اعتراضهای سراسری آبان ۱۳۹۸ را با قاطعیت میتوان گستردهترین اعتراض خیابانی ضدحکومتی در تاریخ حاکمیت جمهوری اسلامی دانست. به همان میزان گستردگی، سطح خشونت به کار گرفته شده از سوی نیروهای امنیتی در کشتن معترضان بیسابقه بود. از همین رو بعد از گذشت دو سال و نیم از این اعتراضها، علاوه بر آنچه در سایه قطع اینترنت اتفاق افتاد و مخفی ماند، به دلیل ایجاد فضای رعب و وحشت، بازداشتهای گسترده، عدم شفافسازی مسئولان حکومتی و انکار بسیاری از وقایع، بخش اعظمی از حقیقت آبان همچنان پنهان مانده است.
اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ در بیش از ۲۰۰ شهر کوچک و بزرگ ایران به وقوع پیوست. استان خوزستان یکی از گستردهترین اعتراضها را به خود دید و به همین میزان، تعداد جانباختهها، زخمیها و بازداشتشدگان در آن بیشتر شد.
در میان شهرهای استان خوزستان، بندر ماهشهر (معشور) که یکی از ۱۴ بندر بزرگ ایران و دومین شهر بزرگ این استان به شمار میآید، شاهد خونینترین سرکوب معترضان شد.
بر اساس آمارهای موجود، بیشترین جانباختههای سرکوب اعتراضات در استان خوزستان، شهروندان عرب هستند.
بعد از یک هفته و زمانی که اینترنت رفتهرفته به نقاط مختلف ایران برگشت، فیلمها و تصاویری که از اعتراضها منتشر شد، ابعاد تازهای از جنایتی را به نمایش گذاشت که صورت گرفته بود.
استان خوزستان آخرین جایی بود که دوباره به اینترنت وصل شد. اتصال دوباره اینترنت تلفنهای همراه در خوزستان تا ۱۴ روز بعد از اعتراضها طول کشید و در نهایت یک فیلم کوتاه، بیکیفیت و لرزان از به رگبار بستن معترضانی که به نیزار شهرک جراحی (چمران) پناه برده بودند منتشر شد؛ بهتآور و حیران کننده.
یکی از معترضانی که در اعتراضهای شهر جراحی (چمران) حضور داشته، به تازگی از ایران خارج شده و درباره مشاهدات خود از وقایع آن روزها با زمانه گفتوگو کرده است.
نام شاهدی که با زمانه گفتوگو کرده، به دلیل مسائل امنیتی و به خواست خود او فاش نمیشود (نام او نزد تحریریه زمانه محفوظ است). او ۳۶ سال دارد و اصالتا اهل خور موسی (سربندر) است اما زمانی که در ایران زندگی میکرده، ساکن شهرک جراحی (چمران) بوده است.
این شاهد یکی از افرادیست که از روز اول اعتراضهای آبان ۹۸ در شهرک جراحی (چمران) حضور داشت.
زمانه در جریان دومین سالگرد آبان ۹۸ بر اساس ویدئوی کامل کشتار نیزار، گزارشی تحقیقی در این زمینه منتشر کرد و سیر وقایعی که به فاجعه نیزار جراحی ختم شد، پرداخت.
روایت یک شاهد عینی از کشتار نیزار
شاهد عینی به زمانه میگوید بعد از گران شدن بنزین از روز جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸، اعتراضها در شهر جراحی همانند دیگر شهرهای ایران شروع شد:
«روز جمعه وقتی همه کاملا متوجه این گرانی شدند -حدود ساعت شش بعد از ظهر-، مردم در شهر جراحی در نزدیکی پمپ بنزینها تجمع کردند اما دیدیم تجمع در پمپ بنزینها فایده ندارد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم در میدان بعثت، ورودی شهر جراحی (چمران) را ببندیم تا ماشینهای شرکت نفت دیگر امکان رفتن به شرکت را نداشته باشند؛ بلکه ایجاد این اختلال در سیستم شرکت باعث شود قیمت بنزین را پایین بیاورند ….»
