محاسبه نرخ مجموعهای از کالاها و خدمات ضروری خانوارها در ایران نشان میدهد سبد معیشت خانوار در حال حاضر به مرز ۱۱ میلیون تومان رسیده است. از طرف دیگر موج تورمی کمسابقه در ماههای اخیر در ایران، قیمت خوراکیها و اقلام مورد نیاز شهروندان را تا چند برابر افزایش داده است.
حسن نایبهاشم، پزشک و مدافع حقوق بشر، سه عامل «تحریمها»، «همهگیری کرونا» و «ناکارآمدی حکومت» را از عوامل اصلی در خطر قرار گرفتن امنیت غذایی در ایران میداند و در همین رابطه به زمانه میگوید:
«خط فقر مطلق چیزی حدود درآمد روزانه ۱.۹ دلار (حدود ۶۰ هزار تومان در روز) است که جمعیت بالایی در ایران حتی درآمد و دریافتیای پایینتر از این میزان دارند.»
او بر این باور است که وضعیت امنیت غذایی در ایران ممکن است نسبت به برخی کشورهای همسایه نظیر افغانستان، پاکستان و عراق همچنان بهتر باشد اما در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ایران در شرایط مطلوبی به سر نمیبرد.
دادههای رسمی منتشر شده از سوی درگاه مرکز آمار ایران نشان میدهد هزینههای حداقلی زندگی از بهمن ماه سال گذشته به این سو حدود ۵۹ درصد افزایش داشته است. به عبارت دیگر هزینههای زندگی در طی شش ماه از شش میلیون و ۸۹۵ هزار تومان به ۱۰ میلیون و ۹۵۲ هزار تومان رسیده است.
آمار یاد شده بر مبنای محاسبه نرخ غذاهای واقعی با مبنا قرار دادن غذاهای واقعی (محاسبه یک وعده غذای گرم روزانه و دو وعده غذای سرد برای خانوار متوسط ۳.۳ نفره) نرخگذاری شده، در شهریور ماه ۱۴۰۰ محاسبه شده و نشان میدهد وضعیت امنیت غذایی در ایران در طی ماههای گذشته رو به وخامت گذاشته است.
گرانی و افزایش نرخ تورم بر مواد غذایی یکی از عوامل اصلی تهدید کننده امنیت تغذیهای در هر جامعهایست. افزایش قیمت غذا سبب میشود که خانوارها در ایران سهم بیشتری از درآمد خود را برای خرید آن هزینه کنند.
اگر به سه عاملی که در ابتدای گزارش اشاره شد، یعنی «تحریمها، همهگیری کرونا و ناکارآمدی حکومت در مدیریت منابع غذایی»، پدیدههای جهانی نظیر «تغییرات اقلیمی» و «بالا رفتن جهانی قیمت نفت» هم اضافه شود، تصویر روشنتر و دقیقتری از دلایل گرانی غذا در ایران ارائه خواهد شد.
گران شدن مواد غذایی، پدیدهای جهانی
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد روز ۱۵ اکتبر/۲۳ مهر ماه از عدم دسترسی دستکم ۴۰ درصد از جمعیت کره زمین به غذای کافی خبر داد و اعلام کرد امسال روز جهانی غذا نه تنها یادآور اهمیت غذا برای همه افراد روی کره زمین است، بلکه فراخوانیست برای اقدام در جهت دستیابی به امنیت غذایی در سراسر جهان.
دبیر کل سازمان ملل متحد همچنین در هفتاد و ششمین سالگرد گرامیداشت روز جهانی غذا، اعلام کرده شمار انسانهایی که به سوء تغذیه دچار هستند در آینده افزایش خواهد یافت.
کشورهای عضو سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵، روز ۱۶ اکتبر را برای پاسداشت تأسیسِ سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) به عنوان روز جهانی غذا نامگذاری کردند.
حسن نایبهاشم همزمان با این روز، افزایش جهانی قیمت نفت را یکی از عوامل اصلی گران شدن مواد غذایی در سراسر دنیا میداند و در همین زمینه میگوید:
«از سال ۲۰۰۷ به اینسو، همزمان با بالا رفتن قیمت نفت و صنایع پتروشیمی در دنیا، قیمت کودهای شیمیایی که در ازدیاد باروری گیاهان مؤثر هستند هم افزایش یافته است. همچنین میدانیم که تمایلی هم وجود دارد که از غذا به عنوان سوخت استفاده شود.»
به گفته او، از آنجاییکه مواد غذایی در ایران تا حد زیادی از طریق واردات تأمین میشوند، بخشی از افزایش قیمتها خود به خود متأثر از افزایش جهانی قیمت غذاست.
بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی نظیر برزیل، مکزیک و ونزوئلا و همچنین برخی از کشورهای آسیایی که هنوز به منابع آب کافی دسترسی دارند، استفاده از ماده صنعتی «اتانول» را بهعنوان جایگزین سوختهای فسیلی در دستور کار قرار دادهاند. بدین منظور، در این کشورها حدود نیمی از تولید سالانه محصولاتی نظیر ذرت و نیشکر، صرفا برای تولید اتانول اختصاص داده میشود.
