گروهی از فعالان مدنی و سیاسی که خود را «کمیته تحریم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰» معرفی میکنند، حدود یک ماه مانده به برگزاری انتخابات در ایران، با انتشار یک فراخوان از همه مردم ایران در داخل و خارج از کشور خواستهاند تا انتخابات نمایشی و فرمایشی را که توسط حکومت جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد، تحریم کنند.
امضا کنندگان این فراخوان تأکید کردهاند که ایرانیان با «وحدت یکپارچه و نافرمانی مدنی» میتوانند نظام دینی جمهوری اسلامی را وادار به عقبنشینی کرده تا از این طریق راه را برای ایجاد «یک حکومت دموکراتیک» و برآمده از آرای آزاد شهروندان ایران هموار سازند.
در متن این فراخوان آمده:
«انتخابات در جمهوری اسلامی هرگز با هنجارهای متداول جهانی همخوانی نداشته است. حتی بازی رقابت اصلاحطلبان با اصولگرایان یا به عبارت دیگر انتخاب میان بد و بدتر به کلی از معنا تهی شده است. دیگر اکنون رقابتی میان پایوران گوش به فرمان رژیم نیز صورت نمیگیرد. هر گونه به اصطلاح انتخاباتی که میان دستچین شدگان شورای نگهبان که دربست در اختیار خامنهای است صورت بگیرد، از نظر اکثریت شهروندان ایران بازی شناخته شدهای بیش نیست.»
نویسندگان این فراخوان در ادامه تأکید کردهاند که ایرانیان از هماکنون «جنبش فراگیر تحریم انتخابات ریاست جمهوری» را که قرار است در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار شود، سازماندهی میکنند.
در سالهای اخیر و به دنبال اثبات ناکارآمدی جناحین حکومت جمهوری اسلامی در اداره کشور، کمپین «انتخابات آزادِ موازی و مجازیِ الکترونیک ریاست جمهوری» همواره از سوی برخی کنشگران و فعالان برجسته سیاسی و مدنی به عنوان بدیلی برای انتخابات نمایشی در ایران معرفی شده است.
این انتخابات موازی چه کارکردی دارد و از چه مکانیسمی پیروی میکند؟ طرح این ایده ریشه در چه تفکری دارد؟ چه نهادهایی از این انتخابات حمایت میکنند؟
زمانه برای یافتن پاسخِ این پرسشها با حسن نایب هاشم، پزشک و مدافع حقوق بشر و طراح نخستین کمپین انتخابات موازی گفتوگو کرده است.
زمانه: انتخابات موازی چه ساختاری دارد و از چه مکانیسمی پیروی میکند؟
حسن نایب هاشم: انتخاب عنوان انتخابات موازی به این معنا و منظور است که بتوانیم هم زمان با انتخابات داخلی ایران حرکت کنیم. هیچکدام از انتخاباتهای ایران تاکنون انتخابات آزاد، منصفانه و شفاف نبوده است. اولا آزاد نبوده، بدین معنا که همه افراد آزادی انتخاب شدن نداشتهاند و بسیاری از کاندیداها از همان ابتدا رد صلاحیت شدهاند و هنوز هم میشوند. از طرف دیگر پدیدهای به نام شورای نگهبان با نظارت استصوابی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که در هیچ جای دنیا به جز سوریه که از جمهوری اسلامی ایران الگوبردای کرده است، وجود ندارد. درست است که در همه کشورها یک مرحله از پالایش نامزدهای انتخاباتی وجود دارد اما آن هم از طریق بخشی از واجدان شرایط رأی دادن صورت میگیرد. بهعنوان مثال در اتریش باید دستکم شش هزار نفر به عنوان حمایتگر نخستین، حمایت خود را از یک فرد اعلام کنند تا او بتواند کاندیدای شرکت در انتخابات شود. یا در بلاروس، افغانستان و ترکیه این تعداد ۱۰۰ هزار نفر است. وقتی که یک درصدی (حدود یک هزارم) از جمعیت یک کشور یک کاندیدا را قبول داشته باشند، فرد مورد نظر میتواند در انتخابات شرکت کند. در ایران اما این آزادی وجود ندارد و این شورای نگهبان است که تعیین میکند مردم به چه کسی رأی بدهند. در انتخابات موازی با حضور حمایتگرهای نخستین که با آراء خود صلاحیت کاندیداها را احراز میکنند، عملا وجود شورای نگهبان نفی میشود.
ثانیا اینکه انتخابات باید منصفانه باشد یعنی باید شرایطی فراهم باشد تا امکانات به طور منصفانه بین کاندیداهای موجود تقسیم شود. وقتی یک انتخابات آزاد نباشد خواه ناخواه نمیتواند منصفانه هم تلقی شود.
