اتحاد جمهوریخواهان ایران (اجا)، دهمین سال تشکیل خود را جشن میگیرد. به این مناسبت نشستی دو روزه در برلین با عنوان دستاوردها، چالشها و چشماندازها برگزار میشود. «اجا» در این ده سال، پنج همایش سراسری برگزار کرده که همگی در آلمان بودهاند. در این سالها، یک انشعاب و چند ریزش، اتحاد جمهوریخواهان را از نظر سازمانی تحلیل برده است.
اتحاد جمهوریخواهان ایران در۱۵ ماه مه سال ۲۰۰۳ و با انتشار منشوری ده مادهای اعلام موجودیت کرد. در مقدمه این منشور آمده بود که حرکت اصلاحطلبانه دوم خرداد به رغم دستاوردهایی چون گشایش فضای مطبوعاتی و انزوای جناح اقتدارگرا، نتوانسته است حقوق اساسی مردم و آزادیهای فردی و اجتماعی را تثبیت کند.
بیانیه این اتحاد تاکید میکرد که یکی از علل “بنبست اصلاحات”، سرسختی اقتدارگرایان در تداوم استبداد است اما دلایل دیگر را باید در محدودیت برنامه سیاسی اصلاحطلبان، تناقضات نظری، اتکای یک سویه بر ظرفیتهای قانون اساسی و کم توجهی به سازماندهی نیروهای جامعه مدنی جست.
موسسان “اجا” گفته بودند که این منشور را برای اتحادی گستردهتر میان جمهوریخواهان منتشر میکنند تا متن، در درون و برون کشور و از راه گفتگو و بحث و تبادل نظر آشکار، ترمیم و تکمیل شده و امکان تدقیق راهبرد مشترک سیاسی و هماهنگی در اقدامات عملی فراهم آید.
چند ماه بعد و در ژانویه سال ۲۰۰۴ نخستین همایش سراسری “اجا” در در شهر برلین برگزار شد. در این همایش بیش از هفتصد نفر شرکت کردند که طیف وسیعی از فعالان سیاسی، کادرها و اعضای پیشین سازمانهای چپ و هواداران دمکراسی در ایران را شامل میشد.
پنج همایش، یک انشعاب و چند ریزش
“اجا” پس از همایش نخست خود در برلین، چهار همایش دیگر در شهرهای فرانکفورت، برلین و کلن آلمان برگزار کرد که هیچیک از نظر کمی و کیفی به پای همایش نخست نرسیدند.
دراین میان و در سپتامبر ۲۰۰۴، جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک نخستین گردهمایی خود را در پاریس برگزار کرد و خود را طیفی از فعالان و کوشندگان سیاسی و فرهنگی چپ، ملیون و دین باوران لائیک خواند که در پی متشکل کردن نیروی گسترده “صدای سوم” است.
این جنبش که از نگاه بسیاری فعالان سیاسی، واکنشی به “دنباله روی و راستگرایی” اتحاد جمهوریخواهان تلقی میشود، نخستین چالش سازمانی و فکری در برابر “اجا” بود.
در ژانویه سال ۲۰۱۱ و در کوران رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ نیز گروهی از اعضای “اجا” با انتشار بیانیهای از آن جدا شدند.
این گروه علت انشعاب خود را “شکلگیری خط سیاسی معینی” در درون اتحاد جمهوریخواهان اعلام کرد و گفت: «اینک خط سیاسی معینی درون اجا با اعلام برونی در حال شکلگیری است که نگران از دست رفتن سرمایه نظام است و آشکارا در کاستن بار مسئولیت علی خامنهای در جنایات دو سال اخیر میکوشد.»
پیش از این انشعاب رسمی و با بالاگرفتن اختلاف نظرها، فراکسیونهایی در “اجا” ایجاد شده بودند که به طور مستقل در مورد مسائل سیاسی بیانیه میدادند.
تکیه عمده منتقدان “اجا” و نیروهای جدا شده از آن، ابتلای این اتحاد به همان “بنبست اصلاحات، دنبالهروی از “برنامه و عمل” اصلاحطلبان و نظارت منفعلانه به رویدادهای سیاسی ایران است.
