امسال روز جهانی «علم در خدمت صلح و توسعه» در حالی فرا می‌رسد که از چند روز پیش تاکنون حدود ۲۰۰ کشور در گلاسکو، بزرگ‌ترین شهر اسکاتلند گرد هم آمده‌اند تا درباره تغییرات اقلیمی ویران‌گر در سال‌های اخیر، به صفر رساندن انتشار کربن، به‌کارگیریِ انرژی‌های تجدیدپذیر و پیشگیری از مرگ زمین تصمیم‌گیری کنند.

این اجلاس از ۱۰ آبان‌ ماه/ اول نوامبر آغاز شده اما فعالان محیط زیست و معترضان به این اجلاس بر این باورند که دولت‌های شرکت کننده همچنان با وعده‌های تو خالی، تصمیم مؤثری برای خروج زمین از بحران و رسیدن به توسعه پایدار نگرفته‌اند.

دولت‌های چین و هند به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای جهان، بدون ارائه یک راهبرد مشخص و صرفا با کلی‌گویی، وعده داده‌اند دی‌اکسید کربن تولیدی خود را تا سال ۲۰۶۰ و ۲۰۷۰ کاهش خواهند داد. از سوی دیگر بسیاری از کشورهای غربی و عضو گروه ۲۰ که به عنوان عامل انتشار درصد بالایی از گازهای گلخانه‌ای در جهان به شمار می‌روند، همچنان راهکار عملی برای مقابله با بحران‌ها ارائه نداده‌اند به گونه‌ای که آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد در گلاسکو خطاب به سران این کشورها هشدار داده جهان در حال حرکت به سمت «یک فاجعه اقلیمی» است.

بیشتر بخوانید: به‌ سوی فاجعه اقلیمی حرکت می‌کنیم

با وجود اینکه مطابق آمارهای جهانی، ایران با تولید سالانه ۷۱۵ میلیون تن دی‌اکسید کربن، یکی از کشورهای اصلی در تولید گازهای گلخانه‌ای در دنیا محسوب می‌شود، رئیس جمهوری ایران اما به دلیل هراس از بازداشت، در اجلاس گلاسکو شرکت نکرد.

در ماه‌های گذشته، رسانه‌های دولتیِ ایران اعلام کردند قرار است ابراهیم رئیسی (عضو هیأت مرگ) در نشست گلاسکو شرکت کند اما به دنبال درخواست شماری از فعالان حقوق بشر و خانواده‌های اعدامیان سال ۶۷ از پلیس اسکاتلند مبنی بر بازداشت رئیسی در صورت شرکت در این نشست، حکومت ایران، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را به گلاسکو فرستاد.

یونسکو در سال ۲۰۰۱ روز دهم نوامبر (۲۰ آبان) را به عنوان روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه نام‌گذاری کرد با هدف بهره‌مندی همه شهروندان جهان از ثمرات علم، فناوری، نوآوری و ایجاد فضای مناسب برای تبادل نظر.

با توجه به رویدادهای جاری در سطح جهان، این سوال مطرح است که در وضعیت موجود آیا اساسا علم در خدمت صلح و توسعه قرار دارد؟ آیا نظم حاکم بر جهان، پتانسیل برون‌رفت از شرایط دشوار فعلی را دارد؟ آیا در حال حاضر راهی برای رسیدن به یک توسعه پایدار پیشِ روی بشریت قرار دارد؟

زمانه برای بررسی بیشتر این موضوع، با حسن نایب هاشم، پزشک و مدافع برجسته حقوق بشر گفت‌و‌گو کرده است.

