آیدین ایشیق (Aydın Işık) پژوهشگر فلسفه و رئیس گروه فلسفه دانشگاه کاتب چلبی در شهر ازمیر ترکیه، اردیبهشت ۱۴۰۰ در پنجاه سالگی به سبب ابتلا به کرونا جانش را از دست داد.

ایشیق چندین اثر به زبان ترکی در موضوعات فلسفی نگاشته بود که از مهم‌ترین آنها کتاب دین و زیبایی‌شناسی؛ یک بررسی فلسفی (۲۰۱۱؛ چاپ دوم ۲۰۱۳) است. ادامه این مقاله عمدتا برگرفته از پیش‌گفتاری است که ایشیق بر چاپ اول این کتاب نوشته است.

نگارنده این یاددشت فرصت آشنایی با این معلم فلسفه را از نزدیک یافته بود (گرچه دیر خبر فوت اورا دریافت کرد) و این مقاله را به پاسداشت خاطره‌ی او تهیه کرده است. هدف این مقاله همچنین آشنا کردن خوانندگان ایرانی و افغانستانی با جریان‌های فلسفی در ترکیه معاصر است، چنانکه نگارنده در مقالات دیگری هم در این راستا کوشیده است.

برای اشنایی خوانندگان علاقمند معادل ترکی برخی عبارات فلسفی را داخل پارانتز هم آورده‌ایم.

زندگی‌نامه

آیدین ایشیق (Aydın Işık)
آیدین ایشیق (Aydın Işık)

آیدین ایشیق در شهر قره‌بوک (کارابوک) ترکیه در نزدیکی دریای سیاه به دنیا آمد. او که در دوره لیسانس الهیات خوانده بود، تحصیلات فوق لیسانس و دکتری خود را در موسسه مطالعات علوم اجتماعی دانشگاه دوکوز ایلول (۹ سپتامبر) شهر ازمیر انجام داد. موضوع رساله‌ها‌ی کارشناسی ارشد و دکتری او به ترتیب «دین در اندیشه‌ی برتراند راسل» (دفاع شده به سال ۱۹۹۶) و «وحی و معجزه به مثابه مسا‌ئلی فلسفی» (دفاع شده به سال ۱۹۹۹) بودند. تخصص اصلی آیدین ایشیق فلسفه‌ی دین بود، با اینحال او در سال‌های آخر عمرش به فلسفه‌ی زیبایی یا همان زیبایی‌‌شناسی و رابطه‌ی آن با فلسفه دین هم متمرکز شده بود. کتاب کتاب دین و زیبایی‌شناسی؛ یک بررسی فلسفی هم حاصل این دوران است.

یکی از دیگر موضوعاتی که ایشیق در سال‌های اخیر بر روی آن کار می‌کرد کتابی بود با موضوع وحی و معجزه در فلسفه‌ی دین امام محمد غزالی.

تشخیص امر زیبا تمایزگر انسان و حیوان است

مشخصات کتاب دین و زیبایی‌شناسی به زبان ترکی را در زیر تصویر روی جلد آن می‌بینید.

ایشیق در «پیش‌گفتار» توضیح می‌دهد دین ‌و زیبایی‌شناسی و همینطور فلسفه‌ی دین و فلسفه‌ی زیبایی در باور رایج موضوعاتی مجزا و ظاهرا بی‌ربط به هم محسوب می‌شوند، حال آنکه در واقع چنین نیست و رابطه‌‌ای وثیق میان زیبایی‌شناسی و دین می‌توان جست.

ایشیق کتاب را با یک حکایت از حیوانات شروع می‌کند: «دو گوسفند هنگام چرا باهم صحبت می‌کردند. یکی‌شان به دیگری گفت: من این انسان‌ها را نمی‌فهمم. چه چیز بلبل را دوست دارند؟ شب قبلی بلبلی وارد اتاقم شد. از صدایش پریشان شدم و خوابم نبرد. گوسفند دیگر جواب داد: ای برادر نپرس! من هم درشگفتم. نمی‌فهمم آدم‌ها چه چیز گل را دوست دارند. یک دانه گل رز خوردم از مزه‌اش حالم بهم خورد.»

