آنچه که میخوانید:
رئیس جمهوری روسیه در یک کلام خواهان آن است که از تضمینهای امنیتی مشابه پکن برخوردار شود. آمریکا اما روسیه را به عنوان قدرت همتراز چین به رسمیت نمیشناسد. این برای کرملین غیرقابل تحمل است. مذاکرات هفته گذشته در بروکسل و ژنو نه تنها پیچیده نبود بلکه به طرز ترسناکی به سادگی و بدون هیچگونه چانهزنی و با صراحتی مثالزدنی به بنبست خورد. برخی تحلیگران میگویند روسیه از هر نظر برای شکست مذاکرات آمادگی داشت. دو احتمال مطرح شده: روسیه بخشهایی از جنوب اوکراین را برای برقراری ارتباط زمینی کریمه به روسیه تصرف کند، یا اینکه قوای روسیه شرق اوکراین را به طور کامل تصرف و این کشور را تجزیه کنند. در هر دو سناریو اوکراین و اتحادیه اروپا خسارت میبینند. ناتو که در دوران ترامپ در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود، اکنون متحد است. تکرار سناریوی افغانستان با تسلیح هدفمند اوکراین برای افزایش هزینههای اشغال دور از انتظار نیست: بازی بزرگان، این بار در زمینِ اوکراین.
خطوط اصلی بحران از این قرار است: روسیه خواهان ارائه تضمینهای امنیتی از طرف آمریکا و ناتو و همچنین خواهان عدم پذیرش عضو جدید، از جمله اوکراین و گرجستان در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی شده است. آمریکا با این استدلال که در سیاست درهای باز ناتو تجدید نظر نمیکند با درخواست مسکو مخالفت کرده. روسیه صد هزار نیروی نظامی در شرق اوکراین مستقر کرده است. در تازهترین تحول روسیه در عملیاتی با اسم رمز «عزم متحد» انتقال نیروها به بلاروس در شمار اوکراین را برای رزمایشهای نظامی مشترک آغاز کرده و به این ترتیب اوکراین از سمت شرق و شمال در محاصره قرار گرفته است.
این نخستین بار نیست که بحران اوکراین بالا میگیرد. در بهار گذشته هم روسیه در مرزهای اوکراین نیروی نظامی مستقر کرده بود. اما بعد از گفتوگوهای دوجانبه بایدن و پوتین تنش در تابستان فروکش کرد. در آن زمان دولت بایدن اعلام کرده بود که مسأله دونباس را در دستور کار دولتش قرار داده است. همین برای آغاز تنشها کافی بود.
افشای غیرمنتظره مکاتبات دیپلماتیک با غرب توسط کرملین
این بار اما شرایط قدری متفاوت و تا حدی میتوان گفت خطرناکتر است. حدود دو هفته گذشته بود که کرملین با انتشار محتوای مذاکرات محرمانه پوتین با رهبران آلمان، فرانسه و آمریکا یک تابوی دیپلماتیک را شکست. تردیدی نیست که انتشار این اسناد خواست پوتین بوده است.
رئیس جمهوری روسیه بلافاصله نشستی هم با فرماندهان بلندپایه وزارت دفاع برگزار کرد. پوتین در این نشست ضمن اشاره به احتمال گسترش ناتو به سرحدات روسیه گفت:
«درگیری نظامی و خونریزی مطلقاً انتخاب ما نیست. ما چنین سناریویی را نمیخواهیم. ما نگرانیم که در جوار روسیه سامانههای دفاع موشکی آمریکا نصب شوند.»
پوتین گفت در این صورت راهی برای عقبنشینی روسیه باقی نمیماند. کنایهای از این معنا که با گسترش ناتو، عمق استراتژیک روسیه مورد تهدید قرار میگیرد. رئیس جمهوری روسیه سپس خواهان «ضمانتهای جدی و بلندمدت برای تضمین امنیت روسیه در مرزهای غربی این کشور شد. زیرا به گفته او روسیه «نمیتواند دائماً به این فکر کند که فردا در آنجا چه اتفاقی میافتد.»
رئیس جمهوری روسیه ماهیت این تضمینها را روشن نکرد. اما احتمال میرود که مسکو مایل است تضمینهایی مشابه آنچه که به پکن داده شده است دریافت کند. تضمینها به پکن عبارتاند از: عدم درگیری نظامی آشکار آمریکا و متحدانش با چین و خودداری از تلاش برای تغییر نظام سیاسی در آن کشور.
