در سایت فارس به تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۰۱ تحت عنوان «آینده انرژی ایران-۶» گزارشی چاپ شده است که در آن با آقای عسگر سرمست به عنوان کارشناس انرژی مصاحبه شده است. ایشان در این گزارش دو مدعا داشته و بر اساس این دو پیش فرض دو نتیجه گرفته اند. بگذارید قبل از بررسی این دو مدعا و دو نتیجه عیناً نقل قولها را از این گزارش بیاورم.
در گزارش آمده است که:
یک. «اولین سد نظام تعرفهگذاری یارانه در مسیر توسعه انرژی اتمی کشور، مسئله تعرفهگذاری سوختهای فسیلی است. در حال حاضر هزینه گاز طبیعی به عنوان یکی از سوختهای فسیلی که عمده مصارف نیروگاههای کشور را در بر میگیرد، برای واحدهای تولید برق ۵ تومان برای هر متر مکعب برآورد میشود. این در حالیست که هزینه هر متر مکعب گاز صادراتی با نرخ دلار ۲۵ هزار تومان در حال حاضر ۵ هزار تومان است. از طرفی هزینه گاز طبیعی فروختهشده به واحدهای پتروشیمی نیز با اتکا به نرخ دلار مذکور برابر ۳ هزار تومان برآورد میشود.»
دو. «به گزارش فارس، یارانه سوخت نیروگاهی تنها عامل ضربهزننده به توسعه نیروگاه اتمی نیست و از سوی دیگر، یارانه پرداختی در بخش برق نیز تیر آخر را به پیکر بیجان توسعه نیروگاه هستهای شلیک میکند. بر همین اساس، در حال حاضر نرخ فروش برق به مشترکان بسیار کمتر از هزینه تمامشده تبدیل انرژی برآورد میشود.»
بعد ایشان دو نتیجه کلی به ترتیب زیر گرفته اند:
یک. «این در حالیست که برق اتمی در یک نظام صحیح اقتصاد انرژی، به عنوان ارزانترین برق دنیا شناخته میشود، در همین رابطه، عسگر سرمست، کارشناس انرژی در بیان هزینه تولید برق با استفاده از منابع مختلف انرژی گفت: “با در نظر گرفتن نرخ تنزیلهای متفاوت و همچنین در نظر گرفتن، هزینه سرمایهگذاری، بهرهبرداری و سوخت، برق اتمی در جایگاه نخست ارزانترین برق دنیا قرار دارد.”»
دو. «در شرایطی که این مشترکان نیز از الگوی مصرف تبعیت میکردند، و برق مازاد الگوی مورد استفاده پرمصرفها با قیمت هر کیلووات ۸ سنت معادل ۲۰۰۰ تومان (نرخ هر دلار ۲۵ هزار تومان) به کشورهای همسایه صادر میشد، سالانه زمینه ارزآوری ۱ میلیارد دلاری معادل ۲۶ هزار میلیارد تومانی مهیا میشد.»
در حقیقت دو مدعا هر دو درست است به این عنوان که هم سوخت به نیروگاههای حرارتی تقریبا مجانی داده میشود و دیگر اینکه مصرفکننده بسیار پائینتر از حتی قیمت تمامشده برق هزینه برق را پرداخت میکند.
اما محل تخاصم من سر نتیجههایی است که ایشان گرفته اند.
بگذارید با گزاره اول در نتیجه ای که ایشان گرفتهاند شروع کنیم. آیا بهراستی در تمامی دنیا برق تولیدشده در نیروگاه اتمی ارزانترین برق در یک نیروگاه شناخته شده است؟ به گزارش سازمان بینالمللی انرژی (IEA) [۱] در سال ۲۰۲۰ قیمت تمامشده آخرین نیروگاههای ساختهشده اتمی بدون در نظر گرفتن سود سرمایه در ده سال گذشته به قرار نمودار زیر است:
در صورتی که قیمت تمامشده نیروگاه بوشهر بطور دقیق ذکر نشده و از ۵ تا ۱۱ میلیارد دلار بیان شده است، از اینرو میباید رقمی برای ساخت نیروگاه جدید بیابیم. در ضمن برای اینکه بتوانیم فرضی برای قیمت تقریبی از ساخت یک نیروگاه اتمی در ایران بکنیم باید بدانیم چه عواملی ساخت یک نیروگاه اتمی را ارزان و یا گران میکند.
در این راستا تحقیقی شده است برای اینکه معلوم کند چرا لااقل در دنیای آزاد اینقدر قیمت ساختهشده نیروگاههای اتمی تفاوت دارد. من آن عواملی را که در رابطه با ایران مهم است، در زیر میآورم [۲] .