زمانه: به نظر شما در وضعیت کنونی جهان، آیا اساسا علم در خدمت توسعه و صلح است؟

حسن نایب هاشم

حسن نایب هاشم– به نظر من باید به علم به عنوان ابزار نگاه کرد. به عنوان مثال زمانی در شوروی سوال این بود که آیا راه‌آهن در خدمت سوسیالسیم است یا خیر؟
باید گفت علم، ابزار است. کاردی را در نظر بگیریم که هم می‌تواند در جراحی به کار گرفته شود، هم اسلحه‌ای باشد در خدمت پلیس جهت حفظ امنیت یا به عنوان ابزار قتل و از بین بردن انسان‌ها به کار گرفته شود. علم ابزار است، بنابراین می‌تواند در خدمت خیر یا شر قرار گیرد.
به عنوان مثال آلفرد نوبل، دینامیت را برای خدمت به بشریت تولید کرد اما وقتی دید که در جنگ‌ها به کار می‌رود، از اختراع و تولید خود پشیمان شد و بنیاد جایزه نوبل را در علوم مختلف ایجاد کرد که در کنار آن‌ها یکی هم به صلح تعلق دارد.
اینکه چه نظام و چه سیستمی در جهان حاکم باشد و چگونه از این ابزار استفاده کند، مهم است. قطعا علم می‌تواند در راستای صلح، توسعه و حقوق بشر به کار رود. سعی مدافعان حقوق بشر و فعالان مدنی جوامع در تمام کشورها باید در این جهت و راستا باشد.
یونسکو این روز را به عنوان روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه اعلام کرده چرا که صلح و توسعه در کنار حقوق بشر، سه رکن اساسی سازمان ملل هستند که در آن راستا کوشش می‌کند. در رابطه با صلح می‌توان گفت که علم، پهپادهایی را به‌وجود آورده که به صورت هدفمند برای از بین بردن افراد طراحی شده‌اند یا ربات‌هایی ایجاد شده که در جنگ کاربرد دارند و لطمه‌های وسیعی را در مدت زمان کوتاه می‌توانند به وجود آورند یا در سال‌های گذشته بمب هسته‌ای در همین راستا تولید شده است.
در این روزها و هم‌زمان با اینکه کنفرانس اقلیمی در گلاسکو برپاست، تصمیم‌گیری‌ دولت‌ها می‌تواند منجر به این باشد که علی‌رغم پیشرفت‌های ظاهری، افزایش تولیدات داشته باشیم که عواقب وخیمی همچون افزایش حجم گازهای گلخانه‌ای از خود به جا بگذارد یا اینکه در جهت محدودسازی این گازهای خطرناک در جهان پیش برویم. یعنی با ایجاد هر چه بیشتر سلول‌های خورشیدی و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر از مسائلی که انرژی‌هایی همچون انرژی هسته‌ای تا سوخت‌های فسیلی ایجاد می‌کنند، جلوگیری کنیم.

به نظر شما پس از جنگ سرد و موقعیتی که سرمایه‌داری بر جهان حاکم شد، اساسا توسعه در جهان تا چه میزان رشد کرد؟

– سرمایه‌داری خواستار توسعه است اما این توسعه بر مبنای سود است و همین مسأله آن را ناپایدار می‌سازد. آنچه ما در نظر داریم و جهان امروز و سازمان ملل سعی دارد به آن سو حرکت کند، توسعه پایدار است. طبعا سرمایه‌داری خواهان تولید بیشتر و مصرف بیشتر بدون در نظر گرفتن عواقب آن و صرفا بر مبنای ایجاد سود است. طبیعی است که این رویه مشخصا محیط زیست را تخریب می‌کند و نوع روابط انسان‌ها را بر مبنای سود و سرمایه شکل می‌دهد. به علاوه که قادر نیست بسیاری از معضلات قدیمی بشریت همچون فقر، گرسنگی و موارد دیگر را از بین ببرد و نمی‌تواند بهداشت و آموزش همگانی را تأمین کند یا اینکه آنقدر دیر می‌تواند به عنوان یک اثر جانبی آن‌ها را تأمین کند که زمان زیادی از دست رفته است. بنابراین باید بر این روند مهار زد و تلاش فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر هم در همین راستاست.
البته سیستمی را که تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هم وجود داشت می‌توان یک سرمایه‌داری دولتی در نظر گرفت. سوسیالیسمِ شوروی به مفهومی که مورد نظر کلاسیک‌ها یا کسانی که آن را به لحاظ تئوریک تدوین کردند، نبود. در واقع سیستمی بود که نواقص خود را داشت ولیکن در مجموع به اندازه معینی مهارکننده آزمندی سرمایه‌داری بود و در خیلی شاخص‌ها همچون آلودگی محیط زیست با آنچه که در سرمایه‌داری اتفاق می‌افتاد، برابری می‌کرد. در کشورهای سوسیالیستی شاخص‌های مربوط به محیط زیست فوق‌العاده نازل است. امروز هم می‌بینیم که علی‌رغم اینکه چین ادعای سوسیالیسم در جهان دارد، در بسیاری عرصه‌ها از سوخت‌های فسیلی همچون زغال‌سنگ در سطح گسترده استفاده می‌کند.
در رابطه با اینکه توسعه چگونه باشد، باید گفت ماقبل سرمایه‌داری، نظام سرمایه‌داری و حکومت‌های سوسیالیستی همگی مدعی حرکت در راستای توسعه بودند و هستند اما پایدار یا ناپایدار بودنِ این توسعه مهم است. البته طبیعی است که سرمایه‌داری، نمی‌تواند توسعه پایدار ایجاد کند.