در ماهشهر از صبح روز جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ اعتراضها به گرانی بنزین آغاز شد و به گفته این شاهد عینی، در شهر چمران نیز از ساعت شش بعد از ظهر معترضان راهها را بستند. در این روز تعداد آنها حدود ۷۰۰ نفر بود که تا پاسی از بامداد در خیابان ماندند:
«ساعت دو صبح (بامداد) تصمیم گرفتیم به دلیل اینکه خسته بودیم به خانه برگردیم و روز بعد یعنی شنبه ۲۵ آبان، از ساعت ۷-۸ صبح دوباره برگشتیم تا به اعتراضمان ادامه دهیم. راهها را مجددا بستیم اما با ماشینهای عادی مردم یا کسانی که به بیمارستان میرفتند به هیچ عنوان کاری نداشتیم و عبور میکردند. نیروهای امنیتی هم نبودند. فقط نیروی انتظامی آمد و پرسید که آیا راه را باز میکنیم. ما که جواب منفی دادیم آنها رفتند. کاری نداشتند …. ما دو مسیر را بسته بودیم. یک مسیر که آن طرف رودخانه به سمت روستای “هشچه” و به اتوبان اهواز میرسید .… آن مسیر را باز میکردیم و میبستیم که ماشینهای شرکت از آن طرف دور نزنند. از این طرف هم ماشینهای شرکتی را که قصد تردد داشتند، نمیگذاشتیم رد شوند. روز شنبه از صبح تا آخر روز همین روال ادامه داشت و ما جایی نرفتیم. مسیر دیگر میدان ورودی شهر را از میدان بعثت بستیم.»
مسیرهایی که شاهد عینی زمانه به آنها اشاره میکند در دو ضلع شمالی و جنوبی نیزار جراحی قرار دارد و میدان بعثت که مسیر اصلی مسدود شده بود کمترین فاصله را با نیزار دارد و در یکی از ویدیوهای مربوط به روز واقعه کشتار نیزار، معترضان در میدان بعث دیده میشوند که در حال فرار هستند و صدای تیراندازی نیروهای امنیتی با سلاحهای خودکار جنگی به گوش میرسد.
این شاهد عینی در ادامه به زمانه میگوید:
«ما اجازه نمیدادیم کارمندان پتروشیمی به شرکت بروند و آنهایی هم که در شرکت بودند، دو-سه روز همانجا ماندند. روز یکشنبه ۲۶ آبان ساعت ۱۰ صبح مأمورهای یگان ویژه آمدند. میدان بعثت چهار طرف دارد که نیروهای یگان ویژه از سمت مسیری که به خور موسی (سربندر) منتهی میشود به معترضان نزدیک شدند. اول با فاصله ایستادند و فقط حرف زدند. گفتند راه را باز کنید. ما هم گفتیم تا تکلیفمان مُعین شود اینجا هستیم. بنزین باید پایین بیاید تا کار و زندگی ما درست شود …. کلا تظاهرات ما مسالمتآمیز بود و به هیچ عنوان حتی یک نفر هم یک چوب بر نداشت. نهایتا نیروهای یگان ویژه گفتند چند دقیقه راه را باز کنید ما چند عکس بگیریم تا بتوانیم اعلام کنیم راه را باز کردهاند. چون جایی را آتش نزدهاید و تخریب نکردهاید، ما این عکسها را میگیریم و میگوییم که مسیر باز شده. معترضان از آن قسمت کنار رفتند، یگان ویژه عکس گرفت و رفت.»
قسمتی که در نقشه زیر با رنگ قرمز مشخص شده، «جاده منطقه ویژه-چمران» است که شهر چمران و خورموسی (سربندر) را به هم وصل میکند و همان مسیری است که شاهد عینی زمانه میگوید نیروهای یگان ویژه از آنجا به معترضان نزدیک شدند.
افرادی که در شهر چمران زندگی میکنند اگر قصد رفتن به شرکت نفت و منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی را داشته باشند، ناگزیرند از این مسیر تردد کنند.
شاهد عینی به زمانه میگوید که روز یکشنبه ۲۶ آبان حوالی ساعت شش بعد از ظهر، مشاجرهای بین چند نفر در میگیرد و در میان شلوغی معترضان، به صورت او اسپری فلفل پاشیده میشود اما او متوجه نمیشود چه کسی این کار را انجام میدهد:
«چون شلوغ بود پیدایش نکردیم و فرار کرد. ظاهرا مأمور لباس شخصی بود و مثل معترضان صورتش را پوشانده بود. یکشنبه شب هم ساعت ۱۱ و اینها دوباره معترضان به خانه برگشتند اما جمعیتی ۴۰-۵۰ نفره همچنان در مسیرهایی که مسدود کرده بودیم، ماندیم.»
