اختلاف نظر نفتی عربستان و امارات در جلسهای که هفته گذشته میان اعضای اوپک و دیگران کشورهای تولیدکننده نفت برگزار شد، بازارهای جهانی را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرا مخالفت امارات با پیشنهاد عربستان و روسیه برای پایین نگه داشتن سطح تولید تا آخر سال ۲۰۲۲ است.
حالا به فهرست اختلافات دو کشور بر سر یمن، قطر و ترکیه، و رابطه با اسرائیل موضوع نفت را هم باید اضافه کرد؛ شکافی دیگر در روابط میان دو متحد قدیمی منطقه که یک روز پس از آن اتفاق افتاد که عربستان سفر مستقیم شهروندانش را به گروهی از کشور، از جمله امارات، ممنوع اعلام کرد.
پس از این شکاف نفتی، ترکی آل شیخ، مشاور دیوان سلطنتی عربستان و چهرهای مورد اعتماد محمد بن سلمان در توئیتر نوشت: « دوست من… شما دیگر دوست من نیستید… زمان… و اقتضائات زمانه شما را تغییر داده است… من را نه.»
پاسخ توییتری طرف اماراتی به اندازه طرف عربستانی شاعرانه نبود. ضاخی خلقان، فرمانده نیروی پلیس دبی، در جواب نوشت : «زمانه زمانه دوستی و برادری نیست… زمانه منافع مادی است.»
بیقراریهای گذر به خاورمیانهای پسا-نفتی
این اختلاف نظر را به طور خاص باید در نسبت این احساس عمومی فزاینده در خلیج فارس درک کرد که دوران پسا-نفتی نزدیک است.
تنها ۳۰ درصد تولید ناخالص امارات وابسته به نفت است، درحالی که این رقم برای پادشاهی سعودی ۵۰ درصد است. و باید اضافه کرد که سرانه تولید ناخالص ملی امارات چیزی در حدود دو برابر عربستان است. به نظر امارات شرایط بهتری برای بریدن بند ناف اقتصادش از هیدروکربن دارد. و این در مقابل نوعی واکنش اقتصادی از جانب ریاض را برانگیخته است.
شانههای پایان دوران نفت مشخصاً به تنش و شکاف دو قدرت حاشیه خلیخ فارس دامن زده است. عربستان به طور مثال اخیرا به شرکتهای منطقهای فشار آورده که دفترهای مرکزیشان را از امارات به پادشاهی سعودی منتقل کنند. در همین راستا، ریاض قوانین مربوط به وارادات کالاهای تولید شده در مناطق آزاد تجاری (بخوانید مناطق آزاد تجاری اماراتی) را تغییر داده و امتیازهای تعرفهای مصوب شورای همکاری خلیج فارس در مورد آنها را حذف کرده است.
امارات و عربستان البته همچنان به هم نیاز دارند، اما این رقابت اقتصادی –خاص دوران گذر از اقتصاد نفتی به اقتصاد پسا-نفتی که حالا تجلی آن را از بازار نفت و هیدروژن تا حمل نقل هوایی میتوان دید –میتواند خصلتی تهاجمیتر به خود بگیرد، فراتر از آنکه بند و بستها و نهادهای موجود یعنی شورای هماهنگی عربستان سعودی-اماراتی که در سال ۲۰۱۶ تاسیس شده و شورای همکاری خلیج فارس بتوانند آن را مهار کنند. از یاد نباید برد که این تنش وجهی سیاسی و ژئوپولتیک نیز دارد.
امارات از زیر سایه عربستان خارج میشود
از سال ۲۰۱۱ به این سو، امارات در تلاش بوده است خود را به عنوان یک قدرت مستقل منطقهای معرفی کند؛با این دست فرمان که منافع ملی بر اتحاد منطقهای اولویت دارد.
این موضوع به ویژه پس از تغییر استراتژی امارات در یمن از سال ۲۰۱۹ به چشم آمد. سال ۲۰۲۰، به طور خاص سال خروج امارات متحده عربی از زیر سایه عربستان سعودی بود. در طول سال گذشته، دستاوردها، تکرویها و تابوشکنیهای امارات در چند نوبت در صدر اخبار قرار گرفت.
امارات مصمم است به عنوان یک قدرت عربی خلأ قدرت بهوجودآمده پس از نزول عراق، سوریه و مصر را در منطقه پر کند. و حالا حتی در تضادهای نیابتی منطقه، سیاست و برنامهای متفاوت از عربستان سعودی را پیش میبرد. در یمن، امارات از شورای انتقالی جنوب یمن حمایت میکرد، در حالی که عربستان مدافع دولت دستنشاندهاش به ریاست جمهوری عبدربه منصور هادی بود. در اوت ۲۰۱۹ کار حتی به آنجا رسید که نیروهای اماراتی مواضع دولت عبدربه منصور هادی را بمباران کردند. در یمن، اگرچه حذف حوثیها خط سیاسی و نظامی مشترک هر دو کشور است، اما امارات مستقلاً یک هدف استراتژیک اقتصادی یعنی کنترل گذرگاه کشتیرانی در جنوب یمن را نیز دنبال میکند.
جاهطلبیهای امارات در سال گذشته وجهی تبلیغاتی و نمایشی نیز داشت.
۲۰ ژوئیه ۲۰۲۰، اماراتیها کاوشگر فضایی «امل»(امید) را به سمت فضا پرتاب کردند تا عنوان نخستین کشور فضایی عرب را از آن خود کنند. این کاوشگر، پس از پیمودن مسافتی حدود ۴۹۴ میلیون کیلومتر، ۹ فوریه در مدار مریخ قرار گرفت؛همزمان با ۵۰ سالگی اتحاد هفت امیرنشین و تشکیل کشور امارات متحده عربی. در کنارماجراجویی فضایی، امارات در زمینه هستهای نیز فعال شده است.
روز اول ماه اوت سال گذشته، امارات رسماً از عملیاتی شدن واحد نیروگاه هستهای «براکه» در «ابوظبی» خبر داد. با راهاندازی این نیروگاه، امارات به اولین کشور عربی با امکان تولید انرژی هستهای بدل شد.
امارات همچنین با امضای «توافق صلح» با اسرائیل صفشکنی کرده است. توافق صلح، آن هم در شرایطی که امارات نه با اسرائیل هممرز است و نه پیشتر در جنگی علیه آن کشور مشارکت داشته است.
در هر حال، پس از مصر و اردن، امارات سومین کشور عربی بدل شد که روابط دیپلماتیک فعال با اسرائیل دارد. تبادل سفیر، تقویت روابط امنیتی و تجاری و اجازه پرواز مستقیم از جمله مفاد اصلی توافق امارات و اسرائیل است.
چیزی که مشخص است روند گسست عربستان و امارات از یکدیگر همچنان ادامه دارد.
امارات به جاهطلبیهایش ادامه خواهد داد، اما باید منتظر ماند و دید چه قدر در این مسیر عربستان سعودی و رهبری منطقهای آن در حاشیه خلیج فارس را به چالش خواهد کشید. عامل تعیین کننده دیگر در روابط دو کشور ، تحولات منطقهای و جهانی است، از جمله موضوع ایران که فعلا دشمنی است که هر دو کشور را در یک جبهه قرار میدهد. پرسش اساسی این است که آیا تحولات و الزامات سیاسی منطقهای میتواند رقابت اقتصادی ریاض و ابوظبی را مهار کند یا نه؟