بهدنبال سرکوب اعتراضات مردمی در بسیاری از شهرهای خوزستان در هفتههای اخیر، نیروهای امنیتی با یورش به منازل شهروندان، شمار زیادی از آنان را بازداشت و زندانی کردهاند.
یک شاهد عینی که نخواست نامش فاش شود، بهزمانه میگوید روزانه دهها نفر از بازداشتشدگان به یکی از کلانتریها در محله شیلنگ آباد (کوی علوی) در اهواز منتقل میشوند که در میان آنها تعداد زیادی کودک و نوجوان هم دیده میشود.
به گفته این شاهد عینی، نهادهای امنیتی خانواده حمزه فریسات، از جانباختگان اعتراضات اخیر در خوزستان را مجبور کردهاند تا در ازای تحویل گرفتن جنازه فرزندشان، در مقابل دوربین شهادت دروغ بدهند.
بهدنبال ناکارآمدی نهادهای دولتی در مدیریت منابع آبی و به تبع آن وقوع بحران بی آبی و خشک شدن رودخانهها و تالاب هورالعظیم در خوزستان، شهروندان ساکن در ۱۱ شهر از این استان از روز ۲۴ تیرماه با برپایی تجمعات مسالمت آمیز، اعتراض خود را ابراز کردند.
گزارشهای رسیده اما حاکی از سرکوب خشونت آمیز شهروندان توسط پلیس ضد شورش و نیروهای لباس شخصی است.
یک شاهد عینی درباره حمله نیروی انتظامی و مأموران لباس شخصی در محلههای عرب نشین اهواز به شهروندان میگوید:
«هر عابری را بازداشت میکنند. در حقیقت حکومت نظامی بر پا کردهاند. تعداد بازداشتشدگان کودک بسیار بالاست. در شیلنگ آباد یک کلانتری قرار دارد که روزانه شاید حدود ۲۰-۳۰ کودک ۱۰-۱۲ ساله را به عنوان بازداشتی به آنجا میبرند.»
این شاهد عینی از برقراری وضعیتی مشابه در شهر سوسنگرد توسط نیروهای امنیتی خبر میدهد. او میگوید:
«در خفاجیه، مردم جلوی خانه قاسم ساعدی، نماینده مجلس رفتند و شعار دادند (قاسم، خانه مادرت سیاه است). بعد از آن تعداد زیادی نیروی امنیتی به مردم حمله کرده و روی مردم آتش گشودند.»
او درباره وضعیت حاکم بر تجمعات اعتراضی در سوسنگرد میگوید:
«همه ما از کوچک و بزرگ مسالمتآمیز آمده بودیم ولی نیروهای حکومتی زدند و کشتند و بازداشت کردند. آنها به هیچکس رحم نکردند. حالا هم برای مرعوب کردن مردم در حال پروندهسازی هستند.»
بهگفته این شاهد عینی، مأموران امنیتی حتی یکی از شهروندان عرب را که برای خرید شیر برای کودکش بیرون رفته بود، بازداشت کردند.
طبق اعلام شاهدان عینی، از روز اول وقوع اعتراضات، بازداشتهای گستردهای در شهرهای خرمشهر، شادگان، اهواز و روستاهای اطراف آن توسط نهادهای امنیتی انجام شده است.
گفته میشود بسیاری از بازداشتشدگان در شهرهای خرمشهر، آبادان و شادگان در روزهای اخیر به یک اردوگاه نظامی معروف به «اردوگاه شهید مهدی باکری» زیر نظر سپاه پاسداران و خارج از خرمشهر منتقل شدهاند.
همچنین طبق اعلام شاهدان عینی، شماری از بازداشتشدگان در اهواز و حومه این شهر هم در مکانی که پیشتر بهعنوان بیمارستان صحرایی از آن استفاده میشده و در جاده اهواز- خرمشهر و در حوالی شهر دارخوین قرار دارد، نگهداری میشوند.
فشار بر خانواده حمزه فریسات برای گرفتن شهادت اجباری
حمزه فریسات، شهروند ۳۰ ساله ساکن محله شیلنگ آباد در اهواز که در میان دوستانش با نام «فرزاد» هم شناخته میشد. حمزه در شامگاه ۲۹ تیرماه با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
بنا به اعلام شاهد عینی زمانه، این شهروند اهوازی در خیابان فرحانی واقع در محله شیلنگ آباد مورد اصابت گلوله مأموران لباس شخصی واقع شد و لحظاتی پس از انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد.