بر اساس گفتههای این شاهد عینی در طی سه روزی که اعتراضها به گرانی بنزین آغاز شده و آنها مسیرها را مسدود کرده بودند، هیچ درگیری و مواجههای با نیروهای امنیتی نداشتهاند اما روز دوشنبه ۲۷ آبان همهچیز به یک باره تغییر میکند و از همان ساعتهای ابتدایی صبح، سرکوب خشونتآمیز معترضان بیدفاع آغاز میشود:
«روز بعد که دوشنبه بود از ساعت ۸:۳۰ صبح نزدیک ۲۰ اتوبوس شرکت نفت آمد و پشت مانع ایستاد، مسئولان آمدند و درخواست کردند راه را باز کنیم. ما گفتیم راه را باز نمیکنیم و به خانه برگردید. در همین حین یکی از بچهها داد زد و گفت نگاه کنید! ما دیدیم که یک پهپاد مجهز به دوربین بالای سر ماست که بعد به سمت پادگان رفت.»
زمانه به شکل مستقل قادر به تأیید وجود پهپاد در جریان سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ نیست اما در ویدئوی اصلی کشتار نیزار که پنج دقیقه و ۱۰ ثانیه است و از طریق یک منبع به دست زمانه رسیده، شیئی شبیه به پهپاد دیده میشود که با سرعت از مقابل دوربین عبور میکند (چندین بار در ثانیه ۲۲، ۴۰ و دقیقه ۱:۳۰ و ۲:۲۹).
بنا بر روایت این شاهد عینی برای زمانه، نیروهای امنیتی از همان صبح روز دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸ معترضان را تهدید به کشتن میکنند و در نهایت از فاصله نزدیک، شروع به تیراندازی به سمت آنها میکنند:
«ساعت ۹:۳۰ صبح صدايم کردند و گفتند از پادگان سوم دریایی که ۳۰۰ متری میدان بعثت قرار دارد نیرو در حال آمدن است. ما تصمیم گرفتیم به سمت دیگر برویم. آن موقع ۴۰-۵۰ نفر بیشتر نبودیم. وقتی مأمورها به ما رسیدند یکی از آنها به نام سرهنگ عزیزی و دیگری به اسم امید آقاجری که مسئولهای پادگان بودند و بقیه هم همه نقاب زده بودند -با چفیه و لباس بسیجی و سپاه- گفتند راه را باز کنید و ما هم گفتیم راه را باز نمیکنیم تا قضیه بنزین تمام بشود. ما نه آسیبی به کسی رساندهایم و نه جایی را خراب کردهایم. او در حین صحبت کردن به ساعتش نگاه کرد. ساعت ۹:۳۶ بود. گفت پنج دقیقه وقت دارید! اگر راه را باز نکنید همه شما را میکشیم. گفتم نمیتوانید. ما روبهرویشان نشستیم. او ساعت ۹:۴۱ سه تیر هوایی شلیک کرد و بعد به مأمورها دستور داد که همه را بزنید بکشید! مستقیم شروع به تیراندازی به سمت معترضان کردند و خیلیها زخمی شدند. یک نفر هم به اسم عباس منصوری در همان درگیری اول وقت شهید شد.»
بر اساس ویدیویی جدیدی از اعتراضهای آبان ۹۸ در شهر جراحی (چمران) که توسط این شاهد عینی در اختیار زمانه قرار گرفته، روز دوشنبه ۲۷ آبان ۹۸ گروهی از مردم معترض دیده میشوند که در میدان بعثت تجمع کرده و با روشن کردن آتش مسیر جاده را مسدود کردهاند. در همین ویدیو تعداد پرشماری از نیروهای امنیتی با لباس سیاه دیده میشود که به معترضان نزدیک میشوند. در این ویدیو هم همانند دیگر ویدیوهایی که از اعتراضهای آبان در ماهشهر منتشر شده، معترضان کاملا بدون سلاح هستند.