Aydın Işık, 2013 (Baskı 2), Din ve Estetik: Felsefi Bir İnceleme, Ötüken Neşriyat
Aydın Işık, 2013 (Baskı 2), Din ve Estetik: Felsefi Bir İnceleme, Ötüken Neşriyat

امر زیبا (güzel) محصول خودآگاه (bilinçli) بودن انسان است و به انسان بودن معنا می‌دهد. انسان به زیبایی گرایش دارد و زیبا اصولا امری مخصوص به انسان است. زیبا جزء لاینفک زندگی انسان و تمایزگر او با حیوانات است.[1]

با این حال، هستند دیندارانی که معتقدند زیبایی چیز مهمی نیست، یا اینکه زیبایی موضوعی انحرافی است که موجب دوری از واقعیت و حقیقت ناب می‌شود. ایشیق ولی می‌نویسد: «برای تحقق “خودت را بشناس” یا “خودت باش” [به عنوان دوتا از اهداف اصلی جریان‌های معنویت‌گرای دینی در تاریخ جهان] باید درکی از “زیبا” داشته باشیم….همانطور که شیلر [فیلسوف آلمانی] می‌گفت، انسان فقط زمانی انسان است که زیبایی را تجربه می‌کند.» (ص.۱۳)

هرچه هست، زیبایی‌شناسی در معنای اندیشیدن نظام‌مند به امر زیبا و تحلیل چیستی آن زیرشاحه‌ای از رشته‌‌ی فلسفه‌ی ارزش (değer felsefesi) یا همان ارزش‌شناسی (axiology) است.

زیبایی عینی/آفاقی است یا ذهنی/انفسی؟

ایشیق می‌گوید اگر چه زیبایی‌شناسی ناظر بر ابژه (obje) یا امر عینی است، پدیده‌ی عینی را اصطلاحا «درون پارانتز» قرار می‌دهد، یعنی به آن معنایی فراتر از معنای طبیعی‌اش می‌بخشد و به این شیوه آنرا به پدیده‌ی زیبایی شناختی تبدیل می‌کند. فرق هنر و علم تجربی هم همین است.

در هنر وقتی می‌گوییم فلان بخش طبیعت زیبا است، مخاطب‌مان فقط طبیعت نیست، «بلکه طبیعتی انسانی شده یا ادراک شده از منظر سوژه [ذهن/انسان/süje] است.» البته این سخن بدان معنا نیست که زیبایی‌شناسی و هنر کاملاً ذهنی هستند. استدلال در این زمینه ساده است؛ اگر قضاوت‌های زیبایی‌شناختی قضاوت‌هایی صرفاً ذهنی (salt sübjektif yargı) بودند، هیچ یک از ما نمی‌توانستیم احساسات، سلیقه‌ها و نگاه‌مان در مورد مصادیق زیبایی را به اشخاص دیگر، یعنی سایر انسان‌ها، منتقل کنیم. اصولا قضاوت‌های زیبایی‌شناختی میلی به جهانشمول بودن و فراتر رفتن از صرف ذهن یک فرد دارند. «ما دوست داریم قضاوت‌های زیبایی‌شناختی که می‌کنیم مورد قبول بقیه هم باشد. وقتی می‌گوییم این درخت یا این نقاشی زیباست، می‌خواهیم یا انتظار داریم که دیگران نیز آنرا زیبا ببینند.» (همان، ص. ۱۴)

نکته دیگر آنکه زیبایی‌شناسی، به عنوان شاخه‌ای در فلسفه، با حوزه‌های دیگری مانند معرفت‌شناسی، متافیزیک و فلسفه‌ی دین کاملا مرتبط است.

حداقل ارتباط میان دین و زیبایی‌شناسی آنست که مخاطب هردو انسان است. به تعبیر ایشیق، «ایندو رشته درانسان به‌هم می‌رسند.» (insanda birleşmektedirler) کسی‌که قرار است مصداق زیبا یا زشت را در زیبایی‌شناسی تعیین کند، ویا در حوزه‌ی دین ایمان بیاورد یا نیاورد ویا مرتکب خیر یا شر شود در نهایت انسان است. (ص. ۱۵) اومانیسم ایشیق اینجا رخ می‌نماید.