در دفاع از جهانبینی و جایگاه “اجا”
اتحاد جمهوریخواهان اینک به استقبال دهمین سالگرد تاسیس خود میرود و زمانه در بررسی مسیر ده ساله این تشکل و کارنامه آن، پای صحبت چند عضو این اتحاد نشسته است. پرسش شوندگان بیش از نقد، نگاهی رضایتمندانه به این مسیر دارند و ناکامیها را به آدرسهای دیگری ارجاع میدهند.
جبیب پرزین، تحلیلگر سیاسی و عضو شورای هماهنگی این اتحاد معتقد است که حضور طیفی از چپ سوسیالیست تا چپ میانه و تعداد انگشت شماری راست میانه در اجا، آن را به جریانی معتدل و مخالف براندازی تبدیل کرده است.
او میگوید:«طبعا چنین موضعی مورد پسند نیروهای رادیکال و برانداز نیست اما به این سازمان امکان داده بعنوان پل و حلقه واسطی میان نیروهای اصلاحطلب و ملی مذهبی با نیروهای چپ و سکولار عمل کند.
تکیه عمده منتقدان “اجا” و نیروهای جدا شده از آن، ابتلای این اتحاد به همان “بنبست اصلاحات” و نظارت منفعلانه به رویدادهای سیاسی ایران است.
پرزین ایجاد این گونه روابط میان جریانات مختلف سیاسی به ظاهر ناسازگار با هم را، واجد اهمیتی استراتژیک برای گذار به دمکراسی میداند.
فرزانه عظیمی، عضو هیات سیاسی “اجا”، این تشکل را یکی از موفقترین نیروهای اپوزیسیون ایران میخواند و نقطه عطف این موفقیت را شکستن دیوار سرد رابطه چند ده ساله بعضی از این نیروها در نخستین همایش آن در برلین عنوان میکند.
محمد برقعی، عضو شورای هماهنگی “اجا”، اتحاد را میستاید که گرچه یک سازمان خارج از کشوری است اما آرمان و سمت و سوی عملش “خارجنشینی ” و زیست در جهانی “نوستالژیک” نیست: « اگر جز این کنند چون بسیاری از جماعت خارجنشین می شوند که از سر اضطرار، حتی نه اگر از سر سودجویی، تنها راه را در توسل به بیگانگان میبینند.»
به نظر مسعود فتحی، “استراتژی سیاسی روشن” و داشتن “جایگاهی ویژه در صف آرایی نیروهای سیاسی” ، یکی از نقاط قوت اتحاد جمهوریخواهان است.
این عضو هیات سیاسی- اجرایی “اجا” به زمانه میگوید: «موفقیت دیگر ما از نظر سیاسی حضور در جنبش سبز و همگامی با نیروهای همسو در این جنبش، تداوم این گام ها تا به امروز و گشودن باب مناسبات نزدیک با نیروهای درون این جنبش است.»
رابطه و نسبت “اجا” با اصلاحطلبان
اصلاحطلبی و اصلاحطلبان، عمدهترین چالش “اجا” در ده سال موجودیت آن بوده است. این چالش و بحث بر سر وابستگی “اجا” به خط فکری و عملی اصلاحطلبان، به ریزش تدریجی این جمع و تشدید اختلافات نظری در آن انجامید.
مدافعان این مشی عقیده دارند که اصلاحات میتواند گامهای نخست برای مبارزه در راه دمکراسی باشد و باید در این راه با سایر جمهوریخواهانی که معتقد به روش های مسالمت آمیز در مبارزه سیاسی هستند، دست همکاری داد.
حبیب پرزین با تایید این رویکرد میگوید: «دفاع از اصلاحطلبی وقتی قابل درک است که ما به پیچیدگی ساختار حکومتی ایران واقف باشیم. در چنین سیستمی آزاد سازی سیاسی، بلاواسطه به دمکراسی منجر نمیشود اما فضا را برای به صحنه آمدن مردم و ایجاد روابط و نهادهایی که برای بدست آوردن دمکراسی ضروری هستند، آماده میکند.»