بهگفته او نهادهای امنیتی تحویل دادن جنازه فرزاد را مشروط به حضور اعضای خانواده او در مقابل دوربین صدا وسیما کردند:
«برای تحویل جسد حمزه، خانواده او را مجبور کردند که مقابل دوربین حرفهایی را بزنند که به آنها دیکته کرده بودند. این اعترافات از تلویزیون پخش نشد اما آنها را مجبور کردند حرفهایی را در مقابل دوربین بگویند که هرگز نه به عربی و نه به فارسی به زبان نیاورده بودند.»
او میگوید:
«فقط بعد از پذیرفتن این شرط توسط خانواده، جنازه حمزه به آنها تحویل داده شد و خانواده موفق شدند برای او مراسم ختم برگزار کنند.»
گفته میشود حمزه (فریسات) در یک گورستان در خارج از شهر اهواز و در جاده حمیدیه به خاک سپرده شده است.
«پرچم الاحواز» از پایگاه بسیج بیرون آمد
در هفتههای گذشته، نهادهای امنیتی و به ویژه رسانههای وابسته به سپاه پاسداران تلاش کردند تا تجمعات مسالمت آمیز شهروندان خوزستانی را به گروهی که آنها با نام «الاحواز» از آن یاد میکنند منتسب کرده تا بدین ترتیب سرکوب خشونتآمیز معترضان را در برابر افکار عمومی توجیه کنند.
شاهد عینی در اهواز درباره نحوه وقوع اعتراضات به زمانه میگوید:
«مردم بدون هیچ نیروی رهبری و سازماندهی و به طور خودجوش به خیابان آمده بودند. من به عنوان شاهد دیدم که بسیجیها با صورتهای پوشیده با چفیه قرمز از پایگاه خارج شدند و به میان مردم رفتند. آنها سعی داشتند مردم را تهییج کنند و تحت تأثیر خودشان قرار دهند. به جرأت و به یقین میگویم کسانی که پرچم الاحواز را به میان مردم آوردند از پایگاه بسیج بیرون آمده بودند. آنها نیروهایشان را با لباس عربی، صورتهای پوشیده با چفیه و اسلحه برای منحرف کردن مطالبات مسالمتآمیز تظاهرکنندگان و زدن برچسب تجزیهطلب به آنها میان مردم فرستادند.»
بهگفته این شاهد عینی، در یکی از ویدیوهای منتشر شده از اعتراضات خوزستان، فردی با اسحله کلاشینکف بهسوی نقطه نامعلومی شلیک میکند. او در اینباره میگوید:
«اگر به ویدئو توجه کنید میبینید شخصی که با اسلحه شلیک میکرد، کاملا شبیه به یک نیروی آموزش دیده و تکاور بود. مردم معمولی اینگونه آموزشهای نظامی ندیدهاند و قطعا نمیتوانند به این شکل اسلحه به دست بگیرند.»
رسانههای حکومتی در ایران از جمله خبرگزاری فارس، خبرگزاری تسنیم، وبسایت مشرق نیوز و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در خبرها و گزارشهای خود بارها شهروندان معترض در خوزستان را به گروهی موسوم به الاحوازیه منتسب کردهاند.
خیزش مردمی در استان خوزستان از روز ۲۴ تیرماه ۱۴۰۰ در اعتراض به مدیریت نادرست منابع آبی و تشدید خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی و دامداری در شهر حمیدیه خوزستان آغاز و به سرعت به دیگر شهرهای استان کشیده شد.
شلیک مستقیم تیر جنگی توسط نیروهای امنیتی به سمت شهروندان معترض که خواستهشان تامین آب است، موجی از خشم عمومی را در سراسر ایران بهدنبال داشت بهنحوی که شهروندان در بسیاری از شهرها از جمله تبریز، بجنورد، تهران و الیگودرز در حمایت از مردم خوزستان به خیابان آمدند.
نهادهای امنیتی و دیگر منابع رسمی هنوز آمار دقیقی از شمار جانباختگان و بازداشتشدگان این اعتراضات در شهرهای مختلف منتشر نکردهاند اما بنا بر اعلام منابع حقوق بشری، نهادهای امنیتی برای سرکوب شهروندان معترض به راههای خشونتآمیز متوسل شدهاند که احتمال جانباختن یا بازداشت شمار زیادی از شهروندان وجود دارد.