شاهد عینی زمانه از افراد نزدیک به خانواده عباس رحمانی منصوری است. عباس منصوری از معترضان نبود. او میوهفروش بود و با نیسانوانت بار در میدان بعثت میایستاد و میوه فروشی میکرد. عباس منصوری روز دوشنبه ۲۷ آبان در جریان تیراندازی بیمحابای نیروهای امنیتی در میدان بعثت و در حالی که همانند هر روز مشغول میوهفروشی بود، کشته شد:
«عباس منصوری کارهای نبود. همیشه سر میدان جراحی میوهفروشی میکرد و همه او را میشناختند. در گوشهای ایستاده بود و داشت میوههایش را جمع میکرد که یک تیر همینطوری به او خورد و کشته شد. جنازهاش را سوار موتور کردیم و به بیمارستان بردیم اما در بیمارستان فوت کرد. بعد من برگشتم به شهر، لباسهایم را عوض کردم، در محله تنیده -جایی که محل ترک اعتیاد است- مدارک و موبایلم را دادم و گفتم اگر اتفاقی برای من افتاد آنها را به خانوادهام تحویل بدهند. بعد به محل اعتراضات برگشتم. مردم بیشتری آمده بودند و شلوغ شده بود. نزدیک ۷۰۰-۸۰۰ نفر بودند …. مأمورها را سمت میدان جراحی فرستادند.»
به گفته این شاهد عینی از ساعت ١٠:٣٠ صبح به بعد تعداد نیروهای امنیتی افزایش مییابد و نیروهای سپاه پاسداران نیز با ماشین و تجهیزات کامل در منطقه حضور پیدا میکنند و به سمت مردم معترض شلیک میکنند:
«خیلی از آنها (مردم) راه را گُم کردند و در حین درگیری به سمت نیزار رفتند. مردم غیر از سنگ و چوب چیزی پرت نمیکردند که چوبها هم در دستشان بود. وقتی به مأمورها میرسیدند با چوب به آنها میزدند ولی حالا دولت اعلام میکند که مردم مسلح بودند در صورتیکه به هیچ عنوان در این درگیریها تا آخرش مردم مسلح نبودند. هیچ اسلحه گرمی در کار نبود. مردم جز سنگ، چوب و شیشهها چیزی نداشتند و آنها را به سمت مأمورها پرت میکردند. مردم که به سمت نیزار فرار کردند، مأمورها به آنها تیراندازی کردند. من با چشم خودم دیدم خیلیها را بلند میکردند و میگذاشتند داخل تویوتاهای هایلوکس و میبردند. ما ۱۵۰ متر، ۲۰۰ متر آمدیم تا میدان. مأمورها با ما فاصله داشتند و ما هم آمدیم راه را بستیم. ساعت حدود ۱۱:۱۵ دیدیم که نیروهای یگان ویژه آمدند و بعد نیروهای سپاه اضافه شدند. همینطور ماشین دوشکا و نفربر اضافه میشد و با دوشکا به طرف مردم تیراندازی میکردند.»
ویدئوی زیر در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۸ گرفته شده و معترضان در بلوار دو بانده «ورودی شهر چمران»، بین میدان بعثت و پمپ بنزین ابوالفضل قرار دارند. نیزارها در سمت چپ معترضان است. این اولین ویدئویی است که شروع درگیری بین معترضان و نیروهای امنیتی را نشان میدهد.
ویدئوی بعدی در میدان بعثت گرفته شده است. با توجه به موقعیت ویدئوی اول که معترضان پشت به میدان بعثت قرار دارند، مشخص است با افزایش تیراندازی نیروهای امنیتی به سمت معترضان، آنها به عقب (به سمت میدان) رانده شده و در حال فرار هستند. همچنین مشخص است تعدادی از معترضان به سمت نیزارها که در سمت چپ آنها قرار دارد رفته و آنجا پناه گرفتهاند.
این ویدئوها با صحبتهای شاهد عینی همخوانی دارند.
