گروهی از چهرههای ارشد بهداشتی و امور بشردوستانه و رهبران مذهبی از کشورها خواستند تا از توزیع عادلانه واکسن کرونا اطمینان حاصل کنند چرا که جهان «در یک نقطه عطف» تاریخی قرار دارد.
امضا كنندگان این بیانیه چهرههای بینالمللیای هستند مانند تدروس آدانوم، مدیر كل سازمان بهداشت جهانی، هنریتا فور، مدیر اجرایی یونیسف (آژانس کودکان سازمان ملل)، پیتر مائورر، رئیس کمیته بین المللی صلیب سرخ، فیلیپو گرندی، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، جاستین ولبی، اسقف اعظم کانتربری و رهبر کلیسای جهانی آنگلیکان، شیخ احمد الطیب، پیشوای الازهر و شمار دیگری از رهبران مسیحی و یهودی.
آنها اعلام کردهاند:
«یک انتخاب وجود دارد. دنیای ما در ۱۰ سال آینده میتواند عدالت، فراوانی و عزت بیشتری داشته باشد یا می تواند صحنه درگیریها، ناامنی و فقر باشد. ما در یک نقطه عطف تاریخی هستیم.»
این اعلامیه با بیان اینکه هیچ کشوری در جهان نیست که تحت تأثیر بیماری همهگیر کرونا قرار نگرفته باشد، خواستار دسترسی عادلانه به واکسن از طریق اختصاص بودجه، توزیع گسترده و البته اشتراک دانش و تخصص ساخت واکسن کرونا به دیگر نقاط جهان شده است.
در ادامه این بیانیه آمده است:
«کسانی که این بیانیه را امضا کردهاند نمایندگی سازمانهایی را برعهده دارند که از مشارکت همه جوامع و کشورهای جهان شکل گرفتهاند. ما با کسانی که با نزاع، فاجعه و قحطی دست و پنجه نرم میکنند از نزدیک کار میکنیم و چالشهای عظیم آنها را میشناسیم -همچنین از مقاومت آنها حتی در بدترین شرایط نیز آگاهیم.»
«در سال ۲۰۲۱، اقتصاد جهانی با بدترین رکود از سال ۱۹۴۵ روبرو شده است. برای برخی از کشورها این رکود سبب شده است تا فقر و رنج مردم افزایش یابد اما برای بخشی از جهان این رکود به به معنای گرسنگی و مرگ است. عواقب ناشی از همهگیری تا مدتها با ما خواهد بود. با تمام رنجهایی که انسان به همراه دارد، این بحران اقتصادی هم به آن افزوده خواهد شد. نسلی از کودکان، به ویژه دختران، مدرسه را ترک کردهاند و دیگر برنخواهند گشت.»
«جهان با این چالش روبرو است که چگونه می تواند این وضع ویرانگر را تغییر دهد. برنامه کوواکس برای توزیع واکسن در سطح جهانی در حال حاضر بهترین تلاشی است که ما برای اطمینان از رسیدن واکسن به مردم سراسر جهان انجام میدهیم. با این حال، کوواکس فقط تا پایان سال ۲۰۲۱ برای پوشش ۲۰ درصد از جمعیت جهانی – آسیبپذیرترین اقشار در کشورهای کمدرآمد – در نظر گرفته شده است و هنوز مشخص نیست که آیا این هدف را برآورده میکند یا نه.» در پایان این اعلامیه آمده است: «زمان اعمال یک رهبری قاطع فرارسیده است. کشورها و سازمانها در سراسر جهان یکبار در یک فرصت برای رفع نابرابری جهانی و معکوس کردن برخی از عواقب حاصل از بحران کرونا فرصت دارند. با این کار، آنها نه تنها برای فقیرترین افراد دنیا، بلکه برای همه ما امید ایجاد میکنند.»
پیشنهاد طرح راهبردی “طلاکارت ایرانیان”-تجمیع تمام یارانهها در یک بستۀ اعتباری معادل طلا- برای عموم مردم ایران.
من فرض بر این میگیرم، هدف از پرداخت یارانه به مردم، پر کردن شکافهای مالی عدم تناسب درآمد عموم مردم با گران شدن و تورم بالا و بیعدالتی در توزیع ثروت است.
هر چند وضع کارمندان حکومتی اکنون بسیار خوب است و همگی متناسب به سبد معیشت مزد میگیرند و بلکه درصد بزرگی از آنها چندین برابر و با انوهی مزایا و به حدی که چک کارمنید حکم پول نقد دارد در بازار و اعتبار کارمندی اکنون دست کمی از کاسب بازاری ندارد!
