خانهای که از ابتدا «سبز» نبود
بیژن بیرنگ، کارگردان و تهیهکننده ایرانی، هفتهی گذشته با یک عذرخواهی خبرساز شد. او از همکار در ساخت سریال دههی هفتادی «خانه سبز» برای تلویزیون حکومتی ایران عذرخواهی کرد. سریالی که در زمان خودش و در محدودیتهای تلویزیون ایران بعد از جنگ برای گروهی از جامعه محبوبیت پیدا کرد. حالا بیرنگ میگوید از اینکه سریالش «امید» و «فضای مثبت» به جامعه تجویز میکرد و به گفتهی او در «مالهکشی» مشارکت داشت، پشیمان است (+). اما اینها که بیرنگ میگوید انتقاد اصلی به سریال «خانه سبز» نیست. کودکهمسری، مردسالاری، آداب تعریفشدهی شبه مذهبی برای خانواده و ترویج فرهنگ دینی دلخواه حکومت در جایجای ساختهی او آشکار است.
ترویج و عادی سازی کودک همسری
«خانه سبز» دقیقا از همان ابتدای سریال شروع به عادی سازی کودکهمسری میکند. چیزی که شاید در آنها سالها زیاد به چشم نمیآید. شخصیت لیلی (با بازی آتنه فقیه نصیری) یک دختر دبیرستانی و در اوایل هفدهسالگیاش است. این به وضوح در سریال گفته میشود. با این وجود سریال خیلی زود مراسم خواستگاری و ازدواج او با شخصیت فرید (با بازی رامبد جوان) را نشان میدهد. بعد از ازدواج لیلی دیگر هیچ حرفی از مدرسه رفتن او یا تلاشش برای ادامهی تحصیل یا وارد شدن به بازار کار به میان نمیآورد. گویا لیلی حتی قبل از تمام شدن مدرسهاش با نوجوان ۱۸ سالهی دیگری ازدواج کرد و نقش سنتی زن محجبهی سربهزیر و فروتن مسلمان را پذیرفت. این برخی از دیالوگهای قسمت اول سریال «خانه سبز»، در مراسم خواستگاری لیلی ۱۷ ساله است (+):
«پدر عروس: هرچند ازدواج زودیه …
همهی جمع در میان حرفهای پدر میپرد و با صدای بلند میگویند: نه
مادربزرگ داماد: من ۱۶ سالم بود که اومدم خونهی آقای صباحی
روح جد بزرگ: باریکلا، باریکلا
عمهی داماد: خوب، منم ۱۷ سالم بود که ازدواج کردم.
مادر داماد: باور کنید آقای رضوی، منم ۱۷ ساله بودم که ازدواج کردم
پدر بزرگ داماد: من در ۱۷ سالگی داماد شدم
روح جد بزرگ: پسر خودمی!
پدر داماد: خوب فرید هم که ۱۸ سالهس
روح جد بزرگ: یکسال تاخیر داره! یکسال تاخیر داره!
کمتر از ۲ دقیقهی بعد وقتی عروس ۱۷ ساله و داماد ۱۸ ساله برای اولین بار به وساطت خانواده اندکی در سالن خانه با هم تنها میمانند (+) این دیالوگها تبادل میشود:
«داماد (در اولین دیالوگی با عروس برقرار کرده): شما چرا میخواین زن من بشین؟
عروس: نمیدونم. شما برای چی میخواین که من زن شما بشم؟
داماد: اتفاقا من هم نمیدونم»
-در پنج دقیقهی بعد آنها قرار ازدواج میگذارند.-
ایران از کشورهایی است که آمار بالای کودکهمسری و ازدواج زیر سن قانونی در آن همیشه خبرساز میشود. قوانین مذهبی ایران اجازهی ازدواج دختران در سنین بسیار پایین را میدهد. هرچند در سالهای گذشته در نتیجهی فشار گروههای فعال حقوق زنان، حرفهایی برای بالاتر بردن سن قانونی ازدواج دختران مطرح شد اما هرگز قانونی تغییر نکرد. بنا به قوانین فعلی ایران دختران ۱۳ ساله و پسران ۱۵ ساله میتوانند ازدواج کنند. اما ازدواج دختر کمتر ۱۳ سال هم غیر قانونی نیست. اگر پدر یا جد پدری دختر اجازه دهند تنها دریافت یک برگهی قانونی از دادگاه لازم است و دریافت آن دشواری خاصی ندارد.