شاهد عینی زمانه درباره حمله مأموران امنیتی به تجمعات مسالمت آمیز شهروندان در اهواز میگوید:
«روزهای اعتراضات، مردم به صورت خانوادگی و همراه با کودکانشان به خیابان آمدند. خانوادهای با بچه دو سالهاش به خیابان آمده بود. اگر مردم قصد حمله مسلحانه داشتند با زن و بچه به خیابان نمیآمدند. نیروهای امنیتی به تظاهرات مسالمت آمیز مردم با گاز اشکآور و گلوله حمله کردند. تیراندازی و تخریب اموال عمومی هم توسط نیرهای بسیجی و امنیتی صورت گرفت.»
به گفته این شاهد عینی، بخش زیادی از شهروندان عرب که در اعتراضات اخیر به خیابان آمده بودند، شغلشان کشاورزی است و بی آبی باعث وخیمتر شدن اوضاع معیشتی آنها شده است:
«۴۲ سال بعد از انقلاب، مردم خفاجیه (سوسنگرد) علیه حکومت هیچ تظاهراتی نکرده بودند و این اولین بار بود که خفاجیه و رُفَیع (هویزه) و دشت آزادگان به پا خاست.«
او حرفهای تحریکآمیز استاندار خوزستان را یکی از عوامل اصلی بروز اعتراضات و خشمگین شدن مردم در بسیاری از شهرهای استان خوزستان میداند.
قاسم سلیمانی دشتکی، استاندار خوزستان، روز ۲۵ تیرماه یعنی یک روز بعد از شروع اعتراضات در این استان، اعلام کرد تصاویر منتشر شده از تجمعات اعتراضی، جعلی است و شهروندان سوسنگرد و خرمشهر هیچگونه اعتراضی به مسأله آب ندارند. استاندار خوزستان همچنین مدعی شده بود که هورالعظیم به اندازه کافی آب دارد.
این شاهد عینی همچنین معتقد است که بازداشتهای گسترده شهروندان عادی در خوزستان در جهت مرعوب کردن مردم و جلوگیری از اعتراضات آینده است:
«بازداشت شدهها را مجبور میکنند که رمز تلفنهای همراهشان را در اختیار مأموران قرار دهند. از برچسبهای تجزیهطلب و وهابی برای پروندهسازی به وفور استفاده میکنند. این در صورتی است که برخی از شعارها «العطش العطش» و «هیهات من الذله» بود. مگر این شعار امام حسین نبود؟ اما آنها [نهادهای امنیتی] از برچسب وهابیت برای سرکوب معترضان استفاده میکنند.«
بهگفته او، همه را به زندان منتقل نمیکنند ولی با ایجاد سابقه قضایی و پرونده مرعوبشان میکنند و از این طریق مردم را از مطالبهگری میترسانند. او درباره وضعیت بازداشت شدگان میگوید: «افرادی که در مقابل مأموران مقاومت نشان میدهند یا با قاضی وارد درگیری لفظی میشوند را شکنجه میکنند و وثیقههای سنگین برای آنها میبُرند اما سایر بازداشتیها را با فیش حقوقی آزاد کردهاند.«
تحت پیگرد قرار گرفتن تجمع کنندگان در مقابل استانداری
پیش از وقوع اعتراضات سراسری در استان خوزستان، شماری از کشاورزان عرب، روز ۱۹ تیرماه سال جاری در اعتراض به بسته شدن دریچه سدها و قطع عمدی جریان آب رودخانه کارون، اقدام به برپایی یک تجمع مسالمت آمیز روبهروی ساختمان استاندارری در اهواز کردند.
یکی از شاهدان عینی درباره سرنوشت شرکتکنندگان در این تجمع به زمانه میگوید:
«روزی که در مقابل استانداری تجمع شد، شعار اصلی مردم نه به خشکسالی بود. شعارهایی در مخالفت به انتقال آب به عربی سر داده شد. تجمعکنندگان نزدیک به ۲۰۰ نفر بودند که حدود نیمی از آنها همان روز و در روزهای بعد توسط مأموران امنیتی بازداشت شدند.»
او درباره آخرین وضعیت یکی از بازداشت شدگان بهنام «سید علی شریفی» میگوید:
«سیدعلی شریفی که مقابل استانداری با زبان فارسی مسئولان را خطاب قرار داده بود و از بیکاری و قطعی آب حرف زده بود را بازداشت کردند و چند روز بعد با وثیقه سنگین سه میلیارد تومانی آزادش کردند.»
همچنین یکی از شهروندان دیگر به نام «مهدی سعیدی» که در تجمع مقابل استانداری بازداشت بود، با وجود داشتن «کارت قرمز» چند روز در بازداشتگاه مانده است.
کارت قرمز برای شهروندانی صادر میشود که به دلیل دارا بودن مشکلات حاد پزشکی، قادر به رفتن به سربازی نیستند.