، تلوزیون نیم ساعت است که درباره توافق حرف میزند اما من در فکر و خیال واقعی خودم بودهام.
***۵۵۳۹۷: زن پشت خط نمیخواهد صحبت کند؛ هر چه میپرسم میگوید: خدا را شکر. آخرین لحظات، زمانی که ناامید میخواهم خداحافظی کنم، شروع میکند به صحبتکردن. سفره دلش را باز میکند. خودش میگوید:
خانم، ما نعمتآباد هستیم؛ بیایید محله ما را ببینید. ببینید اصلا کسی هست که راضی باشد؟ نان نداریم بخوریم؛ انگار ما آدم نیستیم.
میگوید شوهرش بیخبر ترکشان کرده است. پسر بزرگش که ٢٢ساله است، کارگری میکند و خرجشان را میدهد. از قصه چشمان ضعیف دختر پنجسالهاش میگوید و اینکه نمیتوانسته برای دخترش عینک بخرد. زن ناله میکند: هیچچیز فرقی نکرده، همیشه وضعشان همین بوده و از این به بعد هم قرار نیست فرقی کند. فقط آرزو میکند دخترانش شوهر پولدار کنند تا از این وضع خلاص شوند.
زندگی روی زمین سفت
اما چرا مردم نسبت به اخبار مربوط مذاکرات هستهای بیتفاوتی نشان میدهند؟
بر پایه مشاهدات میدانی میتوان دلایل بیتفاوتی مردم در بخشهای زیر دستهبندی کرد. این دستهبندیها حاصل مشاهدات میدانیست و بدون ترتیب اهمیت در زیر آورده شدهاند:
یک− مصائب اقتصادی و مشکلات معیشتی.
دو− واکسینه شدن مردم نسبت به اخبار در اثر تکرار زیاد.
سه− تجربه تکانههای شدید سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از اثر اخبار مربوط به مذاکرات کاسته است.
چهار− شفاف نبودن مذاکرات برای اذهان عمومی.
پنج− تجربه ناموفق توافق قبلی به مردم نشان داده که با وجود موفقیت مذاکرات گشایش عمیق اقتصادی حاصل نمیشود.
شش− کاهش حس مسئولیت اجتماعی نسبت به سرنوشت کشور.
هفت− قابل پیشبینی بودن توافق برای مردم با پیروزی بایدن در آخرین انتخابات آمریکا.
همه اینها نشان میدهد مردم در زندگی روزمره در بازهای گسترده با مشکلاتی جدی دست و پنجه نرم میکنند و برای ایجاد یک توافق هستهای اعتمادی به حاکمیت ندارند.
پیش از این هم مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران در روزهای ۱۷ تا ۲۰ مردادماه ۱۴۰۰ یک نظرسنجی در مقیاس ملی انجام داده بود که نشان میداد ۳۱,۸ درصد از پاسخگویان اصلا امیدوار نیستند مذاکرات برجام به نتیجه برسد. ۱۳,۱ درصد به میزان کم و ۸,۳ درصد به میزان زیادی امیداورند مذاکرات برجام به نتیجه برسد. ۲۲,۷ درصد از پاسخگویان تا حدودی امیدوارند مذاکرات برجام به نتیجه برسد و تنها ۶,۷ درصد از پاسخگویان کاملا امیدوارند مذاکرات برجام به نتیجه برسد.
در لحظات پایانی نگارش این گزارش، نقل قولی از سخنگوی وزارت خارجه فرانسه مخابره شد که در آن-کلر لوژاندر، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه گفته بود: «ما به توافق خیلی نزدیک هستیم اما پنجره فرصت در حال بسته شدن است». این چندمین بار در ماههای گذشته است که طرفین مذاکرهکننده دستیابی به توافق را بسیار نزدیک یا بسیار دور ارزیابی میکنند. خبر بعدی پرسشبرانگیزتر است: جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا جمعه ۲۰ اسفند / ۱۱ مارس از وقفه در مذاکرات احیای برجام در وین خبر داد و این وقفه رابه «عوامل خارجی» نسبت داد. بر این قرار آینده روشن نیست. اینکه در نهایت چه اتفاقی رخ خواهد داد از سخنان هیچ مقام مسئولی قابل تشخیص نیست. نکته آشکار این است که مردم ایران دیگر علاقهای به جدی گرفتن اینگونه نقل قولها ندارند. آینده هر چه باشد و مذاکرات برجام ۲ به هر نتیجهای برسد مردم ایران آینده خود را غبارآلود میبینند.
در همین زمینه