«کمآبی در منطقه ما میتواند بسیار فاجعهبارتر از چیزی باشد که در حال حاضر با آن مواجه هستیم. سبک زندگی در منطقه ما سنتی و کشاورزی گونه است. شغل اکثر افراد کشاورزی است که اگر کمآبی به آن مستولی شود نانی بر سفرهها نیست و موجبات بزهکاری فراهم میگردد. اکنون با تشدید کمآبی و خشکسالی، کشاورزان که غالب جمعیت منطقه هستند برای گذران زندگی در مضیقه قرار دارند.»
این بخشی از روایت محسن از مشکلات کمآبی است. او که در روستایی در نزدیکی شهرستان قصرقند از استان سیستان و بلوچستان مشغول کشاورزی است، میگوید مردم دیگر به کشاورزی تمایل ندارند و به خاطر بیآبی و فراگیر شدن بحران خشکسالی به شهرهای بزرگی مانند چابهار و ایرانشهر مهاجرت میکنند.
این کشاورز بلوچ همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش به زمانه میگوید، کمآبی باعث شده تا جانورانی خطرناک همچون گاندو (تمساح پوزه کوتاه) به منازل روی بیاورند:
«بسیاری از روستاها و قصبات این منطقه (بیش از هزار و ۳۰۰) به صورت سقایی و با تانکر آبرسانی میشوند آن هم دو نوبت در هفته و با جیره آبی که برای هر فرد ۱۵ لیتر در روز تعریف شده است. در بخش شهری نیز با افت فشار و فرسوده بودن شبکهها روبهرو هستیم که گاهی ترمیم میشود تا تعویض و احداث یک شبکه جدید.»
روستاهای بسیاری در سیستان و بلوچستان با وجود برخورداری این استان از منابع دریایی، از دسترسی به آب سالم محروم هستند و اهالی این روستاها آب مورد نیاز خود را از هوتکها تهیه میکنند.
سال گذشته سه کودک در حین تهیه آب در هوتک غرق و جنازه بیجانشان توسط اهالی منطقه بیرون کشیده شد.
اسماعیل حسینزهی، نماینده مجلس شورای اسلامی اسفندماه سال گذشته در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) درباره منابع آبی سیستان و بلوچستان میگوید:
«نزدیک دو دهه است که استان به دلیل بارندگیهای کم از خط قرمز خشکسالی هم عبور کرده و مردم شهرهای بزرگ استان نیز فاقد آب آشامیدنی سالم هستند چه برسد روستاها. به خاطر عدم بارندگی و افت سطح منابع آب زیرزمینی فرونشست شدیدی در تمامی مناطق استان در حال رخ دادن است.»
اما بحرانِ خشکسالی شدید که در نیم قرن اخیر بیسابقه اعلام شده، صدای زنگ خطر آن بسیار فراتر از یک منطقه یا یک استان است.
خطر دامنگیر شدن بحران خشکسالی و کمبود بارندگی دستکم ۲۷ استان کشور را تهدید میکند و تنها چهار استان کشور بارشهای نرمال را تا اواخر سال گذشته دریافت کردهاند.
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، اردیبهشت امسال در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از «خشکسالی بیسایقه» در ایران خبر داد و اعلام کرد:
«میزان بارندگی از مهر سال گذشته تاکنون ۴۳ درصد و از آغاز بهار ۸۵ درصد کاهش یافته است.»
به گفته وظیفه، سال ۱۴۰۰ مانند سال ۱۳۸۷ یکی از خشکترین سالهای آبی در ایران است و کمبود آب جدی است تا آن حد که باید قدر هر قطره آب را دانست.
عوامل بحران خشکسالی و کمبود آب
در روزهای اخیر رضا اردکانیان، وزیر نیرو، امسال را یکی از خشکترین سالها در پنج دهه اخیر دانست.
از سوی دیگر، احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیطزیست دریایی، اردیبهشتماه اعلام کرد که در سال جاری وضعیت مناسبی از لحاظ منابع آبی وجود ندارد.