ثالثا اینکه باید در روند انتخابات شفافیت وجود داشته باشد. انتخابات در بیشتر کشورها تحت یک نظارت بینالمللی و با حضور نمایندگان کاندیداهای مختلف نظارت میشود اما در جمهوری اسلامی ایران نه تنها نظارت بینالمللی وجود ندارد، بلکه در بیشتر موارد نظارتهای داخلی هم اعمال نمیشود. به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه ۱۳۸۸، نمایندگان ناظر از طرف مهدی کروبی و میرحسین موسوی را از محل رأی گیری و شمارش آراء دور کردند.
■ وضعیت انتخابات پیش رو را از همین منظر چگونه میبینید؟
– در جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تاکنون چه در رفراندومها و چه در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری هیچکدام از موارد بالا یعنی آزادی، انصاف و شفافیت لحاظ نشدهاند و به نظر میرسد در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو هم وضعیت چنین باشد و احتمالا میزان مشارکت بسیار پایین خواهد بود.
به طور مشخص از ۱۶ سال پیش ایده انتخابات موازی را بر این مبنا طرح کردم تا همواره در دوراهی تحریم انتخابات یا مشارکت قرار نگیریم. با برگزاری انتخابات موازی میتوانیم فعالترین اشکال تحریم انتخابات را ارائه دهیم. یعنی بر مبنای متعارفی که در کشورهای دیگر وجود دارد، سعی کنیم ساختار معینی را سامان بدهیم تا بر این مبنا افراد بتوانند خود را برای شرکت در انتخابات معرفی کنند.
در انتخاباتهای استاندارد این شهروندان هستند که تعیین میکنند چه کسانی صلاحیت شرکت در انتخابات دارند و روند انتخابات موازی به این شکل فرموله شده است. در این انتخابات تاکنون خانم شهلا انتصاری و آقایان کورش زعیم و محمد مهدوی فر و حسن امین اعلام کاندیداتوری کرده و متنی را امضا کردهاند که بر مبنای آن، مبانیای که در دنیا درباره برگزاری انتخابات رایج است و با اتکا بر اسناد بینالمللی در رابطه با انتخابات آزاد، منصفانه و شفاف، وارد کارزار انتخاباتی شوند. همچنین برداشتی از قانون اساسیای که در واقع پیرایش یافته و سکولاریزه شده قانون اساسی کنونی است، مبنای این کارزار انتخاباتی قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر نامزدهای انتخابات موازی تأیید کردهاند که در روند مبازرات و مناظرهها نهایتا یک نفر از بین خود مطرح کنند.
تأکید میکنم که انتخابات موازی با انتخابات جمهوری اسلامی هیچ ارتباطی ندارد و بر مبنای قانون اساسی سکولاریزه شده، طبعا اصل ولی فقیه حذف خواهد شد و نهاد شورای نگهبان با ساختار فعلی وجود نخواهد داشت. همچنین دادگاه قانون اساسی هم در حدی برای آن اختیارات لحاظ شده که بتواند قانون اساسی آتی را حفظ کند و به هیچ وجه اختیاراتی مانند نظارت استصوابی و امثالهم ندارد. از طرف دیگر نهادهای زائدی که در سالهای بعد از انقلاب ایجاد شدهاند مانند مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم جایی نخواهند داشت.
رئیس جمهوری که از دل چنین انتخاباتی در آید، نه شخص دوم مملکت، نه به عنوان فردی تابع شخص رهبر، بلکه شخص اول مملکت خواهد بود و باید مثل نلسون ماندلایی باشد که قدرت را از کسی مانند فردریک دکلرک تحویل میگیرد.
انتخابات موازی میتواند از دل خود ماندلایی را بیرون دهد و امیدوار باشیم که در این هفتههای پیش رو از میان افرادی که کاندیدای انتخابات موازی هستند یا موقعیتی مشابه کاندیداهای موجود دارند و در جامعه مقبولیت و محبوبیت دارند، یکی بتواند این مسئولیت و شرایط را پیدا کند که دستکم برای چند ماه رئیس جمهوری کشور باشد و ایران را تا زمان تدوین قانون اساسی جدید توسط مجلس مؤسسان اداره کند.
■ ایده انتخابات موازی از طرف چه کسی طرح شد؟ ریشه این ایده چیست؟
– این ایده را من مطرح کردهام. در حال حاضر ۴۲ سال از عمر جمهوری اسلامی میگذرد و تاکنون ۳۷ انتخابات در ۳۳ روز برگزار کردهاند. در ابتدا تجمیع انتخابات که فاصله برگزاری انتخاباتها را افزایش داده است، وجود نداشت. به این ترتیب تقریبا هر سال یک انتخابات داشتهاند که هر یک را به شکلی مهندسی و مدیریت کردهاند و مدعی شدهاند که در تمام آنها مشارکت وسیع و کافی بوده است اما در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، شواهد تا این لحظه نشان میدهد که با انتخاباتی مؤثر و رقابتی مواجه نخواهیم بود.