عوامل ارزانشدن ساخت نیروگاه اتمی اگر بنا بر ساخت یک نیروگاه متعارف باشد به نقل از این گزارش به قرار زیر است:
- تیم مدیریت پروژه یک تیم کارآزموده است که از این دست پروژهها را بسیار اداره کرده اند.
- تیم عملیاتی هم دستمزد پائینی دارند و هم کارایی بالایی دارند.
- زنجیره زیرمجموعه تولیدکنندهها بسیار کارآزموده هستند.
- ساخت نیروگاه بسیار در آن کشور رایج است و به این ترتیب تجربه ساخت وجود دارد.
- هم صاحب سرمایه و هم مدیریت پروژه توانایی طرح دقیق پروژه را از پیش داشته باشند تا بتوان به طور دقیق هم به پیمانکار اصلی و هم به پیمانکاران فرعی سفارش لازم را بدهد.
عوامل گران شدن ساخت نیروگاه اتمی به قرار زیر است:
- ناهماهنگی و گاهی تخاصم بین دست اندرکاران پروژه
- دستمزدهای بالا با راندمان پائین
- مشکل در زنجیره پیمانکاران بر سر انجام وظایف
- طول مدت ساخت نیروگاه
- نظارت نداشتن کافی از طرف صاحب پروژه بر تمامی شئون پروژه
- تورم بالا و عدم ثبات سیاسی و اقتصادی و عدم ثبات ارزش پول ملی. لازم به تذکر است که این نکته در گزارش یاد شده نیامده است و نویسنده این سطور این مورد را در ایران یکی از عوامل گرانتر شدن ساخت نیروگاه میداند. از آنجایی که ساخت نیروگاه اتمی در مقایسه با سایر بدیلها احتیاج به سرمایه بیشتر و طول مدت ساخت و بهرهبرداری بسیار بیشتر دارد و این هر دو بسیار فراتر از مابقی بدیلها تاثیر بر قیمت تمامشده برق توسط نیروگاه اتمی میگذارد در اینجا آورده شده است.
با در نظر گرفتن عوامل بالا به خوبی معلوم میشود که به جز عامل دوم در گروه اول و دوم که به درستی نمیدانم چه میزان گروه عملیاتی در ایران کارایی دارند باقی عوامل برای ارزان تمام کردن ساخت نیروگاه به سختی در ایران حاکم است. در ضمن اینکه تمامی عواملی که پروژه را گران میکند، مخصوصا طول مدت ساخت، در ایران موجود است.
علاوه بر این، ایران دائماً درگیر بیثباتی اقتصادی و حتی سیاسی در مقیاس جهانی است؛ از جمله تحریمها که قیمت ساخت نیروگاه را شدید گرانتر از متعارف می کند.
خواننده به خوبی میتواند دریابد که امکان اینکه حتی ایران بتواند پروژه را همانند ژاپن و امارت متحد عربی حدود ۴ میلیارد دلار تمام کند بسیار کم است. از اینرو در این محاسبات دو فرض یکی ۶ میلیارد دلار و دیگری ۱۰ میلیارد دلار با نرخ بهره ۱۲٪ و ۲۲٪ مورد برسی قرار گرفته است [۳] .
مرحله بعدی برای براورد قیمت برق تمامشده این است که بتوانیم برق تولیدی از نیروگاههای مختلف را با هم مقایسه کنیم. برای اینکار از روش LCOE استفاده میشود. بطور خلاصه در این روش نگاه میکنند یک نیروگاه چه مدت طول عمر دارد و در این مدت طول عمر تمامی مخارج را جمع میکنند، تقسیم بر کل تولید میکنند.
این نوع محاسبه احتیاج به یک سری پارامترها دارد. این پارامترها به قرار زیر است :
- قیمت ساخت بدون در نظر گرفتن سود سرمایه ۱۰ و ۶ میلیارد دلار
- فرض ۱۲٪ و ۲۲٪ سود سرمایه
- کارایی نیروگاه اتمی ۷۰٪ و ۷۵٪ [۴]
- طول عمر نیروگاه اتمی ۶۰ سال
- قیمت ثابت و متغییر نگهداری نیروگاهها هم از منابع IEA آورده شده است.
قیمت محاسبه شده برق تولیدی بر اساس روش LCOE برای فرضهای مختلف بنابر جدول زیر است.
اما قیمت برق تولیدشده توسط نیروگاههای دیگر براساس همین روش بنابر جدول زیر است:
اما از آنجایی که در گزارش درجشده در سایت فارس آمده است که نه تنها در ایران بلکه در تمامی دنیا نیروگاه اتمی ارزانترین نوع تولید برق است، جدولی در زیر میآورم تا خواننده بداند که نه تنها محاسبات نویسنده این سطور نشان میدهد که نیروگاه اتمی گرانترین نوع تولید برق در ایران است بلکه حتی در مقایسه با نیروگاههای بادی و خورشیدی در باقی جهان وضع به این منوال است و نیروگاه اتمی گرانترین نوع تولید برق است [۵] .