اما در کنار تغییرات وسیع در کاربری مانند جنگلتراشی، تخریب خاک و عملیات عمرانی مثل ساخت سدهای بزرگ، چه عوامل دیگری باعث خشکسالی و کمبود آب میشود؟
اردلان توتچی، پژوهشگر علوم محیطزیستی، معتقد است که مشکل کنونی در دو چیز ریشه دارد. او به زمانه میگوید:
«اول، اثر کاهش بارش در دورههای بهخصوص و دوم، افزایش تقاضا برای منابع آبی. خشکسالی از نظر علمی به سالهایی گفته میشود که بارش آنها کمتر از میانگین دراز مدت باشد. میزان بارش سالانه در طول سالهای مختلف یکسان نیست. جدا از تغییرات جزئی سالانه، دورههایی وجود دارند که میانگین چند ساله بارش کمتر یا بیشتر از میانگین طولانی مدت بارش است. مشکل آنجا پدیدار میشود که برنامهریزیهای بلند مدت مدیریت منابع آب بر اساس عرضه حداکثری طراحی شوند؛ بدون در نظرگیری تابآوری مصرفکنندگان آب و افزایش تقاضا.»
توتچی میگوید، اغلب دورههای خشکسالی در مناطق مختلف جهان پدیدههای طبیعی هستند:
«در واقع افزایش نیاز آبی و نحوه مدیریت و بهرهبرداری منابع آب عوامل اصلی بحران هستند.»
آنطور که آمار نشان میدهد، بارش هشت ماه گذشته (از ابتدای مهرماه ۹۹ تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۰) ۳۵ درصد کمتر از میانگین بلند مدت بوده است. به این معنی که سالی بسیار کمآب خواهد بود.
اما منصور سهرابی، پژوهشگر اکولوژی، درباره عوامل دخیل در خشکسالی میگوید، قبل از هر چیزی باید خشکسالی را تعریف کرد:
«خشکسالی چند نوع دارد. خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژی و کشاورزی. خشکسالی هواشناسی، یعنی میزان بارش در یک سال کمتر از میانگین دراز مدت باشد. اگر میزان ورودی به آبهای زیرزمینی کمتر از برداشت آن باشد و با بیلان منفی، افزایش برداشت آب از آبخوان و خشک شدن جویبارها روبهرو باشیم، دچار خشکسالی هیدرولوژیک شدهایم که بسیار مهم است. در خشکسالی کشاورزی، به ریشه گیاه آب کافی نمیرسد و از لحاظ دسترسی به رطوبت وارد بحران شده و منجر به خسارت زیادی میشود.»
به گفته سهرابی، عوامل اقلیمی به عنوان عامل اصلی و اولیه خشکسالی شناخته میشوند و آنچه امروز در ایران روی داده، این است که گرمترین و کمآبترین سال ثبت شده را داریم:
«گرما و خشکی باعث فشار کمبود اشباع و در نتیجه افزایش شدت تبخیر آب رودخانه و پشت سدها و کاهش آبهای ذخیرهشده را در پی دارد. از طرفی دیگر، با تشدید خشکسالی کشاورزی و هواشناسی، بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی افزایش پیدا میکند و مردم بیشتر به استفاده از آب چاهها روی میآورند و حتی برای برداشت آب کفشکنی عمیق صورت میگیرد که آن هم خشکسالی هیدرولوژیک را تشدید میکند.»
سهرابی میگوید، در حال حاضر در وضعیتی هستیم که هر سه نوع خشکسالی در حالت بحران قرار دارد.»
فراگیر شدن بحران خشکسالی و پیامدهای آن
بحران کمبود آب و فراگیر شدن خشکسالی تا جایی است که روز یکشنبه ۲ خردادماه، نورالله تیموری، مدیرکل آب و فاضلاب استان ایلام، از «تشکیل پلیس آب» خبر داد و اعلام کرد که از این به بعد «بازرسیهای خیابانی و کوچهای» صورت خواهد گرفت.
تیموری بدون اشاره به راهکارهای علمی، گفته، اجرای برنامههای مقابله با مشترکان پرمصرف و انشعابات غیرمجاز میتواند راهی برای گذر از چالشهای کنونی حوزه آب باشد.
خبرگزاری (ایسنا)، سال گذشته در گزارشی ضمن اشاره به “حکمرانی اشتباه در بخش آب”، به نقل از یک پژوهشگر حوزه آب خبر داده بود، «در بسیاری از استانها زنان و کودکان کولبری آب میکنند و برای آب آشامیدنی باید مسافتهای زیادی بروند و ظرف آب بر دوش بگیرند و به خانواده برسانند.»
اما توتچی، درباره پیامدهای این بحران میگوید، قربانی اصلی بحرانهای آبی در ایران محیطزیست و اکوسیستمهای شکننده فلات ایران هستند:
«حقآبه محیطزیستی رودخانههای ایران در صورت رهاسازی، بلافاصله در پایین دست یا برای کشاورزی منحرف میشود یا به سرعت با تبخیر از دسترس خارج میشود. برداشتهای بسیار وسیع از منابع آب زیرزمینی در ۳۰ سال گذشته، عملا به شکل برگشتناپذیری آنها را از بین برده است.»
به گفته توتچی، امکان تهیه مواد غذایی، کشاورزی و حتی آب شیرین به منظور مصارف انسانی از نقاط دیگر جهان وجود دارد، اما اگر با منحرف کردن جریان آب، مرتعی بخشکد یا گونه جانوری در معرض انقراض قرار بگیرد، اتفاق برگشتناپذیری رخ داده است:
«دسترسی نابرابر و عمدتا ناعادلانه به منابع آب نیز میتواند موجب تعمیق گسستهای طبقات اقتصادی، اجتماعی و قومی/ اتنیکی شود؛ جدالهایی که در بسیاری از موارد به نفع متصلان به قدرت مسلط و ضرر ذینفعان مستقل و بنگاههای اقتصادی محلی رقم خوردهاند.»
به گزارش رسانههای دولتی، با کاهش بارندگی و محدود شدن منابع غذایی و آبی، سبب شده تا وحوش به حاشیه روستاها و مناطق مسکونی کشانده شوند.
همچنین طی سالهای اخیر، کمآبی بارها موجب تجمع کشاورزان و اعتراضات مردمی در استانهای اصفهان، لرستان، خوزستان و در برخی از روستاهای استان کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی شده بود.
سهرابی، در این زمینه میگوید، تنشآبی میتواند تبدیل به بحران و ابر بحران شود و وضعیتی را به وجود آورد که غیرقابل بازگشت است:
«در چنین وضعیتی آمار حاشیهنشینی افزایش و روستاها بیش از پیش خالی از سکنه میشوند که میتواند تبعات اجتماعی بسیاری به دنبال داشته باشد. در جاهایی که مردم سرزمینشان با مشکل مواجه شده، مجبور به مهاجرت میشوند؛ این پدیده خود برای مقصد پیامدهای منفی را به همراه دارد و رد پای اکولوژیک را بیشتر میکند.»
آمارهای دولتی از خالی شدن دستکم ۳۰ هزار روستا از سکنه حکایت دارد. یکی از مهمترین دلیل فعلی کوچ روستاییان، مساله کمآبی و انتقال آب از مناطق روستایی به شهرها و از بین رفتن شغلهایی مانند کشاورزی و دامداری است.
این درحالیست که در رسانههای دولتی، دلیل مهاجرت روستاییان به شهرها را اغلب با مشکلاتی از قبیل مسکن، معیشت و اشتغال، دستهبندی میکنند.