آثار پژوهشگران ترک در مورد رابطه‌ی دین و زیبایی‌شناسی

ایشیق می‌نویسد: «اگرچه دین و زیبایی‌شناسی دو رشته مهم علوم انسانی هستند، متاسفانه در کشور ما [ترکیه] آثار بسیار کمی در مورد چیستی (mahiyet) رابطه‌ی دین و زیبایی‌شناسی نوشته شده است….شاید دلیل این امر این بوده که در تصور غالب «افراد مذهبی نباید وارد حوزه‌ی فلسفه شوند و فلاسفه و پژوهشگران فلسفه هم نمی‌توانند مذهبی باشند». ایشیق با این دیدگاه مخالف است و در ادامه به مطالعات دانشگاهی انجام شده تا آنزمان در ترکیه پیرامون رابطه‌ی دین و زیبایی‌شناسی اشاره می‌کند.

اولین موردی که اشاره می‌کند کتاب زیبایی‌شناسی در اسلام است دکتر توران کوچ است که از معدود کتاب‌های مرجع در حوزه‌ی خود به زبان ترکی است که نشان می‌دهد نگاه زیبایی‌شناختی و هنری ریشه بلندی در اسلام دارد. مقااه‌ي دکتر جعفر صادق یاران (استاد الهیات و فلسفه‌ی دین در دانشگاه ۱۹ می سامسون) با عنوان «دلیل لاله: از زیبایی شناسی تا اخلاق و متافیزیک» (۲۰۰۹) هم یادداشتی جالب توجه است و در آن به این مسئله پرداخته شده که آیا وجود امر زیبا می‌تواند دلیلی بر وجود خداوند باشد؟ (چنانکه خواهیم دید این مسئله یکی از پرسش‌های اصلی کل کتاب ایشیق است) سومین اثری که ایشیق بدان اشاره می‌کند کتاب ابن‌سینا و زیبایی شناسی نوشته‌ی احمد کامیل جهان است که جایگاه زیبایی‌شناسی در فلسفه‌ي ابن سینا را بررسی می‌کند و دکتر نعیم شاهین در مورد زیبایی‌شناسی در اندیشه‌ی عزالی از جمله مقاله‌ی «رابطه اخلاق و زیبایی‌شناسی در اندیشه‌ي غزالی» او. در نهایت به مقاله‌ای از لطیف توکات باعنوان «آیا هنر انکشاف امر مقدس است؟ » اشاره می‌کند. توکات درآن مقاله می‌گوید هنر، اخلاق و دین سه سپهری هستند که در آنها امر قدسی تجلی می‌یابد؛ البته امر قدسی دردین مستقیماً (doğrudan) تجلی می‌یابد، ولی در اخلاق و هنر به صورت غیرمستقیم و باواسطه (dolaylı). ایشیق می‌نویسد: «ما به نویه‌ی خویش امیدواریم پژوهش‌های دانشگاهی [به زبان ترکی] در زمینه رابطه‌ی دین و زیبایی شناسی افزایش یابد.» (صص. ۱۶-۱۵)

فصول کتاب

کتاب دین و زیبایی‌شناسی؛ یک بررسی فلسفی شامل یک مقدمه (جز پیش‌گفتارها)، دو بخش اصلی و نتیجه‌گیری است. در مقدمه (صص. ۵۳-۲۷)روش شناسی اثر توضیح داده شده، و اینکه قصد نویسنده از زیبایی‌شناسی چیست و مسائل اصلی علم زیبایی چه هستند. در همین مقدمه در مورد جایگاه و ارزش معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی زیبایی‌شناسی بحث شده است.