همانطور که مشاهده میشود گرانترین برق در گزارش دانشگاههای سوئد ۳۴۴ دلار برای هر مگاوات ساعت است. در صورتی که در محاسباتی که من کردم ۴۲۳ دلار برای هر مگاوات ساعت است. اختلاف بر سر نرخ بهره سرمایه است. در مورد ایران ۲۲٪ نرخ تورم باعث این اختلاف شده است.
همانطور که ملاحظه میکنید قیمت برق تولیدی نیروگاه اتمی بنابر این محاسبه گرانترین نوع تولید در ایران است. قیمت این برق در مقایسه با نیروگاه گازی بین ۲٫۵ تا ۷ برابر برق تولیدی نیروگاه گازی است؛ اختلافی ناشی از نرخ بهره و قیمت ساخت.
خواننده می تواند سوال کند چرا برای مثال کشورهای دنیا آزاد تن به ساخت نیروگاه اتمی میدهند، در صورتی که میدانند گرانترین نوع تولید برق است. جواب این است که یکی از مولفههای انتخاب نوع تولید برق استقلال یک کشور است. از آنجا که این کشورها منبع دیگری برای سوخت ندارند، تن به ساخت نیروگاه اتمی داده اند. اما چرا نیروگاه خورشیدی و بادی نمیسازند؟ جواب این است که همیشه باد نمیورزد و همیشه خورشید نیست و از آنجا که ذخیره برق در حال حاضر بسیار گران است، لاجرم برای اینکه نیروگاهی داشته باشند که در مواقع لزوم در مدار باشد، تن به ساخت نیروگاه اتمی میدهند.
کاری که ما می کنیم این است که تولید برق نیروگاه اتمی را در سبد انرژی خود گذاشتیم در صورتی که نه اورانیوم لازم را در کشور داریم و نه صنعت آن را دارا هستیم. به علاوه این یکی از گرانترین روشهای تولید برق است و این مخالف استقلال انرژی یک کشور است؛ بخصوص که چرخه نیروگاه اتمی را به غنیسازی گره زده ایم و به این وسیله تن به مجموعهای از تنشهای بیاساس داده ایم.
اما نتیجه دوم که در گزارش سایت فارس آمده ــ مبنی بر اینکه اگر هم تولیدکننده و هم مصرفکننده برق قیمت واقعی هزینه را پرداخت میکردند ما میتوانستیم صنعت صادرات برق داشته باشیم ــ را چگونه باید ارزیابی کرد و با واقعیت چه میزان همخوانی دارد؟
در حقیقت بله؛ اگر بتوانیم یک سامانه انرژی سالم داشته باشیم که در آن تولیدکنندگان پول سوخت را بهطور کامل پرداخت کنند و مصرفکننده حداقل پول هزینه تمامشده بهعلاوه سود سرمایه را پرداخت کنند، در آن صورت میتوانیم صنعتی داشته باشیم که بتواند پابهپای احتیاج رشد کند و حتی قادر باشیم که برق مازاد را در منطقه به فروش برسانیم.
البته همانطور که در بالا آمد به هیچ وجه این به این معنا نیست که در این صورت ساخت نیروگاه اتمی مقرون به صرفه خواهد بود. حتی در یک بازار سالم عرضه و تقاضا نیروگاه اتمی در ایران بنابر برآورد بالا نمیتواند اقتصادی باشد. اما در مورد صادرات برق چه می توان گفت؟
اول باید سوال کرد که چرا نمی توانیم این بازار سالم را در رابطه با عرضه و تقاضا نه تنها در مورد برق بلکه در مورد آب، گاز، بنزین و… داشته باشیم و دولت مجبور است دائماً بهطور مستقیم و غیرمستقیم یارانه بپردازد؟
این پرسش یک جواب بیشتر ندارد: ما خود را سرگرم کارهایی از جمله انرژی اتمی و غنی سازی کردیم. اولی گرانترین نوع تولید برق را در سبد انرژی ما قرار داده در حالی که با استقلال انرژی خوانایی ندارد. زیرا ما اورانیوم در کشور نداریم. دومی یعنی غنیسازی نیز به هیچ کار ما نمی آید. میگویند به کار پزشکی میآید اما معلوم نیست که برای مثال غنیسازی ۶۰ درصدی به چه کار پزشکی میآید؟ اگر سیاست بیتنش داشتیم میتوانستیم میزان مورد احتیاج اورانیوم برای موارد پزشکی را از بازار جهانی بخریم. تمامی اینها بهعلاوه بسیاری ندانمکاریهای دیگر، جامعه را دچار فقر شدیدی کرده است که به دلیل آن مردم قادر نیستند قیمت واقعی برق، آب، بنزین… را بپردازند.
