گفتوگوهای غیرمستقیم ایران و ایالات متحده برای احیای برجام بعد از یک وقفه سه روزه که به سبب سال نو مسیحی ایجاد شد از دوشنبه ۲ ژانویه/ ۱۲ دی از سر گرفته شده است. دیپلماتها از همه طرفهای حاضر در مذاکرات اظهار امیدواری کردهاند که تا پایان ماه جاری یا حداکثر تا اوایل فوریه/بهمن در روند مذاکرات پیشرفتهایی حاصل شود. علی باقری کنی، رئیس هیأت ایرانی روز گذشته اعلام کرد شمارش معکوس برای حصول توافق آغاز شده است. با توجه به معضل «تضمین توافق» از طرف آمریکا و جنبههای پیچیده فنی، از جمله سانتریفیوژها یک چشمانداز روشن، توافق به مدت دو سال است. صرفنظر از پیچیدگیهای فنی، آنچه ظن توافق موقت را تقویت میکند، تازهترین اظهاراتِ وزیر امور خارجه ایران در روز یکشنبه ۹ ژانویه/۱۹ دی است. حسین امیرعبدالهیان گفت:
«طرف آمریکایی ۱۰ امتیاز برای خود ذکر میکند و یک امتیاز به صورت نسیه میخواهد به ایران بدهد. ما به توافق خوب نزدیک شدهایم، اما این توافق خوب را میتوانیم در کوتاه مدت به نتیجه برسانیم یا نه، میبایست در طرف مقابل مورد پیگیری قرار گیرد.»
چند ساعت قبل از آن علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در طی سخنانی یادآوری کرده بود که «تسلیم نشدن در برابر دشمن مستکبر و زورگو نیز جزو اصول انقلاب است.»
و چند ساعت بعد از آن هم، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران در نشست خبری صبح دوشنبه ۱۰ ژانویه/۲۰ دی خود گفت:
«سرعت گفتوگوها برای ایران مهم است نمیشود طرف مقابل لاکپشتی حرکت کند و از ما توقع سرعت نور داشته باشد. ما باید به مذاکراتی ادامه دهیم که نتیجه آن توافق پایدار و قابل اتکا باشد و این هم با سرعت بیش از حدی که از سویم اعمال شود همخوان نیست. ایران به دنبال توافق پایدار و قابل اتکا است.»
محتوای مذاکرات چیست؟ چالشهای لاینحل در کدام موضوعات مطرح است و آیا توافق موقت اجتنابناپذیر است؟ تلاش میکنیم تصویری به دست دهیم از یک پازل که از آن طریق به درکی از موضوعات برسیم.
آنچه می خوانید:
محتوای مذاکرات چیست؟ چالشهای لاینحل در کدام موضوعات مطرح است و آیا توافق موقت اجتنابناپذیر است؟ تلاش میکنیم تصویری به دست دهیم از یک پازل که از آن طریق به درکی از موضوعات برسیم. بخشهای پازل هستهای عبارت است از: معضل سانتریفیوژها، معضل بازرسی مستمر بازرسان آژانس، معضل تضمین توافق، معضل برخورداری ایران از منافع برجام با توجه به تحریم بانکی جمهوری اسلامی و سرانجام معضل امنیت اسرائیل. برای دو معضل اول راهکارهای سادهای میتوان یافت. برای پرداخت پول نفت به ایران میتوان «ساز و کار ویژه» بانکی را فعال کرد. اما برای تضمین توافق از سمت آمریکا و همینطور تضمین امنیت اسرائیل از طرف جمهوری اسلامی راهی وجود ندارد. میتوان گفت: تا زمانی که درباره برنامه موشکی و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی یک توافق جامع حاصل نشود، هر توافقی در برجام یک توافق موقت است. چه آن را به این نام بنامند چه به نام دیگری.
روند مذاکرات: خوشبینی اغراقآمیز مسئولان جمهوری اسلامی
روند مذاکرات در هفت روز گذشته به این ترتیب بوده که قدرتهای غربی، به ویژه ایالات متحده آمریکا در تلاش بودند با توجه به زمان «گریز هستهای»، تلویحاً یا آشکارا ضربالاجلی برای ایران تعیین کنند. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با صراحت اعلام کرد که مهلت باقیمانده فقط چند هفته است و نه چند ماه و در همان حال، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران هم در پاسخ گفت ایران به یک «ضربالاجل مصنوعی» تن نمیدهد ، یعنی تحت فشار قرار نمیگیرد.
با خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا از «برنامه جامع اقدام مشترک» موسوم به برجام، ایران بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی در پنج گام تعهدات خود در توافق هستهای را کاهش داد و سپس در گام بعدی به تولید اورانیوم فلزی و غنیسازی اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد پرداخت. اگر تا پیش از خروج آمریکا از برجام، کارشناسان زمان «گریز هستهای» ایران را یک سال تخمین میزدند، اکنون گفته میشود که ایران فقط چند هفته با توانایی تولید بمب اتم فاصله دارد. این بازه زمانی دقیقاً وسعت پنجره مذاکرات را تعریف میکند.
مذاکرات ایران و آمریکا بر اساس دستور صریح رهبر جمهوری اسلامی به طور غیر مستقیم برگزار میشود. انریکه مورا، هماهنگ کننده ارشد مذاکرات بین علی باقری کنی، رئیس هیأت ایرانی و رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در رفت و آمد است. این امر روند مذاکرات را کند کرده و مجموعه این عوامل سبب شده که برخی ناظران از «فشار حداکثری ایران» نام ببرند: تداوم غنیسازی، پنج ماه وقفه به بهانه تغییر دولت در ایران و حالا هم رفت و آمدها بین هتل کوبورگ، محل استقرار هیأت پرشمار ایرانی و هتل ماریوت، محل برگزاری جلسات ۴+۱. واکنش غرب به این فشار» تأکید بر ضرورت روند تسریع مذاکرات است.
در هفتهای که گذشت، دو جلسه بین روسیه و آمریکا بدون حضور ایران برگزار شد، طرف روسی، عربستان سعودی را در جریان محتوای مذاکرات قرار داد و چوی جانگ کان، معاون وزیر خارجه کره جنوبی نیز با علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه ایران درباره داراییهای مسدود شده بانک مرکزی ایران در کره جنوبی گفتوگو کرد. این موارد همراه با موافقت با وام ۹۰ میلیون دلاری به ایران برای مقابله با کرونا تنها سیگنال مثبتی بود که جمهوری اسلامی دریافت کرد. در همان حال مسئولان دولت سیزدهم در تلاش بودند که روند مذاکرات را رو به جلو و مثبت ارزیابی کنند.
جنبه فنی مذاکرات:
۱-معضل سانتریفیوژها
از محتوای مذاکرات اطلاع دقیقی در دست نیست. میدانیم که ایران خواهان لغو همه تحریمها از سمت آمریکا و سپس، در گام دوم، بازگشت گام به گام به تعهدات هستهای بعد از راستیآزمایی لغو تحریمهاست. طرفهای غربی اما خواهان لغو گام به گام تحریمها در ازای بازگشت ایران به تعهداتش در برجام هستند.
پولیتیکو هفته گذشته گزارش داده بود که گفتوگوها درباره احیای برجام بسیار فنی و پیچیدهاند. نویسنده نیویورک تایمز هم این گفتوگوها را با چیدن یک پازل مقایسه کرده بود، در این معنا که تصویری از قبل وجود داشته که ترامپ آن را به هم زده و حالا طرفهای توافق باید تلاش کنند قطعات این تصویر را مجدداً در کنار هم بگذارند. اما آیا آنچه به دست میآید، همان تصویر قبلی است؟ این مهمترین چالش است. برای برخی مسائل راهحلهایی وجود دارد و برای برخی مسائل باید راهحلهایی یافت شود.
برای مثال، یکی از راههای خلاص شدن از شر مازاد اورانیم غنی شده ایران ارسال آن به روسیه است. این کار زمانبر اما امکانپذیر است و در گذشته هم انجام شده است.
آنچه بسیار دشوارتر است و هنوز بر سر آن توافق نشده، نگهداری یا اوراق کردن سانتریفیوژهای پیشرفته ایران در تأسیسات فردو و نطنز است. به گفته دیپلماتهای غربی، برخی کشورها از ایران میخواهند سانتریفیوژهای پیشرفتهاش را نابود کند، اما ایران ترجیح میدهد آنها را از مدار خارج ولی حفظشان کند. یکی از راهها این است که کابلها و سایر تجهیزات الکترونیکی سانتریفیوژها ضبط شود. به این شکل بازسازی و راهاندازی این دستگاهها مدتی طول میکشد و زمان «گریز هستهای» ایران را طولانی میکند.