حکومت جمهوری اسلامی ایران چطور؟ در بُعد داخلی، منطقه‌ای و جهانی چگونه عمل کرده است؟ آیا حکومت ایران، برنامه‌ای برای توسعه پایدار دارد؟

– جمهوری اسلامی از بسیاری زوایا ماقبل سرمایه‌داری عمل می‌کند. نه به این معنا که سیستم حاکم بر آن سرمایه‌داری نیست چرا که تمایلات، گرایش‌ها و سخت‌گیری‌های این حکومت تا حد زیادی چنین است. ما در جمهوری اسلامی، نه تنها توسعه پایدار بلکه توسعه غیرپایدار هم به آن صورت نداشتیم. مجموعه روش‌ها و روندی که جمهوری اسلامی اتخاذ کرده از ابتدا منجر به تحریم‌های بسیاری شده که در مقاطع مختلف اوج و حضیض‌هایی را تجربه کرده است. بنابراین وقتی ایران را با کشورهای جهان همچون کره جنوبی یا مالزی و کشورهای منطقه مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که آن‌ها در مسیر توسعه سرمایه‌داری تا حد زیادی پیش رفتند و امروز جزء کشورهای توسعه‌یافته محسوب می‌شوند در حالی که جمهوری اسلامی چنین روندی را نداشته است. به علاوه از آنجا که حکومت جمهوری اسلامی مردم‌نهاد و رو به مردم نیست و ایدئولوژی خاصی را به زور و اجبار به جامعه تحمیل می‌کند، بنابراین در راستای توسعه هم اندیشه پایداری ندارد و تمام منابع کشور از آب و هوا و منابع کانی را نابود کرده است. در رابطه با محیط زیست به خاطر اینکه از تکنولوژی، علم و همکاری بین‌المللی برخوردار نبوده مقدار زیادی هدر رفت منابع دارد و در یک کلام علم‌نهاد نیست.
گزارشی که یونسکو به تازگی در رابطه با بررسی توسعه پایدار تا سال ۲۰۱۵ منتشر کرده نشان می‌دهد که ایران در بسیاری از شاخص‌ها از جمله در رابطه با بودجه‌هایی که صرف تحقیق و علم می‌کند، تعداد دانشمندان نسبت به جمعیت در سطح جهان و مقالاتی که منتشر می‌شود، از موقعیت پایینی برخوردار است. این شاخص‌ها نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی به علم توجه ندارد و از این رو در رابطه با توسعه و صلح هم در موقعیت مناسبی قرار ندارد. جمهوری اسلامی با مجموعه صدها میلیارد دلاری که صرف تأمین سوخت و انرژی هسته‌ای کرده باعث تلف شدن انرژی‌های بسیار دیگری شده است و از این نظر با کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست.