همه گیری کووید ۱۹، رکود اقتصادی ناشی از آن و اعتراضات گسترده در مقابل نژادپرستی و… وضعیتی دشوار به وجود آورد. بسیاری از مردم در تقلا برای عبور از این بحرانها هستند. آنها دچار اضطراب و استرس شدهاند و نمیتوانند بخوابند یا تمرکز کنند.
من به عنوان کارشناس در روانشناسی رشد و پژوهشگر در حوزه اضطراب و ترس در نوزادان و کودکان به طور خاص نگران تاثیر پاندمی بر سلامت روان جوانان هستم. ماههاست که کودکان در مدرسه حاضر نشدهاند. آنها از دوستان و بستگان جدا شدهاند و برخی از آنها نگران ابتلای عزیزانشان به این ویروس هستند. در این دوره کودکان ممکن است به خاطر خشونتهای نژادی یا خشونتهای خانگی آسیب دیده باشند یا خانههایشان را در حوادث طبیعی اخیر از دست داده باشند. همه این موارد عوامل استرسزا به دلایل واقعی هستند.
پژوهشهای بسیاری عواقب جدی استرس مزمن در کودکان را نشان میدهند. اما روانشناسان به کمک والدین آمدهاند و به آنها شیوههایی را برای کمک به کودکان در کنار آمدن با استرس و ناملایمات زندگی (تابآوری) ارائه دادهاند.
تاثیرات استرس دوران کودکی
خیلی دشوار است که کودکان را در مقابل همه چیز محافظت کنیم. کودکان در معرض طلاق والدین، بزرگ شدن در فقر، آسیبهای جسمی، بیماری، از دست دادن دوستان و وابستگان، نادیدهانگاشته شدن، خشونت جسمی یا عاطفی و یا قلدری قرار دارند. همچنین عواملی مثل مهاجرت خانوادگی، بیخانمانی یا تجربه بلایای طبیعی کودکان را در معرض آسیبهای جدی قرار میدهند. این رویدادها عواقبی طولانی در پی دارند. سختیهای دوران کودکی ساختار مغز کودک در حال رشد را تغییر میدهند و رشد شناختی، اجتماعی و عاطفی کودک را تحت تاثیر قرار میدهد. مشکلات همچنین بر قدرت حافظه، یادگیری و تصمیمگیری تاثیر میگذارند.
برخی از کودکان دچار مشکلات عاطفی میشوند. آنها ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی نشان دهند، وارد روابط ناسالم شوند و در پیچیدهترین وضعیت حتی دچار مشکلات قانونی شوند. سختیهای کودکی اغلب بر عملکرد تحصیلی کودکان آسیب میزند و احتمالا فرصتهای شغلی و درآمدهای آنها در آینده را کاهش میدهد. علاوه بر این خطر خودکشی و احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل افزایش پیدا میکند. همچنین احتمال بروز مشکلاتی همچون حمله قلبی، سکته مغزی، چاقی، دیابت و سرطان در کودکانی که در معرض استرس مزمن قرار میگیرند بسیار بالاتر است.
اما چگونه است که برخی از کودکان سختیها و مصیبتها را تاب میآورند در حالیکه برخی دیگر تاب تحمل ندارند؟
پژوهشگران حوزه روانشناسی رشد به دنبال راههایی برای کمک به کودکان هستند تا بتوانند موانع و مشکلات را پشت سر بگذارند و در مواقعی که موقعیتها و فرصتها محدود میشوند شکوفا شوند.
دستاورد روانشناسان در این زمینه، حمایت و تابآوری است. تابآوری به معنای بازیابی، بهبود و جانیابی پس از تجربه ناملایمات است. این یک خصیصه است که به افراد کمک میکند تا با وجود شرایط سخت توانایی و مهارت کافی را به دست آورند. برخی از کودکان که تجربههای دشواری را از سرگذراندهاند از همان دوران کودکی عملکرد خوبی دارند اما عدهای نیز دیرتر شکوفا میشوند و مسیر خود را در بزرگسالی پیدا میکنند.
آن ماستن، یکی از بزرگان پژوهشهای روانشناسی رشد از تابآوری به عنوان جادوی غیرماورایی نام میبرد. کودکان تابآور نیرویی ماورایی ندارند که به آنها برای مقاومت در شرایطی که دیگران در حال دست و پا زدن هستند کمک کند. این تواناییای نیست که فرد با آن به دنیا بیاید بلکه تابآوری در روند رشد توسعه پیدا میکند.
عوامل کلیدی کمک به کودکان برای تابآوری
به نظر میرسد همان مهارتهایی که به موفقیتهای تحصیلی میانجامد، میتواند راهبردهای حیاتی سازگاری را نشان بدهد. کودکان با استفاده از توانایی تمرکز، حل مساله و قدرت انجام چندین کار میتوانند راههای سالمی برای سازگاری و مقابله با موانع پیدا کنند.
کنترل رفتار و احساسات نیز نکتهای کلیدی است. یک مطالعه اخیر نشان میدهد که کودکان هشت تا ۱۷ ساله با توانایی بالای برقراری تعادل احساسی علیرغم بدرفتاریها کمتر دچار افسردگی و دیگر مشکلات احساسی میشوند.
اینگونه به نظر میرسد که روابط عامل اصلی رفتار معقول در کودکان است. رابطه نزدیک، احساس مادامالعمر امنیت و تعلق را به ارمغان میآورد. حمایت و مراقبت دائمی والدین یا مراقبان برای رشد سالم کودکان مهم است. والدین مهمترین رابطه را با فرزند دارند اما دیگر افراد بزرگسال حامی و مراقب مانند دوستان، معلمان و مربیان نیز میتوانند تاثیرگذار باشند.
داشتن پشتوانه، باعث ایجاد ثبات میشود و به کودکان در پرورش عزت نفس، اعتماد به نفس و مقاومت کمک میکند.
روث بادر گینسبورگ نماد تابآوری است. او در محله کارگری بروگلین بزرگ شد و مادرش را که حامی اصلیاش بود، پیش از فارغالتحصیلی دبیرستان بر اثر سرطان از دست داد. او استقامت کرد و به عنوان شاگرد اول دانشگاه کرنل فارغالتحصیل شد و در نهایت یکی از تنها چهار زن دیوان عالی ایالات متحده شد.
جان لوییس هم نمونه دیگری است. پدرش کارگری بود که روی زمین دیگران کار میکرد. او پیشگام جنبش حقوق مدنی شد و ۳۳ سال در کنگره خدمت کرد.
چگونه تابآوری را در کودکان پرورش دهیم؟
شیوههای زیادی وجود دارد که والدین میتوانند برای پرورش تابآوری در کودکان به کار بگیرند. اجازه سخن گفتن به کودکان و گوش سپردن به آنها بیانگر دلسوزی و پذیرش است و تائیدی برای احساسات آنهاست و کمک میکند تا مشکلات را در بافت خود درک کنند.
گاهی باید به بچهها استقلال بدهیم. باید به آنها اعتماد کنیم تا کارها را به روش خود انجام بدهند. این مساله حتی اگر شکست بخورند برای آنها آموزنده است تا مشکل را حل کنند یا با خشم، ناامیدی و دیگر احساسات آزاردهنده کنار بیایند.
روشهای تنفس آرام ابزار دیگری است که به کودکان در کنترل احساسات کمک میکند.
خوب است بدانید که بسیاری از کودکان با مشکلات متعددی مواجه هستند. کودکی که در فقر زندگی میکند به احتمال زیاد ارتباط کمتری با والدینش دارد و یا ممکن است والدینی ناکارآمد داشته باشد. او ممکن است استرس زیادی داشته باشد. تغذیه مناسب نداشته باشد و در محیطی شلوغ بدون فضای سبز آزاد کند. مراقبتهای بهداشتی چنین کودکی محدود است و احتمالا در مدارس غیراستاندارد تحصیل میکند و در معرض آزار بیشتری قرار دارد.
مداخلات در سطح جامعه نیز میتواند در کاهش سختیها تاثیر دارد و به کودکان برای ایجاد تابآوری کمک میکند.
این ابتکارات میتواند از طریق مسکن ارزان قیمت، بهبود سلامت و با کاهش آلودگی شرایط زندگی را بهبود ببخشد. همچنین برنامههای موثر معلمان، والدین و اعضای جامعه را برای ایجاد سیستم پشتیبانی برای کودکان محلی ترغیب میکند. یکی از برنامههای بسیار موثر در این زمینه برگزاری کلاسهای آموزش اجتماعی – احساسی است. در چنین کلاسهایی کودکان احساسات و نحوه مدیریت آنها را میشناسند و معنای همدلی را آموزش میبینند. آنها در این آموزشها با روشهای تصمیمگیری مسئولانه و روش حل مساله آشنا میشوند.
کمک به کودکان در ایجاد تابآوری در دورهای که ما زندگی میکنیم بسیار مهم است. چرا که همه ما زندگی روزمره پرتلاطمی داریم.
این هم بسیار مهم است که خودمان به عنوان والدین مراقب سلامت روان خود باشیم چون تابآوری فقط مال کودکان نیست. اگر ما سختیهای زندگی را تاب بیاوریم میتوانیم به آنها برای گذر از سختیها کمک کنیم.