افرادیکه در سالهای گذشته انتخابات را رقابتی میدیدند، همواره اعلام میکردند که باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم. این افراد هنوز هم مدام تأکید میکنند که اگر بین بد و بدتر انتخاب نکنیم، ممکن است فرد بدتر سر کار بیاید و ما به سهم خودمان نباید به انتخابات بیاعتنا باشیم. در واقع این افراد مشارکت به هر قیمت را مد نظر دارند. استدلال این افراد مانند این است که به عنوان مثال اگر ویروس کرونا و یکی از بدخیمترین اشکال سرطان را برای انتخابات جلوی آنها بگذاریم، باز هم شاید با این پیشفرض که سرطان دیرتر باعث مرگ میشود، آن را انتخاب کنند.
از طرفی تحریم انتخابات هم نمیتواند تأثیر زیادی بگذارد. اگر صرفا انتخاب نکنیم و بنشینیم و دوری بجوییم، از نظر من کافی نیست. بنابراین در آن زمان بحث «تحریم فعال» را مطرح کردم و انتخابات موازی را «فراتر از تحریم» نامیدم چرا که باید بتوان بدیلی را نشان داد و این بدیل از نظر من عملی فراتر از تحریم و به عبارتی تحریم فعال است. ما بر مبنای ساختاری که در همه جای دنیا مرسوم است، مختصات انتخابات موازی را ارائه دادیم. انتخابات موازی به موازات انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار خواهد شد و هر کاری که در داخل توسط حکومت انجام میشود ما هم بدیل آن را ارائه خواهیم داد. مثلا اگر مصطفی تاجزاده در انتخابات شرکت کرد، در مقابل عزیزانی چون شهلا انتصاری، کورش زعیم، محمد مهدوی فر و حسن امین هم در انتخابات موازی کاندیدا شدهاند.
بررسی انتخاباتهای گذشته در ایران نشان میدهد مردم همواره «نه» را راحت میگویند اما کمتر کسی به این مسأله توجه میکند که چگونه باید ساختار متفاوتی را به وجود آورد. در وهله اول ایده انتخابات موازی با برخی از سازمانهای سیاسی مطرح شد اما این سازمانها نپذیرفتند. ۱۲ سال پیش برای اولین بار خودم کاندیدای انتخابات موازی شدم اما در روند انتخابات موازی با جریانات موسوی و کروبی مواجه شدیم و نهایتا انتخابات موازی به اندازه کافی مطرح نشد. در حال حاضر هم در انتخابات پیش رو باز هم «نه» در اجتماع شکل گرفته است. هر کسی این حق را دارد که بر مبنای حق مشارکت سیاسی برای انتخاب کردن یا انتخاب شدن در انتخابات موازی شرکت کند.
■ آیا انتخابات موازی برنامه مشخص سیاسی-اقتصادی هم دارد یا صرفا نمادین است؟
– مقدار زیادی از این برنامه در متنی که کاندیداها امضا کردهاند وجود دارد. همچنین در همان متن به قوانین انتخاباتی دنیا استناد شده است. رئیس جمهوری منتخبی که از انتخابات موازی بیرون میآید، مجلس مؤسسان را سازمان داده و به قوانین بینالمللی تکیه خواهد کرد.
دوم اینکه بخش زیادی از برنامه کاندیداها در همان قانون اساسی پیرایش یافته که قبلا گفتم آمده است.
گذشته از آن، هر کاندیدا برنامه شخصی خود را دارد. به عنوان نمونه برنامه آقای زعیم با برنامه خانم انتصاری میتواند مقداری متفاوت باشد. بنابراین آنها در عرصه مباحثات برنامههای مختلف خود را ارائه میکنند و فردی که رأی میدهد سمبلیک رأی نمیدهد و بر مبنای برنامه و تشکلی که معرف هر کاندیداست، رأی خواهد داد. برنامهای که در این انتخابات پیروز میشود، برنامه کشور خواهد بود تا زمان کوتاهی بعد که مجلس مؤسسان تشکیل میشود.
■ آیا انتخابات موازی حامی مالی هم دارد؟
– این حرکت خودجوش و مردمنهاد است. در دیگر کشورها ممکن است احزاب جا افتادهای باشند که حامی مالی داشته باشند و تبلیغات هم بکنند اما درباره احزاب ایرانی خارج از کشور، این کارها تجربه نشده و من به طور مشخص بر این مسأله تأکید دارم که مجموعه حرکتها در جامعه باید خودجوش باشد چرا که کوچکترین سمتگیری کاندیداها در جهت منویات حامی مالی خارجی، اصل موضوع را لوث خواهد کرد.
این بیشتر خیال پردازیه تا انتخابات میشه شیر بی یال و دم و اشکم
علی / 14 May 2021