چهارشنبه شب ۸ دسامبر / ۱۷ آذر، کاربران در شبکههای اجتماعی و بهویژه توییتر با استفاده از هشتگهای #عباس_دریس و #SaveAbbas نسبت صدور حکم اعدام برای عباس دریس، از بازداشتشدههای اعتراضهای آبان ۹۸ در ماهشهر (معشور)، اعتراض کردند و خواهان لغو این حکم شدند.
عباس دریس و برادرش محسن دریس در ارتباط با اعتراضهای آبان ۹۸ در ماهشهر بازداشت شدهاند. مقامهای قضایی جمهوری اسلامی عباس دریس را به اتهام «محاربه، اخلال در نظم و مشارکت در قتل یکی از نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی» به اعدام محکوم کرده و برادرش به اتهام مشارکت در این اقدام به حبس ابد محکوم شده است.
این حکم به صورت شفاهی به خانواده عباس دریس ابلاغ شده و آنها اعلام کردهاند «هیچ سند اداری» در رابطه با این حکم را رؤیت نکردهاند.
عباس دریس متولد سال ۱۳۵۲ و دارای سه فرزند پسر است. همسر عباس دریس به دلیل فشار نیروهای امنیتی و پس از اطلاع از حکم اعدام همسرش، به دلیل پیگیریهای بسیار بر اثر فشار وارده دچار سکته مغزی شده و چهار ماه پیش جان خود را از دست داد.
کاربران ایرانی امشب در شبکههای اجتماعی سعی کردند صدای عباس دریس باشند و نسبت به صدور حکم اعدام او اعتراض کنند.
پرونده عباس دریس شباهت بسیاری به پرونده برادران افکاری دارد، به همین دلیل بسیاری از کاربران با الهام گرفتن از صحبتهای نوید افکاری یادآور شدند که «سیستم قضایی جمهوری اسلامی دنبال گردن دیگری برای طناب دارش است».
سعید افکاری، برادر نوید افکاری که در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ اعدام شد نوشته است:
«نمیگذاریم یک جان دیگر از ما بگیرید.»
شهناز اکملی، مادر مصطفی کریمبیگی که در جریان اعتراضهای سال ۱۳۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد، نوشته است:
«عباس دریس نام دیگر عزیزان ماست، اعدام نکنید»
مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی نوشت:
«نمیگذاریم که یک جان دیگر، یک برادر دیگر از ما بگیرند.»
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه اسکندری که سال آذر ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای کشته شدند، نوشته است:
«نگذاریم جان عباس دریس را بگیرند»
جواد سلیمانی که همسرش الناز بنیی از سرنشینان هوایپمای پیاس752 خطوط هواپیمایی اوکراین بود و با موشکهای پدافند هوایی سپاه پاسدران ساقط شد، نوشت:
«عباس دریس که شاهد و بازمانده آبان خونین ماهشهر بود، به اعدام محکوم شد. همسرش چندی پیش با شنیدن این جمله دار فانی را وداع گفت. برادرش محسن دریس نیز به حبس ابد محکوم شده است. چرا جامعه بینالمللی ساکت است؟!»
حساب کاربری موسوم به «۱۵۰۰ تصویر» که اخبار جان باختههای اعتراضهای آبان ۹۸ را منتشر میکند، فیلمی با صدای نوید افکاری منتشر کرده و این جمله از او را نوشته است:
«یه بیگناه به اسم عباس دریس داره هرلحظه به طناب دار نزدیکتر میشه. و اگه صداشو خفه کنن اگه تنها بمونه زندگیشو ازش میگیرن و آبم از آب تکون نمیخوره.»
در این نوشته اسم «عباس دریس» با «نوید افکاری» جایگزین شده است.
سعید دهقان، وکیل حقوق بشری نوشته است:
«مردم معترض اما بیسلاح در کشتار نیزار و زیر رگبار دوشکا، فقط میتوانستند مقتول واقع شوند، نه قاتل! متهم بیوکیل زیر شکنجه در سلول انفرادی، فقط میتوانست به زبان بازجویان اعتراف اجباری کند، نه «اقرار»! اقرار فقط با «قصد و اختیار» در دادگاه معتبر است.»