به جای چنین تضمینهای اطمینانبخشی روسیه ناوهای جنگی بریتانیا را در جوار آبهای سرزمینی خود مشاهده کرد. علاوه بر این کاخ سفید لایحهای را به کنگره ارائه داد مبنی بر آنکه چنانچه پوتین در انتخابات ۲۰۲۴ مجددا به عنوان رئیس جمهوری روسیه انتخاب شود، کاخ سفید انتخابات را غیرقانونی اعلام کند.
بنبست در مذاکرات هفته گذشته در ژنو و بروکسل نشان داد که ظاهراً روسیه از قدرت چین به عنوان یک ابرقدرت برخوردار نیست. این موضوع که آمریکا، روسیه را همتراز چین نمیداند برای مسکو مطلقاً خوشایند نیست. استقرار نیروهای نظامی روسیه در مرزهای شرقی اوکراین و انتقال نیرو به بلاروس گامی است در جهت تغییر این وضعیت غیرقابل تحمل برای کرملین.
اکنون توپ در زمین غرب قرار گرفته است. آیا میبایست تضمینهای امنیتی مورد نظر روسیه را به آن کشور داد و قدرت پوتین را تثبیت کرد و یا از ارائه این تضمینها سر باز زد و وضعیت را همچنان پرتنش و بحرانی نگه داشت؟
یک حرکت هوشمندانه و پیامدهای آن برای غرب
اقدام روسیه در انتشار مکاتبات دیپلماتیک و درخواست پوتین برای تضمینهای امنیتی به یک شکل دیگر هم قابل تفسیر است: ممکن است کرملین اطلاعاتی به دست آورده باشد مبنی بر آنکه کییف در پی راه حلی نظامی برای معضل جداییطلبان دونباس است.
در هر حال افشای مکاتبات دیپلماتیک در آستانه برگزاری مذاکرات ژنو و بروکسل یک اقدام زیرکانه بود. اولا مسکو نشان داد که برای به بنبست رسیدن مذاکرات آمادگی دارد. در ثانی در صورت تهاجم نظامی به اوکراین، کرملین میتواند خود را تبرئه کند: ما هشدار داده بودیم که توفانی در راه است و گفته بودیم اقدام عاجلی باید انجام داد اما گوش کسی به حرفهای ما بدهکار نبود.
از این گذشته غرب با مشکل دیگری هم مواجه شده است:
چنانچه کییف واقعاً برای بازپسگیری دونباس با قدرت نظامی وارد عمل شود، سناریوی اول بلافاصله به سناریوی دوم تبدیل میشود و روسیه به اوکراین حمله میکند. با اینحال نباید از نظر دور داشت که در این صورت روسیه خواهناخواه از سمت جامعه بینالمللی به عنوان متجاوز شناخته میشود در حالی که اوکراین در سرزمینی که متعلق به خود اوست عمل میکند.
روسیه هنوز خاطره تلاش گرجستان برای تسلط بر اوستیای جنوبی در سال ۲۰۰۸ را فراموش نکرده است که با دخالت نظامی روسیه خنثی شد. با وجود آنکه اکنون بعد از انتشار گزارش تالیویانی، نقش فعال گرجستان در وقایع جنگ شش روزه از پرده بیرون افتاده، این جنگ اما همچنان به عنوان نمونهای از سیاستهای خصمانه و توصیهطلبانه روسیه درک میشود. (در این زمینه برای اطلاع بیشتر از گزارش تالیوانی نگاه کنید به این مقاله روشنگر در سایت رادیو زمانه)
به مدت سه دهه بزرگترین دغدغه رهبران روسیه این بود که اوکراین و بلاروس به ناتو بپیوندند و سلاحهای غربی در سرحدات روسیه این کشور را مورد تهدید قرار دهند. اکنون در بحران اوکراین مشخص شده که این امر بدون عضویت ناتو هم میسر است. کشور آسیبدیدهای مانند اوکراین از هر نظر برای پذیرش انواع جنگافزارهای غربی و تجهیز ارتش خود برای مقابله با روسیه و حتی پذیرش نیروهای نظامی و مستشاران خارجی آمادگی دارد. به عضویت در ناتو نیازی نیست.
صراحت مثالزدنی دیپلماتیک در ژنو و بروکسل
در هر حال واقعیت این است که مذاکرات چندجانبه در ژنو و بروکسل شکست خورد. ایالات متحده آمریکا صرفاً احیای پیمان موشکهای هستهای میانبرد ( INF) را که دولت ترامپ در سال ۲۰۱۹ از آن خارج شده بود در چشمانداز قرار داد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه و دیپلمات کهنهکار روسیه با طنز تلخی گفت: «این [پیشنهاد] یک منو نبود. یک بسته بود.»
در سال ۲۰۱۹ ترامپ مأموریت ناتو را به چالش کشید و کار به آنجا کشید که امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه از «مرگ مغزی» ناتو سخن گفت و ایجاد ارتش مشترک اتحادیه اروپا به عنوان بدیلی برای ناتو مطرح شد. اکنون تنش اوکراین سبب احیای ناتو در دوران پساترامپ شده است.
مذاکرات هفته گذشته، نه تنها پیچیده نبود بلکه به طرز ترسناکی به سادگی و بدون هیچگونه چانهزنی و صراحتی مثالزدنی به بنبست خورد:
مایکل کارپنتر، نماینده آمریکا در سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) در جمع خبرنگاران گفت: «صدای طبلهای جنگ به بلندی به گوش میرسد و اظهارنظرها تندتر میشود.» جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به خبرنگاران گفت: «خطر تهاجم نظامی [روسیه به اوکراین] زیاد است. هیچ تاریخی هم برای مذاکره بیشتر تعیین نشده است. ابتدا باید با متحدان و شرکا مشورت کنیم.» و الکساندر لوکاشویچ، نماینده روسیه پس از نشست سازمان امنیت و همکاری اروپا به خبرنگاران گفت: «این مرحله واقعاً ناامیدکننده است.»
قبل از برگزاری نشست روسیه با ناتو در بروکسل، سرگئی ریابکوف، معاون سیاسی وزیر خارجه روسیه بعد از گفتوگوی دوجانبه با وندی شرمن، همتای آمریکایی خود در ژنو گفته بود: «چیزی که برای ما کاملاً ضروری است، برای آمریکاییها مطلقاً غیرقابل قبول است.»
برخی تحلیلگران غربی صراحت این مذاکرات را به عنوان نشانهای مبنی بر آنکه روسیه با توقع به بنبست رسیدن مذاکرات به ژنو و بروکسل رفته است درک کردهاند، با این هدف که مسکو سناریوهای از قبل آماده شده خود را برای تهاجم نظامی به اوکراین به اجرا بگذارد.
غرب خود را آماده میکند
رسانههای آمریکایی میگویند روسیه ۶۰۰ هزار گذرنامه برای جداییطلبان شرق اوکراین صادر کرده است و این اقدام را زمینهسازی برای تهاجم نظامی به اوکراین جلوه دادهاند.
کییف جمعه هفته گذشته یک «حمله سایبری گسترده» را گزارش داد که ظاهرا به طور موقت وبسایتهای دولتی را مسدود و مخدوش کرد.
چهارشنبه هفته گذشته مایکل کوفمن، تحلیلگر نظامی در یک سخنرانی آنلاین در مرکز امنیت و همکاری بینالمللی دانشگاه استنفورد، پیشبینی کرد که ممکن است روسیه با واحدهای توپخانه، سامانههای موشکی متعدد، نیروی هوایی و هلیکوپترهای تهاجمی با هدف تسلیم سریع کییف و با نیروهای بسیار زیاد به اوکراین حملهور شود، بدون آنکه قصد تسخیر این کشور را داشته باشد.
این احتمال هم مطرح شده که روسیه بخشهایی از جنوب اوکراین را برای برقراری ارتباط زمینی کریمه به روسیه تصرف کند.
احتمال سوم در بدترین سناریو این است که قوای روسیه شرق اوکراین را به طور کامل تصرف و این کشور را تجزیه کنند.
روسیه تهدید کرده است که چنانچه اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی علیه آن کشور وضع کند، با استقرار موشک در مرز اروپا، به امنیت کشورهای اروپایی ضربه خواهد زد. ریابکوف پنجشنبه هفته گذشته از احتمال استقرار موشکهای روسیه در کوبا و ونزوئلا خبر داد.
