خلاصه آنچه گذشت:
۲۴ تیر: اعتراضها به بیآبی، فقر و تبعیض نظاممند در خوزستان ابتدا از سوی شهروندان عرب از مناطق عربنشین آغاز شد و سپس به دیگر مناطق گسترش یافت. دامنه این خیزش به اهواز، سوسنگرد، ایذه، دزفول، بهبهان، ماهشهر، آبادان و … کشیده شده است.
از همان هفته نخست، شهروندان دیگر مناطق ایران نیز رفتهرفته در همبستگی با خوزستان دست به اعتراض زدند. شهرهایی همچون تهران، تبریز، یزدانشهر اصفهان و … شاهد این دست اعتراضها بوده اند. آخرین موارد تظاهرات سوم مرداد در تبریز و تظاهرات چهارم مرداد در تهران بود.
نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به سرکوب خشونتبار اعتراضها دست زده اند. شمار کشتهشدگان اعتراضها به طور دقیق مشخص نیست اما عفو بینالملل کشته شدن دست کم هشت معترض را تأیید کرده است. تاکنون دستکم نام ۹ شهروند معترض که به دست نیروهای امنیتی کشته شدهاند، مطرح شده: میثم عچرش، فرزاد فریسات (الفریساوی)، محمد عباس الکنانی، محمد عبداللهی، محمد کروشات، مصطفی منیعاوی، قاسم خضیری و هادی بهمنی. مقامهای رسمی هنوز کشته شدن همه این شهروندان را تأیید نکردهاند.
تا سه نشه، بازی نشه. دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و حالا تیر−مرداد ۱۴۰۰. به نظر میرسد این بار حرکت دیرپاتر باشد و تأثیرهای بیشتری به جا بگذارد. مردم بیشتر درباره آن صحبت میکنند. حالا در شهرهای مختلف تظاهرات صورت میگیرد. تظاهرات زنجیرهای به جای حرکت همزمان. این وضع اعصاب حکومت را بیشتر خُرد میکند. ذهن مردم هم بیشتر به موضوع مشغول میشود.
از اطرافیانم میپرسم چه مشابهتهایی میان این وقایع که هر سه نوعی قیام علیه حکومت بودند، میبیینند.
در داخل وسایل نقلیه، محل کار، دید و بازدیدهای خانوادگی و دوستانه – در تهران − از همه میپرسم و مدام سرم توی تلگرام و توئیتر و جاهای دیگر است.
هر شب ماهواره نگاه میکنم.
روزنامهها و سایتهای مجاز از نظر حکومت را هم در نظر میگیرم.
ملاحظات
تا حالا این نکات به نظرم رسیده است:
• انعکاس خبرها در میان مردم خیلی خوب است.
• نشنیدهام و ندیدهام که حق را به مردم تشنه خوزستان ندهند.
• همه احساس همبستگی و دلبستگی دارند.
• فحشی نیست که نثار سرتا پای حکومت مخصوصاً خامنهای نکنند.
• به نظرم واکنشها تندتر از دورههای قبلی است. علت آن شاید این باشد که این دفعه ناگهانی نبود و زود تمام نشد. شاید هم این باشد که مشکلات مردم نسبت به سالهای قبل بیشتر شده.
• موضوع آب هم به خودی خود موضوع مهم و همگانی است. همیشه گفتهایم آب و برق. تا همین دو-سه هفته پیش مشکل برق داشتم و میگویند به زودی بازهم خواهیم داشت، به این خاطر حواس همه از برق پرید به آب و همه گفتیم پس بدبختی آب را هم به برکت وجود جمهوری اسلامی در همه جا خواهیم داشت. پس تا مردم خوزستان بر پا شدند، همه احساس کردند که مسئله خودشان است. پس آفرین به مردم خوزستان. حالا رژیم حساب کار خودش را میکند.
• همبستگی قلبی و زبانی زیاد است، اما عملی هنوز زیاد نیست. گمان میکنم در تهران اگر جایی شروع شود و بعدی یکی دو جای دیگر و ادامه داشته باشد و خبرش پخش شود، خیلیها به تظاهرات بروند.
• انتقاد و بحث هم شروع شده. یواش یواش بیشتر میشنوم که اطرافیان میگویند چرا آنجا این شعار را دادند، در ماهواره فلان کس یا بهمان کس این یا آن حرف را زد.