عنوان فصل اول کتاب (صص. ۵۴-۱۸۶) «خدا و زیبایی‌شناسی» است و در آنجا ایشیق به براهین زیبایی‌شناختی در اثبات وجود خداوند که دیشتر مطرح شده‌اند، می‌پردازد. برخی از مهم‌ترین این دلایل عبارت‌اند از: برهان وجود-زیبایی‌شناختی (onto-estetik delil)، برهان مبتنی بر تجربه‌ی زیبایی‌ (estetik tecrübe delili)، نبوغ (estetik dehâ) و نتیجه گرفتن وجود خدا با تکیه بر آن، امر برین زیبایی‌شناختی (estetik yüce) و نتیجه گرفتن خدا با تکیه بر آن، و نیز دلایل مبتنی بر هماهنگی، هارمونی و ریتم.

درانتهای بخش اول در مورد «ایده جاودانگی» (ölümsüzlük) و نسبت آن با زیبایی بحث شده است. ایشیق توضیح می‌دهد: «اگرچه اعتقاد به جاودانگی لزوماً همراه به اعتقاد به وجود خدا نیست، از آنجا که اکثر کسانی که به جاودانگی معتقدند به خداوند نیز اعتقاد دارند بحث جاودانگی زیبایی‌شناختی را در ذیل فصل کلی خدا و زیبایی‌شناسی مورد بحث قرار دادیم.» (ص. ۱۷) (خود او هم با کتاب‌هایش جاودانه شد! )

موضوع فصل دوم کتاب (صص. ۱۸۷-۳۲۲) رابطه‌ی «زیبایی‌شناسی و اخلاق» است و آنجا سه دیدگاه مشخصا مورد بررسی قرار گرفته است:

۱. رویکرد تقلیل‌گرا (indirgemeci) که معتقد است زیبایی‌شناسی را می‌توان به اخلاق تقلیل و فروکاهش داد.
۲. رویکرد رابطه‌گرا (ilişkiselci) که می‌گوید اگرچه زیبایی‌شناسی و اخلاق حوزه‌های مستقلی هستند، اما رابطه نزدیکی هم میان آنها برقرار است.
۳. و رویکرد جداانگار (ayrıştırıcı) که معتقد است اصولا ارتباطی میان اخلاق و زیبایی شناسی وجود ندارد.

در بخش دیگری از فصل دوم در مورد رابطه‌ی نگاه زیبایی‌شناسانه با «کثرت‌گرایی و رواداری دینی (dinî çoğulculuk)» بحث شده است. موضوعی که از منظر فلسفه‌ی سیاسی و مباحث مربوط به دموکراسی هم حائز اهمیت است.

مرگ‌‌اندیشی

آیدین ایشیق «پیش‌گفتار» کتابش مرگ‌اندیشانه نوشت و آنرا با این جملات به پایان می‌‌برد که ظاهرا اشاره به یک حادثه‌ی تصادف دارد:

«خطر جدی مرگی که در هنگام نگارش این کتاب به همراه خانواده تجربه کردم، بار دیگر به من یادآوری کرد که وقت جبران‌ناپذیری که باید برای دخترانم می‌گذاشتم را برای نوشتن این کتاب گذاشتم. از دو دخترم و نورچشمانم… به سبب وقتی که از آنها زدم و صرف نوشتن این کتاب کردم عذرخواهی می‌کنم. حالا آنزمان از دست رفته را به لابلای سطرهایم می‌پاشم. از همسرم و فرزندانم تشکر می‌کنم. اکتبر ۲۰۱۱ – ازمیر». (ص. ۱۸)

حالا وقتی کتاب دین و زیبایی‌شناسی؛ یک بررسی فلسفی آیدین ایشیق را می‌خوانیم، حضور او را «لابلای» سطرهای کتاب حس می‌کنیم.

–––––––––

پانویس

[1] نگارنده لزوما با همه‌ی استدلال‌های مطرح شده از سوی ایشیق موافق نیست و می‌داند این موضع ایشیق ممکن است او را متهم به انسان‌محور بودن کند. بحث تکنیکی و انتقادی در مورد لوازم این داستان و مجموع سخنان ایشیق در باب رابطه‌ی دین و زیبایی مجال‌ جداگانه می‌طلبد.