به گفته این شاهد عینی از حدود ساعت ۱۱:۳۰ صبح و با شدت گرفتن تیراندازی نیروهای امنیتی به سمت معترضان، مردم فرار میکنند و به سمت خیابانهای منتهی به محله تنیده میروند:
«برگشتیم به خیابان تنیده؛ خیابانی که یک قسمتش نیزار کمی دارد و یک قسمتش بازار و ساختمانهای نیمهساخته و طرف دیگرش هم آخر خیابان که مستقیم اگر بیایید به محله تنیده میرسید. مردم همه فرار کردند به نزدیکی خانهها و مأمورها هم علنی به سمت مردم تیراندازی میکردند. ساعت حدود ۱:۳۰ با دو ظهر بود که مأمورها صدا زدند فلانی تیر خورد، جناب سروان تیر خورد .… مردم که اسلحه نداشتند! غیر از چوب و سنگ و اینها که پرت میکردند چیزی نبود. از کجا تیر میخورد پس؟ از پشت و از سمت مأمورها تیر خورد که خواستند گردن مردم بندازند. من دقیقا اول محله تنیده پشت یک خاکی نشسته بودم. اصلا امکان تکان خوردن نبود. بچهها من را کشاندند و به نزدیکی خانه بردند. مأمورها خیلی تیراندازی میکردند .… ساعت چهار بعد از ظهر باران گرفت که در این موقع مأمورها برگشتند جنازه دوستشان را بردند. من از ساعت چهار به بعد از شهر جراحی بیرون زدم و به شهرستان رفتم.»
ویدئوی اصلی کشتار نیزار که به دست زمانه رسیده (ویدئوی زیر) پنج دقیقه و ۱۰ ثانیه است که در آن به گلوله بستن معترضان و فرار آنها به سمت نیزارها کاملا پیداست.
بر اساس تصاویر متعددی که از اعتراضهای آبان ۹۸ در ماهشهر و شهرکهای اطراف آن منتشر شده، معترضان به هیچ عنوان مسلح نیستند و تنها با سنگ به تیراندازیهای نیروهای امنیتی پاسخ میدهند. از صحبتهای فردی که ویدئو را گرفته و به زبان عربی صحبت میکند نیز مشخص است که معترضان بدون سلاح هستند.
🔻 روی نقشه اینتراکتیو زیر میتوانید ویدیوهای منتشر شده در مورد اعتراضهای آبان ۹۸ ماهشهر را مشاهده کنید:
شاهد عینی به زمانه میگوید تعداد زیادی از معترضان به سمت نیزارها پناه بردهاند اما تعداد آنها را نمیداند. او میگوید فشارهای امنیتی به خانوادهها تا حدی زیاد است که نمیخواهند درباره جانباختگان یا افرادی که زخمی شدند صحبت کنند:
«میگویند دنبال دردسر نیستیم. میترسند. وقتی از آنها میپرسید بچههایتان کجا هستند میگویند رفتهاند شهرستان یا مردهاند .… به همین خاطر اصلا صحبت نمیکنند. مثلا دو زن تیر خوردند، زخمی شدند اما زنده ماندند ….»
این شاهد عینی میگوید که دیده است بعد از پایان درگیریها نیروهای امنیتی جنازه معترضان کشته شده را با خود بردهاند:
«من با چشم خودم دیدم که کشته شدهها را پشت ماشین سوار میکردند. تعداد کشته شدهها خیلی زیاد بود. حتی قبل از اینکه جنازهها را سوار ماشین کنند مأمورها روی شکم آنها پا میگذاشتند و با لگد به شکمشان میزدند.»
او میگوید تا چند از روز بعد از پایان اعتراضها نیروهای امنیتی در شهر چمران به خانه شهروندان هجوم میبردند و آنها را بازداشت میکردند. این شاهد عینی همچنین میگوید نیروهایی که به مردم حمله میکردند، از پادگانی اعزام شده بودند که در مسیر خورموسی (سربندر) و شرکت پتروشیمی قرار دارد.
با وجود اینکه شهر ماهشهر و شهرکهای اطراف آن در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ شاهد یکی از گسترهترین اعتراضها بود، اما تصاویر و ویدیوهای محدودی از آنجا در دسترس است. شاهد عینیای که با زمانه گفتوگو کرده میگوید معترضان خودشان به همدیگر تذکر میدادند تا به خاطر امنیت افرادی که در تظاهرات شرکت کرده بودند فیلم نگیرند، به همین خاطر برای مثال از اعتراضهای شهر چمران تا روز دوشنبه هیچ فیلم و عکسی وجود ندارد.