سازمان حقوق بشری «فرانت‌لاین دفندرز» یا «مدافعان خط مقدم» (Front Line Defenders) پنج‌شنبه ۱۲ اوت/۲۱ مرداد با انتشار گزارشی از یک پژوهش گسترده اعلام کرد فعالان مدافع حقوق کارگران جنسی بیش از بسیاری دیگر از مدافعان حقوق بشر در معرض خطر قرار دارند و تهدیدهای متعدد و حملات خشونت‌آمیز را تجربه می‌کنند.

https://www.radiozamaneh.com/232552/

این سازمان با اتکا بر تجربیات ۳۰۰ تن از مدافعان حقوق کارگران جنسی در تانزانیا، قرقیزستان ، السالوادور و میانمار می‌گوید این فعالان به عنوان بخشی از جامعه کارگران جنسی دیده می‌شوند که حقوق جمعی را مطالبه می‌کند و این مسئله از یک‌سو آن‌ها را در برابر خشونتی که به صورت معمول به کارگران جنسی اعمال می‌شود آسیب‌پذیرتر کرده و از سوی دیگر آن‌ها به خاطر فعالیت حقوق بشری‌شان با آزار هدفمند و منحصر به‌فرد روبه‌رو هستند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد فعالان حقوق تن‌فروشان به خاطر خدماتی که به همکارانشان (کارگران جنسی) ارائه می‌دهند، تحت خشونت مضاعف قرار دارند. آن‌ها مذاکره برای دسترسی به روسپی‌خانه‌ها را تسهیل می‌کنند، به تن‌فروشان حقوق جنسیتی را آموزش داده و به آن‌ها مشاوره حقوقی و بهداشتی می‌دهند، تجریبات خشونت را گزارش می‌کنند و برای آزادی و انتخاب آزادانه شغل در مورد افرادی که به‌دنبال ترک تن‌فروشی هستند، کمپین می‌کنند.

در مقابل، به فعالان حقوق کارگران جنسی تجاوز جنسی می‌شود، از سوی مدیران [محل کار تن‌فروشان] و مشتریان تهدید می‌شوند، به محل سکونت و دفاترشان حمله می‌شود، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند و پلیس آن‌ها را تحت نظر قرار می‌دهد. در حالی‌که طبق گزارش سازمان فرانت‌لاین دفندرز اغلب این فعالان تنها افرادی بوده‌اند که می‌توانستند و می‌خواستند در مکان‌های تن‌فروشی آموزش‌های بهداشتی ارائه کنند. آن‌ها درمان کارگرانی را تضمین کرده‌اند که در غیر این‌صورت به‌خاطر خشونتی که دلالان و مشتری‌ها به آن‌ها وارد می‌کنند، با آسیب‌های فلج‌کننده و بیماری‌های مرگبار روبه‌رو می‌شدند.

ارین کیلبراید، هماهنگ کننده تحقیقات و سرپرست گروه نویسندگان این گزارش می گوید: «مدافعان حقوق کارگران جنسی برای حفاظت از حق جامعه خود در دسترسی به عدالت‌، مراقبت‌های بهداشتی، مسکن و غذا بیشترین خطرات شخصی را به جان می‌خرند و در عین حال باید با تهدید پلیس، خشونت خانگی ، تبعیض ، جرم‌انگاری و فقر ساختاری نیز روبه‌رو شوند.»

این گزارش همچنین نقش فعالان در ایجاد شبکه‌های اجتماعی و دفاع از حق تجمع کارگران جنسی را نیز برجسته کرده است، چرا که «گرد هم آمدن، حتی در خلوت، برای مدافعانی که صرف هویت‌شان جرم ‌انگاشته می‌شود، اقدامی خطرناک، رادیکال و نوعی مقاومت است».

(عکس از Sergei SUPINSKY / AFP)

خشونت هدفمند و منحصر به‌فرد

فعالانی که در این تحقیق با آن‌ها مصاحبه شده است می‌گویند حقوقشان بسیار فراتر از آن‌چه برای کارگران جنسی اتفاق می‌افتد، نقض شده است. آن‌ها به خاطر دفاع از حقوق کارگران جنسی در زندان شکنجه شده‌اند، در خیابان به نام صدا زده شده و تهدید شده‌اند، در شبکه‌های اجتماعی آزار هدفمند دیده‌اند، در قبال درخواست ملاقات با پلیس برای حمایت از سایر گارگران جنسی، از آن‌ها تقاضای رابطه جنسی شده و همچنین مورد حمله مشتریانشان قرار گرفته‌اند.

یک مرد مدافع حقوق تن‌فروشان در تانزانیا که این گزارش با نام مستعار از او نام برده است، پس از این‌که هویتش به‌عنوان یک فعال مطرح شده، مورد تجاوز گروهی قرار گرفته است. یکی از مشتریان ثابت او و چهار مرد دیگر با تجاوز گروهی آسیبی بر او وارد کرده‌اند که مجبور شده به مدت دو ماه در بیمارستان بستری شود. این فعال می‌گوید پیشتر هرگز از سوی این مشتری مورد خشونت قرار نگرفته بوده اما مشتری پس از آگاه شدن از فعالیت‌های حقوق بشری‌اش شروع به سوال پرسیدن از او کرده است. این شخص بارها تذکر داده که «همجنسگرا بودن خوب است و کارگر جنسی خوب است، اما من باید فعالیتم برای حقوق کارگران جنسی را متوقف کنم. چون کارگاه‌ها و آموزش‌های حقوق بشری کارِ جنسی را برای دیگران، به ویژه بچه‌ها تبلیغ می‌کند». در جریان حمله و تجاوز گروهی، مشتری متجاوز مدام به فعالیت این فعال اشاره می‌کرده و می‌گفته تقصیر اوست که مردم کارگر جنسی می‌شوند.

مدافعان تانزانیایی برای دفاع از حقوق تن‌فروشانی که به زندان می‌افتند نیز شکنجه می‌شوند. در این کشور مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان تجاوز ماموران پلیس به کارگران جنسی در بازداشت به امری عادی بدل شده است و اغلب آن‌ها در قبال آزادی مجبور به تن‌دادن به رابطه جنسی می‌شوند. مدافعان حقوق بشر اما به‌علاوه، برای آزادی کارگران جنسی دیگر نیز به انجام اعمال جنسی مجبور شده‌اند. یک زن فعال حقوق تن‌فروشان پس از این‌که یک هفته به صرف دفاع از حقوق کارگران جنسی به زندان افتاده، به خاطرامتناع از انجام اعمال جنسی در حبس با شوک الکتریکی شکنجه شده است.

این گزارش می‌گوید به صورت مشابه در السالوادور و دیگر کشورها، مشتریان و مدیران پس از اطلاع از فعالیت حقوق بشری کارگران جنسی به آن‌ها حمله کرده و مورد ضرب و شتم‌شان قرار داده‌اند. در میانمار، پلیس فعالان را تا روسپی‌خانه‌ها تعقیب‌کرده و در حین کارگاه‌های حقوق بشری به تن‌فروشان، به آن‌ها هجوم برده است. برخی از فعالان مجبور به تغییر محل فعالیت خود به‌عنوان کارگر جنسی شده‌اند چرا که حساسیت پلیس و نظارت بر آن‌ها پس از اطلاع از فعالیت حقوق بشری‌شان افزایش پیدا کرده است.  

فعالان اغلب در کلانتری‌ها جلوی دیگر کارگران جنسی که سعی کرده بودند به آنها کمک کنند، تحقیر شده‌اند. یکی از فعالان انجمنی که شبکه‌‌ای از کارگران جنسی میانمار را تحت پوشش خود دارد می‌گوید: «[پلیس] ما را به بازداشت‌گاه راه داد اما با ما با ادبیات توهین‌آمیز صحبت کردند، از ما پول گرفتند، دشنام شنیدیم، تحقیر شدیم و این رفتار باعث شد نسبت به خودم حس خیلی بدی داشته باشم. آن‌ها می‌خواهند به کارگران جنسی دیگر ثابت کنند که مدافع حقوق بودن یک کار تحقیرآمیز است».

در قرقیزستان، پلیس با پول کارگران جنسی را تطمیع یا آن‌ها را تهدید کرده که زمانی که فعالان به منطقه‌ای برای توزیع لوازم بهداشتی می‌روند، جای آن‌ها را لو بدهند.

علیرغم وجود شواهد فراوان مبنی بر این که فعالان کارگر جنسی به دلیل فعالیت حقوق بشری خود مورد تهدید قرار گرفته‌اند، طیف وسیعی از اطرافیان از پلیس گرفته تا خانواده‌های خودشان تصور می‌کنند که این خشونت‌ها به خاطر تن‌فروشی به آن‌ها اعمال شده است.  

به گفته ارین کیلبراید «مدافعان حقوق بشر که خود کارگر جنسی هستند بهترین و گاهی تنها اشخاصی هستند صلاحیت و توانایی دسترسی به خطرناک‌ترین مکان‌هایی که در سکس در آن‌جا خرید و فروش می‌شود را دارند».  او می‌افزاید: «حملات هدفمند به آن‌ها، از تجاوز جنسی در بازداشت گرفته تا حمله به خانه ها و دفاترشان نشان می دهد که قدرت فعالیت حقوق بشری آن‌ها تا چه اندازه است».

وضعیت کارگران جنسی در ایران

اکثر کشورهای جهان از حقوق کارگران جنسی در چارچوب سازمان‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی حمایت می کنند. حکومت جمهوری اسلامی اما مسئله تن‌فروشی و تبعات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی آن را به طور کل نادیده می‌گیرد. افزون برآن در قالب قانون فقه شیعه و تحت عنوان صیغه به آن‌چه در واقعیت به بهره‌کشی جنسی از زنان و دختران بدل شده، وجهه‌ای عرفی/قانونی بخشیده است. با این وجود هیچ آمار رسمی از تعداد تن‌فروشان، در ایران وجود ندارد و تنها برخی از پایگاه‌های خبری و رسانه‌ای، آمارهایی تایید نشده را برپایه مشاهدات میدانی و همچنین برآوردهایی که از تعداد کاربران در صفحات و کانال‌های شبکه‌های اجتماعی به‌دست آمده، ارائه کرده‌اند که بیشتر بر زنان تن‌فروش متمرکز است و دیگر جنسیت‌ها را شامل نمی‌شود.

https://www.radiozamaneh.com/227139/

به‌علاوه مسئله حمایت از حقوق کارگران جنسی نیز به خاطر دشمنی با آموزش جنسی و «قبح» و «لکه‌دار بودن» فروش تن به صورت کلی مطرح نمی‌شود.

در ایران حمایت از حقوق تن‌فروشان به‌شکل بسیار محدود، در حاشیه فعالیتشان به عنوان کارگر جنسی متوقف می‌شود و هرگز تا حمایت از آن‌ها در خرید و فروش «خدمات» جنسی امتداد پیدا نمی‌کند. تن‌فروشان خشونت‌دیده نه در قانون و نه در نهادهای فعال پناهی ندارند و نسبت به رفتار خشن با کارگران جنسی بازدارندگی وجود ندارد. تنها برخی از نهادهای غیردولتی و انجمن‌ها و همچنین مددکاران اجتماعی و پزشکان، آن‌ هم با درنظر گرفتن کارگران جنسی به‌عنوان یکی از گروه‌های آسیب‌پذیر (به عنوان مثال زنان خیابانی یا خیابان‌خواب)  به تن‌فروشان خدمات محدود بهداشتی، از جمله انجام آزمایشات هپاتیت و ایدز، و مشاوره ارائه می‌کنند.

برخی از این انجمن‌ها می‌گویند خدمات و آموزش‌هایشان به بهانه‌هایی از جمله مبازره با ترویج بی‌اخلاقی متوقف شده است.

تن‌فروشی که در همه جای دنیا رابطه تاریکی با گسترش فقر دارد، در ایران نیز بر اساس همین آمارهای تایید نشده افزایش پیدا کرده و به سنین پایین‌تر هم رسیده است. طبق یک گزارش تفصیلی که در وبسایت مجله منتشر شده، تنها در تهران تعداد تن‌فروشان تا پاییز سال ۹۶، ۱۰ هزار نفر تخمین زده شده است. آمارهای دیگری که در سال ۹۸ منتشر شده‌اند نیز از پایین آمدن سن تن‌فروشی تا ۱۳ سال خبر می‌دهند که در واقعیت جمعی از کودکان را به جمعیت آسیب‌پذیر تن‌فروشان اضافه می‌کند.

یک مددکار اجتماعی در این زمینه می‌گوید: «ما به عنوان یک سازمان غیردولتی زنان خیابانی یا بی سرپناه را جستجو می‌کنیم و اگر باردار شوند، به بیمارستان منتقل‌شان می‌کنیم. بسیاری از آنها نوزاد خود را در کنار جاده یا در صورت انتقال به بیمارستان به دنیا می آورند و پس از زایمان از ترس دستگیری به دلیل روابط نامشروع با پدر نوزادی که ممکن است حتی به  HIV مبتلا باشد،  بیمارستان فرار می کنند».

او می‌افزاید: «من بارها با صحنه همراهی مادران با دختران نوجوان خود در تن‌فروشی روبرو شده‌ام و می بینیم که دور باطل زندگی کارگران جنسی در کشور در حال گسترش است».

برپایه یک پژوهش دانشگاهی از زنان تن‌فروش در تهران به عنوان جامعه آماری، تن‌فروشان با انواع مختلف خشونت مواجه‌اند. خشونت فیزیکی و جنسی تجربه‌ای مشترک در میان آن‌هاست. بسیاری از آن‌ها پس از اتمام رابطه جنسی مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند بدون این‌که پولی به آن‌ها پرداخت شود. رابطه جنسی اجباری، رابطه جنسی غیرعادی و غیرمعمول ، رابطه جنسی گروهی به زور و اجبار به عدم استفاده از وسایل پیشگیرانه مانند کاندوم برخی از موارد خشونت جنسی‌ست که شرکت‌کنندگان در این پژوهش تجربه کرده‌اند. تمامی این موارد تحت دسته‌بندی تجاوز قرار می‌گیرند اما در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر جهان مسئله تجاوز در مورد کارگران جنسی جدی گرفته نمی‌شود.

برمبنای نتایج این تحقیق خشونت کلامی و روانی نیز علیه تن‌فروشان بسیار معمول است. برخی نیز از تجربه‌ خشونت اقتصادی گفته‌اند که هم از منظر مشکلات معیشتی تن‌فروشان و هم از منظر خشونتی که مشتریان با عدم پرداخت مبلغ توافق‌شده، عدم پرداخت پول به صورت کلی یا سرقت از آن‌ها به تن‌فروشان تحمیل می‌کنند. پژوهش انجام شده می‌گوید زنان تن‌فروش در تهران با چالش‌هایی از جمله، خودکشی، اعتیاد، بیماری‌هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می‌شوند، حاملگی‌های ناخواسته و سقط ناامن مواجه‌اند. به‌علاوه آن‌ها در جامعه پذیرفته نمی‌شوند و به دلیل فعالیت جنسی‌شان منزوی شده و غالباً از سوی خانواده و همکاران طرد می‌شود. اما مهمترین چالش همان عدم وجود حمایت کلان و ساختارهای اجتماعی و حقوقی‌ست که بتواند حق دسترسی آن‌ها به پشتیبانی قانون و نظام درمان را میسر کند.