مرکز آمار ایران گزارش داده که در طول بهار سال جاری نزدیک به ۱۰هزار دختر زیر ۱۴سال در ایران ازدواج کردهاند. این آمار از سالهای گذشته بیشتر بوده است. این آمار «بالاترین آمار فصلی ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله است». در بخش دیگری از این گزارش آمده است که در طول بهار امسال، «۴۵ هزار و ۵۲۲ دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله» نیز ازدواج کردهاند (+).
بحث ازدواج و فرزندآوری در پروپاگاندای حکومتی ایران از حاضران همیشگی محصولات فرهنگی است. سال ۱۳۹۱ رهبر ایران عملا سیاستهای قبلی برای کنترل جمعیت را اشتباه خواند (+). بعد از آن، اینگونه پیامها، ترویج پیاپی ازدواج و فرزندآوری در تلویزیون ایران، سینمای تحت کنترل حاکمیت و برنامههای اصطلاحا سینمای خانگی یا سامانههای تماشای آنلاین فیلم و سریال تشدید شده است. در بیانات حاکمان هم. رهبر ایران پارسال در دیدار با مداحان مذهبی گفت: «ازدواج بهنگام و بدون تاخیر یکی از کارهای لازم و واجب است؛ فرزندآوری و تکثیر نسل یکی از آن وظایف مهم و اساسی است که بایستی انجام بگیرد که هر دوی اینها -هم ازدواج زودهنگام و بهنگام، و هم تکثیر نسل- جزو نیازهای حیاتی امروز کشور و فردای کشور است» (+). او همچنین امسال در دیدار با تشکلهای دانشجوی تاکید کرد «]باید[یا بالا رفتن سن ازدواج، یا پیری جمعیت کشور و همین مسائلی که در بیانات بعضی از دوستان هم بود ]مبارزه کرد[ … ازدواج و امثال اینها، احتیاج داریم به روشهای نو، روشهای بدیع و روشهای تازه. و به نظر من کشور میتواند در این زمینهها حرکت کند و این نخبگان انقلابی و مومن هستند که بایستی دست کشور را پر کنند و فکر تولید کنند» (+).
اخیرا نیز نایبرییس کمیسیون مجلس ایران در واکنش به هشدارها نسبت به بالارفتن آمار کودک همسری گفته است «دختر ۱۳ ساله که کودکهمسر نیست. قانون درست برای ازدواج، قانون اسلام است و سن ازدواج در دختران به معنی سن بلوغ در نظر گرفته میشد که عموما سن ۱۳ یا ۱۴ سال است و این که دختر بتواند زندگی را به جلو برد یا خیر نیز به اذنِ ولی باز میگردد» (+).
ازدواج زودهنگام و فرزند آوری، گذشته از رابطهای که با فقر خانوادهها دارد، یادآور یک روی دیگر سکه هم هست. زنان در ایران از کنترل بدن خود محروم هستند. آنها نه فقط نمیتوانند بهطور انتخابی به بارداری خود پایان دهند که گاه از دسترسی به لوازم و ابزار پیشگیری از بارداری هم محروم هستند. زنان شرعا حتی برای استفاده از ابزار جلوگیری به اجازهی شوهر خود احتیاج دارند (+) و سقطجنین، حتی اگر بارداری در نتیجهی تجاوز بوده باشد، «حرام» تلقی شده (+)، غیرقانونی است و مجازات میشود.
سنگر زن در خانه است
ترویج و عادیسازی ازدواج نوجوانان زیر سن بلوغ تنها انتقادی نیست که به سریال دههی هفتادی «خانه سبز» وارد است. این سریال پربیننده، گذشته از ترویج حجاب سنگین اجباری که حتما از ملزومات ساختههای تلویزیون دولتی ایران است، یک فرهنگ مورد پسند حکومت ایران را هم ترویج میکند. با اینکه نقش مکمل زن داستان (شخصیت عاطفه) وکیل است، اما زنان دیگر معمولا شاغل نیستند و همان شخصیت عاطفه قبول و اذعان دارد که شغل اصلی زن چیز دیگری است: خانهداری. این دیالوگهای دقایق پایانی قسمت سوم سریال «خانه سبز» است. وقتی عاطفه در قامت یک وکیل در دادگاه مشغول استدلال است.