با ادامه روند تغییرات اقلیمی، فروردین امسال، روهناستروت- باور، رئیس دفتر آژانس پناهندگان سازمان ملل در شهر بن آلمان طی سخنانی به مناسبت روز جهانی آب، نسبت به افزایش شمار آوارگان زیر “تأثیر خشکسالی” هشدار داد.
راههای مقابله با خشکسالی
یکی از موضوعات مهم برای کاهش خسارت در مواجه با خشکسالی ارائه راهکارهای مدیریتی منطبق با شرایط اقلیمی است.
توتچی، میگوید پیشینه علمی-مهندسی بسیار طولانی و غنی برای بهینهسازی و توزیع آب وجود دارد، اما پیچیدگی موضوع در ایران به دلایلی بسیار بیشتر است:
«در طول سه دهه اخیر، با تشویق به کنترل حداکثری منابع آب سطحی (سد سازی) و برداشت وسیع از منابع آب زیرزمینی، زمینهای زیادی زیر کشت رفتهاند و بخش کشاورزی (اغلب با راندمان پایین)، بیشتر از ظرفیت آبی ایران گسترش پیدا کرده است. از طرف دیگر متعاقب افزایش جمعیت، نیاز آب شرب و مصارف صنعتی هم روند صعودی داشته است. حال شما با انبوهی از کشاورزان، دامداران و صنعتکاران روبهروهستید که قبلا به آنها قول داده بودید که نیاز آبیشان را برآورده خواهید کرد.»
به گفته توتچی، راه حل بحران رو به گسترش منابع آب ایران، در مدیریت تقاضا و اعمال قوانین حفاظت محیطزیستی برای توقف برداشتهای بیمجوز از رودخانهها و آبخوانها است.
او میگوید، چاره نهایی که در آینده نه چندان دور مجبور به پذیرفتن آن خواهیم شد، کاهش سطح زیر کشت و حرکت به سمت محصولات با نیاز آبی پایین خواهد بود:
«اما برای سال جاری، با در نظرگیری شدت خشکسالی در مناطق مختلف، باید با اطلاعرسانی واضح و صریح به کشاورزان و سایر مصرفکنندگان آنها را تشویق به کاشت محصولات جایگزین نمود و البته در مواردی از کشت جلوگیری کرد.»
فروردینماه امسال، ابوالقاسم حسینپور، مدیرکل کنترل سیلاب و آبخیزداری سازمان جنگلها، با اشاره به نیاز کشور به زیرساختهای آبخیزداری و آبخوانداری، اعلام کرد: «با استفاده از آبخیزداری در ترسالی، خسارت سیل و در خشکسالی، مشکلات کمآبی به حداقل میرسد و باعث پایداری اکوسیستم منطقه خواهد شد.»
سهرابی، در این باره اما میگوید، آنچه در ایران روی داده، یک مدیریت غلط منابع آب بوده و میبایست در رابطه با آب یک مدیریت تلفیقی صورت میگرفت:
«در بسیاری از مناطق کشور زمینهای کشاورزی افزایش یافته و به تبع آن چاههای زیادی حفر شدند، افزایش سدسازیهای بیرویه و تبدیل زمینهای مرتعی به دیم و دیم به آبی، موجب بحران کمبود آب شده است. امسال تنها در بخش گندم برآورد شده حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان، در بخش دام و علوفه ۷ هزار میلیارد و صنایع وابسته و غیره هم بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان خسارت وارد خواهد شد.»
به گفته سهرابی، برای مقابله با خشکسالی، بایستی به جای مدیریت بحران، «مدیریت ریسک» داشته باشیم:
«در مدیریت ریسک معمولا پایش صورت میگیرد. در زمان ترسالی و سیلاب باید آب را به آبخوانها تزریق کرد، در حالیکه در ایران میبینیم که سیلابها سبب خسارتهای زیادی میشوند. همچنین باید بخش کشاورزی اصلاح شود. هر چه بیشتر در این بخش آب کمتری مصرف شود، مشکلات کمتر خواهد شد.»