ولی منتقدان این روش تاکید میکنند که “اجا” چیزی بیش از یک جمع طرفدار اصلاحطلبان دین باور معتقد به حکومت مذهبی نیست.
احمد آزاد، تحلیلگر سیاسی در یک مقاله مینویسد: «علیرغم حضور چهرههای شاخصی از فعالان چپ و دمکرات در این جمع، هیچکس این نیرو را به عنوان یک جمع سیاسی فعال در چارچوب جمهوریخواهی سکولار و لائیک جدی نمیگیرد.»
تقی روزبه، دیگر تحلیلگر سیاسی نیز نگاه “رو به حکومتیان” اتحاد جمهوریخواهان را نقد میکند و میگوید: «واقعیت آن است که برای این دوستان مشی اصلاحطلبی بیشتر به صورت یک اُیدئولوژی و مسلک عمل میکند تا یک مشی سیاسی مشخص که قاعدتا نمیتواند نسبت به واقعیتهای سرسخت موجود و تجربه و خطا بیتفاوت باشد.»
این در حالی است که محمد برقعی، دلیل دلبستگی روزافزون خود به “اجا” را پایداری آن بر خط اصلاحطلبی و ایستادگی بر شیوه گام به گام میداند. او به زمانه میگوید: «در جامعهای که سنت هزاران ساله اش بر دوبینی است و شعار سیاسی پر خریدارش ” دیو چو بیرون رود فرشته در آید”؛ راه اعتدال و ادعای عمل در حد توان ، سازشکاری خوانده میشود و ترسویی و سود جویی.»
محمد برقعی، “اجا” را میستاید که گرچه یک سازمان خارج از کشوری است، اما آرمان و سمت و سوی عملش خارجنشینی و زیست در جهانی نوستالژیک نیست.
برقعی شکوه میکند که این حملات تنها از سوی رقیبان و دشمنان نیست که دوستان قدیم و هم سنگرهای اولیه نیز همین جفا را روا میدارند.
در نقد رویکرد و عملکرد “اجا”
منتقدان اتحاد جمهوریخواهان، کلیت رویکردها و روشهای آن را زیر سوال میبرند و از فراموش شدن سکولاریسم، جمهوری و مقاومت مدنی در مباحث و عملکرد آن میگویند. احمد آزاد از جمله مینویسد: «جمعی سیاسی که هدفش را تشکیل نظامی مبتنی بر جدائی حکومت از دین و مسلک قرار داده بود، در طول ده سال گذشته تمام تلاشش را بر رسیدن به اتحاد با جناحی از حکومت قرار داد که هدفش چیزی جز حفظ حکومت اسلامی و تلفیق دین و حکومت نبود.»
تقی روزبه، تحلیلگر سیاسی نیز در مقاله انتقادی خود به مناسبت ده سالگی اجا تاکید میکند: «وقوع آن همه تحولات و تجربه درطی این فاصله درایران و منطقه و جهان باعث نشده است که آنها در مشی بنیادی خود مبنی بر شکوفا ساختن جمهوری متعارف از دل جمهوری اسلامی به تردید بیفتند. برعکس ازجهاتی این رویکرد عمیقترهم شده است.»
او حضور شهریار آهی، جواد خادم، اردشیر امیرارجمند، علی مزروعی و ملیمذهبیها در سخنرانیهای همایش پنجم اتحاد جمهوریخواهان در شهر کلن را “رعشه برانگیز” خوانده است.
اما نقد مدافعان “اجا” به آن عمدتا متوجه ناکامیها و کمبودهای سازمانی و سازماندهی میشود.
فرزانه عظیمی، از تمهید سهمیهبندی زنان برای حضور بیشتر آنها در کمیسیون زنان و ارگانهای دیگر “اجا” یاد میکند که در طول زمان رنگ باخت: «متاسفانه این حضور همچون حضور مجموعه اعضا به تدریج کمتر شد.»