اما حسن نایبهاشم یکی از دلایل گران شدن مواد غذایی در ایران را تحریمهای بینالمللی علیه حکومت جمهوری اسلامی میداند. او میگوید یکی از تبعات منفی این پدیده، به وجود آمدن باندهای مافیایی در بازار غذای ایران است که در سالهای اخیر از آنها با عنوان «کاسبان تحریم» هم یاد میشود:
«در واقع عدهای با استفاده از رانتهای حکومتی و داشتن رابطههای خاص، فساد را گسترش میدهند. در دوران تحریم است که پدیدههایی همچون بابک زنجانی بهوجود میآید. در عرصههای دیگر همچون غذا هم ما شاهد همین رویه هستیم. به ویژه که برای غذا و دارو، ارز دولتی و ارزان تخصیص داده میشود.»
این مدافع حقوق بشر، از سوی دیگر حق غذا را یک حق همگانی برای تمام بشریت میداند و بر این باور است که این حق باید برای همه رعایت شود:
«از نظر من مجموعه جامعه جهانی این امکان را دارد و شرایط کنونی این امکان را به بشریت میدهد که غذا همچون هوا یک کالای عمومی جهانی تلقی شود. وقتی که در حد ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار در روز امکان تأمین غذا برای گرسنگان در جهان وجود دارد و در سال شاید به رقمی ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار هم برسد، ما میبینیم که بودجه نظامی کشورها نزدیک به دوهزار میلیارد دلار است. بنابراین اگر توزیع بودجه و منابع مالی به درستی صورت گیرد، میتوان مشکل گرسنگی در جهان را به راحتی از بین برد.»
به گفته او، اگر مواد غذایی در دنیا به درستی توزیع شود، به هیچ وجه چه از نظر منابع مالی و چه تولید، غذا کم نیست:
«ما در جهانی هستیم که بیش از یک میلیارد دلار امکان صرفهجویی غذا وجود دارد. میدانیم که بخشی از غذای تولید شده در جهان هدر میرود و همچنین برخی از کشورها بیش از نیازشان مصرف میکنند. گرسنگی با فقر مطلق رابطه بسیار نزدیکی دارد. اگر عزم و ارادهای وجود داشته باشد، به راحتی میتوان مشکل کمبود مواد غذایی را برطرف کرد.»
گرسنگی جمعی به مثابه ابزار سرکوب
آمارهای رسمی نشان میدهند خانوارهای زیادی در ایران از امنیت غذایی محروم هستند. این خانوارها اغلب در حاشیه شهرهای بزرگ یا در مناطق فقیرنشین شهرها یا در روستاهای دور افتاده زندگی میکنند و اکثرا از بیکاری و فقر آسیب دیدهاند.
حسن نایبهاشم بر این باور است زمانیکه نیازهای اقتصادی یک جامعه که حق غذا یکی از آنهاست تأمین نشود، طبیعی است که میزان توجه به سایر حقوق اساسی کمتر خواهد شد:
«در پایینترین سطوح هرم مازلو، افراد در جهت رفع ابتداییترین نیازهای خود حرکت میکنند. خوراک و غذا یکی از مهمترین این نیازهاست و پس از رفع این نیازهای اولیه، افراد فرصت پیدا میکنند که به رفع سایر نیازها همچون حقوق سیاسی و مدنی خود بپردازند. از این زاویه میتوان تصور کرد که جمهوری اسلامی بدش نیاید که مردم درگیر مسائل معیشتی خود باشند و به سایر مسائل همچون آموزش و بهداشت توجه ویژهای نشان ندهند.»
به گفته او، استفاده حکومت جمهوری اسلامی از گرسنگی جمعی به مثابه ابزار فشار بر جامعه، همچون آتش زیر خاکستر است که میتواند منجر به اعتراضاتی شود که دلیل اصلی آن عدم رفع نیازها و احتیاجات ابتدایی جامعه است:
«اگر جمهوری اسلامی چنین محاسباتی داشته باشد در واقع با آتش بازی میکند و بسیار خطرناک خواهد بود. این امر میتواند بحرانهای عظیم اجتماعی و شورش گرسنگان را بر پا کند و بنیادشان را برکند. بنابراین چنین محاسباتی از سوی سران حکومت جمهوری اسلامی، محاسبات درست و دقیقی نیست و به نوعی بندبازی و حرکت بر لبه پرتگاه است و میتواند هر آن، مشکلات جدی ایجاد کند.»
«حق غذا» به عنوان یکی از حقوق بنیادین هر انسان، به معنی حق داشتن امنیت غذایی و دسترسی پایدار به غذای با کیفیت است. تحقق این حق با برآوردن نیازهای اولیه و اساسی انسان، زمینه تحقق سایر حقوق شخص را فراهم میکند. همچنین بر اساس اسناد بینالمللی، حق بر غذا، زیرمجموعه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطبق بر حقوق مندرج در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعریف شده است.
بر اساس معاهدات بینالمللی، دولتها موظف به بالا بردن سطح زندگی از طریق بهبود تغذیه مردم در هر جامعهای هستند که این امر با مدیریت صحیح در تهیه و توزیع مناسب مواد غذایی در هر کشور امکانپذیر خواهد بود.