سال ۲۰۲۲ آخرین فرصت ما برای نجات جهان است. در این کار موفق نخواهیم شد مگر اینکه جنبش زیست محیطی را به جریان اصلی تبدیل کنیم. برای انجام این کار، باید میلیونها نفر دیگر را درگیر کنیم، به آنها نشان دهیم که چه اتفاقی دارد میافتد و حقیقت را به آنها بگوییم.
بیایید با هر کسی که میبینیم در مورد بحران اقلیمی صحبت کنیم. اگر ۲۰۰ هزار نفر از ما دو هفته فقط با پنج نفر در مورد تغییرات اقلیمی صحبت کنیم، می توانیم تنها در یک سال به جمعیت بزرگی دسترسی پیدا کنیم.
این راهنمای کوتاه من برای گفتوگوهای اقلیمی است.
برای تغییر جهان و ایجاد تغییرات سریع سیستمی، ما به یک جنبش مردمی گسترده نیاز داریم. به میلیونها نفر نیاز داریم که همه از نظر سیاسی بسیج شوند، همه مبارزات کمپینی انجام دهند، همه خواهان اقدام اقلیمی باشند. باید مطبوعات ثروتمند را دور بزنیم، کنترل روایت را دوباره به دست بگیریم و حقیقت را به مردم بگوییم. باید یک جنبش فعال را به یک نیروی سیاسی قدرتمند تبدیل کنیم. برای پر کردن این شکاف، همه ما باید در خیابان باشیم، نه اینکه فقط اعتراض کنیم، بلکه با هرکسی که میبینیم درباره تغییرات آب و هوا صحبت کنیم.
به زودی تغییرات اقلیمی هر روز در خبرها خواهد بود. در روزنامهها خواهد آمد. همه رهبران جهان در مورد آن صحبت خواهند کرد (و دروغ خواهند گفت). پس بیایید از این فرصت استفاده کنیم، در آخرین فرصتمان قبل از اینکه خیلی دیر شود، مردم را در مقیاس وسیع درگیر کنیم.
راههای زیادی برای گفتگو درباره تغییرات اقلیمی وجود دارد – اما شاید سادهترین آنها مکالمه خودجوش با همکاران، همسایگان، غریبهها و دوستان باشد. میتوانیم مردم را در خیابان، قطار یا محل کار متوقف کنیم. میتوانیم هنگام شام یا کنار کولر در مورد تغییرات اقلیمی صحبت کنیم. هیچ آمادگی قبلی لازم نیست و میتوانید از همین امروز شروع کنید. من هر روز این کار را انجام میدهم.
چه چیزی به دست خواهیم آورد؟
ما همه نظرها را نمیتوانیم تغییر دهیم. روایت موجود را یک کمپین رسانهای بسیار مؤثر چند دههای، که با انکار و تبلیغات وحشتناک صنعت سوختهای فسیلی حمایت میشود، ساخته است.
اما از طریق مکالمه درباره تغییرات اقلیمی میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که همه حقیقت را میدانند. می توانیم مطبوعات ثروتمند را دور بزنیم.
ما میتوانیم بذرها را در ذهن مردم بکاریم – وقتی یک بار درباره این موضوع شنیده باشند، احتمال بیشتری دارد که بار دوم گوش کنند. آنها به احتمال زیاد به اخبار مربوط به تغییرات اقلیمی گوش میدهند. بیشتر در مورد آم صحبت میکنند. شاید بعداً با شریک زندگی خود در مورد تغییرات اقلیمی صحبت کنند. کم کم بیدار میشوند.
مهمتر از همه اینکه ما روایت را تغییر میدهیم. حقیقت تغییرات اقلیمی به ندرت در جامعه مورد بحث قرار میگیرد. مردم در مورد پروازهای طولانی مدت، مصرف گوشت گاو یا اتومبیلهای جدید صحبت میکنند. اما رویارویی با این رفتارها و بحث در مورد تهدید مرگبار تغییرات اقلیمی به این شیوه اشتباه است. در محل کار، مردم در مورد تعطیلات خود صحبت میکنند.
ما باید این روند را تغییر دهیم. باید محیط زیست را به موضوع عادی بحث تبدیل کنیم. ما این کار را با انجام این گفت،گوها در خیابان، پارک و در ورودی آنها انجام خواهیم داد.
جنبشهای مردمی دنیا را تغییر داده است. جنبشهای سیاسی عظیم – مانند جنبش برنی سندرز در ایالات متحده – بر اساس این اصل مشارکت فردی بود.
بیایید در مورد تغییرات اقلیمی صحبت کنیم.
چگونه در مورد تغییرات اقلیمی صحبت کنیم؟
این قوانین طلایی من است:
هرگز اهل تقابل نباشید. فریاد نزنید، استرس نداشته باشید و اگر پرخاشگری کردند، کنار بروید.
مودب و ملایم باشید.
صحبت کنید، سخنرانی نکنید.
لبخند بزنید. مردم به طور طبیعی نسبت به تهدیدها هوشیار هستند و با لبخند خلع سلاح میشوند.
همیشه برای گفتوگو کردن اجازه بگیرید.
همیشه از مردم برای وقتی که به شما دادهاند تشکر کنید و برای آنها روز خوبی آرزو کنید.
باز کردن گفتوگو
بهترین کار این است که گفتوگو درباره تغییرات اقلیمی را با یک سوال باز کنید. در تجربه من، موثرترین خط بازگشایی این است:
«سلام، ببخشید. میتوانم سریع از شما چیزی بپرسم؟»
این سوال باعث تحریک کنجکاوی میشود و به شما امکان میدهد سوال بعدی را بپرسید – اکثر مردم درگیر بحث میشوند.
سوال بعدی ترجیحی من این است:
«چقدر نگران تغییرات اقلیمی هستید؟»
این سوال یک ارتباط عاطفی فوری ایجاد میکند و شما بلافاصله متوجه خواهید شد که با شنیدن «تغییر اقلیم» ذهن آنها به کجا میرود. دانستن این موضوع به تنظیم و هدایت مکالمه کمک میکند.
با این اوصاف، هزاران سؤال آغازین دیگر وجود دارد – در اینجا برخی از آنها استفاده شده است:
«آیا در مورد کوپ۲۶ شنیده اید؟»
«نظر شما درباره اقداماتی که سیاستمداران ما در مورد تغییرات اقلیمی انجام میدهند چیست؟»
«آیا فکر میکنید ما به اندازه کافی در مورد تغییرات اقلیمی کار میکنیم؟»
همچنین پیشنهاد میکنم در صورت لزوم از موقعیت برای باز کردن بحث استفاده کنید. بنابراین اگر کنار رودخانه هستید، ممکن است به آلودگی رودخانه و بحث فاضلاب اشاره کنید. اگر در مزرعه هستید، ممکن است با یک سوال در مورد کشاورزی و دام شروع کنید.
در مورد چه چیزی صحبت کنیم؟
هنگامی که آنها را وادار به صحبت کردید، اینکه چطور ادامه دهید به شما بستگی دارد. من نمیتوانم یک راهنمای دقیق ارائه کنم زیرا هر تعامل و مکالمهای متفاوت است. ما داریم صحبت میکنیم، نه سخنرانی، و مهم است که مکالمه را به گونهای که مناسب نیست، ادامه ندهیم.
با این حال، برخی از موضوعات گفتوگو ممکن است اینها باشد:
مقیاس بحران، پیامدهای آن و آنچه علم واقعاً به ما میگوید را توضیح دهیم.
اقداماتی که باید انجام دهیم بگوییم. بیشتر مردم از مقیاس تغییرات مورد نیاز برای محدود کردن فاجعه آتی آگاه نیستند. میتوانیم در مورد اینکه سبک زندگی ما چقدر باید تغییر کند صحبت کنیم. حقیقت بهتر از این است که مردم احساس راحتی کنند.
میتوانیم بگوییم که سیاستمداران میتوانند اما نمیخواهند عمل کنند. آنها به اربابان تجاری خود گزارش میدهند و دههها انفعال نشان دادهاند. ما دیگر نمیتوانیم به آنها تکیه کنیم.
اقلیم یک سیستم پیچیده است. توضیح دهید که چگونه ذوب شدن یخ و افزایش سطح دریا غیرقابل برگشت است. توضیح دهید که حیات وحش نمیتواند با این مساله کنار بیاید، حتی اگر ما بتوانیم.
افسانههای رایج و نحوه ابطال آنها
در این گفتوگوها سه افسانه زیر را بارها و بارها و بارها شنیدهام. نمیدانم از کجا آمدهاند، اما به نوعی عمیقاً در روایت مدرم در مورد تغییرات اقلیمی جا افتادهاند. گمان میکنم که این بخشی از دستور کار رسانهها/انکار سوختهای فسیلی است، که سرزنش را از مقصران واقعی دور میکند و به گردن «دیگری» میاندازد که از افراد سلب مسوولیت میکند.
«در مورد چین چطور؟»
بازی سرزنش چین یک افسانه مهلک است که بر پایه یک سنت نژادپرستانه و انکارگرا بنا شده است. اما نژادپرست خواندن مردم در اینجا کمکی نخواهد کرد.
پاسخ کلی من این است:
«بله، چین تولیدکننده بزرگی است، اما انقلاب صنعتی در غرب آغاز شده و همه ما وظیفه اخلاقی داریم که در رسیدگی به پیامدهای آن پیشرو باشیم. ما باید آنچه را که درست است انجام دهیم، صرف نظر از اینکه دیگران چه میکنند – اگر چین همچنان برده داری را حفظ می کرد، آیا ما هم باید این کار را ادامه میدادیم؟»
«تغییرات اقلیمی به دلیل جمعیت زیاد است»
یکی دیگر از افسانههای خطرناک، سرزنش خانوادهها در جهان در حال توسعه است. رشد جمعیت دلیل تغییرات اقلیمی نیست. بله، جهان بسیار پرجمعیت است و فشار جمعیت ممکن است بحران زیست محیطی را تشدید کند. اما دلیل آن نیست. استفاده از سوختهای فسیلی و کشاورزی حیوانات دلیل تغییرات اقلیمیاست نه تعداد افراد. با همین جمعیت میتوانیم تاثیر صفر بر تغییرات داشته باشیم.
اکنون باید برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای اقدام کنیم. این به معنای دگرگونی صنعت، حمل و نقل و کشاورزی است. جمعیت، عامل حواس پرتی است.
بیشترین فشار از جانب بخش کوچکی از افراد ثروتمند است. در بریتانیا، یک درصد ثروتمندتر از مجموع ۵۰ درصد فقیرترین، گازهای گلخانهای بیشتری مصرف میکنند. بیایید روی این مسائل تمرکز کنیم – تقصیر را متوجه خانوادههای کشورهای در حال توسعه نکنیم.
بسته شدن مکالمه
بیشتر مکالمات باید با تشکر از مردم برای وقت گذاشتن یا آرزوی روز خوبی برای آنها به پایان برسد. همیشه مودبانه حرف را تمام کنید و برای آنها آرزوی موفقیت کنید.
گاهی اوقات میتوانید از مردم بخواهید که به جنبش مقابله با تغییرات اقلیمی کمک کنند. خود من به طور کلی از افراد متعهد میخواهم کارهای زیر را انجام دهند:
در مورد تغییرات اقلیمی هر روز تا حد امکان با افراد زیادی بحث کنند، دیگران را به چالش بکشند و به طور گسترده و عمیق صحبت کنند.
متعهد شوند که تغییرات اقلیمی را عامل تعیین کنندهای در تصمیم گیریهای خود قرار دهند. هر کاری که انجام میدهند از خود بپرسند «آیا برای آینده زندگی روی زمین کار درستی انجام می دهم؟
آماده باشند تا برای کره زمین در مقابل دولتها بایستند.
شش نفری که حتما ملاقات خواهید کرد
برای کمک به آماده شدن برای مکالماتی که احتمالاً خواهید داشت، در اینجا لیستی از متداولترین شخصیتهایی که تاکنون در گفتوگوهای اقلیمی خود ملاقات کردهام آوردهام:
منکران تغییرات اقلیمی. این افراد در مورد تغییرات اقلیمی شنیدهاند، اما فکر نمیکنند که واقعی باشد. شانس شما برای یک رویارویی موفق اندک است و به احتمال زیاد مورد تحقیر قرار میگیرید. نگران نباشید – ادامه دهید.
کسانی که میدانند، اما اهمیتی نمیدهند. تعدادی از مردم فکر میکنند که تغییرات اقلیمی را درک میکنند، اما آن را اولویت خود نمیدانند. آنها بیشتر به سبک زندگی و آسایش شخصی خود اهمیت میدهند. ارزش این را دارد که آیندهای با کمبود مواد غذایی، کمبود آب و آب و هوای فاجعه بار را بر روی این افراد تأثیر بگذاریم. شما باید به منافع شخصی آنها متوسل شوید، توضیح دهید که افراد فوق ثروتمند خود را آماده کردهاند و مردم را به سرنوشت خود واگذار میکنند. دنیای میلیاردها مهاجر، خشکسالی و قحطی را توضیح دهید. ممکن است نظر خود را تغییر ندهند، اما میتوانید حقیقت را به آنها بگویید.
چین، چین، چین. این یک مکالمه بسیار رایج است!
«اما من بازیافت میکنم.» بسیاری از مردم هنوز فکر میکنند مراقبت از سیاره به معنای بازیافت و اجتناب از نیهای پلاستیکی است. ما نباید این اهداف را کماهمیت جلوه دهیم – بلکه باید تصویر بزرگتر را نیز نشان دهیم، و اینکه چگونه این اقدامات به مقیاس تغییری که برای مقابله با بحرانی که با آن مواجه هستیم نزدیک نیست.
کسانی که درک میکنند و اهمیت میدهند، اما هنوز به طور کامل مقیاس بحران یا اقدام مورد نیاز را درک نکردهاند. این مکالمات فرصتی واقعی برای تعامل و گفتوگو با آنها فراهم می کند. اینها اعضای جدید جنبش ما هستند. وقت بگذارید، آنها را با خود بیاورید و دوست شوید.
آنهایی که واقعا میفهمند. ملاقات با افراد همفکر و آگاه که فاجعه ای که با آن روبهرو هستیم را درک میکنند، آرامشبخش است. آنها را تشویق کنید که خودشان گفتوگوهای اقلیمی داشته باشند و خودشان را از نظر سیاسی در جنبش مقابله با تغییرات اقلیمی مشارکت دهند.