حبیب پرزین با اشاره به فعالیت غیرحرفهای اتحاد جمهوریخواهان ایران، به زمانه میگوید: «معمولاً، سیاست ورزی در احزاب یک حرفه است. در اینجا اعضاء فقط دوران فراغت خود را صرف امور سیاسی میکنند. شرایط جذر و مد سیاسی در ایران تاثیر مستقیمی در میزان مشارکت در امور و بزرگتر و کوچکتر شدن سازمانهای سیاسی میگذارد.»
مسعود فتحی ناکامی مهم اتحاد جمهوریخواهان را در حفظ نیروهایی میداند که جذب آن شدند اما انتظاراتشان بر آورده نشد: «تجربه اغلب ما مربوط به تشکل هایی بود که در ایران و در شرایط دشوار پلیسی ایجاد شده بودند. رویآوری ما به تشکیلات باز هم در قالب همین تشکیلات و تحولات بعضا کند آنها به دست آمده بود. نیاز نیروی وسیع جنبش جمهوریخواهی فراتر از آموزشها و تجربه جمعی بسیاری از ما بود.»
به نظر محمد برقعی، اتحاد جمهوریخواهان در نگرش جهانی به مسائل از پایگاهی بومی، کوتاهی کرده است. او به زمانه میگوید: «ما در سیاست هستهای یا حتی انتخابات، نقشی در میدان عمل نداریم ولی به آن مشغول میشویم. در حالی که هرگز یک مسئله مبتلا به جامعه مانند آموزش زبان مادری برای اقلیت های قومی را برنگزیدهایم.»
برقعی به نبود “دفتر و دستک” و نداشتن “کارمندان تمام وقت” در اتحاد جمهوریخواهان نیز خرده میگیرد که موجب شده عملکرد آن به روابط چهره به چهره و “ایثار” چند نفر محدود شود.
محمد برقعی در وصف تصویر اتحاد جمهوریخواهان در ذهن خود میگوید: “موجودی با سری بزرگ و غولآسا؛ روی بدنی به اندازه یک انگشت!”
حالا این جماعت *** فهمیدند که کارهربز نیست خرمن کوفتن گاونر میخواهدومرد کهن پس از اینها حالا نوبت رضا پهلوی *** میباشد که با مشکلات عملی کاربزودی زود آشنا خواهد شد وخواهد فهمید که شعارهای گنده تراز دهانش میدهد باچه مشکلاتی باید دست وپنجه نرم کند که هرکدامشان این *** وعواملش را ضربه فنی خواهد کردالبته پس از ده سال مثل اینها میایدو اعتراف میکند
پیام / 10 May 2013
اتحاد جمهوری خواهان نشان داد که با رعایت اعتدال و نزدیکی به طرز تفکر مردم داخل ایران میتوان ماندگار ماند و همانطور که دیدیم اتحاد جمهوری خواهان ایران در ده سالگی هنوز مطرح است اما شورای مثلا ملی به دلیل شعارهای بی پشتوانه مثل سکولاریسم و بیدینی و بی توجّهی به علایق دینی مردم ایران در آغاز راه به شکست مفتضحانه انجامید. خوشبختانه انتخابات پیش رو محمل خوبی برای برای فعالیت اتحاد جمهوری خواهان خواهد بود تا با حمایت همه جانبه از جناب هاشمی رفسنجانی مشی اصلاح طلبانه و نزدیکی به جریانات داخل ایران را را به رخ رقیب از جمله رضا پهلوی بکشد. به نظر من کسانی که خارج از این محدوده حرکت میکنند را نمیتوان جمهوری خواه واقعی نامید چرا که لازمه جمهوری خواهی توجه به جمهور مردم و علایق آنها از جمله علایق مذهبی و جلوگیری از فحشا و فساد است و مهمتر از آن پشتیبانی از انقلاب شکوهمند مردم بر علیه ستمشاهی و تلاش برای حفظ این گنجینه است.
عارف / 12 May 2013