۲- نظارت مستمر سازمان بینالمللی انرژی اتمی
یکی از مسائل بنیادین در بحث طرفیت غنیسازی ایران نقش سازمان بینالمللی انرژی اتمی است که وظیفه بررسی پایبندی ایران به تعهدات هستهای خود را بر عهده دارد. در این مدت دسترسی بازرسان آژانس به تأسیسات هستهای ایران محدود شده. مصوبه مجلس شورای اسلامی در اسفند سال گذشته اهرم سیاسی لازم را در اختیار شورای امنیت ملی ایران قرار میدهد که هر لحظه که لازم باشد، دسترسی بازرسان به دوربینهای نظارتی را محدود کند.
بنابراین میتوان گفت اگر طرفین به توافق نزدیک شوند، یکی از چالشها فروش میزان مشخصی نفت در برابر خروج تعداد مشخصی از سانتریفیوژها از مدار زیر نظر بازرسان آژانس خواهد بود. در این زمینه، بر اساس گزارشها و اطلاعات موجود، فعلا چشماندازی از توافق به وجود نیامده است. بی جهت نیست که در روز دوشنبه ۱۰ ژانویه/۲۰ دی نمایندگانی از طرف بانک مرکزی و سازمان انرژی اتمی نیز در مذاکرات وین حضور دارند.
شمار مجاز سانتریفوژهای ایران بر اساس توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ حداقل تا ۱۰ سال بعد از اجرای توافق به جای ۱۲۰ هزار واحد، محدود به پنج هزار و ۶۰ واحد از نوع سانتریفوژهای قدیمی پی -۱ بود. تا قبل از خروج دولت ترامپ از برجام، ظرفیت غنیسازی ایران حدود شش هزار سو بود.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در خرداد ۱۳۹۷ از سازمان انرژی اتمی خواست که «هرچه سریعتر» مقدمات لازم برای دستیابی ایران به ۱۹۰ هزار سو غنیسازی اورانیوم را «در چارچوب برجام» فراهم کند. از آن پس بود که نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در تأسیسات فردو و نطنز آغاز شد.
از زمان خروج ایالات متحده از توافق، ایران بیش از ۱۰۰۰ سانتریفیوژ پیشرفتهتر در تاسیسات نطنز و فردو نصب کرده است که قادر به غنیسازی اورانیوم با سرعت بیشتری هستند.
۳- راستیآزمایی لغو تحریمها
ملاکی که مسئولان جمهوری اسلامی برای راستیآزمایی بازگشت طرفهای غربی به تعهداتشان تعیین کردهاند، دسترسی ایران به پول نفت از طریق شبکه بانکی است.
یکی از گزینهها این است که دفتر کنترل داراییهای خارجی ایالات متحده دستورالعملی در مورد نحوه انجام تجارت با ایران صادر کند. ابزار دیگر ممکن است انعقاد قراردادهای صدور نفت یا افتتاح حساب بانکی خارجی باشد. (راهاندازی «سازوکار ویژه» تحت عنوان اینستکس یا عنوان دیگری برای تسهیل پرداختهای مربوط به صادرات شامل نفت و میعانات گازی و فرآوردههای پتروشیمی و واردات ایران)
از آنجایی که ایالات متحده به طور یکجانبه از این توافق خارج شد، این واشنگتن است که احتمالاً باید «گام اول معنادار» در زمینه لغو تحریمهای فرابرجامی را بردارد.
۴- تضمینها، توافق موقت
تهران بارها علناً از واشنگتن خواسته است ضمانتهای قانونی ارائه کند که در صورت بازگشت ایران به تعهداتش، ایالات متحده دوباره از توافق خارج نخواهد شد. رئیس جمهوری آمریکا اما نمیتواند چنین تضمینی را ارائه دهد.
والاستریتژورنال در نوامبر ۲۰۲۱ نوشته بود از نگاه طرف آمریکایی برجام سندی است که بر روی آن توافق شده است. در این توافق هیچ ضمانتی داده نشده که طرفی هرگز از آن خارج نشود. این، یک توافق سیاسی با تعهدات سیاسی بوده است. اگر ایران میخواهد توافق را تغییر دهد، آمریکا هم خواستههای خودش را دارد. یکی از مهمترین این خواستهها گفتوگو درباره نفوذ ایران در پایتختهای عربی و برنامه موشکی سپاه پاسداران است. در عمل هر توافقی با ایران چنانچه به تأیید سنا نرسد و به معاهده تبدیل نشود، ممکن است توسط رئیس جمهوری بعدی لغو گردد. (طبق قوانین آمریکا، معاهدهها به تأیید دو سوم اعضای مجلس سنا برسند.) یک راه دیگر این است که مفادی در برجام گنجانده شود مبنی بر ادامه قراردادهای فروش نفت، حتی پس از اعمال مجدد تحریمها توسط دولتهای بعدی آمریکا.
دولت بایدن همچنین میتواند تعهد سیاسی بدهد که آمریکا به توافق پایبند میماند. این برای شرکتهایی که میخواهند با ایران تجارت کنند مهم است. در این صورت ممکن است طرفین به یک توافق موقت به مدت دو سال تا پایان ریاست جمهوری بایدن تن بدهند.
در حال حاضر تقریبا تمام ارتباط ایران با شبکههای بانکی جهان قطع است و پول بهصورت چمدانی یا از طریق صرافیها منتقل میشود و تجارت ایران به شیوه تهاتر کالا به کالا جریان دارد. حتی اگر صدور نفت هم از سر گرفته شود، ایران بهدلیل حضور در لیست سیاه افایتیاف همچنان قادر نیست مبادلات مالی خود را با کشورهایی که با آنها پیمان پولی چند جانبه دارد یا واردات در ازای صادرات انجام دهد.
امنیت اسرائیل
اکسیوس ۵ ژانویه/۱۵ دی گزارش داد که سرلشکر آهارون هالیوا، رئیس سازمانهای امنیتی در ارتش اسرائیل طی سخنانی در کابینه امنیتی این کشور در یک چرخش معنادار در پاسخ به گزارش داود بارنهئا، رئیس موساد اعلام کرد حصول توافق با ایران در مذاکرات وین بیشتر از عدم توافق به نفع اسرائیل است. این چرخش در مواضع بالاترین نهادهای اطلاعاتی اسرائیل بعد از سفر جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به آن کشور در ۲۲ دسامبر و دیدار و گفتوگوی سالیوان با ایال هولاتا، مشاور امنیت ملی دولت اسرائیل ایجاد شد. تا پیش از این دیدار، اسرائیل تروئیکای اروپایی و ایالات متحده آمریکا را برای فعال کردن مکانیسم ماشه تحت فشار قرار داده بود. اما در دیدار ۲۲ دسامبر – بر اساس گزارش اکسیوس – طرف اسرائیلی با این پیشنهاد سالیوان که مکانیسم ماشه تنها در صورت آغاز غنیسازی ۹۰ درصدی ایران فعال شود موافقت کرد. ظاهراً بارنهئا در پایان این دیدار گفته بود پیشنهاد آمریکا منطقی به نظر میرسد.
بر اساس بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام چنانچه ایران توافق هستهای را نقض کند، میبایست در مدت ۳۰ روز به برجام بازگردد در غیر اینصورت کشورهای اروپایی میتوانند پرونده ایران را برای بازگرداندن تحریمهای اقتصادی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند.
اگر هر یک از طرفهای اروپایی توافق ــ بریتانیا، فرانسه و آلمان ــ معتقد باشند ایران از توافق سرپیچی کرده است، میتوانند پروسه حل اختلاف را آغاز کنند. این پروسه ظرف حداکثر ۶۵ روز نهایتا به شورای امنیت و مکانیسم ماشه منجر خواهد شد که همان بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد است. به این ترتیب «مکانیسم ماشه» نیز مانند ذخایر اورانیوم غنیشده ایران و تحریم بانکی و نفتی جمهوری اسلامی، بخشی از پازلی است که در مذاکرات وین میبایست سر جای خودش قرار گیرد تا آن تصویر کلی مخدوش شده بازسازی شود.
این پرسش باقی است: چنانچه توافق در وین حاصل نشود، آیا آمریکا و سه قدرت اروپایی «مکانیسم ماشه» را فعال میکنند و یا اینکه «مکانیسم ماشه» تنها در صورت آغاز غنیسازی ۹۰ درصدی در تاسیسات هستهای ایران فعال میشود؟ سالیوان و طرف اسرائیلی این موضوع را احتمالا عامدانه در ابهام قرار دادند.
حسن روحانی رئیس جمهوری سابق ایران در ژوئیه ۲۰۲۱/ خرداد ۱۴۰۰ اعلام کرده بود که ایران قادر به غنیسازی اورانیوم تا سطح ۹۰ درصد است. این سطح از غنیسازی اورانیوم میتواند ایران را از هر زمان دیگری به مرز ساخت بمب هستهای نزدیک کند.