• دفعات پیش هم این طور بود که تظاهرات که تمام شد تازه دعواها شروع شد که چرا فلانی این را گفت، یا لازم بود کار دیگری بشود.
• ولی این دفعه اختلافها زودتر شروع شده. یعنی همین بحثهای شاید الکی ماهوارهای میرود در داخل خانواده و جمع دوستان و به آتش نزاع دامن میزند.
بحث به جای خود، ولی چرا ما یاد نمیگیریم اختلاف نظر را با همبستگی جمع بزنیم؟
من یک استاد هستم همان استادی که در ایران استاد پرنده اش می نامند. به بیش از ۱۷ شهر در سال تحصیلی رفت و آمد می کنم. باید صادقانه بگویم که چند بار در سایت شما نظر نوشتم و البته بنا به دلائيلی با نامهای جعلی و هم آدرس جعلی. اما من فکر میکنم این سایت تا اندازه ای دچار اسلامیات و شاید هم اصلاحطلبانی باشد. چیزی که واقعا مردم ایران ازش عبور کرده اند. چند سال پیش این سایت بسیار مورد توجحه بود و جای خشبختی که جای BBC پارسی را تقریبا گرفته بود. اما به خاطر چند اظهار نظر خصوصا از صرف گرداننده اش که از فرهنگ اسلامیش حرف زده بود و انعکاس بسیبار نیرومندش در بین دانشجویان که البته شاید هم مغرضانه بود. اما در هر حال درست و زیرکانه هم بود باعث شد تا مردم از این سایت واقعا فاصله بگیرند و. حیف! و اما ما میدانیم که تا زمانیکه تظاهرات ما میلیونی نشود اروپا و آمریکا جنبش و انقلاب ما را جدی نمی گیرند. و ملایان میتوانند پشت پرده با آنها معامله کنند. همچنین تا زمانیکه کسانیکه که از پی سرهم کردن چند جمله و استدلال و قیاس و منطق بر نیایند و در جملاتشان « آب روغن» و «نفت روغن» مصرف کنند و خود بزرگبین باشند و توسط خبرنگارانی دعوت شوند که با ادا و اصول و ریتم درست کردن مصنوعی حرف بزنند (RFI) مردم نیز به آنها گوش نمی دهند و به رهبری اپوزیسیون قبولشان ندارند. پس این گوی و این میدان. اولا باید تظاهرات را گسترش داد و به هم پیوند زد و میلیونیش کرد و کسانی باید به عنوان رهبران اپوزیسیون وارد میدان شوند که بتوانند با ادبیات و بلاغت و فصاحت و قیاس و استدلال سخن گویند و تجزیه و تحلیل کنند. دولت مرد و دست کم تکنوکرات باشند. من فکر میکنم که جوانان باید تمامی امور را در دست بگیرند و به خودباوری برسند. امروز اگر نتوانیم از تمامی امکاناتی که خود رژیم سرکوبگر و ضد ایران و چنانکه در ایران مطرح است ضد بشر در اختیارمان گذاشته که همانان نابودی اگر نه تمامی بله بسیاری از ارزشهای مادی و معنوی کشور است و زخم عمیق آن بر پیکر و جان مردم و حتا آب و خاک کشور. اگر چنین نشود طبق اخبار موثق حتما و بدون بروبرگرد حکومت با غرب خواهد ساخت، در نتیجه کار این جنبش را هم خواهد ساخت. تند نوشتم
شوریده استاد پرنده زاهدانی از تهران / 26 July 2021
خواهشمندیم طوری ننویسید که انگار مردم تبریز یا تهران یا جاهای دیگر سازمان دهی شده و با رهبر هستند و هرگاه بخواهند میتوانند به هم میهنان اعتراض کننده در بخشهای دیگر کشور بپیوندند. عامل هماهنگ نداریم. گاهی در میان جمع ناگهان یک نفر از جان میگذرد و شعار میدهد و دیگران همراهی میکنند و جمعیتی راه می افتد. مشکل اصلی نداشتن رهبر و هماهنگ کننده است.
دقت فرمایید که مردم رهبری ندارند تا برای زمان و مکان معنی مردم را به راه یایی و اعتراض گرد آورند.
کیان / 26 July 2021
خواهشمندیم این اعلامیه های وبسایت را از روی مطالب بردارید و جای دیگر بگذارید
کیان / 26 July 2021