موکل عاطفه زنی است که شوهرش از او برای کارکردن خارج از خانه شکایت کرده. شخصیت عاطفه گویا بیشتر در این صحنه وکیل مرد شاکی است تا موکلش از دادگاه میخواهد او را از کار خارج از خانه محروم کند. این دیالوگهای عاطفه در دادگاه است (+):
عاطفه در دادگاه: ما زنها همیشه از مردهامون توقع داریم که نسبت به ما منصف باشند. چون گاهی فکر میکنیم قانون، عرف و حتی گاهی شرع، حق بیشتر از اونچه که برای ما قائل شده به اونها داده. راستش رو بخواین من هم تا دیشب همینطور فکر میکردم. ولی دیشب در خلوت تنهایی منصفانهام به نتایجی رسیدم که امیدوارم برای موکلم و همسر محترمشون قابل تامل باشه. همونطوری که من تاملی دوباره کردم به مفهوم رضایت کار. بله، کار لذت بخش و کار جوهرهی زندگیه. وقتی صحبت از کار میشه هیچجا تعریفی از کاری خاص صورت نمیگیره. کار یعنی تلاش برای دریافت پاداش. آیا بیارزش کردن کار نیست که ما اون رو فقط در مقابل دریافت پاداش مادی قرار بدیم؟ … آیا اگر منصف باشیم باور نداریم که هرجا زنی در خارج از منزل مشغول به کاریه، فقدان مادری در خونه وجود داره؟ کمبود همسری در خونه حس میشه؟ مدیریتی در خونه دچار مشکل شده و فرزندی برای ساعاتی طولانی در اوج نیازهای سنی از گرمی محبتی محروم مونده؟ کاری در خونه لنگ و باری برداشته نشده مونده و مردی با نگرانی از محیط خونه روز رو به شب رسونده؟ که اگر سنگر منزل با وجود زن در منزل محکم بود چه قدمهای محکمی که مرد نمیتونست برداره».
سلب حقکار زنان خارج از خانه از اختیار شوهر است. حکومت اسلامی به شیوههای مختلف تلاش دارد که زنان را در خانه نگه دارد و آنها از حق تحصیل، کار و استقلال محروم کند. در یکی از تازهترین تحولات در این باره، وزیر کشور ایران گفته است: « اگر انقلاب بخواهد ضربه ببیند از ناحیه زنان است». او ترویج «فرهنگسازی و ترویج سبک زندگی ایرانی – اسلامی» را لازم دانسته و گفته است: « افکار فمینیستی به جز تحقیر و تضعیف موقعیت زن آثار دیگری ندارد. اینکه غربیها با معیارهای خودشان به ما بگویند زن مهم است هیچ نیازی نداریم که از فکر ناقص، ضعیف و مادی غرب بهره بگیریم و نشان دهیم که زن جایگاه مهمی دارد» (+) .
«خانه سبز» فقط یکی از تلاشهای اتفاقا نسبتا موفق حاکمیت برای بسط و عادیسازی ایدئولوژی دینمحور و زنستیز بوده است. هرچند عذرخواهی از مشارکت در آن ممکن است پسندیده باشد. اما همانمقدار مهم است که مشارکت کننده دقیقا برای آنچیزی عذر بخواهد که اشتباه بوده است. در غیر این صورت ممکن است عذرخواهی او صرفا شهرتطلبی محسوب شود. آنچه بیژن بیرنگ تزریق امیدواری یا بهاصطلاح خود «مالهکشی» مینامد و بابت همکاری در آن عذر میخواهد، اگر هم درست نبوده باشد، احتمالا مهمترین اشتباه او نیست. کاش او برای همکاری در ترویج انواع دیگر افکار خطرناک، چون ازدواج قبل از بلوغ و تعریف خانه و همسرداری به عنوان مسوولیت اول زن هم عذرخواهی کند.