رمان «آریا» نوشته نازنین حضار که از زبان و بیان حماسی هم بیبهره نمانده از سال ۱۳۵۳ آغاز می شود و با آغاز انقلاب بهمن ۵۷ به پایان میرسد. رمان به نام قهرمان زن داستان نامگذاری شده است.
آریا کودکی سرسخت و با روحیه است که در جامعه طبقاتی با شکافهای اجتماعی و مذهبی ایران درگیر ماجراها و حوادثی میشود. ماجراها و حوادث داستان در تهران اتفاق میافتد و به یک معنا میتوان گفت این شهر شخصیت برجستهی کتاب است.
تهران، شهری دو نیم شده، با جنوبی فقیر و شمالی مرفه، محل سکونت بهائیان، مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان و همچنین مسلمانانی است که هرکدام درجات مختلفی از پارسایی و دینداری دارند. تأثیرات بینالمللی با سنت مطابقت ندارد و در حالی که زنان جنوب تهران چشم خود را از نگاه مردان دور میکنند، اما زنان شمال شهر با سری بالا و شانه های عقب راه میروند و دامنهای کوتاه را به حجاب ترجیح میدهند. معماری تهران که شامل حیاطهای باستانی، و کوچه و بازارهای پر پیچ و خم است، اسرار خود را حتی از کوههای افسانه ای البرز که بر فراز آن سر برافراشته است، حفظ میکنند.
اگر به خاطر یک راننده ارتش مهربان نبود، این کلانشهر می توانست آریا را در دوران نوزادی در خود ببلعد. بهروز بختیار یک شب بر روی زمین پوشیده از برف، که با نور مهتاب روشن شده، در حال قدم زدن به سمت خانه است که نوزاد تازه متولد شدهای را پیدا میکند که زیر درخت توت رها شده است.
او تصمیم میگیرد سرپرستی این نوزاد را به عهده بگیرد وبا خود میگوید: «به خاطر تمام دردهای جهان و تمام عشقهای جهان، نام تو را آریا میگذارم.» حسن غالب اغلب زنانی که در این رمان با آنها آشنا میشویم، همانا درد است.
سالهای اول زندگی آریا در کنار زهرا، همسر بدرفتار بهروز میگذرد، اما در هفتسالگی زنی ثروتمند و بدون فرزند به نام فرشته او را به فرزندخواندگی قبول کرده و به مدرسه میفرستد. فرشته همچنین از آریا می خواهد که هر هفته به مهری که زنی فقیر است، سر بزند و به دخترانش خواندن و نوشتن یاد بدهد. در کنار این سه الگوی ناقص مادرانه، زندگی آریا او را به سمت کسانی که به مارکسیسم و طرفداران مبارزه مسلحانه و عدالتخواهانی که از حقوق بشر دفاع میکنند میکشاند.
نظرگاه رمان متغیر است و از منطرهای مختلف روایتهای مختلفی تعریف می شوند که همگی به آریا ربط پیدا میکنند. اتفاقات ناخوشایند زیادی در زندگی او روی میدهد، اما او به اندازه کافی قوی است تا بتواند در مقابل پدر و مادری که از او سوءاستفاده میکنند دوام بیاورد، و همینطور در برابر قلم نویسنده که از او به عنوان مجرایی برای نمایندن شکافهای طبقاتی استفاده می کند، مقاومت کند. در تمام طول داستان، او حضوری زنده دارد.
تصاویر مکرر، برای مثال آتشی که در مرکز عبادتگاه باستانی زرتشتیان وجود دارد، به منظور تأثیرگذاری قوی استفاده میشوند و برخی از صحنههای رمان، از ذهن خواننده پاک نمیشوند؛ همچون صفحات آغازین اثر که در آن مادر آریا او را رها می کند، و لحظهای که در دوران مدرسهاش در کنار دوستی ایستاده که پدرش از شاه پول خون دریافت کرده، و به او کمک میکند تا جواهرات و ابریشمهایی را که با رانتخواری و فساد اقتصادی به دست آمدهاند، به درون استخر بزرگ خانه بیندازد.
بهروز میگوید «آریاها افسانههاییاند هستند که شبها گریه میکنند. اگر یک آریا بخوانید، جهان از وجودتان با خبر خواهد شد.»
نازنین حضار که ۱۰ ماه پیش از انقلاب در تهران متولد و در کودکی عازم کانادا شد، شب ها چنین فریادی برمیآورد. با توجه به مسیری که تاریخ ایران طی کرده است، ناگزیر پایان آن در تاریکی فرو رفته است. اما نامگذاری کودکی دیگر، با نام سرخ، به منظور برانگیختن «عشق، خشم، دل، خون»، نشاندهندهی امیدی کوچک است که از طریق مقاومت به دست آمده است. اولین رمان حضار، داستانی تاثیرگذار است که به راحتی فراموش نخواهد شد.
سلام ،
چون کتاب را کامل نخوانده ام ( تا پایان فصل شانزده ) در مورد محتوا و داستان آن نمی توانم نظر دهم . آن چه که می نویسم شاید نا آشنایی نویسنده با تهران و پاره ای از حوادث می باشد .
” آریا ” از کودتای 28 مرداد ( یا حداقل همان حدود ) آغاز می شود که به اشتباه 1353 ترجمه شده .
وصف خیابان ها ومغازه ها و مردم با تهران آن دوران هم خوانی ندارد . در سال 1958 هنوز نه ” پارک لاله ” ای وجود داشت و نه ” نماز جمعه ” ای برگزار می گردید ( فصل پنجم ) .
در آن سال هنوز ” فدائیان ” ، آن ” فدائیانی ” که رامین کمونیست عضو و یا وابسته به آنان باشد وجود نداشت ( ف هفتم ) ضمن آن که چنین محترمانه با زندانی و ملاقات کنندگان برخورد نمی شد . به ویژه در سال های بعد از کودتا .
نه ازدواج فرح در سال 1956 بود و نه درخت کاری خیابان پهلوی ( فصل دهم ) و نه پارک ملت احداث شده بود ( فصل چهارده )
در سال 1956 کدام آیت الله در ایران کتاب و نوشته اش توقیف بود ؟! ( فصل ده )
کندی به سال 1961 رئیس جمهور آمریکا شد نه در زمان رخ داد حوادث کتاب در 59-1958 ( فصل ده )
…
منصور / 01 September 2021