حکومت مادرو اما از ثبات کافی برخوردار نیست و کوبا هم در حال تحول است. لذا انتظار نمیرود که مسکو پیامدهای حضور نظامی در آمریکای جنوبی را به جان بخرد. با اینحال جیک سالیوان، مشاور امنیت کاخ سفید اعلام کرد که هرچند حضور نظامی روسیه در کوبا و نزوئلا جزو اولویتهای کاخ سفید نیست، اما اگر روسیه گامی در این جهت بردارد، آمریکا به طور جدی به موضوع ورود میکند.
اگر روسیه واقعاً تصمیم به استقرار موشکهای میانبرد و کوتاهبرد در کوبا یا ونزوئلا بگیرد، کارشناسان توافق دارند که جهان احتمالاً با بحران تازهای مشابه بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ مواجه خواهد شد.
ایالات متحده میتواند از کانالهای دیپلماتیک برای اعمال فشار اقتصادی بر کشورهایی که روسیه موشکهای خود را در آنجا مستقر میکند، استفاده کند. بدتر کردن بحران کوبا و ونزوئلا از آنچه که هست دشوار است، اما آمریکاییها اگر بخواهند میتوانند این کار را انجام دهند.
با توجه به وضعیت فعلی نیروی دریایی روسیه استقرار مخفیانه سامانههای موشکی در ونزوئلا و کوبا از طریق دریا غیرممکن است. اگر هم از طریق هوا باشد، نیروی دریایی و نیروی هوایی ارتش آمریکا میتوانند از رسیدن و فرود هواپیمای روسیه به کوبا جلوگیری کنند. از این گذشته چنین عملیاتی بسیار خطرناک خواهد بود و ممکن است تنشها را به سطح غیرقابل پیشبینی برساند.
باید توجه داشت که افزایش شدید تنشها خطر سوءتفاهم و تبدیل یک درگیری منطقهای به درگیری نظامی فاجعهبار را در پی دارد.
ارسال سلاح به اوکراین برای افزایش هزینههای اشغال
روز گذشته، دوشنبه ۱۷ ژانویه/۲۷ دی بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا از ارسال تسلیحات ضدتانک به اوکراین در پاسخ به « رفتارهای تهدیدآمیز رو به افزایش روسیه» خبر داد. اولین محموله از سامانههای تسلیحاتی ضدزره روز دوشنبه به اوکراین ارسال شده است. والاس همچنین اعلام کرد که «شمار اندکی» از نظامیان انگلیسی به آموزش نیروهای اوکراینی برای استفاده از این تسلیحات کمک خواهند کرد. «اولکسی رزنیکف» وزیر دفاع اوکراین نیز در پیامی که در صفحه توییتر خود منتشر کرد، گفت که کییف به شدت قدردان کمک تسلیحاتی بریتانیا است. این یک تحول تازه و نمایانگر رویکرد غرب به بحران اوکراین است: بازی قدرتها این بار در زمین اوکراین یادآور حمایت تسلیحاتی حسابشده غرب از مجاهدین افغانستان با هدف زمینگیر کردن ارتش اتحادیه جماهیر شوروی در خاک یک کشور بیگانه و افزایش غیرقابل تحمل هزینههای اشغال برای فروپاشی اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی سابق است.
اروپا ۴۱ درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه وارد میکند. مسکو میتواند از میزان صدور گاز بکاهد و با حملات سایبری و بحرانهای مهندسی شده اروپا را زیر فشار قرار دهد. در بحران پناهجویی در بلاروس یک نمونه از این بحرانها را میتوان سراغ گرفت. این مهمترین درخواست و کمترین توقع اوکراین از اتحادیه اروپاست.
آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان که روز گذشته در سفرش کییف با همتای اوکراینی و همچنین رئیسجمهوری اوکراین دیدار و گفتوگو کرد و سهشنبه هم به روسیه سفر میکند. بائربوک در صفحه توییتر خود نوشت:
«امروز در مسکو، میخواهم موضع خود را مشخص کنم: ما خواهان روابط باثبات و آماده گفتوگوی جدی درباره گامهایی در جهت امنیت بیشتر برای همه در اروپا هستیم. معیار ما همچنان اصول اساسی نظم، صلح و امنیت ما است.»