اینگونه است که نیروگاههای حرارتی سوخت را تقریبا مجانی میگیرند و مصرفکنندگان هم تقریبا مجانی برق را مصرف می کنند. اما این موارد که در گزارش فارس آمده، نتیجه ندانمکاری خود دستاندرکاران است و از کره مریخ بر سر مردم ایران فرود نیامده است.
یک سوال دیگر نیز ذهن مرا درگیر کرده: فرض کنید برق اضافه را برای مثال به عراق صادر کردیم. آیا میتوانیم پول برق را بگیریم؟ مگر در حال حاضر برق را صادر نمیکنیم و توانایی دریافت پول را از این کشور نداریم؟ چرا این چنین است؟ چرا برای مثال کویت اخیراً توانست مخارج جنگ را از عراق بازپس بگیرد و ایران یک شاهی هم نتوانسته از این مخارج جنگ خانهسوز را پس بگیرد و در عوض توان گرفتن پول برق فروشیاش را هم ندارد؟ چه کسی مقصر است؟
نتیجههایی که آقای عسگر سرمست گرفته، کاملاً غلط است. اینکه «نیروگاه اتمی ارزانترین نوع تولید برق در سراسر دنیا است» نه تنها صادق نیست، بلکه این نوع تولید گرانترین نوع تولید در ایران و یکی از گرانترین نوع تولید برق در تمامی نقاط جهان است. در ضمن اینکه قرار دادن آن در سبد انرژی و بعلاوه غنیسازی و ندانمکاریهای دیگر کار را به جایی رسانده که مردم دیگر توان پرداخت قیمت واقعی برق و آب و گاز … را ندارند.
یادداشتها:
[۱] The ETI Nuclear Cost Drivers Project: تحقیقی است که قیمت تمام شده ۳۳ راکتور اتمی که در ۱۰ سال گذشته ساخته شده است را مورد برسی قرار داده است.
[۲] هزینه ساخت و نگهداری انواع مختلف نیروگاهها از گزارش زیر آورده شده است:
Capital Cost and Performance Characteristic Estimates for Utility Scale Electric Power Generating Technologies
قیمت گاز ۵۰۰۰ تومان برای هر مترمکعب در نظر گرفته شده است. قیمت ساخت نیروگاه گازی از پروژه های که در ایران انجام شده است آورده شده است و حدود ۸۰۰ هزار دلار برای هر مگاوات در نظر گرفته شده است.
[۳] لازم به یادآوری است که نرخ سود بانکی برای برآورد هزینه ۲۲٪ بیان شده است. در اینجا نرخ سود ۱۲٪ و ۲۲٪حساب شده است. وقتی نرخ سود بالا می رود نیروگاههای که هزینه اولیه بیشتری طلب می کند کمتر مقرون به صرفه خواهند بود. ساخت نیروگاه اتمی از تمامی بدیلهای دیگر هزینه ساخت بالاتری دارد. برای مثال می توانید به مقاله « هزینه تاسیس نیروگاههای بالای ۱۰۰ مگاوات و نیروگاههای کوچک و پراکنده» مراجعه کنید. در مورد مخارج ساخت نیروگاه اتمی بوشهر از ۵ تا ۱۱ میلیارد دلار در نزد مقامات دولتی ذکر بمیان آمده است. و این رقم مربوط به بیش از ۱۰ سال پیش است که با میزان تورم ساخت نیروگاه جدید بسیار بیشتر از این خواهد شد.
[۴] در مقاله ای به قلم این نویسنده در رادیو زمانه با «عنوان کارنامه نیروگاه اتمی بوشهر» آمده است که تا سال ۲۰۱۹ روند کارایی نیروگاه از زیر ۴۰٪ تا ۸۰٪ متغییر بوده است. اما به دلایل عدیده این کاریی دوباره پائین آمده است و در سال ۲۰۲۰ به ۷۱٪ رسیده است. یکی از این عوامل پائین آمدن کارایی در این سال کمبود پول برای تهیه به موقع سوخت راکتور اتمی است.
[۵] این جدول برگرفته از گزارش سه دانشگاه بزرگ سوئد (دانشگاههای Chalmers, Institute Of Technology Lunds university) تحت عنوان Är kärnkraften nödvändig för en fossilfri, svensk, elproduktion? ترجمه این تیتر این است: «آیا نیروگاه اتمی احتیاج است اگر سوئد بخواهد تولید گاز دی اکسید کربن را به صفر برساند؟»