سردار پاشایی، قهرمان کشتی فرنگی نوشت:
«ما آنگونه که باید از زندانیان و از اعدامیان مان دفاع نکردیم و کنارشان نایستادیم. اگر نه حکومتی قاتل و آدمیانی در صف قتل، دیگر نمی بایست وجود میداشت…»
امیر امیرقلی، فعال کارگری نوشت:
«در نیزار هنوز خون میریزند…»
«جمهوری اسلامی کاری با ما کرده که هر چند روز یک بار باید فریاد بزنیم که ای بیشرفها! هموطنان ما را اعدام نکنید! امروز نوبت فریاد زدن برای عباس دریس است.»
کاربری به نام بنفشه با انتقاد از منفعل بودن رسانهها در قبال حکم اعدام عباس دریس چنین نوشته است:
«مهمترین خبری که رسانه فارسیزبان امروز باید بهش بپردازه حکم اعدام عباس دریس و حکم حبس ابد برادرشه. اما هیچجا خبری ازش نیست. شاید براشون ارزش خبری نداره.»
کاربری دیگری به نام احمد رئیسی با اشاره به حجم گسترده اخبار بازداشت، شکنجه و اعدام شهروندان نوشت:
«هر روز خبر اعدام میشنویم، هر روز بازداشت، هر روز در زندان کسی شکنجه میشود، معترضی کور میشود، معترضی با گلوله کشته میشود. حالا حکم اعدام عباس دریس، در کنار فرزندانش، با آن نگاهها و لبخندهای سرشار از زندگی؛ به جرم شاهد جنایت نیزار بودن.»
محمد کاظمی، از خانواده زندانیان سیاسی عرب
«بیاید سکوت نکنیم، بخاطر مادران آبان بخاطر فرزندان و همسر فوت شده عباس دریس بخاطر اشکهایی که با شنیدن صدا و تک تک کلمات نوید افکاری ریختیم بخاطر مادرش بخاطر همه مادرها، فرزندها، خواهرها، پدرها، برادرها بخاطر انسانها.»
امجد حسینپناهی، برادر رامین حسینپناهی که ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ به همراه زانیار و لقمان مرادی اعدام شد، با اشاره به صحبتهای نوید افکاری در دادگاه نوشت:
«هنچنان برای طناب دارشان دنبال گردن میگردند. امروز اگر سکوت کنیم طناب دار را به گردن خود یا عزیزانمان نزدیکتر میسازیم! ما درد مشترک داریم و باهم صدایمان رساتر و بلندتر خواهد بود.»
کاربر دیگری به نام «فریاد در خفا» نوشت:
«آخرین سرباز آبان در انتظار اعدام…»
فرانک چالاک، فعال سیاسی با اشاره به بیعدالتی دستگاه قضایی نوشت:
«عباس دریس بی گناهی مانند دیگر عزیزان بی گناه در سیکل معیوب دستگاه بی عدالتی تنها به علت اعتراض که حق طبیعی و مسلم هر شهروندی است، محکوم به اعدام شده،به امید اینکه مجدداً بی گناهی را به پای دار نَبَرند.به کار بردن سیاست رعب و وحشت پاسخ خواستِ اعتراضات نیست.»
روناک فرجی، شاعر و مترجم نوشت:
«نه به جمهوری اعدام، نه به جمهوری رعب، نگذاریم طناب دارشان گردن بیگناه دیگری را بالا ببرد.»
احمد رأفت، روزنامهنگار نیز با اشاره به صحبتهای نوید افکاری در دادگاه نوشت:
«باز هم به دنبال گردنی برای طناب دارشان هستند»
ساسان امجدی، نویسنده و جامعهشناس با اشاره به سالها سرکوب و اعدام نوشت:
«من عباس دریس، رنج چشمانش، بچههای چشم به راه و جنازهی همسری كه روی دستش به جا مانده را می شناسم. ما با این مصائب زیستهایم،بی قدرتی خود را هزاران بار دیدهایم، دیدهایم چگونه انسانی را از خانوادهاش می كنند و میبرند و می كشند. ما هر كدام تصویری از یک عباس در خانههایمان داریم.»