اما این چیز بدیهی است با وجود ناعدالانه بودن دستمزدهای مزدبیگران کارگر بخش خصوصی و غیر حکومتی، و با اذعان خود مراجع مسئول، حتی میلیون نفر خارج از سیستم پایۀ حقوق رسمی هستند(!)، به طوری که بخش بزرگی از حقوق بگیران کارگر و غیره نصف و بدتر یک سوم پایه حقوق رسمی میگیرند و در حالیکه خود پایۀ حقوق رسمی کارگری، بایست در حفظ ارزش دارایی نقدی مردم علاج اساسی صورت گیرد. و با توجه تسلط لابی و نفوذ سرمایه داری بیگاریکش از طبقات فرودست مزدبگیر، هیچ امیدی هم نیست حتی تا قرن دیگر این اجحاف مزدی برطرف شود!
پیشنهاد مهم و مؤثری چند سال پیش شد که تحت عنوان زرچک ، و متأسفانه دولت وقت و سایر مراجع مسئول عمل نکردند وگرنه اکنون با ما بحران ناتوانی قدرت رخید عمومی روبرو نبودیم که اکثریت مردم از سبد رفاه و غذا و سایر مایحتاجشان بزنند و در مرز مرگ و زندگی قرار بگیرند، و این صادارات کاذب مایحتاج مردم صورت نگیرد!
میتوان گفت، بسیاری از این صادارتی که اکنون انجام میشود کاذب است! صادرات واقعی وقتی صادق است که کالاها و خدمات مازاد بر نیاز داخلی باشد، اگر غذا یا کالای صنعتی و غیره صادر میشود نخست بایست نیاز حقیقی مردم برآورده بر اساس معیار علمی سرانه نیاز، و بعد مازدش صادر شود، مثلاً رب گوجه فرنگی صادر شود و در حالیکه مردم داخل نصف نیازشان استفاده کنند بخاطر فقر، این صادرات کاذب است! در طرح پیشنهادی زرچک- با توجه کاهش همیشگی ارزش پول ملی، بر اساس حقیقت نرخ سود بانکی حداقل 20% و در مواقع بحرانهای سیاسی یا اقتصادی گاه به بیش از 100% میرسد!
حفظ ارزش حقیقی یارانه بود دغدغه ملیون و خیرخواهان کشور است، مثلا مشاهده کردیم ارزش ارزی-طلایی یارانه 45 هزار تومانی اکنون به یک دهم رسیده!، اکنون چند میلیارد دلار برای وادرات کالاهای اساسی و نهاده ها به بخش خصوصی و غیره اختصاص داده میشود، چون عملاً همگان دیدند تأثیری در جلوگیری از قیمتها نداشت و باز در حق عموم مردم احجاف شد و ظلم و بلای ضد بشری احتکار-گرانفروشی-کمفروشی و تقلب در کالاها با افزایش بیشتری ادامه یافت!، و مجلس میخواست معادل ما به تفاوت این یارانه ارزی را به صورت ریالی به مردم بدهد و از آن طرف قیمت ارز یکسان شود به نرخ بازار آزاد. اما ایراد اساسی این طرح گرفته شد و آن احتمال بروز تورم وحشتناک است ناشی افزایش نقدینگی.
تنها راه عقلانی اقتصادی، ارائه یارانه در اقلب طلاکارت ایرانیان است، یعنی اینکه همه یارانه های نقدی و حتی غیر نقدی معدال نرخ روز طلا محاسبه شده و در طلاکارت عرضه شود، هنگام خرید، به صورت هوشمند به نرخ روز تبدیل شود ریال-تومان و دیگر این دغدغه کاهش ارزش یارانه مردم نباشد. در این صورت قدرت خرید مردم حفظ میشود.
از نظر اجرایی، هیچ نیازی به زیرساخت و هزینه خاصی نیست، با توجه نرمافزار و کامپیوتر، براحتی در همین کارت فعلی یارانهها قابل اجرا است، و حتی ظرف چند هفته قابلیت اجرایی دارد.
شرایط مهم:
1- طلاکارت ایرانیان، باید به همه اتباع ایران باشد و هیچ فرق و تبعیضی میان فقیر و غنی نباشد، به دلایل مختلف، اول اینکه یارانه حق عموم است و دوم اینکه باز هم ممکن است مثل موارد قبلی اشتباه در تشخیص فرودست و فرادست باشد و کما اینکه میلیونها نفر فرودست در طرحهای قبلی مانند یارانۀ معیشتی و یا سهام عدالت و غیره محروم شدند و در عوض میلیونها نفر فرادست برخودار!، البته خوداظهاری برای کسای که ثروتمند هستند و از اباب کمک بیشتر فرودستان داوطلبانه میتوانند از این حق صرف نظر کنند.
2- طلاکارت مقدمه باشد برای عدالت توزیعی ثروتهای عمومی، در نهایت حتی میتوان بستر رسیدن به پیشنهاد زرچک باشد. زرچک یا همان پول حقیقی معادل طلا، آخرین و بهترین راه حل برای نجات اقتصاد کشور از تورم، و فقر ناشی کاهش قدرت خرید و نابرابری درآمدها است.
محمد احمدی
طلاکارت / 26 May 2021