شاهین میلانی، مدیر اجرایی مرکز اسناد حقوق بشر ایران با اشاره به گمنام بودن عباس دریس نوشت:
«عباس دریس: نامی ناآشنا با داستانی که ۴۳ است با آن بسیار آشنا هستیم.»
کاربر دیگری به نام «سوفیست» نوشت:
«چه کسانی این شب رو با این فکر به صبح میرسونن که دیر یا زود طناب اعدام سرنوشت محتومشونه؟ چندتاشون کشته میشن بدون این که حتی اسمی ازشون به میون بیاد، جوری که انگار هرگز نبودن؟ این طناب قراره چندتا زندگی، امید و آرزوی دیگه رو نابود کنه؟»
اعتراض کابران ایرانی به حکم اعدام عباس دریس همچنان ادامه دارد. تا لحظه تنظیم این گزارش کاربران بیش از ۲۶ هزار بار با استفاده از هشتگ #عباس_دریس خواهان لغو حکم اعدام این زندانی سیاسی عرب شدند.
اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ در بیش از ۲۰۰ هر کوچک و بزرگ ایران به وقوع پیوست. استان خوزستان یکی از استانهایی بود که شاهد اعتراضهایی گسترده بود و به همین میزان تعداد جانباختهها، زخمیها و بازداشتشدگان بیشتری دارد.
در میان شهرهای استان خوزستان، بندر ماهشهر (معشور) که یکی از چهارده بندر بزرگ ایران و دومین شهر بزرگ این استان به شمار میآید، شاهد خونینترین سرکوب معترضان بود. بیشترین جان باختههای این استان شهروندان عرب هستند.
بعد از گذشت دو سال از اعتراضهای آبان ۹۸ تاکنون تعداد دقیق کشتهشدگان ماهشهر و شهرکهای اطراف آن، علیالخصوص واقعه نیزار مشخص نیست. حکومت و مقامهای حکومتی از وزیر کشور گرفته تا فرماندههان سپاه تماما در قبال این کشتار سکوت اختیار کرده و آن را تکذیب کردند، و از سوی دیگر بعد از مدتی کوشیدند روایت دیگری از ماجرا را غالب کنند. حکومت تاکنون از ارائه هرگونه آمار و اطلاعاتی در رابطه با کشتهها آبان ۹۸ در نیزار خودداری کرده است.
نیویورکتایمز در گزارشی که ۱ دسامبر ۲۰۱۹ / ۱۰ آذر ۱۳۹۸ منتشر کرد، به نقل از شاهدان و کادر پزشکی از کشته شدن ۴۰ تا ۱۰۰ معترضی که در نیزار پناه گرفته بودند بهدست به نیروهای سپاه پاسداران خبر داد که اکثر آنها «جوان غیرمسلح» بودهاند.
ایرانوایر بر اساس اسنادی که از طریق یکی از مقامهای استان خوزستان در اختیارش قرار گرفته، کشته شدن ۱۴۸ شهروند معترض در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ را تایید کرده است.
وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای تحت عنوان «یادبود قتل عام ماهشهر و تحریم مقامات ایرانی به دلیل مشارکت در نقض فاحش حقوق بشر» که در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰ منتشر کرد، تعداد جان باختههای ماهشهر را حدود ۱۴۸ اعلام کرد.
سازمان عفو بینالملل در تازهترین گزارش خود که ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱ / ۲۰ آبان ۱۴۰۰ مصادف با دومین سالگرد اعتراضهای آبان منتشر کرد، ۵۹ نفر از جان باختههای استان خوزستان را تاکنون شناسایی کرده است.
سازمان حقوق بشر اهواز (اهرو) در گزارشی به تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۹ هویت ۲۷ نفر را احراز کرده که در ماهشهر و نیزار جراحی کشته شدند.
با وجود اینکه هنوز تعداد دقیق کشتهشدگان اعتراضهای ماهشهر مشخص نیست، اما همه این آمارها حکایت از یک سرکوب خونین دارند که عمدتا شهروندان عرب را شامل میشود. همچنین بنا به گزارش سازمانهای حقوق بشری صدها شهروند در شهر ماهشهر بازداشت شدند.